به گزارش «شیعه نیوز»، حجت الاسلام محمد جواد باقری امام جمعه جعفرآباد مغان به دلایل فاصله گرفتن جوانان از مساجد یا حضور کمرنگ قشر جوان در مساجد و تکایا می پردازد. او معتقد است: بخشی از علت کمرنگ شدن حضور جوانان در مساجد به روحانیت باز می گردد. روحانیتی که از آنها به روحانی نما تعبیر می کند و در ادامه می افزاید: اینها بدون اینکه خودشان را به سلاح و صلاح مجهز کنند این لباس را به تن کرده اند و دین را وسیله ارتزاق خود قرار داده اند.
امام جمعه جعفرآباد مغان البته سهمی هم به مسئولان داده و می گوید: اینها شرایط اجتماعی مطلوب را ایجاد نکرده اند تا جوان بدون دغدغه و گرفتاری وقتی هم برای خدا و مسجد داشته باشد. جوان بیکار، بی پول و بدون آینده تمام فکر و ذکرش عبور از این مشکلات است فرصتی برای فکر کردن به خدا و معنویت پیدا نمی کند.
او تاکید می کند: باید این مشکلات هم برطرف شود و در برنامه ریزی ها جایی هم برای نیاز فطری و مذهبی مردم دیده شود.
متن گفت وگوی حجت الاسلام باقری با شفقنا در پی می آید:
با سلام و ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات،در جامعه بسیاری بر این باور هستند که جوان ها و مردم از مسجد و برنامه های مذهبی فاصله پیدا کردند جنابعالی به عنوان یک مبلغ دینی و سخنران مذهبی ، با توجه به مجالس و مراسمات مذهبی که در این ماه مبارک رمضان داشتید چه میزان با این موضوع موافق هستید ؟ چرا و علت چیست ؟
انسان ذاتا یک موجود کمال طلب هست و بر اساس فطرت نیازهای معنوی و مذهبی فراوانی هم دارد پس اینکه یک عده می گویند جوانان دین گریز شده اند غلط است ولی از برنامه های مذهبی موجود که در مساجد یا حسینیه ها برگزار می شود فاصله گرفته اند و در بعضی موارد شاهد حضور کمرنگ جوانان هستیم البته جاهایی هم هست که کلا جوانان حضور دارند ولی در مجموع حضور جوانان نسبت به گذشته کمتر است.
چرایی این قضیه بحث مفصلی هست، ما در علم اصول فقه یک بحثی داریم به نام «ضدعام» و «ضدخاص» حالا اینجا هم یک سری عوامل عمومی هست که مانع حضور جوانان می شود مانند: طولانی بودن زمان روزه داری، برنامه های متراکم و فشرده تلویزیون، مسابقات ورزشی تحت عنوان جام رمضان، جذابیت های جدیدی که برای جوانان ایجاد کرده اند و آنها را از مسجد و منبر دور می کنند. یک سری عوامل هم بطور «ضدخاص» هستند مثلا: پایین بودن کیفیت مطالبی که در مساجد و منابر بیان می شود و روح و ذهن مخاطب را اقناع نمی کند، رفتارهای دوگانه اهل مسجد که موجب بدبینی مردم و عدم اعتماد به مذهبیون و برنامه های مذهبی می شود، تبلیغات مخرب مخالفان و معاندان علیه مسائل دینی و معرفی چهره زشت و خشن از دین، بی فایده و غیر منطقی نشان دادن دینداری و دیانت و موارد زیادی که مجال بیان تک تک آنها نیست.
