به گزارش«شیعه نیوز»، آیت الله سید علی حسینی اشکوری درباره چالش های پیش روی حوزه علمیه قم بیان می کند:
سیاست زدگی و سیاست گریزی، دوری از معنویت و اخلاق ، مادی گرایی و تمرکز در مرکز حوزه ها از جمله چالش ها است بلکه ترویج افکار ارتجاعی احیاناً که موجب وهن مذهب میگردد و همچون قمه زنی و اموری از این است وجود دارد .
او معتقد است: قم من حیث المجموع رو به جلو و پیشرفت دارد هرچند در حد مطلوب نیست و ادامه می دهد: مسئله مدرک گرایی سطح ارتقاء علمی را پایین می آورد و این آفتی است که مراکز علمی ما گرفتار آن شده اند.
این استاد حوزه درباره معنویت گرایی در حوزه قم می گوید: فضای اخلاقی و معنوی بدنیست ولی در حد مطلوب به نظر نمیرسد و نیازمند به بازسازی و رسیدگی و تدارک است و در این حال معتقد است: حوزه علمیه قم از قدیم حشرو نشر بیشتری با مردم داشته است لذا سفرهای تبلیغی طلاب قم و مشهد جزء شاخصه های بارز بوده است که در حوزه نجف در زمان ما به صورت محدود بود و ظاهراً وضع زندگی و مسکن طلاب قم هم نسبتا بهتر از نجف است .
اشکوری حضور روحانیت در مناصب نظام جمهوری اسلامی را بسیار مفید و موثر می داند البته مشروط براینکه توانمند در کار مربوطه ونیز حفظ شئون و سلوک اخلاقی را نماید.
او در باره دخالت در سیاست در حوزه های علمیه اظهار می دارد: به طور کلی حوزه ها اینگونه نبود که یک دست و یکپارچه باشد. درهمان حوزه نجف اشرف در زمان ما ، مرحوم آیت الله سید محمد باقر صدر بودند که تحول خواه بودند و خواستار دگرگونی حوزه بودند – در عرصه سیاست دخالت میکردند و من در درس ایشان حاضر بودم که به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی با اعجاب فراوان و تجلیل از انقلاب امام راحل فرمودند که آمال و آرزو انبیاء بدست ملت ایران به رهبری امام خمینی تحقق یافت .
متن گفت و گوی تفصیلی شفقنا با این استاد فقه و اصول حوزه علمیه قم مقدسه به این شرح است:
حوزه علمیه قم ۴۰ سال پس از حاکمیت سیاسی به کدام سو می رود؟
قبل از هرچیز باید عرض کنم : اینجانب هرچند در حوزه علمیه قم بسرمی برم و از برکات این حوزه مبارکه سالیان طولانی بهرمند هستنم ولی با حوزه نجف اشرف مرتبطم و چندین سال در آنجا بوده ام و از محضر عالمان فرهیخته و بزرگوار نجف اشرف استفاده های فراوان برده ام چنانچه با حوزه علمیه مشهد هم بیگانه نیستم اجداد من در حوزه نجف اشرف بوده اند . مرحوم آیت الله سید اسدالله اشکوری از شاگردان میرزا حبیب الله رشتی است . مرحوم پدرم آیت الله سید محمد اشکوری سالیانه زیادی در نجف بوده و از علمای آن دیار است و همچنین جد مادری بنده از علمای گیلانی ساکن نجف بود . مرحوم آیت الله سید باقر فیض بعداً به ایران مهاجرت کرد و در تهران سکنی گزید.
مرحوم والد در مشهد ۲۰ سال مجاور حضرت ثامن الحجج علیهم السلام بود و خودم در آغاز نوجوانی مشهد بودم بعد همراه پدر به نجف مشرف شدم . بعد از انقلاب اسلامی که به ایران آمدم در قم مستقر شدم ولی در برهه ای کوتاه به حوزه مشهد رفتم و از محضر بعضی از اعلام استفاده نموده ام .
