به گزارش «شیعه نیوز»، وجود آرامگاه «احمد یسوی» صوفی برجسته در سرزمین قزاقستان نشان میدهد که دین اسلام قبل از تأسیس خاننشین قزاق به کشور قزاقستان وارد شده است. این امر بیانگر رابطه نزدیک قزاقها با تصوف است که بخش جداییناپذیر اسلام به شمار میآید.
در طول قرون، اسلام سنی حنفی که شامل طریقت (تصوف) و عقیده ماتریدی (از مکاتب اهل سنت) بود در قزاقستان گسترش یافت و سبب شکلگیری فرهنگ مذهبی قزاقستان شد.
تلاشهای شوروی سابق برای پاکسازی یا بازنویسی دین اسلام ناکام ماند و نتوانست ریشه دین اسلام را در قزاقستان از بین ببرد. با مقایسه وضعیت دین در قبل و پس از استقلال قزاقستان رشد آن را درمییابیم. تعداد مساجد، مدارس و افراد مذهبی بعد از استقلال قزاقستان افزایش یافت. علاقه جوانان این کشور به فراگیری علوم اسلامی، بیشتر و مدارس اسلامی زیادی در این کشور افتتاح شد. روند افزایش به سرعت انجام گرفت تا زمانی که راه برای ورود فرقههای تندروی بیگانه مانند وهابی و سلفی باز شد.
از سوی دیگر تحصیل جوانان قزاقی در مدارس و مراکز آموزش اسلامی کشورهای عربی به ورود و گسترش دیدگاههای افراطی مذهبی در این کشور کمک کرد. برای نمونه در دهه نود حزب «التحریر» در قزاقستان گسترش یافت، اما بعد از درگیری گروه مسلح این حزب با پلیس این فرقه کمرنگ شد و امروزه برای امنیت ملی هیچگونه خطری ندارد. با این حال باید دانست سلفیگری برای قزاقستان تهدید جدی به شمار میآید. افکار و عقاید سلفیها در این کشور و دیگر نقاط دنیا در حال گسترش است و طرفداران زیادی پیدا کرده است.
درگیری با عقاید سلفی
امروزه تمام دنیا با عقاید سلفی درگیرند، سلفیها معتقدند خدا دارای جسم است و افرادی که با این عقیده مخالفند مشرک و کافرند. آنها خود را تنها گروه واقعی بازمانده از پیشینیان صالح میدانند و خود را طرفدار اسلام پاک مینامند. دانشمندان مسلمان در سراسر جهان آثار زیادی نوشتهاند که این ایدئولوژی حاشیهای و افراطی سلفیان را رسوا و انکار میکند. اما ایده سلفیگری مثل ویروس سریع گسترش مییابد.
در سالهای اول استقلال قزاقستان، این کشور نمیتوانست با این فرقه مبارزه کند. چون در دوره شوروی، دین در قزاقستان سست شده بود. در همین حال باید به این نکته اذعان داشت، در این جمهوری نیز همچون سایر جمهوریهای آسیای مرکزی، سطح معرفت اسلامی جامعه پایین بود و روحانیت رسمی فلج و زمینه برای فعایت سلفیها کاملا آماده بود.
امامان مساجد سواد دینی کافی نداشتند که بتوانند با این ایدئولوژی مبارزه کنند. جوانان که تازه داشتند با اسلام آشنا میشدند، این گروه را باور کردند و به آن پیوستند. آنان عربستان سعودی را به عنوان نگهدارنده شهرهای مقدس مکه و مدینه میدانستند. فقط پیرمردان قزاق که با اسلام آشنایی داشتند متوجه شدند که این فرقه خطرناک است، اما نتوانستند کاری انجام دهند، چون جوانان به سخنان آنها گوش ندادند. طرفداران سلفی گسترش یافت و همراه با آنها مشکلات زیادی به وجود آمد.
