به گزارش «شیعه نیوز»، جمهوری آذربایجان به استناد درصد شیعیان که جمعیت کل کشورشان را تشکیل میدهند، به عنوان دومین کشور شیعی در دنیا شناخته میشود. استقرار حکومت و روش سیاسی لائیسم در جمهوری آذربایجان، حتی در سالهای ابتدایی پس ازفروپاشی شوروی نیز، شیعیان این کشور را در تنگنا و بحران شناخت هویت شیعی قرار داده بود.
در سالهای اخیر و به واسطهی اتفاقاتی که در منطقه روی داده است برخی افقها برای شیعیان منطقه و جهان باز شده است که میتوان آنها را مصداقی از ضرب المثل "عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد، دانست.
یکی از موضوعاتی که پس از لشکر کشی ناتو با محوریت آمریکا به عراق روی داد و طبیعتا مساله از کنترل نیروهای متخاصم غربی و بعثی خارج گردید، مساله اربعین بود. هرچند در سالهای دور نیز موضوع پیاده روی اربعین در بین شیعیان مطرح بود ولی ابعاد مساله بعد از سقوط صدام، رشد چشمگیری داشته است.
شیعیان جمهوری آذربایجان هم به عنوان بخشی از بدنهی شیعیان که در سالهای قبل از کمونیسم بزرگان و مجتهدانی از بادکوبه، شروان، گنجه و ... تحویل جامعهی شیعی دادهاند، رفته رفته جایگاه خودشان را در موضوع پیادهروی اربعین پیدا کردهاند.
این مساله ولی به هیچ وجه مورد رضایت دولت و شبه روشنفکران جمهوری آذربایجان نمیباشد. آنها با فرافکنی و بعد ازگذشت قریب به یک ماه از موضوع اربعین، همچنان این مساله را با گزارشات و مصاحبههای مختلف مورد نقد قرار میدهند و در این بین نیز در ابتداییترین گام، جمهوری اسلامی ایران را متهم به پرورش ستون پنجم از بین زائران آذری اباعبدالله الحسین علیه اسلام میکنند.
سایت خبری پابلیکا از این موضوع با عنوان هجوم اتباع آذری برای پیشبرد اهداف ایران در جمهوری آذربایجان نام برده و موضوع زیارت اربعین را به دستاویز جمهوری اسلامی جهت "تجربه انقلاب دینی در آذربایجان" نام میبرد.
حقیقت مساله آن است که در سالهای گذشته تعداد زیادی از اتباع جمهوری آذربایجان از طریق خاک ایران به زیارت عتبات عالیات مشرف شدهاند ولی در جمهوری آذربایجان از این مساله به عنوان تلاشی برای ایجاد شبکهی جاسوسی تهران در باکو یادآوری میشود. هرچند بررسی سطحی تعداد زائران و کنترل سنی آنها نشان میدهد که این افراد بهطور طبیعی و در سالهای گذشته در خاک جمهوری آذربایجان با تعلیمات شیعی آشنا شدهاند و امروز نیز از بستر زیارت اربعین برای نشان دادن توان شیعهگری در جمهوری آذربایجان استفاده میکنند و این مساله نمیتواند با تحریک ایران انجام شده باشد، ولی برخی روشنفکران در آذربایجان تلاش روزافزونی برای القائات ضد دینی خود دارند و سعی میکنند از هر مسالهای به عنوان خطر انقلاب دینی یاد نمایند.
صدر الدین سلطان کارشناس سیاسی آذربایجان و یکی از شبه روشنفکرانی است که در دومین مصاحبهی خود بعد از اربعین سعی میکند تا این رویداد عظیم سیاسی، اجتماعی و دینی را به یک مسالهی سیاسی سخیف تنزل دهد. وی با اتهام زنی علیه جمهوری اسلامی میگوید: "شکار جاسوس کار سنتی ایران است. حکومت ایران از امامت به عنوان ابزار سیاسی استفاده میکند. . . . مطرح شدن شعارهایی، از قبیل "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسراییل" در مراسمهای مذکور و همچنین موعظههای رجال دینی ایران در روز عاشورا سخنان ما را تایید میکند. زمانی که امام حسین (ع) به قتل رسید، آمریکا و اسراییل وجود نداشت و ایران با استفاده از مهر و محبت انسانها به امام حسین (ع) و خانوادهاش، اهداف خود را تبلیغ میکند تا از شهروندان کشورهای دیگر برای خود «ستون پنجم» ایجاد کند."
البته سخنان این قبیلا افراد نیازی به توضیح و رفع ابهام ندارد و مزخرفاتی است که از صدر تا ذیل برای شنونده و خواننده تعجب آور است. ولی باید توجه کنیم که این قبیل مصاحبهها در جامعهی کشوری انجام میگیرد که تریبونها اکثرا دست افرادی میباشند که نگاه اینچنینی به مساله دارند.
در ادامه نیز این به اصطلاح کارشناس، مسالهی زیارت اربعین توسط زائران جمهوری آذربایجان را به مسائل قوم گرایی در آذربایجان ایران گره میزند و میگوید: ایران تلاش میکند تا "جلوی جنبش ملی آذربایجانیهای ج ن و ب ی را با استفاده از عامل دینی در جمهوری آذربایجان بگیرد!"
پرواضح است که در گفتمان دینی محلی از اعراب برای مسائل قومی و قبیلهای وجود ندارد و طرح این مسائل فقط برای خطرناک جلوه دادن حرکتهای دینی در جمهوری آذربایجان در افکار عمومی میباشد تا به این طریق در ارگانهای امنیتی در سالهای بعدی بتوانند مشکلاتی برای این قبیل حرکتها ایجاد کنند.
منبع: آناج