به گزارش «شیعه نیوز»، خانم «اندیرا اصلان اوا»، استاد دانشگاه روسی قرقیزی «اسلاویانی» در قرقیزستان طی مصاحبهای با بخش قرقیزی رادیو« RFE/RL» وضعیت دین و مذهب در قرقیزستان را تشریح کرد که رایزنی فرهنگی ایران در قرقیزستان آن را در اختیار ایکنا قرار داد؛ دیدگاه این استاد قرقیزی در این زمینه بدین شرح است:
در قرقیزستان شکاف بین اقشار مذهبی و غیرمذهبی و نیز بین جریانهای مختلف دینی در جامعه مسلمانان مشاهده میشود. پلورالیسم مذهبی(تکثرگرایی مذهبی) به خودی خود پدیدهای منفی نیست و بسیاری از کشورهای جهان، تنوع مذهبی را به عنوان دستاورد اجتماعی تلقی میکنند. در این زمینه عدم درک شرایط روز از سوی جامعه و دولت قرقیزستان تأسفآور است که نمونه آن را در برخورد منفی جامعه با افرادی که دین و مذهب خود را تغییر میدهند و نیز اقلیتهای مذهبی و گروههای کوچک مذهبی شاهد هستیم. این وضعیت در سطح دولت نیز مشاهده میشود؛ وقتی که دولت برای گروههای مشخص دینی امتیاز قائل بوده و با گروههای دیگر همچون منبع خطر بالقوه برخورد میکند.
در قانون جدید دینی آمده است: برای ثبت رسمی یک گروه یا سازمان مذهبی باید 50 نفر عضویت خود در آن سازمان تأیید کنند که تلاش دیگری برای تحت کنترل قرار دادن روند افزایش تعداد سازمانهای دینی است. از سوی دیگر، خطر افراطگرایی خشونتآمیز نیز وجود دارد. ما نمیدانیم با این پدیده چگونه برخورد کنیم. کسی در جهان این را نمیداند. در قرقیزستان قوانین مربوط به متهمان افراطگرایی و تروریسم که از کشورهای جنگ زده به این کشور برمیگردند وجود دارد؛ اما کسی نمیداند که در زمینه مشارکت این افراد در جامعه چه اقداماتی باید صورت گیرد. برخورد با بستگان چنین افرادی چگونه باید باشد؟ این مسائل از چشم دولت و جامعه به دور مانده است.
رشد افراطگرایی
نظر من به عنوان یکی از مولفان تدوین نظریه سیاست دولت در زمینه مذهبی، این است که اجراییشدن این سند نتایج مثبت دارد. دولت قرقیزستان در چند سال اخیر به این مشکلات، توجه ویژهای میکند، زیرا گرایش مقابله با افراطگرایی خشونتآمیز رو به رشد است. در قرقیزستان سازمانهای بین المللی و غیردولتی در این زمینه فعالیت میکنند، یعنی امروزه بخش دولتی تنها مسئول این مشکلات نیست؛ در مجموع تغییرات مثبتی مشاهده میشود.
با این حال، در قرقیزستان برخی سازمانهای مذهبی فعالیت میکنند که آنها را نمیتوان بی قید و شرط افراطی یا تندرو دانست. برای نمونه اخیرا دولت قرقیزستان سازمان «یقین – انکار» را به عنوان سازمانی افراطی ممنوع الفعالیت کرد. این در حالی است که هیچ علامت یا اقدام افراطی از سوی اعضای این سازمان تا به حال مشاهده نشده است. اما این سازمان با حکم دادگاه به تلاش برای تضعیف نظام قانونی و دعوت به خشونت و غیره متهم شده است.
حال آن که در تاریخ ادیان نمونههای زیادی از گروهها و جنبشهای زاهدانه را داریم که از اشکال و هنجارهای زندگی دنیوی فراتر رفته و بیشتر به تزکیه باطن خود مشغول هستند. به نظر من برخورد دولت با سازمان یقین - انکار باید کمی محتاطانه و در سطح بحث با اعضای آن و جذب آنها به زندگی روزانه میبود. اما شناسایی این سازمان به عنوان افراطی به صورت خودکار اعضای آن را محکوم به حرکت به سوی جرم کرد .
مشکل اصلی اسلام در قرقیزستان، این است که این دین عصری و به روز نشده و در سطح قرون وسطی باقی مانده است. اما وقتی از اسلام در قرون وسطی میگوییم، باز هم خواهیم دید که آن دوران دارای شکوفایی علم و تمدن اسلامی بوده و درک عقلانی از اسلام رو به توسعه بوده است. امروزه در قرقیزستان شاهد عدم برخورد فکری و عقلانی به مسائل هستیم؛ هرچند در الهیات این همه موارد در گذشته وجود داشته است.
