شنبه هفته گذشته همزمان با آخرين روز کارگاه بررسي عقايد صوفيه در مسجد النبي (ص) بروجرد، تعدادي از دروايش اين شهر که طي سالهاي اخير پايگاه خود را تقويت کرده اند، با حمله به مسجد و شکستن شيشه ها، امام جماعت و تعدادي از نمازگزاران مسجد را گروگان گرفته و مورد ضرب و شتم قرار دادند.
عصر شنبه با دخالت نيروهاي امنيتي و بسيج، گروگانها آزاد شدند اما هنگامي که تعدادي از مردم شهر براي اعتراض به اين اقدام، به محل خانقاه دروايش مراجعه کردند با آجر و چوبهايي که از قبل آماده شده بود، مورد حمله قرار گرفتند.
اين غائله نهايتاً با حضور گسترده مردم شهر و تخريب خانقاه اين گروه پايان يافت اما مهدي کروبي که خود زاده اليگودرز از استان لرستان است، طي نامه اي به وزير کشور که روز شنبه به تيتر يک روزنامه هاي اعتماد و اعتمادملي نيز تبديل شد، بدون هيچگونه انتقادي از اقدامات دروايش بروجرد، مخالفان اين فرقه را متأثر از ديدگاههاي مارکسيستي خواند و پيشينه رفتارهاي اينچنيني در قبال دراويش را مربوط به دوره قبل از انقلاب دانست.
در اين زمينه، حجت الاسلام عبدالرحيم بيرالوند، امام جماعت مسجد النبي (ص) بروجرد که پيش از اين نيز در گفتگويي با رجانيوز، به شرح ماوقع پرداخته بود، در نوشته اي به نام کروبي پاسخ داد:
محضر استاد ارجمند حاج شيخ مهدي کروبي
در پاسخ به نامه مورخ 27/8/1386 منسوب به حضرتعالي که در روزنامه اعتماد منتشر گرديد، اينجانب عبدالرحيم بيرالوند امام جماعت مسجدالنبي(ص) بروجرد نکاتي هرچند کوتاه به عرض مي رسانم:
حتماً به همراه خبري که منبع آن دراويش بودند، نام اينجانب و مسجدالنبي(ص) بروجرد را شنيده ايد. مسجدي که در نزديکي خانقاه سابق دراويش قرار داشته و از مدتها قبل با انجام امورات فرهنگي سعي شده به طور کاملاً تبليغي با معضل دراويش برخورد نمايد.
مسجدي که با دعوت ميهماناني فاضل سعي کرده از حريم اسلام ناب محمدي(ص) دفاع نمايد. همين مسجد بود که در پاسخ دعوت به مناظره، ناجوانمردانه مورد حمله دراويش قرار گرفت و نمازگزاران آن ربوده شده و به گروگان گرفته شدند و به همراه امام جماعت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. البته قطعاً مي توانيد تحقيق کنيد.
با اين مقدمه کوتاه که صحت و سقم آن به راحتي قابل اثبات است، به حضرتعالي در خصوص مطالب مطروحه در نامه انذار داده شده و جهت تنوير افکار عمومي مطالبي در پي مي آيد. در سوره حجرات مي خوانيم:
«هرگاه فاسقي براي شما خبري آورد در صحت و سقم آن تحقيق کنيد، مبادا در اثر جهالت، به قومي جفا کنيد» و نيز در جايي ديگر مي فرمايد: «بشارت بده کساني که حرفها را مي شنوند وبهترين را بر مي گزينند».
همچنين به کرات در قرآن، ما را از گفتن آنچه نمي دانيم نهي کرده و ما را به عدالت در گفتار امر مي کند. با اين اوصاف از حضرتعالي بعيد به نظر مي رسيد به عنوان تربيت يافته مکتب قرآن، يکطرفه، آن هم با جهت گيري سياسي و انتخاباتي به مردم بروجرد جفا کرده و حق 75 نفر مجروح را که توسط دراويش به شديدترين شکل مصدوم گرديده اند، ناديده بگيريد. توجه داشته باشيد به استناد مدارک بيمارستان شهيد چمران بروجرد تعداد مجروحين دراويش بروجرود تنها پنج نفر مي باشد.
استاد گرامي: اگرچه از معذورات حضرت عالي اطلاعي ندارم و نمي دانم چرا هرازگاهي تريبون دارويش مي شويد ولي اين را مي دانم که ائمه اطهار (عليهم السلام) به طور صريح و روشن و مراجع تقليد در خصوص صوفيه موضع مخالف و جدي دارند.
