به گزارش «شیعه نیوز»،مسئول میز مطالعات افغانستان انجمن علوم سیاسی با تاکید بر این که نباید در مساله افغانستان دچار غفلت راهبردی شویم، گفت: نباید اولویت افغانستان در سیاست خارجی ما دچار تنزل شود و تحت الشعاع مسائل دیگر قرار گیرد.
جعفر حق پناه در ارزیابی خود از روند صلح افغانستان و توافق احتمالی ترامپ با طالبان اظهار کرد: برخلاف دهههای قبل که در دوران جنگ سرد دکترین سیاست خارجی آمریکا بر مناطق اطراف ما حاکم بود، از 11 سپتامبر به این سمت فاقد این دکترین مشخص هستیم، لذا به نوعی اقداماتی که آمریکاییها انجام میدهند تا حدودی جنبه تاکتیکی دارد و تا حد زیادی هم تحت تاثیر عنصر کارگزاری است.
وی تصریح کرد: ترامپ با شعار مداخله نکردن، کاهش نیروهای نظامی و بازگرداندن نظامیان به آمریکا به قدرت رسید و اکنون برای انتخاب در دور بعد نیاز دارد تا به بخشی از وعدههای خود عمل کند، بر همین اساس بود که اعلام کرد نیروهایش را در افغانستان کاهش میدهد.
این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: بنابراین برای ترامپ مهم است که اعلام کند بالاخره با طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا چه کرده، او دوست دارد پایان این طولانیترین جنگ را به نام خودش ثبت کند کاری که دو رئیس جمهور سابق نتوانستند، از این جهت برای او خیلی مهم است که به این جنگ پر هزینه و کم بازده پایان دهد.
مسئول میز مطالعات افغانستان انجمن علوم سیاسی ایران در ادامه اظهار کرد: اولویتی که آمریکاییها داشتند، این بود که یک دستاورد مشخص در افغانستان داشته باشند و این تضمین را بگیرند تا بعد از آن نیروهایشان را خارج کنند و آن هم تضمین گرفتن از طالبان مبنی بر این است که منشا تهدید برای آمریکا و متحدانش نباشد و تجربه القاعده در 11 سپتامبر دیگر تکرار نشود و لذا این مساله اولویت اصلی برای آمریکاییها بود.
حق پناه ابراز کرد: از این رو شاهد هستیم که در خلال مذاکراتی که پیشتر با طالبان در قطر و یک بار هم در امارات برگزار شده، نقطه آغازین بحث همین موضوع بوده و اینها توانستهاند تضمینها و تعهداتی را از طالبان بگیرند.
وی ادامه داد: از ابتدا معلوم بود پرونده صلح با طالبان 4 مورد دستورکار باید داشته باشد که یکی از آنها اعلام آتشبس و ترک مخاصمه و دیگری آغاز مذاکرات بین افغانستانیها برای رسیدن به یک فرمول برای صلح پایدار بود که تقسیم قدرت هم در آن گنجانده میشد. بنابراین آنچه دنبال میکردند همان دو محور اول بوده که علی رغم تلاشهایی که دولت اشرف غنی و برخی دیگر از کشورها انجام دادند، با مخالفت قاطبه احزاب سیاسی و نهادهای مدنی در افغانستان عملا آن دو محور در دستور کار قرار نگرفت، علتش هم این بود که اساسا پرداختن به آن موضوع به معنای ایجاد بن بست در مذاکرات بود.
این عضو هیات مدیره انجمن مطالعات منطقهای اظهار داشت: در نتیجه آمریکاییها ترجیح دادند حرکت گام به گامی را آغاز کنند که نقطه آغازین آن همان دو محور اول باشد اما گفتوگوهای افغان-افغان نه با دولت بلکه در ابتدا بین نخبگان ولو شخصیتهای حکومتی افغانستان نه مقام دولتی بلکه بهعنوان شهروند افغانستان باید انجام شود، به هر حال تصور میکنم این قضیه بسیار دشوارتر و پیچیدهتر از این است که بخواهد به این راحتیها حل و فصل شود.
این استاد دانشگاه درباره اینکه آیا رسیدن به توافق میان طالبان و آمریکا، بر انتخابات پیش روی افغانستان هم اثرگذار خواهد بود یا خیر؟ گفت: ظاهرا هم دولت آمریکا، هم دولت اشرف غنی و هم طالبان عملا خیلی به مساله انتخابات از این زاویه نگاه نکردند که روند صلح با انتخابات مرتبط باشد زیرا اگر میخواستند ارتباطی پیدا کند عملا باید انتخابات به تعویق میافتاد، در واقع طالبان بر نامشروع بودن کل ساختار و توزیع قدرت در افغانستان نظر دارد و همه اینها از جمله انتخابات را نامشروع می داند.
وی همچنین بیان کرد: از طرف دیگر دولت آمریکا اگر میخواست توافق همه جانبهای با طالبان داشته باشد، یکی از مسائل همین بود که طالبان وارد ساختار قدرت شود، یعنی به سمتی بروند که انتخابات برگزار نشود. همچنین دولت افغانستان هم اگر میدید که وضعیت مطلوب خودش است، همراهی میکرد اما الان بیشترین مخالف را در کابل دارد، آمریکا هم میبایست با انتخابات همراهی کند چون این مساله یک جور خودزنی است و اگر میخواستند مخالفت کنند به معنای یک توافق نسیه با طالبان بود.
