وب سایت آمریکایی لوبلاگ در گزارشی نوشت: راه اندازی ائتلاف ها و توافق های امنیتی به سطح بالایی از همکاری میان اعضای آن برای برخورد موثر با تهدیدات امنیتی نیاز دارد. برای مثال، عربستان و مصر ائتلافی تحت عنوان «ناتوی عربی» تشکیل داده اند تا «تروریسم را از صفحه روزگار محو کنند». این ائتلاف در خصوص موضوعات داخلی و خارجی چون آینده بشار اسد در ساختار قدرت سوریه، و چگونگی برخورد با درگیری ها در لیبی و یمن دارای اختلاف است. بنابراین بقای بلندمدت چنین ائتلاف هایی در فضایی که به سرعت در حال تغییر است و تحت فشار شدید قرار دارد، کاملا دشوار است.
تشکیل ائتلاف نیازمند این است که کشورهای ضعیف تر، رهبری کشورهای قوی تر را بپذیرند. با این حال ثروت عربستان نتوانسته امنیت آن را تامین کند و منافع این کشور را تضمین نماید. برای مثال، پارلمان پاکستان به رغم فشار شدید سعودی ها، به پیوستن به ائتلاف ضد یمن نه گفت. اسلام آباد اعلام کرد تنها زمانی وارد این جنگ می شود که حوثی ها مستقیما به ریاض حمله کنند. در مورد دیگری، «عبدالفتاح السیسی» که از کمک های مالی ریاض بهره می برد، نپذیرفت که در خلیج عدن از عربستان پشتیبانی هوایی به عمل آورد و تنها با استقرار نیروهای زمینی موافقت کرد. در نتیجه و با توجه به قدرت محدود، ائتلاف تشکیل شده توسط عربستان را باید غیر رسمی و تاکتیکی دانست، نه استراتژیک.
عربستان سعودی تلاش کرده است با اعراب، مسلمانان و دیگر ملت ها ائتلاف های چندجانبه ای ایجاد کند. اولین مورد، «ائتلاف عربی در یمن» در مارس ۲۰۱۵ بود. متعاقب آن، «ائتلاف اسلامی برای جنگ علیه تروریسم» در دسامبر ۲۰۱۵ تشکیل شد. در آخرین مورد نیز «ائتلاف ضد قطر» در ژوئن ۲۰۱۷ ایجاد شد؛ ائتلافی برای واداشتن قطر به همسویی با دیدگاه های استراتژیک عربستان در شورای همکاری خلیج فارس.
هر سه ائتلاف به رهبری عربستان هر روز تضعیف می شوند و اعضای آنها انتظار هیچ بهبودی را ندارند. گرچه ابعاد این ائتلاف ها محدود نیست، اما برچیده شدن آنها هر لحظه امکان پذیر است. ائتلاف ضد یمن شامل مراکش، سنگال و آمریکا است که همه این کشورها صدها مایل از محل جنگ فاصله دارند. بیش از نیمی از اعضای ائتلاف موسوم به «ائتلاف اسلامی» هم با مرکز فرماندهی ریاض بسیار فاصله دارند.
فشار بر ایران
جلوگیری از نفوذ هر چه بیشتر ایران یکی از مهم ترین محورهای سیاست خارجی کنونی عربستان است. سعودی ها از نفوذ منطقه ای ایران و گسترش آن هراسانند.
عربستان سعودی همچنین برای جلوگیری از نفوذ ایران و قطر در آفریقا یک ائتلاف غیررسمی تشکیل داده است. در همین راستا، عربستان سعودی از یک طرف به موریتانی و سنگال و از طرف دیگر به لیبی و چاد رجوع کرده است. روسای جمهور سنگال و موریتانی در آوریل ۲۰۱۵ برای گفت و گو در این خصوص به ریاض سفر کردند. آنها متعهد شدند که صدها نظامی این کشورها را به جنگ یمن بفرستند. بعدا «محمد بن عبدالعزیز» رئیس جمهور موریتانی هم به ریاض سفر کرد و با استقبال مقامات سعودی مواجه شد.