خلاصه میخواهم عرض کنم که با حوزه نجف اشرف و مشهد هم بی ارتباط نبوده ام .
واما نسبت به حوزه قم ۴۰ سال پس از حاکمیت سیاسی سؤال شده است که به کدام سوی میرود پاسخ این است : من حیث المجموع رو به جلو و پیشرفت دارد هرچند در حد مطلوب نیست . وضعیت حوزه علمیه قم به حکم ضرورتها پیش آمده و پدیده ی نظام اسلامی و حاکمیت دینی به طور طبیعی دگرگونی میطلبد و بسیار توسعه یافته است.
شاهد این ادعا مؤلفات فراوانی در زمینه های مختلف مفاهیم دینی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی است که توسط طلاب و فضلا تولید شده است و میشود .
و دهها مجله و فصلنامه علمی و فرهنگی و نشریات و مقالات و برگزاری کنفرانس های عملی و کرسی بحث و نقد و دفاعیات از پژوهش های علمی و هم چنین تاسیس مراکز بزرگ علمی و پژوهشی مانند جامعه المصطفی و مؤسسه امام خمینی ، بعضی از مدارس منظم و تغذیه ی فکری و فرهنگی بخشی از رسانه ی ملی و…
حضور در قدرت سیاسی چه مزیت ها و فرصت هایی را در اختیار حوزه قرار داده و تاثیرات بهره مندی از این مزایا و فرصت ها چه بوده است؟
اما در رابطه با سوال دوم ، تاثیر متقابل حضور در قدرت سیاسی جای انکار نیست و بسیار مفید است و سبب توسعه فکری و ایجاد فرصت های مناسب برای اسلام و تشیع گردیده .
حضور در قدرت سیاسی چه تهدیداتی را متوجه حوره قم نموده و چه تبعات منفی را به دنبال داشته است؟
و اما در رابطه با سوال سوم ، هر اقدامی ممکن است به خاطر جهاتی جنبه های سلبی و تهدیدی هم به همراه داشته باشد مثلا سیاست زدگی واحیاناً کم کاری نسبت به استحکام زیربنای فکری نسبت به بعضی افراد.
آیا حضور بخشی از حوزه قم در قدرت سیاسی به مفهوم حاکمیت فقه بر عرصه های مختلف کشور بوده است و تا چه اندازه مشکلات فعلی یا پیشرفت های کشور ناشی از تفقه و نگاه فقهی این حوزه است؟
در رابطه با سوال چهارم ، چنانچه عرض کردم اثر متقابل حضور بخشی از حوزه در حاکمیت و اثر استلزامات حاکمیت در اندیشه و قرأئت از فقه قابل انکار نیست و طبیعتاً موجب دگرگونی بخشی از فقه شده است و فقه را از جنبه فردی به فقه اجتماعی و سیاسی و جهانی مبدل کرده است .
و بخش چشمگیری از فقه را از گوشه حجره ها و تفقّه محدود و امور فرضی به عرصه ی عملی جامعه و میدانی مبدل کرده است .
مثلا بحث وحدت رویه قضایی در نظام قضایی کشور
بحث حدود مالکیت مخصوصاً اعماق و فضا
بحث موسیقی و آهنگ و آواز
بحث سرمایه داری- سیاست اقتصادی کلان
قیمت گذاری ، نظارت بر بازار
مالیات و بحث ارزش افزوده
نحوه اجرا حدود و مجازات و کیفر ، جریمه به عنوان کیفر
دارالحرب و دارالاسلام ، سوق المسلمین و أماریّت آن در جهان کنونی
جزیه و حق شهروندی اقلیتهای دینی
قاعده فراش و آزمایش ژنتیک و دهها مسئله دیگر
و اینجا جا دارد به نکته ای اشاره کنم و آن این است که بعضی از آقایان گفته اند که مسئله زمان و مکان را که امام مطرح کرده اند چیز تازه ای نیست و برای آن مثال زده اند به معدود و مکیل بودن کالا و لباس نظامی پوشیدن و مانند این امور که قبلا هم نزد فقها مطرح بوده است .