مسئول میز مطالعات افغانستان انجمن علوم سیاسی ایران افزود: از آنجایی که طالبان هم بنا را بر این گذاشته که باید با کنشگر اصلی یعنی دولت آمریکا ببندد، خیلی به این وضعیت وقعی نمینهد و معتقد است دولت کابل دست نشاندهای بیش نیست، متکی به حمایتهای آمریکا است و اگر آمریکا کنار برود طبیعتا این دولت هم با آن خواهد رفت، در نتیجه فعلا فایل انتخابات از مساله مذاکرات جدا شده است.
حق پناه درباره نقش ایران در روند صلح افغانستان هم گفت: جمهوری اسلامی ایران طبیعتا با آمریکا که فعلا تعزیه گردان مذاکرات صلح است ارتباطی ندارد و این باعث شده زلمای خلیل زاد –نماینده آمریکا در امور صلح افغانستان- با همه کشورهای اصلی که در مسائل امنیتی افغانستان نقش دارند، ملاقاتها و مذاکراتی داشته است. او به ازبکستان، روسیه، هند، پاکستان و چین سفر داشته است.
وی در ادامه بیان کرد: نکته دیگر اینکه ایران سعی کرده با دولت افغانستان هماهنگی و تعامل بیشتری داشته باشد و به نوعی یکدیگر را تقویت کنند، زیرا دولت در کابل از این که نادیده گرفته میشود شاکی است و به همین خاطر بود که شاهد سفر سال گذشته حنیف اتمر مشاور وقت امنیت ملی افغانستان به تهران و سپس سفر علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان به کابل بودیم که ارتباطات و مذاکرات ایران با طالبان در این فرآیند اعلام شد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: همچنین در کنفرانسی که ماه گذشته در پکن برگزار شد، از جمهوری اسلامی ایران دعوت به عمل آمد، اما به هر حال صلاحدید این بود که ایران در این مذاکرات شرکت نکند، در آن مذاکرات نمایندگان پاکستان و روسیه هم حضور داشتند، علت عدم حضور ما این بود که گفته میشد رفتن به مذاکرات به معنای تایید روندی است که در حال حاضر پیش میرود و یا به معنای دیگر شاید تایید سیاستهای کلی آمریکا تلقی شود.
این عضو هیات مدیره انجمن مطالعات منطقهای خاطرنشان کرد: برداشت بنده این است که نرفتن ایران به این کنفرانس اشتباه بزرگتری بود زیرا میتوانست دستاوردهایی برای ما داشته باشد و اساسا اینکه یک مقداری مفاد قطعنامه این نشست هم مطلوب ما نیست، به خاطر این است که ما در این نشست حضور نداشتیم تا حرفمان را بزنیم، البته اگر در چنین کنفرانسهایی نباشید، در پشت میز مذاکره ننشینید، آنها راجع به شما قضاوت میکنند، از این جهت حضور ما بهتر بود و ما چیزی را از دست نمیدادیم بلکه بیشتر هم به دست میآوردیم. به ویژه اینکه ما با آمریکا ارتباطی نداریم لااقل در اجلاسیههای بین المللی و منطقهای از این دست حضور فعال داشته باشیم و مانند کاری که روسها کردند خودمان منشا ابتکار عملی شویم که حداقل در حوزه مذاکرات بین افغانها این کار امکان پذیر است.
وی ابراز کرد: جمهوری اسلامی ایران یکی از معدود کنشگرانی است که این قابلیت را دارد همزمان بتواند با همه کنشگران از اپوزیسیون برانداز مانند طالبان، تا گروههای مخالف دولت و همچنین دولت فعلی مذاکره داشته باشد و همه جایگاه ایران را قبول دارند که وزنی دارد و موثر است شاید مشابه موقعیت ما را انگلیس و آمریکا داشته باشند اما در مواردی حتی موقعیتهای بهتری هم شاید داشته باشیم که باید از این موقعیتها استفاده کرد. متاسفانه در مواردی به نظر میرسد مسائل افغانستان تحت الشعاع اولویتهای دیگری در سیاست خارجی قرار میگیرد.
حقپناه یادآور شد: پیشگویی در حوزه افغانستان بسیار دشوار است اما باید در نظر داشته باشیم که افغانستان محل بازیهای بزرگ از قدیم بوده و هست و خواهد بود. از معدود مناطقی است که در آن ممکن است قواعد بازی به هم بخورد، هندسه قدرت سریعا جا به جا شود، بازیگران نه به اعتبار هزینههایی که میکنند و نه به اعتبار پیشینیهای که داشتند بلکه به اعتبار قدرت تطبیق با تحولات جدید و توان یارگیری است که میتوانند منافعشان را حفظ کنند.
این استاد دانشگاه همچنین گفت: به سرعت ممکن است اقدامات قبلی در این منطقه به نتایج معکوس بیانجامد، در افغانستان ممکن است دشمن دشمن شما دوست شما نباشد و یا دوست دشمن شما، ممکن است دوست شما باشد، بنابراین باید توجه داشته باشیم دچار غفلت راهبردی در افغانستان نشویم زیرا واقعا این منطقه به کرات نشان داده که ممکن است همه ترکیبات در آن به سرعت دچار تحولات اساسی شود.
وی در پایان گفت: بنابراین لازمهاش این است که به لحاظ شناختی بازنگری داشته باشیم و با منطق جدید تمام دستگاهها و نخبگان خودشان را با اوضاع انطباق دهند و اجماعی در سیاستگذاری ما به وجود آید. در واقع باید منافع و امنیت ما در افغانستان حفظ شود، نباید اولویت افغانستان در سیاست خارجی ما دچار تنزل شود و تحت الشعاع مسائل غرب ایران قرار گیرد.