به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از فارس ، همايش «امام علي
«عليهالسلام» و ميراث» صبح امروز در تالار كتابخانه مركزي دانشگاه تهران
با حضور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي سيدمحمد حسيني برگزار شد.
بنابراين گزارش، اين همايش به منظور بررسي شخصيت و سخنان امام علي
«عليهالسلام» در آيينه فرهنگ و ادب فارسي و تقدير از پژوهشگران و خادمان
ميراث علوي برگزار ميشود.
سيدمحمد حسيني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين برنامه درباره اين
منظومه شيعي و ويژگيهاي ادبي و هنري آن گفت: حماسينامه علينامه، اين
منظومه با ارزش و قدر شيعي، منظومهاي است كه از يك شيعي پاك اعتقاد به نام
ربيع كه در سال 482 يعني اندك مدتي بعد از شاهنامه سروده شده است.
وي ادامه داد: مسلما در بين آثار باقيمانده از ميراث منظوم تشيع
هيچكدام به لحاظ حجم و قدمت به پاي منظومه علينامه كه به بيش از 11 هزار
بيت بالغ ميشود نميرسد.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در ادامه ياد آور شد، اين اثر گرانقدر به
جهت ثبت و ضبط دقيق جنگهاي حضرت امير براساس روايات موجود در زمان مولف به
خصوص براساس روايات ابومخنف و نيز به لحاظ زباني حائز اهميت فراواني است.
وي در ادامه اظهار داشت: ربيع در مقدمه «علينامه» بعد از اشاراتي صريح
به سن و سال خود اثر خود را به عروسي تشبيه ميكند و ميگويد كه به دنبال
يافتن خواستاري براي اوست.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ابراز داشت: وي به تناسب موضوع شيعي اثر كه
مدح و منقبت حضرت امير و روايت جنگهاي اوست، طبيعتا به دنبال خواستاري از
آل پيغمبر است؛ از اينرو اثر خود را به طاهربن علي از سادات بيهق تقديم
ميكند.
حسيني اضافه كرد: به نظر ميرسد كه ربيع اين كتاب را در سه بخش آماده
كرده بود، كه از بخش اول و نيز بخش پاياني اثر تاكنون اثري به دست نيامده
است، آنچه از اين كتاب به دست است مربوط به جنگهاي جمل و صفين است كه مولف
در دروازه مجلس به روايت آنها پرداخته است كه آرزو ميكنيم بخشهاي
مفقوده اين حماسه كهن نيز پيدا شود.
به گفته حسيني، آنچه از متن اثر درباره ويژگيهاي شخصيتي ربيع به دست
ميآيد، اين است كه انديشههاي شيعياش بر هنر شاعريش ميچربد، در واقع
رسالت نگارش منظومهاي درباره حضرت علي «عليهالسلام» و مدح و ستايش آن
حضرت مجال چنداني براي تمركز كامل بر روي جوهره شعري و هنرنمايي در
منظومهاش باقي نگذارده است.
وي تاكيد كرد: ربيع همواره زير نفوذ صداي پرطنين فردوسي در شاهنامه
ميسرايد و نميتواند از تشعشعات انوار اين كهكشان عظيم رهايي يابد؛ آثار
اين تاثيرپذيري در جايجاي علينامه پيداست، اغلب تصويرها به نوعي تحت
تاثير شاهنامه است لحن و تصوير حماسي نبردها تصوير شب و روز برآمدن و فرو
شدن خورشيد و بسياري موارد مانند اين در مواردي نيز با تغيير و جابجايي يك
كلمه عين بيت فردوسي در علينامه آمده است.
وي درباره فردوسي يادآور شد، با وجود اين هم فردوسي و هم ربيع يك هدف
را از دو منظر دنبال ميكنند: فردوسي به دنبال حفظ مليت ايراني از راه توجه
به اساطير و پهلوانان ايراني است و ربيع حفظ معتقدات و باورهاي شيعي را در
بازآفريني حماسهآفريني وار جنگهاي حضرت علي دنبال ميكند.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي درباره اين اثر اظهار داشت: اين اثر اولين
تجربه نظم يك موضوع ديني در بحر متقارب است، در واقع در هيچيك از آثاري كه
قبل از علينامه در بحر متقارب سروده شده به موضوعات ديني پرداخته نشده
است، البته به نظر ميرسد كه انتخاب اين بحر عروضي براي به تصوير كشاندن هر
چه حماسيتر جنگها است؛ از اينرو تا زماني كه يك منظومه حماسي كهنتر از
علينامه پيدا نشده اين اثر پيشگام اين نوع ادبي و به قول فرهنگيها ژانر
محسوب ميشود؛ بعيد نيست كتابهاي ارجمندي از اين دست در آن زمان سروده شده
كه احتمالا به دست ما نرسيده است، كتابهايي كه ممكن است چند قرن بعد
سرمشق شاعراني چون ابنحسام خوسفي در نظم خاوراننامه قرار گرفته باشد به
هر روي بسا دوستداري بيحد حضرت امير و دريغ از اينكه چرا اين روح حماسي
تاكنون در منظومهاي ديني دميده نشده، يكي از دلايلي باشد كه ربيع را به
نظم اين موضوع در بحر تقارب ترغيب كرده باشد.