این سخن غفلت از فرمایش امام رضوان الله تعالی علیه است .
مقصود امام قرائت جدید از متون دینی است با حفظ اصول و موازین استنباط و نگاه به دین و شریعت به عنوان برنامه زندگی در همه عصر ها و برای همه نسل ها و حل معضلات مدیریت کلان کشور براساس فقه .
سنت های حوزه علمیه قم از منظر سلوک اجتماعی کدام است؟ سلوک شخصی و زی طلبگی در این حوزه از چه وضعیتی برخوردار است؟ میزان شهریه ها برای سطوح مختلف چیست؟ آیا کفاف زندگی طلاب و اسانتید را می کند؟
حوزه علمیه قم از قدیم حشرو نشر بیشتری با مردم داشته است لذا سفرهای تبلیغی طلاب قم و مشهد جزء شاخصه های بارز بوده است که در حوزه نجف در زمان ما به صورت محدود بود و ظاهراً وضع زندگی و مسکن طلاب قم هم نسبتا بهتر از نجف است . واما نسبت به زی طلبگی : شکی نیست که دگرگونی اجتماعی در جهان امروز تاثیر خود را در زندگی همه افراد جامعه از جمله حوزویان گذشته و میگذارد مخصوصاً با در نظر گرفتن اینکه حوزویان دارای خانواده هستند و الزاماً خانواده ها آنان و فرزندانش اینگونه نیست که در سلک روحانیت باشد و چه بسا دانشجو هستند و طبیعی است که آنان مطالبات خویش را دارند و پدر ومادر به ناچار باید خود را تا حدودی با وضعیت آنان وفق دهد .
و اما مقدار شهریه – غالباً کفاف نمیکند البته همیشه اینگونه بوده و قناعت شیوه ی طلبگی است . اگر مرکز خدمات حوزه و بیمه آنان نبود که خدمت بزگی به طلاب میکند وضع بسیار ناهنجار و رقّت بار بود .
آیا فضای اخلاقی و معنوی و ساده زیستی چنان که از سلوک پیشینیان روایت شده است در حوزه فعلی جاری و ساری است؟ اگر نه ُ چرا؟
اما نسبت به سوال ششم ، فضای اخلاقی و معنوی بدنیست ولی در حد مطلوب به نظر نمیرسد و نیازمند به بازسازی و رسیدگی و تدارک است و اما ساده زیستی چنانکه در سلوک پیشینیان بوده است – به نظر میرسد انتظار بیجایی است با در نظر گرفتن دگرگونی زندگی اجتماعی در روزگار کنونی و ساده زیستی مناسب با شرایط موجود در سطح طلاب و فضلا نوعاً وجود دارد .
سلوک استادی و طلبگی کدام است؟ حوزه قم استاد محور است یا شاگرد محور؟
غالباً استاد محور است .
بررسی تخلفات حوزوی در د ادگاه های ویژه چه تبعات مثبت و منفی داشته است؟
برای حفظ حثیت روحانیت بسیار مفید است زیرا ممکن است ارتکاب بعضی اعمال ناشایسته و زمینه سوءاستفاده بدخواهان دین گردد و از شخص خاطی به کل صنف تسرّی دهند ولطمه به کل روحانیت و بالمآل به دین وارد شود گرچه ممکن است احیانا زمینه سوءاستفاده سیاسی قرار گیرد و ابزار برای اغراض و تسویه حساب گردد.
انگیزه اصلی تحصیل در این حوزه چیست و غایت تحصیل در این حوزه کدام است؟
غرض اصلی از تحصیل و ورود به حوزه غالباً نسبت به تازه واردان علاقه به دین و روحانیت و جاذبیت روحانی و علوم دینی است .
