شیعه نیوز: تحقق انقلاب عظیم حضرت مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) به عنوان بزرگ ترین تحولى است که بشر در حیات خود خواهد دید. این واقعه بزرگ بر پایه هایى استوار است که از مهم ترین آنها فراهم آمدن یاران، همراهان وهمرزمانی است که تا پاى جان براى اجراى اهداف آن حضرت از پاى ننشینند.
بازشناسى این عوامل ما را به شناخت آن حکومت سترگ نزدیک تر خواهد کرد. آنگاه خویشتن را با آن شرایط و ویژگیها محک خواهیم زد و از خود خواهیم پرسید: آیا ما خود را براى آن روزگار آماده ساخته ایم؟ شاید آن روز، همین فردا باشد. با فهم این ویژگیها درخواهیم یافت که پاى رفتن این راه را داریم یا خیر؟ و در آن روز موعود و در هنگامه نبرد حق با باطل در کدامین جبهه قرار خواهیم گرفت؟
با گذرى در بوستان کلام معصومان( علیه السلام ) این ویژگیها به خوبى فراروى ما قرار خواهد گرفت. برخى از ویژگیهای یاران آن موعود امتها از این قرار است:
۱– شناخت پروردگار
خداوند متعال فلسفه اساسى آفرینش انسانها را عبادت و بندگى معرفى فرموده است. در آنجا که مى فرماید: (و ما خلقت الجن والانس الالیعبدون)۱ «جن و انس را جز براى اینکه عبادت کنند خلق نکردم.»
این مهم، زمانى حاصل مى گردد که شناخت نسبت به آن ذات مقدس فراهم آید. پس ازشناخت خداوند است که راه رشد، هموار و موانع برطرف مى شود.
یاران امام مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) از جمله کسانى هستند که خداوند را آن گونه که شایسته است مى شناسند. حضرت علی( علیه السلام ) این شناخت والاى خداوند را در ایشان این گونه وصف فرموده است:
«رجال مومنون عرفوا الله حق معرفته و هم انصارالمهدى فى آخر الزمان، ۲
مردانى مومن که خدا را چنان که شایسته است شناخته اند و آنان، یاران مهدى ( علیه السلام ) در آخرالزمانند.»
امام صادق ( علیه السلام ) ششمین ستاره فروزان سپهر ولایت، قلبهاى آنان را بسان پولاد دانسته مى فرماید:
«... رجال کان قلوبهم زبر الحدید لایشوبها شک فى ذات الله اشد من الحجر...، ۳
آنان مردانى اند که دلهایشان گویا پاره هاى آهن است. هیچ تردیدى نسبت به خداوند قلبهایشان را نیالاید و (قلبهایشان)از سنگ استوارتر است.»
۲- شناخت امام زمان ( علیه السلام )
اگرچه شناخت امام در هر زمان بر پیروان لازم و ضرورى است، ولى آنچه که شناخت رهبر آخرین را از اهمیتى دو چندان برخوردار مى سازد، شرایط ویژه او است. ولادت پنهان، زیست پنهان، امتحانات سخت و دشوار، برخى از این ویژگى هاست.
یاران امام مهدى ( علیه السلام ) امام خویش را به بهترین وجه مى شناسند و این شناخت آگاهانه در تمامى وجودشان رسوخ کرده است؛ بنابراین یار او شدن بدون شناخت آن بزرگوار امکان پذیر نخواهد بود.
در روایات فراوانى بیان شده است:
«...من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه ؛ ۴
هر که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلى خواهد مرد.»
همچنین امام صادق ( علیه السلام ) فرمود:
«... اعرف امامک فاذا عرفته لم یضرک؛ تقدم هذا الامر ام تاخر… فمن عرف امامه کان کمن هو فى فسطاط القائم ( علیه السلام )؛ ۵
امام خویش را بشناس، پس وقتى او را شناختى پیش افتادن و یا تاخیر این امر ظهور آسیبى به تو نخواهد رساند… پس هر آن کس که امام خویش را شناخت، مانندکسى است که در خیمه قائم ( علیه السلام ) باشد.»
اگرچه حضرتش در پس پرده غیبت است، ولى هرگز جمال وجودش براى انسانهاى مهدى صفت پنهان نبوده است.