حسيني درباره كشف اين اثر ارزشمند گفت: كشف علينامه و معرفي آن توسط
استاد بزرگ زبان فارسي دكتر شفيعي كدكني (حفظه الله) در تاريخ تشيع يك
اتفاق مهم است، اثري كه تاكنون در هيچيك از منابع تاريخ ادبيات و تحقيقات
مربوط به حماسهسرايي فارسي ذكري از آن نشده است؛ اثري كه ميتواند جايگاه
رفيعي در متون درسي و دانشگاهي پيدا كند. قطعا بخشهاي استوار اين متن
ارزشمند از لحاظ شعري و هنري به عنوان يك كتاب درسي مفيد است و همينجا به
مدير محترم موسسه انتشارات سمت پيشنهاد ميدهم برگزيدهاي از اين اثر را
منتشر كنند هر چند شنيدهام «سيد علي موسوي گرمارودي» در حال آمادهسازي و
انتشار آن است.
وي با تاكيد بر ديگر ويژگي اين كتاب تصريح كرد: ديگر ويژگي مهم اين
اثر، ارزشهاي ادبي آن است و البته ديگر آثار باقي مانده از قرن پنجم با هر
موضوعي، به خود خود حائز كمال اهميتاند، چه رسد به اثري شيعي با اين حجم
قابل توجه از قرن پنجم؛ «علينامه» از جهت اشتمال بر لغات، عبارات و
اصطلاحات كهن، ثبت موارد گويشي و مانند اينها از اهميت بسيار برخوردار است،
اهميت بيشتر برخي از لغات اين متن در اين است كه در هيچ فرهنگي بدانها
اشاره نشده است.
حسيني در ادامه با اشاره به زمان سرايش اثر و ضعف و قوت سروده ربيع
اضافه كرد: آنچه در نگاهي انتقادي به علينامه شايان اهميت فراوان است، اين
نكته است كه اين اثر سروده يك شيعي پاكنهاد است كه هدف وي از سرايش اين
اثر بيشتر پاسخ دادن به مغفول ماندگي موضوعاتي است كه عليرغم تمامي
اهميتشان از نظر دور ماندهاند؛ از اين منظر است كه ربيع شاهنامه خواندن
را هنر و فخر نميداند و فخر واقعي را در رويكرد شاعرانه با هدف تصويرگري
حماسي رفتار و كردار مردان دين جستجو ميكند، نكته ديگر نگاه عام پسندانه
اين منظومه است كه گويا خود ربيع نيز اين هدف را مقدم بر اهداف ديگر شاعري
ميدانسته است، اينكه طرفداراني مشتاق منظومه او را به زبان نزديك به گفتار
درك كنند و اقبال بيشتري براي بازخواني كردار و رفتار بزرگاني چون حضرت
علي «عليهالسلام» پيدا كنند، براي او غايت هدف است و به نظر ميرسد.
حسيني افزود: به هيچرو وي از بابت گزاردن چنين رسائلي خود را به طرز
كامل گرفتار قوانين دست و پاگير وزن و قافيه و عروض نكرده است، هر چند
مقدار زيادي از مشكلات موجود در متن اين اثر را بايد به پاي كاتب يا
كاتباني نوشت كه اين اثر را احتمالا از روي نسخه اصلي استنساخ كردهاند.
به گفته وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، قبل از پرداختن به وضعيت شيعيان در
زماني قريب به زمان ربيع، به اين نكته اشاره ميكنيم كه عبدالجليل رازي
صاحب كتاب «النقض» از دو گروه به نام مناقبيان و فضائليان (فضائل خوانان)
ياد ميكند، كه به ترتيب به مدح ائمه اطهار (عليهالسلام) و مدح خلفاي قبل
از حضرت امير «عليهالسلام» ميپرداختند؛ مسلما در اين رجزخوانيهاي
محلهاي كه بيشتر در قالب قصيده يا مثنوي بوده تفوق با گروهي بود كه از
حمايت حاكميت وقت برخوردار بودند، از آنجا كه عمده شهرهاي مناطق مركزي
ايران تحت كنترل و نفوذ غيرشيعيان بود، آزار و اذيبت مناقبيان در شهرهايي
زياد ميشد، كه اكثريت با گروه غيرشيعه بود؛ شهرهايي چون اصفهان،
همدان،قزوين، ساوه و شهرهاي آذربايجان.