حوزه قم برای پاسخ به چه نیازهایی طلبه ها را پرورش می دهد؟
حوزه که اقدام به پذیرش طلاب و هزینه می نماید به خاطر حفط دین و ترویج آن و اخلاق و صیانت جامعه از انحراف است و اگر دین و مذهب در طول تاریخ حفظ شده است مخصوصاً با این همه مخالفت ها و القاء شبهات و… از برکت همین حوزه های علمیه و وجود علما و روحانیون و مبلغین دین بوده است و البته حتما حوزه علمیه باید کادرسازی برای نظام اسلامی در مواردی که نیاز به حضور روحانیت و مشارکت را داشته باشد.
حضور طلاب در مناصب اجرایی و سیاسی چه تاثیراتی بر منزلت علمی و وجاهت اجتماعی حوزه گذاشته است؟
حضور روحانیت در مناصب نظام جمهوری اسلامی بسیار مفید و موثر است البته مشروط براینکه توانمند در کار مربوطه ونیز حفظ شئون و سلوک اخلاقی را نماید. آری در صورت عدم توانمندی وضعف در سلوک اخلاقی تاثیر منفی به جای خواهد گذاشت و عملاً غالباً حضور ورحانیت مفید و مصونیت بخش است هرچند ممکن است از نظر تبلیغات مخالفین به صورت تاثیر منفی انعکاس داده شود و این برخلاف انصاف است.
وضعیت کمی و کیفی حوزه علمیه قم از منظر حداقل ها و ضوابط ورود ، امتحانات و ارتقاء چگونه است و تا چه اندازه دچار تغییر و تحول نسبت به روش های سنتی شده و این تغییر و تحول چه آثار مثبت و منفی به دنبال داشته است؟ صدور مدارک تا چه اندازه در ارتقاء کیفی حوزه یا تنزل آن نقش ایفا کرده است؟
تغییراتی حاصل شده است و نیز بحثهای است برای ایجاد تحول و دگرگونی و آثار مثبت آن بیشتر است زیرا با عمر کوتاه و گستردگی نیاز های جامعه به روحانیت در سطوح مختلف ، تحول و دگرگونی امری ضروری به نظر میرسد هر چند تغییر و تحول آثار منفی هم احیاناً در پی خواهد داشت ولی باید سعی شود تا حد امکان از آثار منفی آن جلوگیری شود و یا جبران گردد و مسئله مدرک گرایی سطح ارتقاء علمی را پایین می آورد و این آفتی است که مراکز علمی ما گرفتار آن شده اند و به نظر میرسد مدارس منظم که با مدیریت قوی و گزینش طلاب مجد دایر هستند میتوانند ضامن ارتقاء علمی باشند .
دامنه علوم تحصیلی در حوزه قمچه تفاوت هایی با سایر حوزه های علمیه دارد و گستردگی این علوم تا چه اندازه موجب ارتقاء کیفی و افزایش توانمندی های این حوزه در تعامل با جامعه و دنیای جدید شده است؟ برخی انتقاد می کنند که حوزه قم دچار پراکندگی و تکثر و عدم تمرکز شده و آن را از کارویژه های اصلی خود که همان فقه و اصول است باز داشته است
تنوع در علوم مرتبط با اندیشه دینی بسیار موثر است و بسیار جای تعجب است که بعضی از حضرات به عنوان امتیاز بعضی حوزه ها عنوان میکنند که در فلان حوزه فقط اهتمام به فقه و اصول دارد . عجیب است مگر تفسیر قرآن و علوم قرآن بیگانه با دین و شریعت است مگر علم کلام ، اعتقادات ، فلسفه ، عرفان ، علوم سیاسی و اقتصادی بی ارتباط با دین و شریعت و احکام فقه و پاسداری از شریعت و مذهب است ؟!
