شیعه نیوز: با توجّه به اوضاع واحوال کنونی جهان، جای شک نیست که دنیا به سوی سقوط، وبشر به سوی زوال ونابودی پیش می رود. با ادامه این وضع، هر لحظه بیم آن می رود که آتش افروزان وجنگ طلبان حرفه ای آتش جنگ جهانی سوّم را روشن نموده، وجهان وبشر را به تلّی از خاک وخاکستر تبدیل نمایند.
از سوی دیگر، درهای امید برای نجات از وضع کنونی بسته شده است وسازمان هایی که بدین منظور، تأسیس شده اند، کارآیی لازم را ندارند وآلت دست دولت های بزرگ شده اند. پس چه باید کرد؟ با بازیهای خطرناک سیاسی ابر قدرتها در جهان کنونی، سرانجام جامعه بشری چه خواهد شد؟ آیا وضع به همین منوال پیش خواهد رفت وبه نابودی بشر خواهد انجامید؟ اگر جنگ جهانی سوم پدید آید چه بلایی بر سر مردم جهان خواهد آمد؟
اینجاست که هر فرد عاقلی که نگران سرنوشت بشر است می گوید: برای رفع نابسامانی ها وجلوگیری از جنگهای خانمانسوز ورهایی یافتن از کشمکشهای موجود جهان، لازم است یک حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت وآزادی، تشکیل شود.
اینجاست که روان کاوان وروانشناسان، تنها راه درمان این دردها را در بازگشت به معنویت جستجو می کنند تا با کمک ادیان ومذاهب، کابوس وحشتناک یأس وناامیدی را از افق زندگی انسانها به دور انداخته، وفروغ امید وآرزو را به دیدگان نگران مردم جهان بازگردانند.[۱]
آری! مردمان طبق فطرت ذاتی خود، در همه جا وهمه وقت، در اثر فشارهایی که ستمگران در حق آنها روا می دارند، از خواب گران بیدار می شوند وتشنه عدالت وآزادی می گردند ودر به در، به دنبال نجات دهنده ای که آنها را از وضع موجود نجات دهد وآزادی را برایشان به ارمغان بیاورد، می گردند.
این همان چیزی است که پیامبران، صلح جویان، آزاد اندیشان وخیر خواهان جهان در طول تاریخ بشر پیوسته به دنبال آن بوده اند، وبا کمال تأسّف تاکنون این اُمید وآرزو آن گونه که خواست آنان بوده برآورده نشده ومحقّق نگشته است، واُمید است در آینده نه چندان دور، توسّط یگانه منجی عالم، وجود مقدّس مهدی موعود علیه السلام تحقّق یابد. ان شاء الله.
اعتراف دانشمندان به لزوم حکومت جهانی
عقیده به آینده روشن وتشکیل حکومت واحد جهانی، راه خدا وراه معنویّت ومطابق با فطرت وطبیعت است. به همین جهت، فلاسفه واندیشمندان بزرگ جهان – مادّی والهی – در این عقیده با هم شریکند، ودر انتظار روزی به سر می برند که حکومت واحد جهانی بر اساس معیارهای الهی وانسانی تأسیس گردد وجهان نوینی پدید آید وبشر در زیر یک پرچم وتحت فرمان یک فرمانده قرار گیرد واز همه دردها ورنجها رهایی یابد.
«اندیشمندان بزرگ برای از بین بردن جنگها وخصومتها وبر طرف ساختن بحرانهای منطقه ای وبالاخره برای جلوگیری از جنگها وکشمکش هایی که سرانجام به جنگ جهانی سوّم خواهد انجامید، تنها راهی که پیدا کرده اند این است که: باید فکر پوسیده «نژاد برتر» را از مغزها بیرون ریخت، و«جهان وطنی» را جایگزین تبلیغات ناسیونالیستی قرار داده، مرزهای جغرافیایی را در هم ریخته، شالوده حکومت واحد جهانی را (بر اساس عدالت وآزادی) استوار ساخت».[۲]
اینک عین گفتار ونظریه چند تن از دانشمندان مشهور جهان را یاد آور می شویم.