اگر معرفت به آن حضرت نباشد دیدن ظاهرى ایشان نیز سودى در بر نخواهد داشت. کم نبودند کسانى که همواره جمال دلنشین پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ائمه اطهار ( علیه السلام ) را زیارت مى کردند، ولى بهره معرفتى چندانى از آن اسوه هاى آفرینش نبردند.
امام صادق ( علیه السلام ) فرمود:
«و من عرف امامه ثم مات قبل ان یقوم صاحب هذا الامر کان بمنزله من کان قاعدا فى عسکره لابل بمنزله من قعد تحت لوائه؛ ۶
هر آن کس که امامش را شناخت و قبل از قیام صاحب این امر (امام زمان ع) از دنیا رفت، بسان کسى است که در سپاه آن حضرت، خدمتگزارى خواهد کرد؛ نه، بلکه مانند کسى است که زیر پرچم آن حضرت است.»
بنابراین اگرچه شوق دیدار آن حضرت و سعادت دیدنش از اهمیت بسیارى برخوردار است ولى از آن مهم تر شناخت و معرفت ایشان است که حاصل آن، ارتباط روحى و سنخیت با آن امام همام است. به یقین اگر کسی به وظیفه و تکلیفى که خداوند متعال برایش تعیین فرموده عمل کند، خود آن بزرگوار به دیدنش خواهد رفت؛ چنان که در طول همه سالهاى غیبت چنین بوده است.
امام صادق( علیه السلام ) در کمال تاکید، شیعیان را به شناخت خداوند، پیامبر و حجتهاى الهى فراخوانده، از جمله دعاهاى دوران غیبت را اینگونه توصیف فرموده است:
«اللهم عرفنى نفسک فانک ان لم تعرفنى نفسک لم اعرف نبیک اللهم عرفنى رسولک فانک ان لم تعرفنى رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنى حجتک فانک ان لم تعرفنى حجتک ضللت عن دینی؛ ۷
بارالها! خود را به من بشناسان که اگر خودت را به من معرفى نکنى پیامبرت را نشناسم. بارالها! پیامبرت را به من معرفى کن که اگر پیامبرت را به من معرفى نکنى حجتت را نشناسم، بارالها حجتت را به من معرفى کن که اگر حجتت را به من معرفى نکنى از دین خود گمراه شوم.»
این دعا علاوه بر امام صادق( علیه السلام ) از نواب اربعه نیز نقل شده که احتمال دارد ایشان از خود حضرت مهدی( علیه السلام ) نقل کرده باشند. ۸
۳-اطاعت محض از خداوند و اولیاى او
پس از شناخت خداوند و امام زمان( علیه السلام ) و اعتقاد به آنان باید این شناخت و اعتقاد را عملى کرد و تبلور حقیقى آن در اطاعت محض از آن انوار پاک است.
همسوکردن رفتارها، نیتها و جهت گیریها طبق خواست رهبر الهى از مهم ترین ویژگیهاى رهروى راستین است و این صفت به خوبى در یاران امام مهدی( علیه السلام ) وجود دارد.
شایان توجه اینکه اگر کسى در مرحله شناخت، در حد ممکن معرفت کسب نمود، در مرحله اطاعت دچار تردید نخواهد شد؛ حال آنکه اگر کسى در آن مرحله دچار تردید و یا نقصان معرفتى شد، در مرحله اطاعت هرگز پیرو خوبى نخواهد بود.
در قرآن کریم اطاعت از امام، همسنگ اطاعت از خداوند و پیامبر او شمرده شده است؛ آنجا که خداوند مى فرماید:
(اطیعواا…واطیعوا الرسول و اولى الامر منکم)؛ ۹
«از خداوند و رسول و صاحب امرتان اطاعت کنید.»
اگرچه امروزه حضرت مهدی( علیه السلام ) در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش را باید گردن نهاد؛ چرا که اگر کسى اکنون از دستورات آن حضرت اطاعت کرد در زمان ظهور نیز چنین خواهد بود.