مرحوم آیت الله شهید صدر در اواخر ، درس تفسیر شروع کردند و بنده شرکت کردم و این عیب بزرگی است برای حوزه ای که در آن درس تفسیر قرآن کریم ، درس نهج البلاغه ، درس علم کلام نباشد و درس اخلاق اسلامی و پرورش طلاب نباشد
جامعه امروز و مسائل ارتباط جمعی و رسانه ها و هجوم فرهنگی و ایجاد شبهات از ناحیه مخالفین دین و مذهب ، ضرورت هرچه بیشتر اطلاعات گسترده و توانمندی طلاب و مبلغین و فضلا را میطلبد و فقه فردی و اصول به تنهایی کافی نیست .
متاسفانه اینگونه تفکرات حاکم بر بعضی حوزه ها است که در برابر زیر سوال بردن اعتقادات همچون وحی و دهها شبهه اعتقادی دیگر که عقاید را در اندیشه ی جوانان متزلزل میسازد سکوت اختیار نموده و درمقابل حرکاتی که موجب وهن مذهب میگردد نه تنها موضع نمیگیرند بلکه ترویج میشود همچون قمه زنی !!!!
باب اجتهاد در حوزه قم تا چه اندازه باز است و تا چه اندازه آزادی فکر در بیان نظر و صدور افتا وجود دارد؟
باب اجتهاد در حوزه قم باز است .
چنانچه باب نقد هم باز است البته آزادی اندیشه با ترویج افکار انحرافی فرق میکند . اشکال و ایراد و سوال و طرح شبهه در محیط مناسب و مراکز علمی بحث ، آزاد است و هیچگونه مشکلی نیست و در حوزه کرسی بحث آزاد وجود دارد .
امام خمینی در منشور برادری پاسخ به پرسش هایی در زمینه های ذیل را تقاضا کرده بودند ؛ مثلًا در مسئله مالکیت و محدوده آن، در مسئله زمین و تقسیم بندى آن، در انفال و ثروتهاى عمومى، در مسائل پیچیده پول و ارز و بانکدارى،در مالیات، در تجارت داخلى و خارجى در مزارعه و مضاربه و اجاره و رهن، در حدود و دیات، در قوانین مدنى، در مسائل فرهنگى و برخورد با هنر به معناى اعم؛ چون عکاسى، نقاشى، مجسمه سازى، موسیقى، تئاتر، سینما، خوشنویسى و غیره. در حفظ محیط زیست و سالم سازى طبیعت و جلوگیرى از قطع درختها حتى در منازل و املاک اشخاص، در مسائل اطعمه و اشربه، در جلوگیرى از موالید در صورت ضرورت و یا تعیین فواصل در موالید، در حل معضلات طبى همچون پیوند اعضاى بدن انسان و غیر به انسانهاى دیگر، در مسئله معادن زیرزمینى و روزمینى و ملى، تغییر موضوعات حرام و حلال و توسیع و تضییق بعضى از احکام در ازمنه و امکنه مختلف، در مسائل حقوقى و حقوق بین المللى و تطبیق آن با احکام اسلام، نقش سازنده زن در جامعه اسلامى و نقش تخریبى آن در جوامع فاسد و غیر اسلامى، حدود آزادى فردى و اجتماعى، برخورد با کفر و شرک و التقاط و بلوک تابع کفر و شرک، ترسیم و تعیین حاکمیت ولایت فقیه در حکومت و جامعه که همه اینها گوشهاى از هزاران مسئله مورد ابتلاى مردم و حکومت است و اگر بعضى از مسائل در زمانهاى گذشته مطرح نبوده است و یا موضوع نداشته است، فقها امروزپس از ۴۰ سال برای آن چه فکری نموده اند؟.
به بخشی از مطالب در این باره را در سوالات قبل به آن پاسخ داده شده است .
و اینجا اجمالاً عرض میکنم در بسیاری از مسائل بحث های صورت گرفته است و تحقیقات ارزنده انجام شده است و یکی از کارهای بسیار خوب و مهم که انجام شده است موضوع شناسی است .
