هفتمین نشست امنیت منطقه ای درحالی با عنوان «گفتگوی منامه» در پایتخت
بحرین آغاز به کار کرد که منطقه در روزهای اخیر باشک خبری سنگینی بنام
افشای اطلاعات روابط خارجی آمریکا بویژه برخی کشورهای عربی ازسوی سایت ویکی
لیکس مواجه بود.
اگر چه اتهام زنی با هدف تخریب روابط رو به گسترش کشورهای اسلامی بویژه
در بخش عربی –ایرانی یکی از محورهای اصلی این افشاگری محسوب می شود اما
موضع روشن ایران نسبت به آنچه این سایت آن را افشاگری نامید موجب شد تا بمب
دست ساز پنتاگون برای منطقه خنثی شده تحویل مقامات نظامی آمریکایی در
کشورهای اشغال شده ازسوی ایالات متحده گردد.
دراین میان موضع کشورهای عربی نیز قابل تامل است که قطعا یکی از مهمترین حواشی نشست «منامه» تلقی خواهد شد.
این انتظار می رود که موضوع روابط ایران و کشورهای عربی به مهمترین سوال
خبرنگاران شرکت کننده در اجلاس «منامه» تبدیل شده و اتخاذ مواضع عقلانی
ازسوی مقامات دیپلماتیک شرکت کننده سناریوی تهیه شده برای تحت تاثیر گذاشتن
اجلاس مذکور را با ناکامی سیاسی روبرو سازد.
اجلاس «منامه» نشستی است که از سوی مؤسسه بین المللی «مطالعات استراتژیک
لندن» و با کمک وزارت خارجه بحرین هر ساله در پایتخت بحرین برگزار می شود و
در آن مقامات سیاسی ،امنیتی ،اقتصادی و رسانه ای منطقه و کشورهای تاثیر
گذار جهان حضور دارند.
سال گذشته حضور ژنرال «دیوید پتریوس» بعنوان سرپرست هیئت آمریکایی
مخاطرات جدی را برای ایالات متحده به همراه داشت زیرا دراین نشست حضور فعال
ایران به سرپرستی «منوچهر متکی» منجر به گسترش اعتراضات شرکت کنندگان برای
حضور یک نظامی در راس یک هیات دیپلماتیک شده که نهایتا منجر به عقب نشینی
آشکار آمریکا برای حضور در اجلاس جاری این نشست شد.
درنشست امسال «هیلاری کلینتون» به عنوان سکاندار دستگاه دیپلماسی آمریکا
سرپرستی هیاتی را به عهده گرفته که در آن «جیمز جونز»،مشاور امنیت ملی،
«جیمز استینبرگ»، معاون وزیر خارجه، ژنرال «دیوید پتریوس»، فرمانده کل
نیروهای آمریکایی در خاورمیانه، «جفری فلتمن»، معاون امور خاور نزدیک وزارت
خارجه و ژنرال «ویلیام کورتنی»،فرمانده نیروی دریایی آمریکا حضور دارند.
ازایران نیز «متکی» بهمراه تعدادی از کارشناسان سیاسی،امنیتی ،اقتصادی و
رسانه ای کشور در اجلاس مذکور حضور یافته تا علاوه بر نمایش حضوری فعال در
عرصه مذکور دیدارهای دوجانبه مختلفی را با مقامات شرکت کننده از کشورهای
مختلف را در حاشیه نشست مذکور هدایت نماید.
این نشست از 4 جهت برای دستگاه دیپلماسی کشورمان دارای اهمیت است:
اول، آنکه کشورهای منطقه و دیگر کشورها متوجه این نکته باشند که رسیدن
به امنیت مطلوب در خاورمیانه بدون حضور فعال ایران ناممکن است. این نکته
مورد توجه جدی وزارت خارجه بحرین بوده و در دیدار وزیر امور خارجه این کشور
با «منوچهر متکی»، در جریان سفر نیویورک مورد تاکید قرار گرفت. درهمین
دیدار شیخ «خالد بن احمد بن محمد آل خلیفه»، همتای بحرینی «متکی» از وی و
هیات ایرانی برای حضور در هفتمین نشست «منامه» رسما دعوت می نماید.