حسيني عنوان كرد: در كنار محدوديتهايي كه براي شيعيان فراهم ميشد،
گروهي غيرشيعي نيز تصنيفاتي سراسر بهتان و افترا ميساختند و به قول
عبدالجليل رازي در «محافل كبار و حضور صغار» ميخواندند و شعيان نيز چندان
مجال اعتراض آشكار نداشتند؛ شدت يافتن تهمتنامههايي از اين دست باعث شده
كه عبدالجليل رازي در 556 هجري به فكر پاسخ دادن به اين اتهامات بيفتد و
كتابي مستقل در رد آن تاليف كند.
وزير ارشاد تصريح كرد: با اين همه درمييابيم كه خشم ربيع نسبت به
دشمنان اهلبيت كه به تندي از آنها در متن علينامه ياد كرده، چندان هم
بيدليل نبوده است؛ عبدالجليل رازي مولف كتاب «النقض» نقل ميكند كه اين
فشار چندان زياد شده بود كه زبان بعضي از مناقبيان را بريده بودند؛ نمونه
مشخص آن در ساري بود كه خاتون سعيد سلقم بنت ملكشاه كه زن اسفهبد علي بود،
دستور داده بود تا زبان ابوطالب مناقبي را از كام بيرون بكشند.
حسيني يادآور شد، يقينا اگر شيعيان در زمان ربيع براي مدح و منقبت
بزرگان شيعه اين همه در محدوديت نبودند، نه تنها ربيع بلكه هيچ شعرشناس
منصفي قضاوت نامنصفانه درباره شاهنامه نميكرد؛ البته اعتراض ربيع به جوهره
شعري شاهنامه نيست و نميتواند باشد، بلكه نقد او متوجه عناصر اين حماسه
بود كه به اعتقاد او «ز مغز دروغ» و به اعتقاد عبدالجليل رازي «مغازيهاي
بدروغ و حكايات بياصل» است.
حسيني در ادامه با اشاره به اينكه به راستي اگر اين سختگيريها وجود
نداشت و شيعيان نيز آزادانه منظومهها و قصايد ميساختند و خوانده ميشد،
گفت: اگر اين سختگيريها وجود نداشت و شيعيان نيز آزادانه منظومهها و
قصايد ميساختند و خوانده ميشد براي شاعري چون ربيع دشوار نبود كه بتواند
از ظاهر و قالب در گذرد و به رمز اين عناصر داستاني كه همانا ايجاد وحدت
ملي در بين ايرانيان در آن زمان بود پي ببرد.
حسيني با اشاره به فردوسي ابراز داشت: البته فردوسي بر افسانه بودن
روايت خود تاكيد ميكند، يعني همان چيزي كه ربيع خشمگينانه آن را دروغ
ميپندارد؛ اما حكيم توس رمز كار خود را يادآور ميشود و ميگويد: هر آنچه
در شاهنامه با عقل سازگار نيست بايد به صورت رمزي و تاويلي تلقي شود و اين
همان رمز ماندگاري اين حماسه بيبديل در طول بيش از هزار سال است؛ اين
خردهگيريهاي ربيع از شاهنامه تنها از منظر متروك ماندن ذكر ائمه و
سختگيريهايي كه در آن زمان بر شيعيان روا داشته ميشد، قابل فهم است؛
وگرنه از اعتراضهاي ربيع هم به خوبي پيداست كه در آن زمان اقبال خاصي به
شاهنامه خاصي به شاهنامه خواني وجود داشته است.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي خاطرنشان كرد: وجه مشترك قابل توجه دو
منظومه شاهنامه و علينامه توجه به پند و اندرز و ستايش خرد و تشجيع و
ترغيب روحيه حماسي ايرانيان است، تا در برابر ظلم عباسي و ستمگران زمانه
ايستادگي كند.
وي در خاتمه يادآور شد: اميد است با چاپ اين اثر حماسي بينظير در كنار
شاهنامه خواني، علينامهخواني هم در مراكز ورزشي كارگاههاي ادبي و
دانشگاهها و مراكز آموزشي، رزمي و هنري هم رواج يابد.