قوت و عمق علمی حوزه علمیه قم در مقایسه با حوزه علمیه نجف اشرف چگونه است؟ چرا؟
قوت و عمق اخلاقی حوزه علمیه قم در مقایسه با حوزه علمیه نجف اشرف چگونه است؟ چرا؟
قم از فرصت خوبی برخوردار است البته بنده نمیخواهم نجف را نادیده بگیرم خودم نجفی هم هستم ولی قم به مقدار لازم از قوت و توانمندی برخوردار است و غور در بعضی از مسائل چندان ضروری به نظر نمیرسد چه در قم و چه در نجف اشرف .
مرحوم آیت الله سبزواری در نجف به تطویل اصول اعتقاد نداشت، ایشان یک اصول مختصر به مقدار ده دقیقه تدریس میکردند بعد فقه میگفتند . مسئله تورم اصول در نیم قرن اخیر همیشه توسط جمعی بزرگان مثل مرحوم آیت الله بروجردی و دیگران مطرح بوده است .
تحول در دروس حوزه و شیوه تدریس در همه حوزه ها چه قم و چه نجف و چه مشهد مطرح بوده است . مرحوم آیت الله سید محمدباقر صدر حلقات را به قصد ایجاد تحول نگاشته اند و قبل از ایشان مرحوم مظفر اصول الفقه را بدین منظور تدوین نمودند.
و همچنین دیگر بزرگان که خداوند همه آنان غریق رحمت واسعه خود بگرداند .
منزلت زعامت و مرجعیت در این حوزه با چه فراز و فرودهایی مواجه بوده و آینده مرجعیت در حوزه قم به کدام سو می رود؟
بر اساس اعتقاد بوجود حضرت بقیه الله الاعظم و تصرف آن بزرگوار و عنایت آن حضرت به حوزه های علمیه ، حفظ و صیانت حوزه های علمیه که پایگاه ترویج مذهب و دین مبین است و همچنین حوزه ها سربازخانه آن بزرگوار و طلاب و فضلا و علما سربازان آن جناب هستند حتما بدست مبارک آن حضرت آنچه خیر و صلاح باشد رقم خواهد خورد .
نسبت حوزه علمیه قم با مردم و آزادی های شخصی و اجتماعی و سیاسی مردم چیست؟
طبیعی است که خواسته حوزه محدودیت در چهارچوب شرع مقدس است و در مقام عمل تا آنجا که شرایط ایجاب کند باید موازین شرع رعایت گردد.
حوزه قم چه طیفی که قایل به حضور حداکثری سیاسی و چه طیفی که قایل به حضور حداقلی در سیاست استُ، نقش مردم در تعیین سرنوشتشان را چه می داند؟
طبیعی است طرفداران نظام و روحانیون انقلابی ، طرفدار دخالت حداکثری هستند و برای طرفداران نظام و انقلابیون نقش مردم در تعیین سرنوشت بسیار موثر است مخصوصا مردم متدین چون نظام جمهوری اسلامی مردم سالاری دینی است .
و شکی نیست که حضور مردم برای تقویت نظام و اقتدار آن در برابر خطرات بسیار اهمیت دارد .
چالش های پیش روی این حوزه کدام است؟
سیاست زدگی و سیاست گریزی، دوری از معنویت و اخلاق ، مادی گرایی و تمرکز در مرکز حوزه ها از جمله چالش ها است بلکه ترویج افکار ارتجاعی احیاناً که موجب وهن مذهب میگردد و همچون قمه زنی و اموری از این است وجود دارد .
به طور کلی حوزه ها اینگونه نبود که یک دست و یکپارچه باشد. درهمان حوزه نجف اشرف در زمان ما ، مرحوم آیت الله سید محمد باقر صدر بودند که تحول خواه بودند و خواستار دگرگونی حوزه بودند – در عرصه سیاست دخالت میکردند و من در درس ایشان حاضر بودم که به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی با اعجاب فراوان و تجلیل از انقلاب امام راحل فرمودند که آمال و آرزو انبیاء بدست ملت ایران به رهبری امام خمینی تحقق یافت .
ایشان توسط صدام جنایتکار به شهادت رسیدند .