وزیر خارجه بحرین در گفتگویی با روزنامه «البلاد» چاپ بحرین که اخیرا
منتشرشد، ضمن استقبال از شرکت ایران در این اجلاس مذکور تصریح کرد:
نمیتوان موضوع امنیت خلیج فارس را بدون حضور جمهوری اسلامی ایران مورد بحث
قرار داد.
ازسوی دیگر حضور نظامی آمریکا به عنوان مدعی برقرارکننده امنیت مطلوب در
خاورمیانه و منطقه ازجمله کشورهایی مانند: عراق، افغانستان ،پاکستان و
...نشان داده است که امنیت فارغ از توجه به حضور فعال کشورهای منطقه ازجمله
ایران عملا بدون معنی است و آمریکا با حربه های اقتصادی و سیاسی برخی از
کشورهای دیگر را وادار به حضور مشارکت گونه در اشغال کشورهای افغانستان و
عراق نموده و خواه و ناخواه طشت رسوایی امنیت پوشالی وعده داده شده از
بلندی های هیمالیا و حاج عمران باصدای مهیبی روی زمین کوبیده خواهد شد.
ازهمین رو صورت اول هدف گذاری برای اجلاس مذکور بدون توجه به نقش ایران ره به جایی نخواهد برد .
دوم، همانگونه که در اخبار آمده است تحولات سیاسی و نظامی در یمن یکی
از مهمترین محورهای بارز مورد بحث در اجلاس مذکور خواهد بود ازهمین رو با
توجه به اتهامات مختلفی که ازسوی برخی کشورهای منطقه و ... ازجمله عربستان
به ایران درجریان جنگ داخلی دولت یمن با گروه آزادیخواه «الحوثی» زده می
شد، کشورمان یکی از طرف های مهم درجریان امنیتی و سیاسی تحولات یمن محسوب
می شود.
ایران درجریان مباحثات مذکور علاوه بر دفاع از بی طرفی خود می بایست
دیپلماسی افشاگرانه ای را از حضور نیروهای خارجی در جریان جنگ داخلی یمن به
نمایش بگذارد تا با سنگین تر شدن وزنه دیپلماسی ایران توپ را در زمین
صاحبان نقابهای مداخله گر به بازی درآوردیم.
در نگاه سوم، از اهداف حضور نمایندگان ایران در اجلاس مذکور و در راستای
بیگانه ستیزی در منطقه ، ایران می تواند با همراه ساختن کشورهای منطقه
دیدگاه برقراری امنیت توسط کشورهای منطقه را در برابر برقراری امنیت توسط
آمریکا برای منطقه رو در روی یکدیگر قرار داده و دیدگاه دوم را با چالش های
جدی روبرو سازد.
این نگاه از آنجایی مهم تلقی می شود که 2 نگاه مطرح شده در بالا خود به
خود تحت شعاع نگاه سوم قرار می گیرند و چنین رویدادی می تواند علاوه بر
پیروزی جدیدی در منطقه به ثمر نشستن دو دیدگاه اول را نوید دهد.
حضور «هیلاری کلینتون» و ژنرال های ارشد ارتش ایالات متحده در هیات
همراه، فضای مناسبی است تا چهره اشغالگرانه سران کاخ سفید در برابر هیات
های شرکت کننده از بحرین، یمن، انگلیس، امارات متحده عربی، ترکیه، سنگاپور،
عربستان ، روسیه، قطر، پاکستان، کویت، اردن، ژاپن، عراق، هند، اسپانیا،
آلمان، فرانسه، کانادا و افغانستان ترسیم شود و شرکت کنندگان براین نکته
تاکید نمایند که امنیت منطقه باید بدست صاحب خانه های اصلی در شهر ها و
روستاهای همین منطقه تامین گردد نه، بدست مستاجران موقت و این کالایی نیست
که غرب با سردمداری آمریکا بتواند آنرا به مردم منطقه صادر نماید.
ایران با طرح سوال راهبردی «امنیت خلیج فارس بدست چه کسانی باید تامین
گردد؟» تعریف جدیدی را از حساسیت خلیج فارس بعنوان شاهین ترازوی برقراری
امنیت خاورمیانه باید ارایه نمایدتا سنسورهای بومی سازی امنیت منطقه ای
بدست ساکنین آن، هشدارهای جدیدی را از خود بصدا درآورد و پالس های معنا
داری را به جهان ارسال نماید.
