به گزارش «شيعه نيوز»، کشور مغولستان کشوری در مرکز قاره آسیا محصور در خشکی است و به دریا راه ندارد، با وجود آنکه کوهها و ارتفاعاتی بخشی از این سرزمین را می پوشاند آب و هوای گرم و خشکی دارد. مرکز حکومت آن اولان باتور بوده و مهمترین شهرهای این کشور عبارتند از دارخان، اولانگوم، چویبالسان، سوخه باتور، اولیاستای و کوپدو. جمهوری مذکور از 18 استان و یک شهر مستقل تشکیل شده و تاریخ استقلال آن 1924م می باشد.
متن زیر به قلم حجت الاسلام و المسلمین دکتر «محمد جواد جعفرنژاد» نماینده مجمع جهانی اهل بیت(ع) در مغولستان و رئیس مرکز اسلامی اهل بیت(ع) در این کشور، درباره "وضعیت اسلام در مغولستان" است:
* اسلام از ایران به مغولستان وارد شده است
مغول هایی که به ایران حمله کردند، اسلام را به عنوان سوغات به مغولستان بردند. «چنگیزخان» دستور داد ایرانیانی که در صنعت، حسابداری، پزشکی و نجوم مهارت دارند به مغولستان اعزام شوند تا از دانش و مهارت آنها برای آبادانی سرزمین اش استفاده شود.
ایرانیان مسلمان در کنار خدمات علمی و فنی با حضور فیزیکی خود به تبلیغ غیر مستقیم اعتقادات اسلامی پرداختند. نشانه های ریز و درشتی وجود دارد که اسلام، از ایران به مغولستان آمده است.
در چند دهه اخیر که کاوش های باستانی انجام می شود، الواح سنگی اسلامی به زبان فارسی در مغولستان کشف شده است.
در مغولستان به روحانی و مبلغ دینی می گویند: " مُلدا" که از کلمه فارسی "ملّا" مأخوذ است. در افغانستان نیز به "آخوند" می گویند: "ملا".
مغول ها مثل ایرانی ها به نماز می گویند: "نماز". در حالی که در تمام کشورهایی که مسلمین در اقلیت هستند و اسلام توسط اعراب تبلیغ شده؛ به مانند اعراب به نماز می گویند: "صلات". مثلاً در برزیل که اسلام توسط مسلمانان لبنانی به آن سرزمین منتقل شده؛ به "نماز" می گویند: "صلات"
من یک جلد کلام الله مجید در مغولستان مشاهده نمودم که شیرازه از هم پاشیده و اوراق زرد و شکننده ای داشت و از تاریخ چاپ آن بیش از دویست سال می گذشت. این قرآن رسم الخط ایرانی داشت و در ایران خطاطی شده بود.
مغول ها به سمت معنویت آمده اند
پیش از این، مغول ها در شرایط سختی زندگی می کردند و صرفاً "زندگی" برایشان مهم بود نه "اعتقادات".
زندگی در صحاری یخبندان گبی مغولستان و امید به شکار گراز وحشی و شکستن رودخانه ی منجمد و صید ماهی، برای دستیابی مغول ها به قوت لایموت، از هر چیزی در دنیا مهم تر بوده است.
قوم مغول از یک سو سابقه ی خشونت و خونریزی دارد و از یک سو در جهان به شدت تحقیر شده است. اعتماد به نفس مغول ها پایین است. اساساً ملت های تحقیر شده به سهولت به دامن جریان های سیاسی، اجتماعی و عقیدتی می افتند.
مغول ها که زمانی "زیست و زندگی" برایشان مهمتر از "اخلاق و عقیده" بوده است؛ اکنون فقدان دیانت و معنویت را التفات یافته اند.
* مغول ها الان دیگر قومی آرام و مهربان هستند
سالیان سال، سرما و گرسنگی بهانه ی مرگ مغول ها بود؛ ولی حالا که زیر چادرهای عشایری آنها معادن مس و طلا استخراج می شود، بستر رفاه و راحتی فراهم شده و به فکر اخلاق و اعتقادات افتاده اند تا از مرزهای خواب و خوراک فراتر بروند.
مغول ها دیگر « قومی وحشی و خون ریز» نیستند به دو علت:
1. ورود آیین بودیسم موجب دوری مغول ها از خوی خشونت شده و آرام شده اند. مغول ها دین و معنویت را موجب پرورش خود می دانند. مغول ها پیش از ورود بودائیسم معتقد به شمنیسم بوده و خرافات پرست بودند. شمنیسم هنوز هم در مغولستان طرفداران اندکی دارد.
2. جغرافیای انسانی و ترکیب جمعیتی در مغولستان به هم خورده و اکنون آمار زن ها دو برابر مردهاست. زنها در تمام امور اجتماعی و سیاسی حضور دارند و طبع لطیف و ظرافت زنانه موجب شده خلق و خوی مردها آرام شده و فضای عمومی به دست خانم ها بیفتد.
* فرصت مغتنم تبلیغ اسلام
نگاه دولت دموکراتیک و سکولار مغولستان به آزادی عقیده، موجب فعالیت مبلغان عقیدتی ادیان و آیین های الهی و غیر الهی شده است. این آزادی ادیان، ایجاد فرصتی مغتنم برای تبلیغ دین مبین اسلام مفید به نظر می رسد.