مرحوم آقای صدر با عده ای دیگر از علما حزب سیاسی تشکیل دادند و نیز مرحوم آیت الله سید عبد الاعلی سبزواری از انقلاب اسلامی ایران حمایت کردند و خود ایشان شناسنامه خویش به بنده دادند تا در مدرسه علوی نجف از طرف ایشان به جمهوری اسلامی ایران رأی ایشان را به صندوق بیاندازم و این کار را انجام دادم.
و عالمان دیگر که در دوران انقلاب جزو سران انقلاب بودند که سابقه نجف را داشتند مانند آیت الله سید عبدالله شیرازی در مشهد مقدس و آیت الله سید کاظم مرعشی در مشهد مقدس .
غرض از این مطلب این است که همیشه حوزه های علمیه اینگونه نبوده که بطور کلی یک پارچه باشد – آری رویه ی غالب در بعضی از برهه ها تداعی بعضی از انتزاعات را داشته و دارد و شاید بتوان گفت که علت تغلیب اندیشه غیر انقلابی نتیجه یأس از موفقیت و احیانا تجربه شکست در میدان اقدام و تبلیغات و تلقین مخالفین با سلطه حوزویان و نیز وجود اندیشه انزوا طلبی و چنانچه نمیتوان تفاوت قابلیتهای شخصی و توانمندی متولیان حوزه های علمیه و مراجع عظام در این راستا را نادیده گرفت . درهر صورت در وضعیت کنونی حوزه علمیه قم عرصه فعالیت برای طیف های مختلف است.
از نظر بحث و کاوش همه طیف ها از فرصت ها مناست برخوردار هستند آری اگر بخواهند زمینه استفاده برای معارضه و مقابله با حاکمیت و تحریک گردد به طور طبیعی طرفداران نظام تحمل نمیکنند.
در نجف هم همین طور است بلکه مضایقات شاید بیشتر باشد یکی از دوستان بنده بعد از سقوط صدام در نجف میخواست موسسه قرآنی راه بیاندازد به او گفتند این برنامه ها در اینجا راه نیانداز و امثال این نمونه ها متعدد است که نمیخواهم بیان کنم مقصود این است که اینگونه تصور نشود که سایر حوزه ها باز است و حوزه قم محدود است البته شکی نیست محدودیت تا مقداری حتما لازم است و متولیان امور حوزه ها که دلسوز و خدمتگزار هستند مصالح حوزه ها را باید در نظر بگیرند .
در پایان جا دارد چند نکته را متذکر شوم :
تحریکاتی انجام گرفته و انجام میگیرد که آبشخور آن چه خواسته و چه ناخواسته اجانب و دشمنان هستند و علما و متولیان امور باید هوشیار باشند .
خطر نفوذ در حوزه های علمیه
ترویج افکار سکولار در میان حوزه ها
ترویج افکار ارتجاعی
ترویج بی تفاوتی و بی مسئولیتی تحت عنوان دوری از سیاست و حفظ استقلال حوزه
بی ارزش جلوه دادن حوزه های مستقر در جمهوری اسلامی ایران
ایجاد هراس در حوزه نجف نسبت به حوزه علمیه ایران و اجتناب از تاثیر پذیری
حکومتی جلوه دادن حوزه های علمیه در جمهوری اسلامی ایران
و اینکه در گفتگوی بعضی از اعلام آمده است که حوزه نجف معتدل است تکفیر در آن نیست باید عرض کنم این از برکت وجود مرجعیت آیت الله العظمی سیستانی دامت برکاته است وگرنه بعضی از حضرات حوزه مذکور در برخورد با یکی از شخصیت ها در رابطه با برخی از قضایای تاریخی مطالبی را بیان کرده بود هرچند آن مطالب صحیح نبود ولی چوب تفسیق و هجوم بی امان از ناحیه حضرات منتسب به آن حوزه مبارکه فضا را پر کرد و هم اکنون بعضی از همان آقایان در نجف اشرف به سر میبرند .