سلفیان، تمام مسلمانان را چه سنی و چه شیعه، گمراه قلمداد کرده و تمام آثار تاریخی اسلام را انکار میکنند. حتی مدارس دینی را که مذهب حنفی را آموزش میدهند به رسمیت نمیشناسند.
لازم به ذکر است از ابتدا در مدارس قزاقستان تنها تعلیم مذهب حنفی آموزش داده شده است. متفکران بزرگ قزاق، «آبای قونانبایوف»، «شاه کریم خدابرگیناف»، «مشهور یوسف کپیاف» طرفداران این مذهب بودند. سلفیان متفکران برجسته قزاق را انکار کرده و میکنند، در حالی که آنها به خدا باور داشتند و نماز میخواندند.
تنفر از صوفیان
سلفیان از صوفیان متنفر بودند، هنوز هم این عقیده را قبول ندارند. آنان صوفیان را چندخدایی میدانستند و میگفتند که آنها قبر انسان را ستایش میکنند بر همین اساس اولین مکانی که طرفداران سلفی میخواستند آن را تخریب کنند آرامگاه «خواجه احمد یسوی» صوفی بزرگ اسلام، قبرهای پهلوانان و خانهای قزاق بود.
چند سال پیش، سلفیهای غرب قزاقستان، قبرستان مسلمانان را تخریب کردند. چون آنها با مراسم نذری، کفن و دفن، قراردادن سنگ قبر و فعالیتهایی این چنین مخالفند. به علاوه، بسیاری از سنتهای قزاقی را کاملاً انکار میکنند، در حالی که این آداب و رسوم قزاقی ضد اسلام نیست و براساس اسلام بنا شده است. این رفتارها باعث سردرگمی شد، در مساجد، سلفیها اساساً به حرف امامان جماعت گوش نمیدهند و علیه آنها عمل میکنند. اینترنت به بستری برای انتشار فعال ایدههای سلفی و اختلافات بی شمار میان پیروان سلفی و نمایندگان «اسلام صحیح» تبدیل شده است.
تکذیب کلامی
برای مدتها نمایندگان اداره معنوی مسلمانان قزاقستان، اگرچه با این تفسیر اسلام موافق نبودند، اما هنوز در مقابله با ویروس سلفیگری ناتوان بودند. پس از آن که افرادی که در کشورهای اسلامی تحت تعلیم اسلام واقعی قرار گرفتند و به قزاقستان بازگشتند، اوضاع تغییر کرد. این تغییرات بعد از سالهای ۲۰۰۰ صورت گرفت. پس از آگاهی از معارف اسلام واقعی، ایدئولوژی سلفیان مورد انتقاد و بحث قرار گرفت. اوج این رویارویی را باید در میان اساتید پیشرو اداره مسلمانان قزاقستان «ارسین امره» با نماینده سلفیها - «اکتام زوربکوف» مشاهده کرد که از طریق شبکه تلویزیونی نیز پخش شد. این بحث که بیش از هشت ساعت طول کشید در وب سایت مسجد مرکزی آلماتی به نشانی «azan.kz» منتشر شد.
پس از این بحث افرادی که ایده سلفیان را صحیح میدانستند، متوجه اشتباه خود شدند. افراد برای درک بهتر مطلب میتوانستند استدلالهای طرفین را بشنوند و بعد از آن تصمیم بگیرند که کدام تفسیر از اسلام صحیح است. با کمک این بحث بسیاری از سلفیهای قزاقستان از سلفیگری روی برگرداندند و همین موضوع باعث شد رهبران سلفی قزاقستان پیروانشان را از گوشدادن به آن بحث منع کنند.
پس از این اتفاق اداره مسلمانان قزاقستان توانست نه تنها از عقیده ماتریدی و مذهب حنفی در برابر حملات محافظت كند، بلكه این مکاتب را به عنوان سكوی اصلی مسلمانان قزاقستان تأیید كرد. بنابراین، حمایت از اسلام سنتی واقعی به این صورت رقم خورد که اداره مسلمانان قزاقستان فعالیتهای آموزشی خود را نه تنها در مساجد، بلکه در اینترنت آغاز کرد.