مدیریت مساجد چقدر در جذب و یا دفع مردم به مساجد تأثیر دارند؟ مدیریت سنتی مساجد تحت عنوان ریش سفیدمآبانه را چگونه ارزیابی می کنید ؟نقاط قوت و ضعف این نوع مدیریت چیست ؟
اولین بنا و ساختمانی که در روی زمین ساخته شده مسجد است. مسجد خانه خدا در روی زمین است و در فرمایشی از پیامبر اکرم(ص) است که: همانطور که ستارگان برای اهل زمین می درخشند و نور می دهند مساجد هم برای اهل آسمان می درخشند و نور می دهند. پس چنین مکان معظم و مقدسی شایسته بهترین هاست و باید بهترین افراد آن را مدیریت کنند. یک آیه در قرآن هست که معمولا بالای سر هر مسجد و منبری مشاهده می شود: « إنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللهِ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ الْیَومِ الآخِرِ – همانا مساجد را کسانی آباد می کنند که به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند » / توبه۱۸ . همه ما فکر می کنیم که که عمران و آبادانی مساجد فقط، ساختن و تجهیز و تزیین مساجد است. در صورتی که در ادامه همین آیه شریفه می فرماید: « وَ أقامَ الصَّلوهَ و أتَی الزَّکوهَ وَ لَمْ یَخشَ إلّا اللهَ – و نماز را به پا دارند و زکات را پرداخته و از کسی غیر از خدا نترسند » یعنی عمران و آبادانی مسجد با برپا داشتن نماز است، اینجا أقامَ باب افعال است یک معنای آن تعدی است یعنی کاری کنند که نماز در جامعه برپا شود، نفرمود اهل مسجد فقط نماز می خوانند، می فرماید کاری می کنند که نماز در جامعه برپا و اقامه شود. یعنی آبادانی مسجد به نماز آن است. از دل این نماز زکات و نظام اقتصادی اسلام بیرون می اید و دیگر مسائل دینی شکل می گیرد، از آبادانی مساجد خداترسی و تقوا شکل می گیرد از مسجد آباد، نترسیدن از غیرخدا و استکبارستیزی و انقلاب شکل می گیرد. حالا این کار را چه کسی باید انجام بدهد؟ متولی و هیأت امنای مساجد که مدیریت خانه خدا را به عهده دارند. اگر این مدیریت رقابتی شد، طایفه ای و عشیره ای شد، سیاسی شد آیا می توان با آن این مسجد مطلوب را ایجاد کرد؟ اگر مدیریت مسجد به روز و زمان شناس نباشد و اولویت ها را تشخیص ندهد آیا می تواند همگام با جامعه پیش برود؟ باید از تجربه بزرگان و ریش سفیدان استفاده کرد و در کنار آن از نیروی جوان و کارآمد هم در مدیریت مساجد سود برد تا جوانها رغبت بیشتری برای حضور در مساجد داشته باشند. اگر اینجوری شد در انتهای آیه می فرماید: « فَعَسی أولئِکَ أنْ یَکُوُنَ مِنَ المُهتَدِینَ – پس امید است که آنها از هدایت شدگان باشند » یعنی اگر می خواهید خروجی عمران و آبادانی مسجد رو که سعادت و عاقبت بخیری و هدایت است را ببینید باید بر این محور و روش مدیریت کنید.
اقتضای زمان و طبیعت موجب پیش آمد یک سری چالش های جدید فرهنگی – اجتماعی در متن اجتماع هست ،نقش برنامه های مذهبی و مساجد در مدیریت این چالش ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
مساجد از اول تأسیس در اسلام محل تصمیم گیری های بزرگ و محور تمام فعالیت های اجتماعی، سیاسی، قضایی و حتی نظامی بودند. بطور مثال هنوز آثار چنین فعالیت هایی در مسجد کوفه موجود و مشهود است. در انقلاب اسلامی هم حرکت های انقلابی و مبارزاتی از مساجد شروع شد. در دوران دفاع مقدس پشتیبانی ها و جهاد مالی در همین مساجد بود، جهاد نظامی هم در مسجد بود، شهدای بزرگوار ما از مسجد تربیت پیدا کردند، خیلی از نخبگان ما از همین مساجد تربیت شدند، این نشانگر این است که مسجد توانایی و کارکردهای زیادی داشته و الان هم دارد.
ولی همانقدر که ما قدرت مسجد را درک کردیم دشمن هم این قدرت را درک کرد و برای دور کردن جوانان ما از مسجد برنامه ها ریخت و نقشه ها کشید. امروز اگر بخواهیم مثل گذشته مساجد ما شلوغ و پرتردد و مملو از جوانان باشد باید نیازهای جوان امروز رو بشناسیم و خوراک فکری و مذهبی مناسب با ذائقه آنها را برایشان مهیا کنیم. باید با زبان جوان دهه هفتادی و دهه هشتادی با او صحبت کنیم تا بفهمد در مسجد جایی برای فهمیدن احساس او هست.