۱ – اینشتین
دانشمند وفیزیک دان بزرگ، معتقد است که ملل مختلف جهان از هر رنگ ونژادی که باشند، می توانند وباید زیر یک پرچم واحد بشریّت، در صلح وبرابری وبرادری زندگی کنند. نامبرده در اهمیّت وارزش حکومت واحد جهانی برای زندگی انسانها، تا آنجا پیش رفته است که صریحاً می گوید:
«حکومتهای متعدد خواه ونا خواه به نابودی بشر منجر خواهد شد، ومردم جهان یکی از دو راه را باید انتخاب کنند: یا باید حکومت جهانی با کنترل بین المللی انرژی تشکیل شود، ویا حکومتهای ملّی جداگانه فعلی، همچنان باقی بماند ومنجر به انهدام بشری گردد».[۳](۶۹۹)
۲ – برتراند راسل
برتراند راسل، دانشمند وفیلسوف مشهور انگلیسی، از لزوم تشکیل حکومت واحد جهانی به شدّت دفاع کرده ومعتقد است که عدم اجرای این طرح، سرانجام به نابودی بشر منجر می شود.
وی ضمن بحث مهمی در این باره می نویسد:
«اکنون از لحاظ فنّی مشکل بزرگی در راه یک امپراتوری وسیع جهانی وجود ندارد، وچون هم اکنون خرابی جنگ بیش از قرون گذشته است، یا باید حکومت واحد جهانی را بپذیریم، ویا این که به عهد بربریّت برگردیم وبه نابودی نژاد انسانی راضی شویم».[۴]
همین دانشمند در جای دیگر، ابتدا به عامل اصلی جنگها، وتضاد منافع حکومتهای متعدّد اشاره کرده، وسپس لزوم تشکیل حکومت واحد جهانی را بار دیگر یاد آور شده، ومی نویسد:
«مادام که یک حکومت جهانی در دنیا وجود ندارد، رقابت برای کسب قدرت مابین کشورهای مختلف وجود دارد. وچون ازدیاد جمعیّت، خطر گرسنگی را به بار می آورد، قدرت ملّی، تنها راه جلوگیری از گرسنگی است… این حقایق را ثابت می کند که دنیای علمی بدون یک حکومت جهانی، ثبات ودوامی نخواهد داشت».[۵]
۳ – فولیتر فرانسوی
«هیچ کس برای شهرهای خودش عظمت آرزو نکرد مگر آن که آرزومند بدبختی ونیستی دیگران شد».[۶]
۴ – پروفسور آرنولدتوین پی
وی که از شخصیت های متفکّر انگلیسی است، ضمن نطقی که در کنفرانس صلح «نیویورک» ایراد نموده به ضرورت تشکیل حکومت واحد جهانی اشاره کرده، وچنین می گوید:
«تنها راه صلح ونجات نسل بشر، تشکیل یک حکومت [واحد] جهانی، وجلوگیری از گسترش سلاح های اتمی است».[۷]
۵ – ویلیام لوکا اریسون، فیلسوف آمریکایی
«ما به مملکت واحد وقانون واحد وقاضی واحد وحاکم واحد برای بشر، اعتراف می کنیم. تمام شهرهای دنیا، شهر ما وهر یک از جامعه بشر، ابنای شهر ما وابنای وطن ما هستند. ما زمین شهرهای خود را دوست می داریم به مقداری که شهرهای دیگر را دوست می داریم».[۸]
۶ – دانته، ادیب شهیر ایتالیایی
«واجب است که تمام زمین وجماعاتی که در آن زیست دارند به فرمان یک امیر باشند، که آنچه را مورد حاجت است مالک باشد تا جنگ واقع نشود وصلح وآشتی بر قرار شود».[۹]
۷ – کانت، فیلسوف مشهور آلمانی
«ایجاد نظم جهانی، منوط به وضع یک قانون جهانی است. این همان است که مذاهب آن را خواسته اند، واین همان است که پیامبران از دورانی بس کهن، برای تحقّق بخشیدن به آن بپا خاستند وخروش ها برآوردند، وبدین گونه خواستند روشنگر تاریکیها باشند».[۱۰]
آری! امروز موجی گسترده در جهان پدید آمده، و روانشناسان ودانشمندان از راه های نجات بشر، بازگشت انسان به خویشتن وحکومت واحد جهانی سخن می گویند ومعتقدند که اوضاع کنونی جهان قابل دوام نیست، وامروز جهان بشریّت بر سر دو راهی مرگ وحیات قرار گرفته است.