رسول گرامى اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) در این باره فرمود:
«طوبى لمن ادرک قائم اهل بیتى و هو مقتد به قبل قیامه یتولى ولیه و یتبرا من عدوه و یتولى الائمه الهادیه من قبله اولئک رفقائى و ذوو ودى و مودتى و اکرم امتى علی؛ ۱۰
خوشا به حال کسى که، قائم اهل بیت را درک کند؛ حال آنکه پیش از قیام او نیز پیرو او باشد. با دوست او دوست و با دشمن او دشمن [و مخالف] و با رهبران و پیشوایان هدایتگر پیش از او نیز دوست باشد. اینان همنشین و دوستان من و گرامى ترین امت من در نزد من هستند.»
۴-احترام خالصانه
از آنجایى که امام حقى بزرگ برگردن پیروان دارد، خداوند متعال احترام او را بر مردمان لازم فرموده است. از اینرو هر آنچه مایه بزرگداشت او مى شود از سوى یاران آن حضرت انجام مى گیرد. ایشان این روحیه را در زمان غیبت در خود ایجاد نموده اند تا در زمان ظهور نیز همواره در تمامى امور، احترام آن حضرت را پاس دارند.
ائمه معصومین( علیه السلام ) که معلم انسانهایند، هرگز از این مهم غفلت نکرده و عظمت شأن آخرین معصوم ( علیه السلام )، آنها را به تکریم و احترامى مثال زدنى وا داشته است.
وقتى «دعبل خزاعی» قصیده اى غراء براى امام على بن موسى الرضا( علیه السلام ) خواند- که در ابیاتى از آن به حضرت مهدى ( علیه السلام ) اشاره شده بود. حضرتش به احترام ذکر نام مقدس ایشان، متواضعانه برخاسته، دست بر سر نهاد و براى فرج قائم آل محمد( علیه السلام ) دعا فرمود. راوى این عمل ارزشمند امام رضا( علیه السلام ) را این گونه وصف کرده است.
«فوضع الرضا( علیه السلام ) یده على راسه و تواضع قائماً و دعى له بالفرج؛ ۱۱
حضرت رضا( علیه السلام ) دست خود را بر سرش قرار داد و در حالى که ایستاده بود تواضع کرد و براى فرج او [امام زمان( علیه السلام )] دعا کرد.»
به راستى کسى که از احترام اندکی به صورت برخاستن هنگام شنیدن نام آن حضرت کوتاهى مى کند، چگونه مى تواند در عصر ظهور به تکریم آن حضرت بپردازد و از جان خود بگذرد؟!
مناسب است درباره احترام به آن حضرت بیشتر بخوانیم.
از امام صادق( علیه السلام ) سؤال شد: «چرا به هنگام شنیدن نام «قائم» لازم است برخیزیم!» آن حضرت فرمود:
«آن حضرت، غیبت طولانى دارد و این لقب یادآور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت اوست و لذا آن حضرت از شدت محبت و مرحمتى که به دوستانش دارد به هر کس که حضرتش را به این لقب یاد کند نگاه محبت آمیز مى کند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است که هر بنده خاضعى در مقابل صاحب عصر خود هنگامى که مولاى بزرگوارش به سوى او بنگرد از جاى برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در فرج امر مولایش را از خداوند مسئلت نماید.»۱۲
علاوه بر حکمت یاد شده، آمادگی افراد در هر آن، براى قیام، و مبارزه و جهاد در راه تحکیم عدالت اجتماعی، و حفظ حقوق انسانها واجد اهمیتى بسزاست.
انسان منتظر که زمینه ساز ظهور درعصر غیبت است، باید همواره داراى چنین هدفى باشد و در راه تحقق آن به گونه های مختلف بکوشد و تا آنجا این آمادگى را داشته باشد و ابراز دارد، که هرگاه نام پیشواى قیام (قائم) ذکر مى شود به پا خیزد و آمادگى همه جانبه خویش را نشان دهد و این آمادگى را همیشه به خود و دیگران تلقین و تحکیم کند۱۳٫
۵ -انتظار راستین
انتظار راستین که اساس شخصیت یاران امام مهدى را شکل مى دهد، پیشینه اى بس دراز و طولانى در تاریخ شیعه دارد.
آخرین فرستاده الهى بانگ برآورده و انسانها را به روزگارى سراسر نور نوید داده و فرموده است:
«لا تذهب الدنیا حتی یلى امتى رجل من اهل بیتى یقال له المهدی؛ ۱۴
دنیا به پایان نرسد مگر اینکه امت مرا مردى از اهل بیت من رهبرى کند که به او مهدى گفته مى شود.»