فاصله مطلوب روحانیت با نسل سوم و چهارم انقلاب با واقعیت های اجتماعی چقدر است ؟روحانیت به چه اندازه در وفاداری به رسالت تبلیغی شیعه وفادار بوده است ؟این رسالت در کالبد برنامه های مذهبی به چه صورت امکان پذیر است ؟تاثیر اشراف به تکنولوژی بر نهادینه سازی این امر چیست ؟
یکی از مهمترین چالشهایی که در این دوران با آن مواجه هستیم همین بحث ارتباط مردم و روحانیت است. روحانیت و علمای شیعه قرنهاست که امانتدار مکتب اهل بیت(ع) و عهده دار مسئولیت ایتام آل محمد(ص) هستند و در طول تاریخ نقش های بزرگی در دفاع از این مکتب ایفا کرده اند. در دوران معاصر هم روحانیت در صحنه های مختلف سیاسی و اجتماعی و بخصوص در مبارزه با دشمنان اسلام نقش اساسی ایفا کرده و همین امر باعث شده در جهانی که در آن ارتباطات با سرعت فراوانی در حال تبادل است دشمن این پایگاه دینی و مردمی رو هدف بگیرد و سعی کند با نفوذ و تخریب نقش روحانیت را در جامعه امروز کمرنگ کند و چهره زشت و منفوری از روحانیت نشان دهد.
از طرفی هم متأسفانه برخی از طلاب و روحانیون خود قداست و ارزش این کسوت و این لباس مقدس را رعایت نمی کنند که ضربه اینها بیشتر و بدتر از ضربه دشمن است. امام صادق(ع) در حدیث گهرباری می فرمایند: « کُونُوا لَنا زَیناً وَ لا تَکُونُوا عَلَینَا شَیناً – برای ما زینت باشید و موجب سرزنش و ملامت ما نباشید » یعنی با رفتار خود کاری کنید که مردم با افتخار بگویند: به به عجب شیعه ای، به به عجب طلبه ای، به به عجب سرباز امام زمانی(عج) و برعکس، کاری نکنید که بخاطر عمل اشتباه و خطای شما سرزنش و ملامت کار شما به ما اهل بیت(ع) برگردد. افتخار ما و اعتبار ما به این لباس پیغمبر(ص) و سربازی امام زمان(عج) است. بعضی همکاران کم لطف هستند برای خوراک فکری مردم وقت نمی گذارند، سراغ داستان و خواب و خرافه می روند، چیزهایی را بیان می کنند که مال این زمان نیست، تاریخ مصرف ندارد. طلبه و روحانی باید زمان شناس و به روز باشد « العالِمُ بِزَمانِهِ لا یَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِسُ – کسی که به زمان خودش آگاه باشد مورد هجوم شبهات قرار نمی گیرد » اگر غیر از این بود سیل شبهات او را با خود می برد. بعضی ها روحانی نما هستند، بدون اینکه خودشان را به سلاح و صلاح مجهز کنند این لباس را به تن کرده اند و دین را وسیله ارتزاق خود قرار داده اند. خب وقتی جوان با چنین شخصی مواجه شود که از درون خالی و تهی است و کبر و غرورش اجازه نمی دهد به جهل خود اعتراف کند و فقط توجیه المسائل است، آن جوان چه دیدگاهی به دین پیدا می کند؟
چه عواملی دیگری در ایجاد این فاصله دخیل هستند? راهکار جذب دوباره مردم به مساجد بویژه جوانان و نسل جدید چیست؟
ما سعی کردیم حوزه دین و تبلیغ را آسیب شناسی کنیم و مشکلات و راهکارها را بررسی کنیم. ولی همه مشکلات به عهده دین و دینداران نیست. یک عده از خارج و داخل با بزک کردن دنیا و ترویج خوشگذرانی و ثروت اندوزی و شهوترانی سراغ غرایز جوانان رفته اند و دیگر راهی برای رفتن سراغ معنویت نگذاشته اند. یک عده هم شرایط اجتماعی مطلوب را ایجاد نکرده اند تا جوان بدون دغدغه و گرفتاری وقتی هم برای خدا و مسجد داشته باشد. جوان بیکار، بی پول و بدون آینده تمام فکر و ذکرش عبور از این مشکلات است فرصتی برای فکر کردن به خدا و معنویت پیدا نمی کند. مسئولی که اشرافی است، مسئولی که متکبر است، مسئولی که فقط فکر رأی گرفتن از مردم است و همیشه با دینداران زاویه دارد چطور می تواند ملت خود را به سمت دین داری سوق دهد؟ « النّاسُ عَلی دینِ مُلُوکِهِم » مردم بر دین حاکمان خود هستند. باید این مشکلات هم برطرف شود و در برنامه ریزی ها جایی هم برای نیاز فطری و مذهبی مردم دیده شود.