گرچه اعضای ائتلاف به اصطلاح اسلامی هویت مشترک اسلامی دارند، اما برای مثال همه ۴۱ عضو آن مسلمان نیستند. برای مثال، اکثریت جمعیت کشور گابن مسیحی هستند. علاوه بر این، هیچ یک از این اعضا دولت کاملا اسلامی ندارند. با این حال هیچ یک از اعضای این ائتلاف ها تمایل ندارند برتری سعودی ها را بپذیرند. بنابراین پول سعودی آنها را قادر نمی سازد که در حوزه امنیتی خود به گونه ای عمل کنند که مستقیما منافعشان تهدید نشود. بنابراین هیچ یک از این ائتلاف ها سرکردگی کامل به ریاض نیست.
از زمان آغاز به کار شورای همکاری خلیج فارس در دهه ۱۹۸۰، ریاض تلاش کرده آن را به ائتلاف امنیتی دسته جمعی تغییر دهد. اما شرکای ریاض – کویت، عمان، قطر و حتی امارات متحده عربی – این تلاش ها را ناکام گذاشته اند. عربستان همچنین تلاش کرد تا بتواند سطح همکاری های نظامی آمریکا با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را به یک سیستم دفاع مشترک مانند ناتو افزایش دهد. اما روابط بین شورای همکاری خلیج فارس و واشنگتن همواره خوب نبوده است. برای مثال، زمانی که اوباما در پی اعتراضات عمومی سال ۲۰۱۱ از «حسنی مبارک» خواست استعفا دهد، به اعتبار آمریکا در میان کشورهای شورای همکاری آسیب زد. از سوی دیگر، در حالی که اعضای شورا در دوره اوباما در تلاش بودند تا در خصوص همکاری دفاع موشکی جدید با آمریکا به توافق برسند، اوباما خواستار نوعی صلح سرد با ایران شد.
عربستان به چنین صلح سردی تمایل چندانی نشان نداده است. اما باید توجه داشت اقدام مستقیم نظامی، ریسک بی ثبات سازی بیشتر در منطقه خلیج فارس و فراتر از آن، اختلال در حرکت محموله های نفتی حیاتی برای عربستان سعودی و متحدینش را دارد. بر این اساس بعید است عربستان بدون چراغ سبز واشنگتن اقدامی کند. سیاست آمریکا نیز مبتنی بر اجتناب از تقابل مستقیم با ایران است.
ایجاد موازنه مقابل ایران
تلاش های سعودی ها برای مقابله با قدرت منطقه ای ایران با موانع بسیاری مواجه است. اولا، نفوذ ایران به عراق، سوریه، بحرین، یمن و بخش هایی از لبنان کشیده شده است. دوما، توان موشکی ایران قدرت بازدارندگی چشمگیری ایجاد کرده است.
با توجه به این موانع، عربستان نفوذ خود را در کشورهایی چون عراق و سوریه تقویت کرده است. این روند در سوریه با حمایت از تروریست ها به نحو بسیار بارزتری عمق استراتژیک ایران را هدف قرار داده است. در یمن به صورت مداخله مستقیم در قالب ائتلاف «طوفان قاطعیت» با حضور بیشتر متحدان منطقهای این کشور در جریان است. با این حال به رغم همه تلاش های انجام شده از سوی سعودی ها علیه ایران، تهران جای پای مستحکمی برای خود در آینده سیاسی عراق و سوریه رقم زده است. در بحرین در عین مداخله نظامی شورای همکاری خلیج فارس، جنبش مردمی همچنان استمرار داشته است. در یمن نیز عربستان به رغم تداوم جنگ پر هزینه، دستاوردهای اندکی داشته است؛ البته اگر بتوان آنها را دستاورد نامید.
بنابراین به رغم تمام ائتلاف های منطقه ای علیه تهران، ایران همچنان بازیگر اصلی در منطقه باقی مانده است. دوستی با تل آویو آخرین حرکت عربستان سعودی برای رویارویی با ایران محسوب می شود. حال اگر «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان به لفاظی های تند خود را ادامه دهد و بخواهد با تل آویو دوستی کند، نتیجه آن طرد سعودی ها به وسیله بسیاری از مسلمانان خواهد بود.
منبع: جماران