به گزارش «شیعه نیوز»، عفاف و حجاب دو گوهر گرانبهایی هستند که خداوند آنها را برای حفظ و صیانت حریم شخصی افراد از یک سو و رعایت حریم دیگران از سوی دیگر در نهاد تمام انسانها قرار داده است؛ در پرتو این خصلتهای نیکو افراد میتوانند به بالاترین درجات انسانی دست یابند و قلههای معرفت را طی کنند.
خداوند وقتی در قرآن به معرفی زنان نمونه تاریخ بشریت میپردازد، از بانوانی یاد میکند که در پرتو حفظ عفت و حیا به درجاتی نائل شدند که تا ابد الگویی برای تمام زنان بلکه مردان عالم شدند. بانوانی مثل حضرت زهرا(س)، حضرت مریم(س) و حضرت آسیه همسر فرعون از جمله نمونههای زنان شاخص قرآنی هستند که راه رستگاری را در حفظ این گوهر گرانبها و اثرگذار در ایمان و معرفت زنان معرفی کردند.
بنابراین آنچه که مسلم است به مسأله عفاف و حجاب به عنوان اصلیترین مسائل مربوط به زنان در تمام آموزههای انبیاء و نیز متون کتب آسمانی اشاره شده است. حتی در این متون شاهد حد و حدود و قوانین شرعی مسأله حجاب هستیم. اکنون نیز در برخی مناطق اروپا حجاب از سوی پیروان ادیان مراعات میشود. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این باره میگوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است».
بنابراین مسأله حجاب تنها مختص به دین مبین اسلام نیست. در قسمتی از عقاید کلمنت 16 و ترتولیان 17، دو مرجع و اسقف بزرگ مسیحیت آمده است: «زن باید کاملاً در حجاب و پوشیده باشد، جز این که در خانه خود باشد، زیرا فقط لباسی که او را میپوشاند، میتواند از خیره شدن چشمها به سوی او مانع شود. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگران را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه کند. برای زن مؤمنِ عیسوی در نظر خداوند، پسندیده نیست که به زیور آراسته و حتی زیبایی طبیعی آن باید با اختفا[باشد] و از بین برده شود، زیرا برای بینندگان، خطرناک است.» (علی محمدی آشتیانی، حجاب در ادیان الهی؛ به نقل از: حکیمه الهی، زن و آزادی)
ویل دورانت نیز مینویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت، چنان که مثلاً بی آن که چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میرشت، یا بر هر سنخی از مردان، درد دل میکرد، یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلّم میکرد، همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریهای او را طلاق دهد.» ( تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 12، ص 30)
حجاب در انجیل
نمونههای متعددی از مسأله حجاب در کتب مقدس مسیحیان و یهودیان ذکر شده است. در رساله پطرس آمده است: «همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نکنید تا اگر بعضی نیز مطیع کلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون کلام دریابد * چون که سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند * و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس * بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسدِ روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست* زیرا بدین گونه، زنان مقدسه در سابق نیز که متوکّل به خدا بودند، خویشتن را زینت و شوهران خود را اطاعت میکردند * مانند ساره که ابراهیم را مطیع بود و او را آقا می خواند و شما دختران او شده اید».(18) (انجیل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1 - 6)
همچنین در رساله پولس چنین آمده است: «و همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مرواید و رخت گرانبها، بلکه چنانکه زنانی را میشاید که دعوی دینداری کنند به اعمال صالحه» (رساله پولس به تیمونائوس، باب دوم، فقره 9 و10)
حجاب در تورات
در سفر پیدایش درباره لزوم رعایت حجاب چنین میخوانیم «و رفقه چشمان خود را بلند کرد و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمده زیرا که از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید و خادم گفت: آقای من است، پس برقع خود را گرفته خود را پوشانید.» به گفته مرجع فقهی یهودیان ایران، خاخام اوریل داوودی، منشأ وجوب حجاب در شریعت یهود مستند به همین فقره است. (حجاب در ادیان الهی، ص 143)
حتی در تورات، از چادر و برقع و روبندهای که زنان با آن سر و صورت و اندام خویش را میپوشاندهاند، صریحاً نام برده شده است که نشاندهنده کیفیت پوشش زنان است. برای نمونه در کتاب «روت» میخوانیم: «بوعز گفت: زنهار کسی نفهمد که این زن به خرمن آمده است. و گفت: چادری که بر توست، بیاور و بگیر. پس آن را بگرفت و او شش کیل جو پیموده بر وی گذارد و به شهر رفت.» (تورات، سفر تثنیه، باب 22، فقره 5)
در مورد نهی از آرایش در برابر نامحرم نیز در تورات، کتاب اشعیای نبی آمده: «خداوند میگوید از این جهت که دختران صهیون از خلخال، پیشانی بند، هلال، گوشواره، دستبند و زنجیر و عطردان و انگشتر و حلقه بینی در برابر مردان استفاده می کنند، عذاب بر قوم صهیون نازل خواهد شد.» (برگرفته از تورات کتاب اشعیای نبی، باب 3، فقره 16-26)