به گزارش«شیعه نیوز»، اگر اتحادیه اروپا دیپلماسی خود را به عربستان سعودی ، که چشم اندازهای استراتژیک کاملا متضادی دارد، محدود کند، درگیری نخبگان در ایران رخ می دهد که بزرگترین چالش را رقم خواهد زد.
در حالی که اهداف ایران و سعودی در تضاد با منافع یکدیگر است اما به نظر هیچ رویکرد آشتی جویانه ای میان دو کشور در آینده نزدیک ممکن نیست. رهبری کنونی در عربستان به واسطه روابط نزدیک اش با دولت ترامپ جسور شده است و هیچ علاقه ای به تلاش های اتحادیه اروپا برای برقراری حدی از آرامش در خاورمیانه نشان نمی دهد. درست برعکس، ریاض در فکر تشدید فشارها علیه ایران است و اعتبار اندکی برای تلاش های اروپا برای همکاری با ایران قائل است.
ریاض از همین حقیقت صرف که اتحادیه اروپا با ایران مذاکره می کند ناخشنود است و انتقادهای اتحادیه اروپا علیه جنگ افروزی سعودی در یمن را ساده لوحانه می پندارد و می گوید اروپا بازیچه دست ایران شده است. عربستان سعودی به جای آنکه به فراخوان اتحادیه اروپا برای گفتگوهای منطقه ای تن دهد بیشتر علاقه دارد روابط خود با کشورهای بانفوذ اروپا همچون فرانسه و بریتانیا را برای عقب راندن ایران توسعه دهد.
به نظر تظاهرات اخیر در ایران رهبری سعودی را به این باور رسانده است که مردم ایران اعتقادشان به نظام را از دست داده اند و سودای تغییر حکومت در سر دارند. این تصورات باعث شده انگیزه سعودی برای گفتگو با ایران کمتر هم بشود. در عوض سیاست خارجی عربستان سعودی بیشتر در پی این است که به حرف های سازمان تبعیدی مجاهدین خلق گوش کند که دشمن خونی تهران است و هیچ پایگاه مردمی در ایران ندارد.
یکی از تاثیرات جنگ طلبی های تازه سعودی (و امارات) این است که دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس می بایست یا به طور فزاینده خود را با خط سعودی هماهنگ کنند یا با فشارهای عظیم مواجه شوند (مثل قطر). این رویکرد باعث می شود که هیچ فضایی برای تحرکات دیپلماتیک از سوی دیگر اعضای شورای همکاری مانند کویت که به طور سنتی "میانه رو” شناخته می شوند وجود نداشته باشد. پیشنهاد کویت برای تقویت گفتگوها میان شورای همکاری خلیج فارس و ایران اینک در گنجه خاک می خورد.
گزینه های اتحادیه اروپا
مواضع ناسازگار عربستان سعودی و ایران و همچنین سیاست های منحصر به فرد اعضای خود اتحادیه اروپا مانند فرانسه و بریتانیا، سهم ناچیزی برای اتحادیه اروپا باقی می گذارد تا بتوند میان دو کشور دست به میانجی گری بزند. گزینه های اروپا محدود است و باید با هوشمندی از آن ها استفاده کند.
اول: اتحادیه اروپا می بایست روابط متوازنی با عربستان سعودی و ایران برقرار کند حتی اگر به نارضایتی ریاض بینجامد. کوته بیانانه و مضر است که اتحادیه اروپا سرمایه سیاسی که خودش از طریق حمایت از برجام به دست آورد را طرفا به خاطر اتحاد خصمانه واشینگتن، تل آویو، ریاض و ابوظبی از بین ببرد. این موضوع همچنین به آرمان های اروپا برای ایفای نقشی مستقل در مسائل بین المللی ضربه وارد خواهد کرد. به معنای عملگرایانه اروپا باید از برجام محافظت کند، اگر لازم است ابزاری ایجاد کند تا روابط تجاری اتحادیه اروپا و ایران را از تحریم های خارجی که دولت آمریکا در صورت خروج ترامپ از برجام اعمال خواهد کرد مصون بدارد. مخلص کلام اینکه اتحادیه اروپا می بایست کانال های ارتباطی با ایران را باز بگذارد، لطمات سیاست های ترامپ را محدود کند و امید داشته باشد در طی سال آتی دولتی منطقی تر در واشینگتن ظهور کند.
دوم: اتحادیه اروپا می بایست به جستجوی پروژه های "غیر سیاسی” و غیر سنگین فرا ملی، مثلا در حوزه حفظ محیط زیست در خاورمیانه، بپردازد. اتحادیه اروپا تجربه ای ارزشمند در این دست پروژه ها دارد. برای مثال طوفان شن، ایران، عراق و عربستان سعودی را تحت تاثیر قرار داده است. گردهم آوردن این کشور ها دست کم در این سطح مقدمه ای برای همکاری های منطقه ای خواهد شد.
اگر اتحادیه اروپا دیپلماسی خود را به عربستان سعودی که چشم اندازهای استراتژیک کاملا متضادی دارد، محدود کند درگیری نخبگان در ایران رخ می دهد که بزرگترین چالش را رقم خواهد زد. در شرایطی که دولت روحانی تلاش می کند به اروپا نزدیک شود، دیگر عناصر در حاکمیت ایران به نظریه گشودن درهای کشور به روی غرب بی میل هستند، اگر نگوییم به آن نگاه خصمانه دارند.