تدریس دین در مدارس
اینجانب یکی از طرفداران و حامیان تدریس تاریخ و فرهنگ دین در مدارس هستم. اما این تدریس باید در چارچوب مجموعهای از اقدامات و برنامه های مربوطه انجام شود. هدف اصلی این است که نقش دین در توسعه فرهنگ و ظرفیت سازنده آن را به دانشآموزان نشان دهیم. همزمان این برنامه باید شامل اقدامات پیشگیرانه از توسعه افراطگرایی باشد. برنامههای تعلیمی را باید سازمانهای مذهبی تهیه کرده و دولت آنها را تحت کنترل قرار دهد.
سؤال دیگر این است که آیا جریان سلفی خطری برای جامعه قرقیزستان دارد؟ سالهاست که این مسئله در قرقیزستان مطرح است و نظرات مختلفی در این راستا بازگو میشود. در محافل کارشناسان نیز میگویند که جریان سلفی تهدید و پدیده منفی است. اما من هنوز یک بار نشنیدهام که با این پدیده چه باید کرد. من مایلم که فقط گروههایی از سلفی ها را به عنوان تهدید بدانیم.
در قرقیزستان دولت از مذهب حنفی حمایت میکند. دین برای هر فرد یک مسئله شخصی است، مگر اینکه شروع به نقض حریم خصوصی و حقوق افراد دیگری کند. در این راستا خود جامعه است که باید خواسته و مقتضیات خود را تنظیم و کنترل کند. به نظر من دولت اشتباه میکند که نسبت به کنترل گروه های افراطی سلفی اقدامی نمیکند. برای من قابل درک نیست یک فرد به خاطر دو جمله خطاب به یک مقام بلندپایه ممکن است زندانی شود، اما افراد دیگری اقدام به تبلیغ میکنند، مسجد احداث میکنند، در راستای ایجاد نفرت دینی و مذهبی، عدم رواداری و عدم تحمل دیگران بیاناتی منتشر میکنند؛ اما با آنان برخورد نمیشود، در این پدیده برخورد دوگانه مشاهده میشود. عاقبت این روند چنین خواهد بود که در آینده این وضعیت همچون یک پدیده عادی تلقی میگردد و عدالت زیر سؤال رفته و همچنین اعتبار دولت کاهش مییابد.
گولنیسم
اما در رابطه با گولنیسم (گسترش تعلیمات فتح الله گولن) باید گفت که من هیچ خطر و تهدیدی از سوی این جریان نمیبینم. گولنیسم مشکل ترکیه است و طوری که رئیسجمهور سابق اعلام کرده بود ما ترکیه نیستیم. اما صرفا از دیدگاه جهان بینی این جریان که برخورد با دین و مذاهب، برخورد با نزدیکان و برخورد با جامعه را در نظر دارد، هیچ اختلاف نظری با آن چه که در جامعه ما مورد قبول و رایج است نمی بینم.
اما در زمینه فعالیت اداره مفتیات، هدف از ایجاد آن اتحاد کل مسلمانان در سراسر کشور بود، اما در واقع این اداره فقط مسلمانان یک گروه قومی (قرقیزها) و یک مذهب را متحد کرد . در مفتیات نمایندگان گروههای مختلف قومی و زبانهای دیگر به جز زبان قرقیزی وجود ندارد. امروز شاهد هستیم که سلفیه بیشتر در بین جوانان روسی زبان (جوانان مسلمان روسزبان) گسترش مییابد. دلیل آن این است که آنها آگاهی از اسلام را توسط سایتهای زبان روسی به دست میآورند. آنها به سایت هایی سر می زنند که به زبانی که برایشان آشناست مطالب منتشر میکند. اما مفتیات اطلاعات درست و حسابی به زبان روسی منتشر نمیکند و این نیز یکی دیگر از اشتباهات آن اداره است.
یعنی مفتیات آن نهادی نیست که قادر به نمایندگی کل مسلمانان قرقیزستان باشد. در داخل اسلام جریانات مختلفی موجود است و صرف نظر از برخورد مثبت یا منفی ما با آنها، حتی همانها نیز باید در مفتیات نماینده خود را داشته باشند. چنانچه معتقدین سایر مذاهب ببینند که نماینده خود را در مفتیات دارند، باور می کنند که رای آنها در تصمیمگیریها در نظر گرفته خواهد شد. مفتیات فعلی این خاصیت را ندارد. دیدگاه دولت قرقیزستان بر این است که در کشور باید یک مفتیات فعالیت کند. اما بعید نیست که درآینده مفتیات دوم در کشور ایجاد شود.