و اکنون قرنها از آن بانگ ملکوتی مى گذرد، ولى همچنان طنین دلنشین و امیدبخش آن در گوش انسانهاست. و این بشارت بزرگ زندگى مردمان را در عصر بلند انتظار با تاریخى روشن از نمودها و جلوه هاى فکرى و عملى روز به روز به آن دروازه روشنایى نزدیک تر مى سازد.
و آنچه در این رهیافت از ارزشی بس بلند برخوردار است زمینه سازى براى ایجاد آن حکومت موعود است؛ اگر چه زمان برپایى آن از اسرار الهى و تنها در حیطه اراده خداوند است. انتظار به معناى چشم به راه بودن و درنگ کردن به امید پیشامدى خاص و به بیان دیگر کیفیتى است روحى که موجب به وجود آمدن حالت آمادگى براى آنچه انتظار دارند مى شود؛ و ضد آن یأس و نا امیدی است.
این اندیشه در فرهنگ مهدویت بیش از هر چیز، مشتمل بر عنصر خوشبینى نسبت به جریان کلى نظام طبیعت و سیرتکاملى تاریخ و اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینى نسبت به پایان کار بشر است که طبق بسیارى از نظریه ها و فرضیه ها فوق العاده تاریک و ظلمانى است.
امید و آرزوى تحقق این نوید کلی جهانى انسانی، در زبان روایات اسلامی، «انتظار فرج» خوانده شده و از جمله عبادات، بلکه برترین آنها شمرده شده است.
پیامبر اکرم و ائمه معصومین ( علیه السلام ) بر انتظار آن روز موعود، و لحظه شمارى در فرا رسیدن آن حکومت حق- که تنها به دست آن حضرت تشکیل مى گردد- تأکید فراوانى نموده و آن را از اصول اساسى دیندارى شمرده اند و پاداشهاى بزرگى براى منتظران بیان فرموده اند.
از همین رو، علماى بزرگ، انتظار ظهور منجى را یکى از وظایف مهم مردم در عصر غیبت و عنصرى اساسى در زمینه سازى و حفظ روحیه مناسب براى درک زمان ظهور ذکر کرده اند. و همواره مؤمنان را به رعایت این وظیفه خطیر با گفتار و کردار وا مى داشتند.
در باب انتظار فرج و ارج و اهمیت آن احادیث فراوانى از پیشوایان معصوم ( علیه السلام ) روایت شده است.
رسول گرامى اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در این باره فرموده است:
«افضل اعمال امتى انتظار الفرج من الله عز وجل؛ ۱۵
برترین کارهاى امت من انتظار فرج از خداى عزیز و جلیل است.»
بدون هیچ توضیحى توجه خوانندگان محترم را به کلمه «اعمال» یعنى «کارها» در روایت جلب مى نماییم که آن حضرت، انتظار را عمل و کار دانسته است و نه سکون و بى کاری. این فرمایش پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را تا حدودى امام صادق ( علیه السلام ) تبیین فرموده است:
«من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر فان مات وقام القائم بعد کان له من الاجر مثل اجر من ادرکه فجدوا و انتظروا هنیئا لکم ایتها العصابه المرحومه ۱۶
هر کس که خوشحال مى شود که از یاران قائم( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) باشد باید منتظر باشد و با پرهیزگارى و اخلاق نیکو عمل نماید و با چنین حالى منتظر باشد که هرگاه بمیرد و پس از مردنش قائم( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) به پا خیزد، پاداش او همچون کسى خواهد بود که دوران حکومت آن حضرت را درک کرده باشد، پس بکوشید و منتظر باشید. گوارایتان باد اى گروه رحمت شده!»
۶- آمادگى برای خدمت به حضرت مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف )
آنان که وجودشان سرشار از عشق خداوند و اولیاى اوست، اگر عصر ظهور را درک کنند بزرگ ترین افتخارشان خدمت به ساحت بلند مهدى آل محمد( صلی الله علیه و آله و سلم ) خواهد بود.
