به گزارش«شیعه نیوز»، پایگاه خبری لبنانی'العهد' در تحلیلی با اشاره به موقعیت راهبردی قاره آفریقا و اهمیت منابع و ثروت های این منطقه، نوشت: آفریقا همواره کانون رویارویی های سیاسی و نظامی بوده و هست و برای بیان اهمیت آن همین بس که چین نیز در حال ساخت نخستین پایگاه نظامی اش در 'جیبوتی' آفریقاست.
العهد افزود: آفریقا به دو دلیل بسیار مهم همچنان کانون رویارویی های بین المللی بوده و هست.
نخست آنکه، این قاره یک موقعیت راهبردی دارد و ورود به آن به عنوان یک منطقه 'ژئو استراتژیک' در رویارویی های بین المللی در اوراسیا اهمیت دارد. همچنین برخی از مناطق این قاره به طور مشخص 'شاخ آفریقا' به 'قوس بحران ها' اصطلاحِ مشهور 'زیبیگنیف برژینسکی' استراتژیست و تئوریسین معروف آمریکایی متصل شده است. البته هر گونه تعامل در باقی اجزای این قاره نیز بر این قوس تاثیر می گذارد.
دوم آنکه، جنگ در آفریقا، جنگ بر سر منابع و ثروت هاست. مهمترین رویارویی بین المللی کنونی، نبرد بر سر منابع انرژی است. این قاره جایگاهی در این عرصه دارد که کشورها نمی توانند از آن به راحتی بگذرند. طبق اعلام کمیسیون انرژی آفریقا، 11 درصد از تولید جهانی انرژی در سال 2005 میلادی، در این قاره صورت گرفت. همچنین ذخایر نفت خام آفریقا طبق اعلام نشست مشترک 'مرکز کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل متحد' (آنکتاد)، 80 میلیارد بشکه تخمین زده شد که معادل 8 درصد از کل ذخایر نفت خام جهانی می باشد. نفت در قاره آفریقا به طور اساسی در غرب آفریقا، منطقه 'دریاچه های بزرگ' و نیز شمال آفریقا متمرکز است.
العهد نوشت: در نتیجه، نظارت بر تنگه های راهبردی مانند 'شاخ آفریقا' و ثروت های منطقه ساحل و صحرا و نیز درگیری های جاری در آن، باعث می شود که تقریبا سراسر این قاره به کانون توجهات تبدیل شود.
** توجه و تمرکز کشورهای جهان بر آفریقا در نشست داووس
در ادامه این مطلب آمده است: با پیگیری و بررسی دو رویداد مهم اخیر می توان به این نتیجه قطعی رسید که این قاره و مسائل مربوط به آن برای کشورهای دنیا اهمیت بسیار دارد و در صدر توجهات بین المللی قرار گرفته است :
نخست، نشست 'مجمع جهانی اقتصاد' در داووس و مناقشات و بحث های گسترده کشورهای آن، درباره آفریقا.
دوم، تمرکز اندیشکده آمریکایی 'بروکینگز' بر روی مسائل قاره آفریقا. کسی که پیگیر نتایج و بررسی های به دست آمده این موسسه باشد، به توجه ویژه و مستمر آن به این قاره پی خواهد بود.
** مبارزه با تروریسم، بهانه ای برای غارت استعماری آفریقا
این مطلب می افزاید: شعارهایی مانند مبارزه با تروریسم و نابودی گسترش آن، از یک سو به بهانه ای برای مداخله و غارت استعماری در این قاره تبدیل شده و از سوی دیگر برای آن است که کشورها، جای پای نظامی خود را در این منطقه استراتژیک، تقویت کنند. البته حضور نظامی این کشورها در آفریقا می تواند باعث کاهش نفوذ تروریسم و گسترش آن شود؛ زیرا برقراری ثبات و امنیت در منطقه سرشار از انرژی، نخستین گام برای بهره برداری از آن است!
از این رو می توان گفت که ایجاد درگیری ها در آفریقا و برقراری آرامش در آن، طبق نیاز (ابرقدرت ها) و بنا بر شرایط، صورت می گیرد.
**بهره گیری کشورها از 'دیپلماسی اجبار' در قاره آفریقا
العهد نوشت: در نتیجه شرایط کنونی، مرحله سرنوشت سازی در رویارویی های بین المللی می باشد و می توانیم برخی نشانه های آن را همراه با نمونه بیان کنیم:
نخست آنکه، اگر فردی درباره مناطق متشنج که شاهد درگیری های بین المللی است، تامل کند، یک خط مشی سیاسی از نوع 'دیپلماسی اجباری' را در آن می بیند. اصطلاحی که 'اش کارتر' وزیر دفاع اسبق آمریکا آن را به کار برد. دیپلماسی اجباری، سیاستی تند مبتنی بر بازدارندگی است و شاخص ترین منطقش، منطق 'چماق و هویج' است.
از جمله مسائل بین المللی حل نشده که در آن از این سیاست بهره می برند، پرونده هسته ای (ایران)، مسئله فلسطین، تسویه حساب های سیاسی در آسیانه میانه و مسئله میان دو کره جنوبی و شمال است.
دوم آنکه، فرد تامل کننده، نکاتی را به عنوان خطوط قرمز می بیند که دیپلماسی آن را بر نمی تابد و همین مسئله منجر به مداخله نظامی می شود.