يقيناً در سال اتحاد ملي زيبنده تر بود حداقل خبري از قضايا گرفته مي شد نه اينکه يک طرفه و به دور از هرگونه عدالت، به قربانيان قطعي بلواي دراويش، يعني مردم متدين بروجرد اهانت مي شد و زحمات طولاني مدت مردم ناديده گرفته مي شد.
حضرت استاد در متن نامه و با مقدمه چيني طولاني، با اهانت به مردم بروجرد، رشادت هاي مردم اين خطه قهرمان خيز را ناديده گرفته و براي رضاي دل مريض افراد فرقه اي منحرف، زحمات هزاران شهيد و جانباز و رزمنده بروجرد را انکار کرده و صدها هزار شهروند بروجردي را متأثر از مارکسيست ها مي دانيد. قطعاً اين اهانتي بزرگ است و بي جواب نمي ماند.
شايد استاد گرامي ندانند و حتماً هم نمي دانند، حساسيت منطقه از آن جهت است که صوفيان بنابر سياست هاي اعلام شده، استان لرستان را صوفي نشين مي خواهند البته با مرکزيت بروجرد.
حضرت استاد بهتر است اعلام نمايد در کجاي اين معادله ي هيچ مجهولي قرار دارد؟
سيل عظيم مردم ديندار بروجرد، ساده انديش خوانده شده اند. عرض مي کنم ساده انديش کسي است که در اولين بمباران خبري به قاطبه مردم متدين و ايل و تبار خود پشت کرده و به سرعت به نتيجه مورد نظر و مطلوب منحرفين رسانده شود.
ساده انديشي آن است که دنيا و آخرتمان را فداي ژست انتخاباتي بنماييم، ساده انديشي آن است که در وجود ما طمع کنند و از ما در حد يک تريبون منفعل، سوءاستفاده نمايند، ساده انديشي آن است که امثال جزايري آبروي ما را با پشيزي معامله کنند و در نهايت ساده انديشي اين است که فکر کنيم با خريدن رأي 50 هزار توماني هم مي شود از فقر مردم سوءاستفاده کرد و...
راجع به حقوق شهروندي نوشته ايد، نمي دانم چرا هميشه در آستانه انتخابات حقوق شهروندي کاربرد فراوان پيدا مي کند. البته حقوق دوستان خلوت و تاريک نشين بعضي از رجال سياسي.
- از شما استاد محترم سئوال مي کنم: حقوق شهروندي قاطبه مردم بروجرد که به آنها اهانت کرده ايد چه مي شود؟ حقوق شهروندي مجروحين حمله دراويش کجا مي رود؟ حرمتي که از مسجد شکسته شد چه مي شود؟ شايد ندانيد گستره حقوق شهروندي، تمامي افراد جامعه را در بر مي گيرد نه يک قشر خاص.
- آوازه درک و شعور مردم بروجرد را مردم دنيا شنيده اند. اينجا زادگاه بزرگاني است که شايد شما فقط نام آنها را شنيده باشيد ولي ما با آنها زندگي کرده ايم. بزرگاني همچون حضرت آيت الله العظمي بروجردي(ره). مي دانيد چه کساني در بروجرد به بيت ايشان اهانت کرده و موجب رنجش خاطر حضرت ايشان شده بودند؟ به اعتراف بزرگان، اين دراويش بودند که باعث اذيت و آزار حضرت آيت الله بروجردي(ره) شدند.
- آقاي کروبي، مردان و زنان بروجردي در صفي واحد پيرو مکتب حق جعفري بوده و به هيچکس اجازه نمي دهند با اطلاعات تاريخ گذشته و يا جعلي، حقوق شهروندي آنان را انکار نمايند.
- جناب آقاي کروبي با صداي بلند مي گويم: آن مارکسيست هايي که شما فکر مي کنيد توان تأثير بر مردم متدين و فرهيخته بروجرد را دارند، اکنون در خانه تيمي جديدشان يعني «خانقاه» سنگر گرفته اند و راهشان از مردم ولايت مدار به طور کلي جداست.
در خاتمه، جناب آقاي کروبي از شما که تريبون دار دراويش شده ايد و در آستانه انتخابات و تقسيم کار جديد، دفاع سياسي از اين فرقه را برعهده گرفته ايد، براي مناظره در هر زمان و مکان و در حضور رسانه ها دعوت به عمل مي آيد، تا عامه مردم از انحرافات اين گونه فرق مطلع شوند.
والسلام
عبدالرحيم بيرالوند
امام جماعت مسجدالنبي(ص) بروجرد
28/8/1386