شاید باورکردن این سخن بسى مشکل نماید که رئیس مذهب شیعه، همو که هزاران دانشمند، زانوى ادب و دانشجویى در محضر کلامش بر زمین مى نهادند و همو که شاگردان مکتبش عقابان تیزپرواز آسمان اندیشه و علم بودند، آنگاه که نام آخرین ذخیره الهى نزدش برده مى شد با حسرتى برآمده از عمق جان و آرزویى بى مانند آهى از نهاد بر مى آورد و مى فرمود:
لو ادرکته لخمدته ایام حیاتی۱۷
اگر او را درک کنم تمام روزهای زندگانى ام خدمتگزار او خواهم بود.
هر کس بخواهد در آن روزگار به خدمت حضرتش نصیب گردد باید هم اکنون در دوران غیبت، خدمت به آن حضرت و یاران او را سرلوحه کارهاى خود قرار دهد.
بى تردید خادمان دوران ظهور، همان خادمان دوران غیبتند.
پس منتظر راستین و علاقه مند به حضرت مهدی ( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) باید تمامى لحظه هاى زندگى خود را سرشار از خدمت به او و راه و هدفش سپرى نماید.
۷
– خودسازى و دیگر سازی
یکى از ویژگیهاى یاران امام مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) در عصر غیبت خودسازى و مواظبت بر رفتار خویش است که در پى آن، جامعه و دیگران نیز به این جهت متمایل خواهند شد.
شکى نیست که دیندارى در عصر غیبت حضرت مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) از هر زمانى دیگر بسى مشکل تر و طاقت فرساتر است.
حضرت امام صادق( علیه السلام ) سختى این دوران را این گونه تصویر نموده اند:
ان لصاحب هذا الامر غیبه المتمسک فیها بدینه کالخارط للقتاد ثم قال هکذا بیده و فایکم یمسک شوک القتاد بیده ثم اطرق ملیا ثم قال: ان لصاحب هذا الامر غیبه فلیتق الله عبده و لیتمسک بدینه ۱۸
صاحب این امر، غیبتى دارد که در آن هر کس از دین خود دست بر ندارد همانند کسى است که با کشیدن دست خود به ساقه قتاد که بوته اى تیغدار است خارهاى آن را بسترد، پس کدام یک از شما با دست خود تیغ های قتاد را نگه مى دارد؟»
سپس آن حضرت مدتى سر به زیر افکنده فرمود:
صاحب این امر داراى غیبتى است؛ پس بنده خدا باید پرهیزگارى و تقوا پیشه کند و به دین خود تمسک جوید.»
اگرچه آزمایشهاى دینى براى همه ایمان آورندگان در همه زمانها، قانون الهى است؛ اما در عصر غیبت تمامى عوامل دست به دست هم داده این آزمایش را به کمال خود رسانده است. در این دوران است که نگهداشت دین، بسیار دشوار است و بیشترین مردم به انگیزه هاى گوناگون ایمان خویش را در زندگى از دست مى دهند.
گسترش زمینه هاى ناباوری، افزایش انگیزه هاى انحراف و گریز از دین، ستیزه جویی هاى دشمنان با دینداران و دینداری، از مهم ترین عوامل این آزمایش است. آنان که در این گردابهاى ترسناک، دین خود را حفظ کنند از شأن و رتبه اى بس رفیع برخوردار خواهند بود. پیامبراکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود:
«یا على واعلم ان اعجب الناس ایماناً و اعظمهم یقیناً قوم یکون فی آخر الزمان لم یلحقوا النبى و حجب عنهم الحجه فامنوا بسواد على بیاض؛ ۱۹
اى علی! بدان که شگفت انگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیم ترین آنها از روى یقین، مردمى اند که در آخرالزمان خواهند بود، پیامبر را ندیده اند و حجت امام«ع» نیز از آنان محجوب است، اما به سیاهى که بر سفیدى رقم خورده است ایمان آورده اند.»
انسان در این دوران برخلاف دوران معاصر پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، از تمامى دریافتهاى حسى نسبت به پیامبر و امام( علیه السلام ) دور است و تنها براساس درک عقلى و تاریخی، پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و پیشوایان معصوم را مى شناسد و به رسالت و امامت ایشان ایمان مى آورد.