از جمله نمونه بارز آن، ناآرامی ها در مناطق کُردنشین سوریه و عراق، تجاوز به یمن که اکنون شاهد اختلافات و حملات متقابل نظامی در جبهه سعودی- امارات است؛ به ویژه پس از آنکه دو طرف به لحاظ سیاسی در جنوب یمن به بن بست رسیدند. نتیجه این اختلافات، درگیری های نیابتی میان مزدوران دو کشور متجاوز به یمن است.
نمونه دیگر، حوادث جاری در اوکراین بود. آمریکا بر روی خط قرمز روسیه دست گذاشت و در نهایت روسیه با مداخله نظامی، 'کریمه' را به خاک خود، ضمیمه کرد.
**رقابت آمریکا و چین در آفریقا
این تحلیل افزود: در درگیری ها در آفریقا نیز، رقابت شدیدی میان آمریکا و چین وجود دارد. البته این رقابت، شکل سیاسی و اقتصادی به خود گرفته است. نهادهای بین المللی سعی می کنند برای نفوذ به این منطقه، با 'ماسک تدوین برنامه برای توسعه آن'، وارد شوند. نخستین نشانه دیپلماسی اجباری، بودن در نقاط حساس منطقه است.
اما دومین نشانه برای پیاده سازی دیپلماسی اجبار، در نقاط حساس و راهبردی، وجود پایگاه های نظامی است. تنها پایگاه نظامی علنی در آفریقا متعلق به آمریکا است که در 'جیبوتی' واقع شده است. همچنین احداث نخستین پایگاه نظامی چین در خارج از مرزهایش آن هم در 'جیبونی'، ما را غافلگیر کرد!
**تلاش آمریکا برای قطع راه ابریشم جدید
بنابر آنچه در این تحلیل آمده است: رویارویی ها در اوراسیا درباره راه 'ابریشم جدید'، به اوج خود رسیده است. آمریکا سعی دارد با اجرای نقشه ها و تحرکاتش، این راه را قطع کند. از این رو برای دست یابی به این هدف، جنگ ها و درگیری های مختلفی در این منطقه به راه می اندازد و از دیپلماسی اجبار بهره می جوید.
سوریه در راه ابریشم جدید، مسیر ورود به اروپا است. همچنین تنگه 'باب المندب' در این مسیر نیز راهی برای رسیدن به 'کانال سوئز' و از آنجا به اروپا است.
**حضور آمریکایی ها و اسرائیلی ها در تنگه باب المندب
العهد نوشت: شرق سوریه و همکاری میان ایران و عراق و سوریه با یکدیگر، هدف دوگانه قطع راه ابریشم و تامین امنیت اسرائیل را لطمه وارد کرد. همچنین سیطره بر تنگه باب المندب، امری حیاتی است و نشان می دهد که چرا آمریکایی ها و اسرائیلی ها در اتاق های عملیات متجاوزگران به یمن، حضور دارند!
** درگیری های آتی در انتظار سومالی است
درگیری آتی در سومالی برای سیطره بر دو جمهوری 'سومالیلند' و 'پانتلند' است که به رسمیت شناخته نشده اند. از این رو است که سومالی کانون توجهات و تمرکز ها در کنفرانس ها و نشست های بین المللی است. کشورها برای دست یابی به اهدافشان در این منطقه نیز از نوعی از 'دیپلماسی اجباری' بهره می برند. در آن سوی تنگه 'باب المندب' نیز درگیری ها در جنوب یمن به اوج خود رسیده است. این در حالی است که گزارش های غربی سعی دارند که 'عدن' را استان ساحلی اعلام کنند. اهمیت این استان و حامیان جدایی طلب آن شاید چیزی است که باعث انفجار درگیری ها میان مزدوران سعودی و اماراتی شده است. این درگیر ها قطعا به نفع آمریکا است که نمایندگانی در این منطقه دارد.
این محافظه کارانه و وفاداری به عوامل آن ممکن است همان چیزی باشد که مبارزه مزدوران فوران می کند، در حالیکه این امر منافع آمریکا را در بر می گیرد که عوامل و برادران دشمن کار می کنند!
** نباید از کانون درگیری ها در آفریقا به نفع آمریکا دست کشید
در ادامه این تحلیل آمده است: بارزترین خط مقاومت برای مقابله با نقشه های آمریکا، جلوگیری از قطع راه ابریشم است که تنها به نفع چین و روسیه نیست بلکه به نفع هر کشوری است که از آن مسیر عبور می کند. همچنین تلاش برای تحکیم تماس ها و ارتباط ها میان ایران و عراق و سوریه راه پایداری در برابر تحقق طرح 'اسرائیل بزرگ' است.
از این رو همه قدرت های سیاسی و آزادگان جهان باید به اهمیت حضور در قاره آفریقا و بودن در کانون تنش ها آگاه باشند و این صحنه را برای آمریکا و نمایندگانش برای تحقق خواسته هایش، خالی و رها نکنند.
العهد در پایان نوشت: مهمتر از همه اینها، بیان ماهیت درگیری ها و اهداف آن برای مردم است. زیرا این مسئله بسیاری از ابهامات و فتنه هایی را که به عنوان ماسکی بر روی درگیری ها است، از بین خواهد برد. این اقدام منجر به اتخاذ گام های مهم برای حفظ وحدت داخلی در کشورها و در میان امت (اسلامی)می شود و از فروپاشی های بیشتر جلوگیری می کند.