توجّه خاصّ دانشمندان به «بازگشت به معنویّت» و«تشکیل حکومت واحد جهانی» نشان دهنده این واقعیّت است که آنها از مشعل داران دانش وعلوم مادّی وپیش قراولان تمدّن کنونی وحکومت های فعلی جهان مأیوس شده، ودیگر اُمیدی ندارند که منادیان آزادی ومدّعیان دروغین بشر دوستی، محرومان ومستضعفان جهان را از زیر چکمه ابر جنایتکاران تاریخ رهایی بخشند.
این موج خروشان که پس از نومیدی کامل از پیش قراولان علوم مادّی وتمدّن کنونی وحکومتهای فعلی جهان، از روی آگاهی وتوجّه به خطرات تمدّن صنعتی پدید آمده، ودانشمندان واندیشمندان خیر خواه جهان را با اقامه دلیل وبرهان، با محرومان ومستضعفان ودردمندان جهان هم آواز وهم صدا ساخته ومی رود تا قافله بشری را به سوی معنویّات سوق داده، تا آنها برای سعادت وخوشبختی خود از راهنمایی ها ورهنمودهای پیشوایان آسمانی بهره جویند، حرکت پر برکتی است که نسل امروز را به سوی راه راست رهنمون می شود وآنها را از گم شدن در تاریکی های ضلالت، جهالت وگمراهی رهایی می بخشد وزمینه پذیرش افکار عمومی را برای ظهور یکتا مصلح جهانی نوید می دهد.
نا گفته نماند که هدف ما از نقل نظریّات دانشمندان این نیست که بگوییم، آن حکومت واحد جهانی که این آقایان می گویند ولزوم آن را گوشزد می نمایند، درست همان حکومت واحد جهانی اسلامی است که مسلمانان وبخصوص شیعیان بدان عقیده دارند؛ زیرا آن حکومت متّحد جهانی که بیشتر این آقایان بدان اشاره دارند، نه بوجود خواهد آمد، ونه اگر بوجود آید ضامن اجرایی خواهد داشت، وبه فرض محال، اگر هم چنین حکومتی روزی در جهان تأسیس شود مانند همین سازمانها ومجامع بین المللی فعلی بی اثر وبی خاصیّت خواهد بود.
آنچه ما می خواهیم بگوییم این است که، به طور کلّی افکار دانشمندان واندیشمندان جهان نیز – که از خطرات بمبهای هسته ای واتمی اطلاع دارند – با نظرات اسلام وتمایلات فطری بشر مطابقت دارد، وآنچه این دانشمندان در باره حکومت واحد جهانی ابراز داشته اند، از یک سو با عقیده مسلمانان وشیعیان مطابق است، واز سوی دیگر، نشان می دهد که چگونه دنیای امروز خود به خود وآهسته آهسته به سوی هدفهای اسلام گام برمی دارد، وخود را برای پذیرش حکومت جهانی اسلام وظهور آن یگانه مصلح الهی وموعود آسمانی آماده می سازد.
با توجّه به نکات یاد شده، به این نتیجه می رسیم که: در شرایطی که اصول حاکم بر اجتماعات وخلق وخوی انسانها مسیری جدا از فطرت وطبیعت انسانی گرفته وراه ورسم حاکم بر روزگار، راه وروش شیطان وهوسهای نفسانی است وپایه ای که شالوده اجتماعِ اسیر ودر بند ومقهور شهوات بر آن استوار است، شالوده ای شرک آلود ومبتنی بر ضدّ ارزشهای الهی وفطری است، طبیعی است که خروج از این نظام، با یک جهش سریع وانقلاب همه جانبه ودگرگونی اساسی همراه خواهد بود.