امام سجاد( علیه السلام ) در این باره می فرماید:
«یا ابا خالد ان اهل زمان غیبته القائلین بامامته و المنتظرین لظهوره افضل من اهل کل زمان لان الله تبارک و تعالى اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفه ما صارت به الغیبه عندهم بمنزله المشاهده ، و جعلهم فى ذلک الزمان بمنزله المجاهدین بین یدى رسول ا…( صلی الله علیه و آله و سلم ) بالسیف، اولئک المخلصون و شیعتنا صدقاً، والدعاه الى دین الله عزوجل سراً وجهراً، ۲۰
اى اباخالد، مردم زمان غیبت آن امام که به امامت او معتقدند و منتظر ظهور اویند، از مردم هر زمانى برترند؛ زیرا خداى متعال عقل و فهم و معرفتى به آنها عطا فرموده که غیبت نزد آنان به منزله مشاهده است و آنان را در آن زمان به مانند مجاهدان پیش روى رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) که با شمشیر به جهاد برخاستند قرار داده است. آنان مخلصان حقیقى و شیعیان راستین ما و داعیان به دین خداى متعال در نهان و آشکارند.»
موفقیت در این آزمایش، نیازمند بینشى است که انسان دیندار در پرتو آن بتواند در برابر تحریفها و شبهه ها و تردیدها رویکرد دینى خود را حفظ نماید و با هیچ یک از عوامل انحراف، خلوص دینى و دیندارى را در فکر و عمل از دست ندهد.
اگر چنین شد، مصداق این فرمایش رسول گرامى اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) خواهد بود که فرمود: «به زودى پس از شما، کسانى مى آیند که یک نفر از آنان پاداش پنجاه نفر از شما را دارد.»
گفتند: «اى رسول خدا، ما در جنگ بدر و احد و حنین در رکاب شما جهاد کردیم و درباره ما آیه قرآن نازل شده است.»
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «اگر آنچه از آزارها و رنجها که بر آنان مى رسد، بر شما آید،بسان آنان شکیبایى نخواهید داشت.» ۲۱
پایدارى بر دین در روزگار غیبت به تحمل سختیها، محرومیتها و تنگناهاى مادى خلاصه نمى شود؛ بلکه تحمل فشارهاى سخت روحى و معنوى نیز، بر آنها افزوده مى گردد. و چنانچه دیندارى با صبر و شکیبایی درست و آگاهانه توأم نباشد به تدریج ناامیدی ها روى مى آورد و باور را از روح و فکر برمى دارد.
بنابراین منتظر راستین باید که زمینه ساز صادق ظهور باشد و اگر چنین بود، داشتن ویژگیهاى فوق پاره اى از خصوصیات او خواهد بود.
پی نوشت:
۱- ذاریات/ .۵۶
.۲ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج ۵۷، ص .۲۲۹
.۳ پیشین، ج ۵۲، ص .۳۰۷
.۴ کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج ۲، ص .۴۰۹
.۵ غیبت نعمانی، ص .۳۳۱
.۶ اصول کافی، کلینی، ج ۱، ص .۳۷۱
.۷ کافی، کلینی، ج۱، ص۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۴۲؛ غیبت نعمانی، ص.۱۶۶
.۸ر.ک: کمال الدین، ج۲، ص.۵۱۲
.۹ نساء/.۵۹
۱۰-کتاب الغیبه ، شیخ طوسی، ص۴۵۶؛ کمال الدین و تمام النعمه ، ج۱، ص.۲۸۶
.۱۱ منتخب الاثر، صافى گلپایگانی، ص ۶۴۰، ح .۳
.۱۲ پیشین، ح .۴
.۱۳ خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص .۲۶۴
۱۴-کمال الدین و تمام النعمه، ص ۶۴۴، ح .۳
۱۵-همان.
۱۶- غیبت نعمانی، ص ۲۰۰، ح.۱۶
۱۷- پیشین، ص .۲۴۵
۱۸- کافی، ج۱، ص .۳۳۵
۱۹- غیبت نعمانی، ج ۱، ص ۲۸۸، ح .۸
۲۰- پیشین، ج ۱، ص ۳۱۹
۲۱- کتاب الغیبه، ص ۴۵۶ .
منبع: خدامراد سلیمیان؛پایگاه موعود