به گزارش «شیعه نیوز»، انتشار آمار «بیش از 1000 سقط در روز» بازتاب گستردهای در رسانههای مختلف داشت و پیرو آن اولین سوالی که بهصورت جدی مطرح شد این بود که عوامل اصلی این آمار تکاندهنده چیست؟
از عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کدام نقش پررنگتری در پدیدآمدن این معضل دردناک دارند؟ در مسائل اجتماعی پیدا کردن علتهای یک موضوع و وزن هر کدام از علتها، کار بسیار مشکلی است که به پژوهشهای متعدد نیاز دارد. در این موضوع نیز در کنار سختیهایی که بخاطر پیچیدگیهای موضوع سقط دارد، تحلیل قطعی در خصوص علتها و زمینهها مشکل است. اما پژوهشهای متعددی در این خصوص انجام شده که ابعاد بیشتر و دقیقتری از این موضوع را نشان میدهد. در این گزارش مروری بر این تحقیقات خواهیم داشت.
زنان ثروتمندتر، با احتمال بالاتری اقدام به سقط میکنند
مهمترین و گستردهترین پژوهش در خصوص عوامل موثر بر سقط غیرقانونی، تحقیقی است که دکتر «امیر عرفانی» استاد جامعهشناسی سلامت دانشگاه «نیپسینگ»کانادا بر روی زنان تهرانی انجام داده است.
دکتر عرفانی برای بررسی علت سقطهای ناسالم یا غیرقانونی، پژوهش مفصلی را با در نظر گرفته یک بازه زمانی 5 ساله و در سالهای 1388 و 1393 انجام داده که در هر مرحله حدود 3 هزار زن مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای این پژوهش، نکات مهم و قابل تأملی را در خصوص علتهای گرایش به سقط نشان داد. نکته مهمی که در یافتههای این پژوهش خود را نشان میدهد این است که بیش از 80 درصد این زنان، از روشهای پیشگیری استفاده میکردهاند.
طبق یافتههای این تحقیق که در مجله زنان مامائی و نازائی ایران به چاپ رسیده است، هرچه زنان «ثروتمندتر» باشند، احتمال اقدام به سقط در آنها بیشتر است. این یعنی بر خلاف تصور عمومی یا ذهنیتی که القا میشود، مشکلات اقتصادی یا فقر علت سوق پیدا کردن زنان به سقط جنین نیست و برعکس زنان هر چه از نظر اقتصادی در وضعیت بهتری باشند، احتمال اقدام به سقط در آنها بیشتر است.
در نتیجه که بر خلاف فضاسازیهای موجود مبنی بر تأثیر وضعیت اقتصادی بر آمار بالای سقط، عمده آمار سقط مربوط به خانوادههایی است که از نظر اقتصادی درسطح بالایی قرار دارند. محققان اجتماعی در این خصوص میگویند بین طبقه اجتماعی و سقط رابطه مستقیم وجود دارد به این خاطر والدین در طبقات بالای اجتماعی، فرزند را بیشتر مانع پیشرفت خود میدانند و از طرفی برای بزرگ کردن فرزند به سطح رفاه و امکانات بیشتری نیاز دارند.
سقط تحت تاثیر شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر»
یافتههای این پژوهش گسترده، موضوع مهم دیگری را نیز نشان میدهد و آن اینکه احتمال سقط در بین زنان بدون فرزند و یا دارای یک فرزند، بیشتر است. یعنی علت اصلی اقدام به سقط برای بسیاری از زنان، تعداد فرزندان زیاد نیست بلکه تلاش برای عدم قبول مسئولیت فرزند و یا تحتتاثیر این نگاه القا شده طی این سالهاست که فرزند کمتر به معنای زندگی بهتر خواهد بود.
به عبارت دیگر، یکی از علتهای اصلی آمار بالای سقط جنین در کشور، رواج گرایش به تکفرزندی در طی سالها اخیر است که عوامل مختلفی مسبب آن بوده است؛ از فضاسازی اجتماعی برای سوقدادن خانوادهها به فرزند کمتر تا تبلیغات رسانهای مختلفی که نگرش عموم نسبت به فرزند بیشتر را منفی نموده است.