دستگاه دیپلماسی ایران باید نیم قرن چپاول ثروت منطقه به بهانه برقراری
امنیت خاورمیانه را با ظرافت های نو در مقابل چشمان سران کشورهای بزرگ جهان
به نمایش بگذارد تا علاوه بر مسدود کردن راه به یغما بردن منابع انرژی،
ترانزیت اسلحه به کشورهای منطقه بویژه کشورهای اشغال شده توسط نیروهای
آمریکایی را نیز تا حد ممکن محدود نماید.
و سرانجام چهارم این که، ترانزیت اسلحه به عنوان اصلی ترین معظل دهه های
گذشته در منطقه علاوه بر خالی کردن ذخیره های مالی کشورهای خاورمیانه نه
تنها موجب تامین امنیت با محصولات نظامی آمریکا و برخی دیگر از کشورها نشده
بلکه با مصرف شدن هزینه های عمرانی ،فرهنگی ،علمی و اجتماعی کشورهای منطقه
دراین راه سالها خاورمیانه را با عقب ماندگی جبران ناپذیر روبرو ساخته
است.
براساس آمارهای رسمی منتشر شده فقط در 7سال گذشته از کشورهایی مانند
آمریکا و انگلیس قریب به 500 میلیارد دلار انواع تسلیحات روانه کشورهای
حاشیه خلیج فارس شده که این میزان ورودی سلاح به انبارها و جبهه های نبرد
نظامی در منطقه خود مبین ناامنی تازه ای است که علاوه بر امنیت جانی امنیت
اقتصادی منطقه را نیز با مخاطرات جدی مواجه ساخته است.
سلاح هایی که بجای تامین امنیت یا درحال پوسیدن در انبارهای منطقه هستند
یا برای اهداف تعریف شده در خارج از مرزهای جغرافیایی خاورمیانه مصروف می
گردند به تنهایی حاوی یک پیام واضح هستند که آنر می توان «ترویج همسایه
ترسی در منطقه» تعریف کرد.
این باور آنجایی پر رنگ تر می شودکه ایران
گریزی به محور اصلی فعالیت های آمریکا و انلگیس در منطقه تبدیل شده و
انتشار آنچه اسناد محرمانه آمریکا توسط «ویکی لیکس» است با پیام روشنی
همراه شده که در آن تلاش می شود ایجاد تفرقه و همسایه گریزی میان کشورهای
حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه مورد تاکید قرار گیرد.
اسناد «ویکی لیکس» علاوه بر چنین پیامی برای سران منطقه حاوی نسخه روانی
قدیمی است که طبیب دردهای منطقه را ایالات متحده معرفی می کند.
این پیام آنجایی واضح تر می گردد که براساس اسناد منتشرشده کشورهای عربی
منطقه خود را دربرابر ایران عاجز معرفی و برای پوشاندن عجز خود از ایالات
متحده می خواهند ایران را بعنوان یک تهدید برای کشورهای خاورمیانه مورد
حمله قرار دهد!!.
گذشته از اصالت اسناد مذکور ،همزمانی انتشار این مطالب با برگزاری
نشست «منامه» آنهم با حضور کلینتون و هیات بلند پایه امنیتی ،سیاسی آمریکا و
متعاقب آن آغاز سفرهای دوره ای به چند کشور منطقه دقیقا حاوی این نکته است
که کشورهای منطقه باید از ایران بعنوان یک خطرجدی حساب ببرند و بخاطر عجز
در برابر قدرت کشورمان، دست طلب به سوی ناجی خود دراز نمایند واین ناجی
کشورهای ثروتمند منطقه کسی نیست جز آمریکا که امنیت تعریف شده با سلاح هایی
پنتاگون تنها نسخه پیچیده شده در داروخانه کاخ سفید برای ساکنینی بشمار می
رود که بیماری به آنها در حال تلقین شدن است.
ازهمین روست که ایران می تواند با حضوری فعال در این نشست علاوه
بر پاره کردن این نسخه قدیمی و امتحان پس داده ایالات متحده مباحث جنگ
طلبانه میهمانان ناخوانده این بزم بزرگ را با تعریفی جدید از مشارکت عمومی
برای برقراری صلح پایدار در خاورمیانه به موازنه جدی «صلح بومی توسط نسخه
بومی» در برابر «صلح غربی» جایگزین نماید.