سعودی ها پس از رسوایی پرهزینه قتل «جمال خاشقی»، دور تازه ای از ترمیم وجهه بین المللی عربستان را آغاز کرده اند.
دعوت از پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک های جهان برای سفر به عربستان از تازه ترین تمهیدات سعودی برای ارائه چهره ای نو و جهانی پسند از عربستان است.
پاپ که یکشنبه (چهاردهم بهمن ماه) راهی ابوظبی شده، پس از امارات متحده عربی به عربستان می رود تا به گفته خود «برگی تازه را از تاریخ روابط ادیان بنگارد.»
پاپ هر چند در آستانه سفر به خاورمیانه و مشخصا دو کشوری که خاک یمن را آماج حملات خود قرار داده اند، خواستار احترام به توافقات آتش بس شد اما همچنان این سفر با انتقادات گوناگونی روبرو است؛ همچنان که اخیرا حضور یک خواننده زن آمریکایی در کنسرتی در حوالی شهر مقدس مکه انتقادهایی را به دنبال داشت.
پیش از سفر اولین پاپ به عربستان یعنی اواخر هفته گذشته، رسانه های سعودی اخباری از برگزاری کنسرت «ماریا کری» خواننده زن آمریکایی در شهرک اقتصادی ملک عبدالله به فاصله یکصد کیلومتری شهر مکه منتشر کردند.
هر چند سعودی ها طی ماه های اخیر در ریاض و جده از کنسرت دیگر خواننده های غربی میزبانی کرده بودند اما اجرای این خواننده پاپ آمریکایی در حاشیه مسابقات قهرمانی گلف به دلیل نزدیکی به شهر مقدس مکه تابوشکنی بزرگی محسوب می شد.
نکته قابل تامل اینکه بیش از انعکاس اعتراض اقشار سنتی و مذهبی ها که طبیعتا در رسانه های سعودی جایی برای بروز نمی یابد، انتقادات گسترده ای از جانب فعالان مدنی متوجه خواننده آمریکایی شد که اجرای وی در عربستان چهره حکومت ریاض را بزک کرده و دستاوردهای فعالان زن عربستان سعودی را بر باد می دهد.
با این حال، حاکمان ریاض بی وقفه و با جدیت پروسه دگرگونی چهره این کشور و ایجاد اصلاحاتی کنترل شده در اقتصاد و برخی حوزه های اجتماعی را دنبال می کنند.
این پروسه در مهرماه امسال و پس از افشای قتل خاشقچی در کنسولگری عربستان در استانبول با صخره ای سخت برخورد کرد. در این ماجرا هر چند مقامات ریاض قتل روزنامه نگار منتقد سعودی را به گردن عواملی خودسر انداخته و کوشیدند با اخراج و برخورد با مهره های رده سوم و چهارم حاکمیت، این پرونده را به هر شکل ممکن مختومه سازند اما اطلاعات و اسناد انکارناپذیری که از سوی ترک ها افشا شد که «محمد بن سلمان» ولیعهد را در جایگاه متهم اصلی این قتل قرار داد.
همین چند روز اخیر بود که «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه با اشاره به این رخداد، از همتای آمریکایی خود به دلیل بی عملی در قبال این جنایت و به عبارتی لاپوشانی آن انتقاد کرد.
تا پیش از قتل خاشقچی، بن سلمان یه عنوان چهره یکه تاز اصلاحات اقتصادی و مدنی، یک به یک موانع پیش روی قبضه کردن قدرت و جانشینی پدرش را از میان برمی داشت.
بن سلمان پس از دستگیری شماری از شاهزادگان ذی نفوذ سعودی به بهانه مبارزه با فساد در آبان ماه پارسال، رقمی نزدیک به یکصد میلیارد دلار را تحت عنوان بازستانی اموال نامشروع بهای آزادی آنان قرار داد تا از این طریق هم مخالفان بالقوه خود را منکوب کند و هم بخشی از منابع مورد نیاز بلندپروازی های اقتصادی خود موسوم به چشم انداز ۲۰۳۰ را فراهم آورد.
بن سلمان به موازات پیشبرد جنگ یمن به عنوان پروژه ای منطقه ای جهت اعاده نفوذ ریاض در منطقه، از راهبردی رونمایی کرد که هدف آن پایان دادن به وابستگی عربستان به درآمدهای نفتی اعلام شده است. بن سلمان علاوه بر مصادره اموال بازداشت شدگان، کوشید با فروش بخشی از سهام شرکت دولتی نفت عربستان (آرامکو) و استفاده از منابع سیصد میلیارد دلاری صندوق سرمایهگذاری ملی عربستان تحقق این چشم انداز را میسر سازد.
در عرصه اجتماعی هم از میانه های سال گذشته دستورات مکرری از سوی «سلمان بن عبدالعزیز» صادر شد تا محدودیت های پرشمار پیش روی زنان عربستانی را برطرف سازد؛ از رفع ممنوعیت رانندگی و حضور در ورزشگاه ها تا ورود زنان با گوشی تلفن همراه به دانشگاه ها و رفتن به سینما و … .
اصلاحات سلمان از میانه سال گذشته حتی تا پخش آواز زنان در تلویزیون، ورود آنان به مشاغلی که پیش از آن ممنوع بود، دریافت حق حضانت و برخورداری از حق فتوا دادن در امور دینی پیش رفت.
ولیعهد عربستان علنا اعلام داشته قصد دارد رویکردهای پیشین این کشور در امور مذهبی را دگرگون سازد. وی مدعی شده بنیادگرایی و افراطی گری انتخابی بوده که حاکمان ریاض برای مقابله با ایده صدور انقلاب پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران صورت داده اند و اینک ضروری است اسلامگرایی معتدل جایگزین افراطی گری شود.
به رغم رویکردِ مبتنی بر تساهل و تسامح مذهبی که البته در عرصه مدنی تنها متمرکز بر حقوق زنان بوده، سلمان و پسرش افراطی ترین رویه ها را در سیاست داخلی و خارجی در پیش گرفته اند.
عربستان در زمینه سیاست و حکومت شدیدتر از گذشته درگیر اقتدارگرایی و تمامیت خواهی خاندان پادشاهی است. علاوه بر اینکه در مقابل بازیگران منطقه ای نظیر ایران، قطر و حتی ترکیه سیاست های ریاض رادیکال تر از قبل شده است.
از دید برخی تحلیلگران، خانواده سلمان ترمیم وجهه بین المللی عربستان را از طریق نمایش هایی چون دعوت پاپ و پاپ خوان ها به موازات توسعه مناسبات با واشنگتن و صهیونیست ها دنبال می نند تا هم پاسخگوی مطالبات نوگرایانه درونی باشد و هم منافع خود را تنگاتنگ تر از گذشته با لابی های صهیونیستی و دولتمردان کنونی واشنگتن گره بزند.
خانواده حاکم بر عربستان البته خود را برکنار از تهدیدات ناشی از نارضایتی افراطیون و وهابی های تندرو نمی دانند و مسلما بازخوردهای اقدامات نوگرایانه و سنت ستیز خود را نیز دریافت داشته اند. شاید به همین خاطر می کوشد با افراطی تر کردن سیاست های منطقه ای و گشایش عرصه برای نیروهای رادیکال در سایر نقاط منطقه از سوریه تا عراق و یمن، نوعی تعادل را میان جریان های نوگرا و افراطی در عربستان به وجود آورند.