فرهنگ غلطی که تحصیلکردهها را به سمت سقط سوق میدهد
در تحقیقات مفصل دکتر عرفانی، ارتباط میان سطح تحصیلات زنان با سقط جنین توسط آنان نیز مورد بررسی قرار گرفت که نتایج این تحقیقات نشان داد زنانی که تحصیلات بالاتری دارند، با احتمال بالاتری به سقط جنین اقدام خواهند کرد. این موضوع را میتوان متأثر از فرهنگی دانست که تحصیلکرده بودن را مساوی با تعداد کمتر فرزندان معرفی نموده است.
نکته آخر آنکه طبق این پژوهش، اقدام به سقط در میان خانوادهها و زنانی که اعتقادات مذهبی کمتری دارند، بیشتر است. از این موضوع میتوان اینگونه استنباط کرد که باورهای مذهبی در خصوص حرام بودن اقدام به سقط، تاثیر مهمی بر محافظت از جنینهای به دنیا نیامده دارد.
اکثر این زنان به روشهای پیشگیری دسترسی کامل داشتهاند
بعد از انتشار آمار تکاندهنده سقط، برخی تلاش کردند سیاستهای جمعیتی چندسال اخیر و عدم دسترسی به لوازم پیشگیری از بارداری را علت اصلی این آمار معرفی کنند. این در حالیست که یافتههای پژوهش دکتر عرفانی نشان میدهد زنانی که با احتمال بالاتری اقدام به سقط میکنند، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سواد، در سطح بالایی قرار دارند و این بدان معناست که هم آگاهی و هم دسترسی کافی به روشهای پیشگیری از بارداری دارند.
چنانچه در نتایج آماری این پژوهش نیز، بیش از 80 درصد زنان، از یکی از روشهای پیشگیری استفاده نموده و نسبت به آن آگاهی کامل داشتهاند.
این جدول درصد استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری در بین زنانی که اقدام به سقط کردهاند را نشان میدهد
طبق این جدول، هم در سال ۸۸ و هم ۹۳، بیشتر از ۸۰ درصد زنانی که اقدام به سقط کردهاند، در زمان حاملگی از یکی روشهای پیشگیری از بارداری استفاده کرده نمودهاند. یعنی بارداری ناخواسته بهعلت عدم دسترسی به روشهای تنظیم خانواده نبوده است.
این موضوع کنار نتایج دیگر این پژوهش، یعنی تکفرزند یا بدون فرزند بودن اکثر این زنان، نشان میدهد تبلیغات منفی در خصوص فرزندآوری، باعث سوق پیدا کردن این زنان به سمت سقط جنین شده است.
نکته دیگر آنکه اتفاقی که در نتیجه سیاستهای جمعیتی افتاده، محدودکردن روشهای «تشویقی» برای پیگیری از بارداری بوده است. یعنی دسترسی معمول به امکانات و وسایل پیشگیری از بارداری ناخواسته به راحتی امکانپذیر است و با توجه به قیمت این وسایل و ارائه آن در داروخانهها، حتی خانوادههای با سطح درآمد متوسط و پایین نیز به راحتی به آن دسترسی دارند. تنها اتفاقی که افتاده این است که بهخاطر هشدارهای جدی کارشناسان در خصوص کاهش خطرناک رشد جمعیت، خانوادهها برای کمتر فرزندآوردن، تشویق نمیشوند.
نتایج مشابه در سایر پژوهشها
نتایج پژوهش دکتر عرفانی، در تحقیقات دیگری که پژوهشگران سایر شهرها در خصوص علتهای گرایش به سقط انجام دادهاند نیز تکرار شده است. از جمله در سال 90، «فیروزه ویسی» و «مریم زنگنه» دو تن از اساتید زنان و زایمان در دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه پژوهشی برای بررسی انگیزه اقدام به سقط و روشهای به کار رفته انجام دادند.