تقسیم سلفیها به دو گروه
از این زمان به بعد سلفیهای قزاقستان به دو گروه تقسیم شدند، اوضاع عوض شد. گروه اول سلفیهای میانه رو بودند که نفوذ زیادی در ساختارهای دولتی این کشور داشتند، گروه دوم سلفیهای جهادی بودند. بخشی از این سلفیهای افراطی قزاقستان با گروههای سلفی شمال قفقاز و بخش دیگری از آنان با گروههای جهادی افغانستان و پاکستان مرتبط شدند.
یکی از مشکلات بزرگ این بود که باید تشخیص داده شود که شخص به کدام گروه تعلق دارد. علاوه بر این، هر سلفی میتوانست به گروه سلفی رادیکال پیوندد، زیرا همه گروههای سلفی مبتنی برآموزههای محمد بن عبدالوهاب (بنیانگذار وهابیت) به وجود آمدند که مورد احترام همه سلفیان است. ایدئولوژی محمد بن عبدالوهاب باعث پیدایش نزاع خونین در کشورهای اسلامی شد. متأسفانه قزاقستان نیز از این قاعده مستثنی نبود و در سال ۲۰۱۶ سلفیهای قزاقستانی در شهرهای آلماتی و آقتپه اقدامات تروریستی انجام دادند.
رهبران مذهبی به مردم درباره خطر سلفیگری هشدار دادند، اما نهادهای دولتی و جامعه به این هشدارها اهمیتی نداد و خطر را جدی نگرفتند پس از حملات آشکار آنها و گرفتن جان شهروندان قزاق، مشخص شد که سخنرانی رهبران مذهبی در مساجد درباره خطر سلفیگری بر طرفداران این فرقه تأثیری ندارد. چون سلفی ها به سخن امامان جماعت اهمیتی نمیدهند، اصلاح وضعیت دشوار و غیر ممکن بود پس دولت باید وارد عمل میشد و اقدامات لازم را انجام میداد.
پیش از اقدامات تروریستی سلفیها در قزاقستان، نمایندگان اداره مسلمانان قزاقستان در زندانها گفتگوهای پیشگیرانه را با محکومان به افراطگرایی مذهبی انجام میدادند، اما پس از این حملات نیاز به انجام اقدامات جدی برای مبارزه با افراطگرایی حس میشد تا افرادی که آگاهی کافی نسبت به دین ندارند به گروههای افراطی نپیوندند.
راه حلها
در کنار سازمانهای که درگیر عناصر مخرب سلفی بودند، مرکزی با هدف شناسایی افراد آسیبدیده از فرقه سلفی و شناسایی مبلغان این مذهب تأسیس شد. البته شناسایی آن بدون داشتن سطح آگاهی مناسب از اسلام غیرممکن است. یک ایدئولوژی فقط از طریق ایدئولوژی دیگر قابل شکست است. بنابراین، مرکز مذکور گفتگوهایی را با افراد آسیب دیده به همراه نمایندگان اداره مسلمانان قزاقستان انجام داد، وظیفه آنها نه تنها شناسایی افراد خطرناک، بلکه تلاش برای برگرداندن این افراد به اسلام واقعی بود.
این مرکز از طریق مصاحبه و بعضاً تهدید، افراد مظنون را شناسایی کرد، اغلب تهدید به زندان نتیجه بهتری داشت. برای مبارزه جدیتر با ایدههای اسلامگرایان افراطی لازم بود اقدامات فوری از سوی نهادهای دولتی انجام شود. به عنوان مثال در شهر ترکستان به عنوان مذهبیترین شهر قزاقستان شعبه اداره مسلمان قزاقستان تأسیس و بدین صورت مبارزه با تندروان مذهبی وارد مرحله کاملاً جدی خود شد.