آری! در دنیای مادّی امروز که خود پرستی، سود جویی وهوسرانی، هدف اکثریّت مردم شناخته شده وحقّ وفضیلت، عدل وانصاف وشرافت وبزرگواری مورد بی اعتنایی قرار گرفته، واخلاق ومعنویّت از میان جامعه بشری رخت بر بسته، وپیروزیهای علمی وفنّی آنچنان بشر امروز را مجذوب ومسحور جهان طبیعت ساخته است که جهان آفرین را فراموش نموده، معارف الهی را پشت سر انداخته، وخود را از ایده وعقیده رها ساخته، وراه عصیان وطغیان در پیش گرفته، ودر راه شیطان گام نهاده است، وجود پیشوایی عادل ورهبری الهی وآسمانی لازم است که با قدرتی بی نظیر وبرنامه ای بی بدیل بیاید، وبا نیروی لایزال الهی سراسر زمین را از لوث وجود ستمگران پاک سازد، وجنایتکاران وطغیانگران را از پهنه گیتی بر دارد، جامعه را از فساد وتباهی نجات بخشد، بشر را از چنگال ظلم وستم برهاند، عدالت را در سرتاسر جهان بگستراند، ارزشهای انسانی را در جامعه حاکم سازد، واین نسل پرخاشگر را – که از اخلاق ومعنویّت گریزانند – به سوی خدا باز گرداند، ریشه کفر والحاد را بسوزاند، آرامش وآسایش را در جهان حکم فرما سازد، ونشانی از تاریکی وتیرگی ظلم وجهل باقی نگذارد، وهمگان در طاعت وبندگی خدا در آیند، وجز خدا را نپرستند، وجز تقوا وفضیلت وپاکی از کسی دیده نشود، وکسی از کسی نترسد ونهراسد.
به هر حال، بررسی نظام خلقت، قانون تکامل، ضرورتهای اجتماعی، خواستهای فطری وطبیعی، عشق به صلح وعدالت ونویدهای کتابهای آسمانی، همه وهمه نشان می دهند که اوضاع کنونی جهان قابل دوام نیست وسرانجام، آینده ای درخشان در پیش است، ودر آینده ای نه چندان دور، چهره زشت ونا زیبای جهان کنونی دگرگون خواهد شد، وبشریّت از چنگال ظلم وستم خواهد رهید، وفساد وبی دینی وبی عدالتی از ریشه وبن خواهد خشکید، ودر سرتاسر جهان پرچم توحید ویکتا پرستی به اهتزاز در خواهد آمد، ودنیا پر از عدل وداد خواهد شد.
این تذکر لازم است که در گذشته، با آیات وروایات ونویدهای کتب مقدّس، روشن شد که مصلح موعود، از نسل پیامبر اسلام ونامش مهدی است.
در اینجا بی مناسبت نیست به این نکته اشاره کنیم که علاوه بر روایات اسلامی، در پیشگویی های برخی از کاهنان وغیب گویان نیز به مسأله ظهور حضرت مهدی علیه السلام وتشکیل حکومت واحد جهانی به وسیله آن یگانه مصلح غیبی، وجهانی شدن اسلام اشاره شده است. اینک به عنوان نمونه، گفتار یکی از مشهورترین غیب گویان تاریخ را برای خوانندگان عزیز نقل می کنیم.
منبع: مرکز الدراسات التخصصیه فی الامام المهدی ( برگرفته از: کتاب ظهور حضرت مهدی علیه السلام از دیدگاه اسلام ومذاهب وملل جهان)
[۱] . آیین زندگی، فصل پنجم، ص ۵۰، دیل کارنگی، چگونه تشویش ونگرانی را از خود دور کنیم؟
[۲] . او خواهد آمد، ص ۷۵.
[۳] . جهان بعد از ظهور، ص ۸۰، به نقل از مفهوم نسبیت اینشتین، ص ۳۵.
[۴] . تأثیر علم بر اجتماع، ص ۵۶.
[۵] . تأثیر علم بر اجتماع، ص ۱۹۹.
[۶] . امامت ومهدویّت، ج ۲، پاورقی ص ۳۳۲.
[۷] . حکومت عدل گستر، ص ۲۲۵، به نقل از مشکلات روز واطلاعات شماره ۱۱۶۱۷.
[۸] . امامت ومهدویّت، ج ۲، ص ۳۳۲.
[۹] . امامت ومهدویّت، ج ۲، ص ۳۳۲.
[۱۰] . بیاد حضرت مهدی علیه السلام، ص ۶۲.