طی این پژوهش تمام زنان کرمانشاهی که در بازه زمانی فروردین تا اسفند سال 90 به سه مطب کلینیک ویژه دانشگاه علوم پزشکی این شهر مراجعه کرده بودند را مورد بررسی قرار دادند و انگیزه سقط، روش پیشگیری و مکان انجام آن را ثبت کردند. یافتههای این پژوهش نشان داد، ســقط در زنان «با تحصیلات بالا» بیشــتر بوده و به طور عمده توســط ماما و در مطب انجام شده بود. مهمترین دلایل زنان برای سقط، «عدم تمایل» به داشتن فرزند بیشتر و فاصله کم با فرزند قبلی بود.
در این پژوهش نیز بالا بودن تحصیلات در زنانی که اقدام به سقط کردهاند، نشان میدهد عدم آگاهی نسبت به روشهای پیشگیری عامل تأثیرگذار در بارداری ناخواسته آنان نیست. یافتههای این تحقیق در خصوص روشهای پیشگیری از بارداری توسط این زنان، این موضوع را تأیید میکند.
چنانچه بیش از 80 درصد این زنان، از یکی از روشهای مرسوم پیشگیری استفاده نمودهاند و متنوع بودن این روشها نشاندهنده آگاهی بالای این زنان نسبت به آن بوده است. بر این اساس به نظر میرسد این زنان نیز تحتتاثیر فرهنگ جامعه مبنی بر لزوم داشتن تعداد فرزندان کمتر، اقدام به سقط جنین نمودهاند.
سقط جنین بهخاطر نگاه منفی جامعه به تعداد فرزند
پژوهش دیگر تحقیقی است که توسط «رقیه نوریزاد» بر روی زنان آذری زبانی انجام شده است که اقدام به سقط کردهاند. او در این تحقیق با مصاحبه کیفی و دقیق به بررسی دلایلی پرداخته که سبب شده این زنان اقدام به سقط جنین خود کنند. بر اساس یافتههای این تحقیق، یکی از دلایل اصلی سوق پیدا کردن زنان به سقط، «نگرش منفی اجتماع نسبت به تعدد کودکان» بوده است.
وی در ادامه به نکته مهمی اشاره میکند و مینویسد با اینکه طی سالهای اخیر سیاست جمعیتی ایران در جهت تشویق به افزایش فرزندآوری تغییر کردهاست، اما هنوز فرهنگ تکفرزندی و دو فرزندی بسیار رایج میباشد؛ به طوری که درک و تجارب زنان ایرانی از بارداری ناخواسته را تحتتأثیر قرار داده است. در کل در مطالعه حاضر، نقش عوامل فرهنگی-اجتماعی در عدم پذیرش بارداری و سوق به سقط، چشمگیر بود.
این پژوهشگر در مقاله خود مینویسد نگرانی از عدم پذیرش اجتماع به علت محدودیتهای اجتماعی فرزندآوری، یکی از ابعاد اصلی نگرانی زنانی است که اقدام به سقط نمودهاند. این عدم پذیرش به علت ترویج فرهنگ تکفرزندی و دو فرزندی اتفاق افتاده است. این مهم بیانگر آن است که سقط، در خلأ اجتماعی رخ نمیدهد و گاهی جو فرهنگی جامعه، زنان را به سوی سقط سوق میدهد. سایر مطالعات ایرانی نیز نگرش منفی اجتماع نسبت به تعدد کودکان را در عدم تداوم باداری ناخواسته موثر گزارش کردهاند.
مگر تغییر سیاست با حرف عملی میشود ، تغییر سیاست با حمایت از بنیان خانواده ، حمایت از فرزند تازه متولد شده و خود خانواده از لحاظ مالی و اقتصادی (تأکید میکنم از لحاظ اقتصادی و مالی قطعاً باید حمایت بشن) اگر اینگونه شد آن موقع سیاست فرزند آوری جواب خواهد داد اگرنه در حد حرف باقی خواهد ماند و در گزارشات فقط به صورت گزارش خواهد آمد. (خود آقایان میدانند علت اصلی و واقعی عدم فرزند آوری خانواده همان مسائل مالی است و بس)