کشمکش تبلیغات مذهبی شروع شده است.
اکنون در مغولستان چند نوع صدای تبلیغی به گوش می رسد و کشمکش مذاهب شروع شده است:
1. مسیحیت: کره جنوبی چندین کلیسا ساخته و کشیش اعزام کرده است و به مغول های مسیحی کمک مالی می کند و NGO های مسیحی فعالیت گسترده ی خود را آغاز کرده اند.
2. ایوانجلیسم: که عبارتند از مسیحیت صهیونیزم. این فرقه توسط کشیش های آمریکایی تبلیغ می شود.
3. اسلام حنفی (سکولار): ترکیه در شهر بایان اولگی مدرسه و دانشگاه ساخته است. مرکز اسلامی در مغولستان توسط ترکیه در شهر اولانباتور راه اندازی شده و فعالیت گسترده دارد. نماز جمعه هر هفته در مرکز اسلامی ترکیه در شهر اولانباتور برگزار می شود و خطبه ها به دو زبان ترکی و مغولی بیان می شود.
4. اسلام شیعی: مرکز اسلامی اهل بیت (علیهم السلام) از سال 1390 در مغولستان راه اندازی شده و در شهرهای اولانباتور، دارخان و بایان اولگی فعال است.
5. بودائیسم: بودائی ها در اکثر مناطق اولانباتور معبد ساخته اند و اکنون در حال احداث بزرگ ترین معبد هستند.
* پیروان ادیان و فرق از زبان آمار
مغولستان به اندازه ایران مساحت دارد ولی جمعیت آن حدود 3 میلیون نفر است. آمار جمعیت عقیدتی در مغولستان متشتت است و هیچ موسسه و انجمن رسمی تا کنون به ارائه ی آماری متقن و مطمئن توفیق نیافته است. اما معروف است که:
- حدود 50% بودیست تبتی هستند.
- حدود 5% مسیحی و شمنیزم هستند.
- حدود 10% مسلمان هستند. و 10% مسلمانان، شیعه هستند.
شیعیان عمدتاً از ملیت های مغول، قزاق، ایرانی، افغانستانی، پاکستانی و عراقی هستند. تعدادی از دانشجویان شیعه فارسی زبان از افغانستان و پاکستان در دانشگاه بین المللی اولانباتور مشغول به تحصیل هستند. البته آمار دقیقی از جمعیت مسلمانان مغولستان وجود ندارد و هر گونه آماری متزلزل و غیر مستند است.
* جمعیت مسلمانان در مغولستان، پراکندگی دارد
جمعیت شهر بایان اولگی را مسلمانان تشکیل می دهند. در حوالی "اولانباتور" پایتخت مغولستان، روستاهایی وجود دارد که مردم آن به صورت عشایری زندگی می کنند و تمام آنها مسلمان هستند و از طریق دامداری ارتزاق می کنند.
من در اولانباتور با افرادی از مغول ها مواجه شده ام که مسلمان بودند.
در شهر "دارخان" در مرز روسیه و جنوب ایالت پهناور سیبری، مسلمانان زندگی می کنند.
تصور بنده بر این است که آمار جمعیتی مسلمانان از سیصد هزار نفر فراتر است. یعنی بیش از 10% کل جمعیت مغولستان.
تسلط شوروی و چمبره ی هفتاد ساله کمونیسم بر مغولستان موجب شده رفتار مذهبی مسلمانان مغولستان کاهش یابد و تا حدود زیادی از اسلام فاصله بگیرند.
از سال 1921 میلادی که کمونیست ها مسلط شدند، مسلمانان تحت فشارهای شدید قرار گرفتند و در سال 1930 تمام مساجد و مراکز مذهبی و مدارس اسلامی و حتی آئین ها و سنت های مذهبی متوقف شد و موحدین این خطه با سرکوب شدید مواجه گشتند و ارتباط آنها با جهان اسلام قطع شد.
در تمام سال های تسلط کمونیسم، مساجد تعطیل بوده و آداب و احکام اسلامی نظیر: ختنه، کفن و دفن به شیوه اسلامی و ذبح حلال انجام نمی پذیرفته و اسامی نوزادان اسلامی نبوده است.
در کنار کم رنگ شدن احکام و آداب اسلامی، انجام محرماتی مانند: شرب مسکرات، بی حجابی و اختلاط زن و مرد ترویج شده است.
در منطقه مسلمان نشین بایان اولگی، توزیع مشروبات الکلی سال ها رایگان بوده و در فروشگاه ها در ازای خرید اجناس، مشروبات الکلی هدیه داده اند.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال مغولستان، میراثی مفلوک از مساجدی مخروب و فرهنگی معیوب به مردمی مظلوم رسید که نه به اصول معتقد بودند و نه به فروع عمل می کردند.
- 35% باقی مانده عبارتند از:
1. افراد بی دین و کافران مطلق. کسانی که در تقابل بین «اخلاق انسانی و عقیده دینی» با «خرد فردی و حقوق بشری» مانده اند و جانب «خرد و حقوق» را گرفته اند. اینها تبلیغ دارند و از نظرات خود دفاع می کنند.
2. افرادی که به دین و آیین پایبند نیستند و هیچ نشانه و مظهر مذهبی ندارند. اینها خنثی هستند و علاقه ای برای ورود به ادیان ندارند.
3. افرادی که همه ی ادیان و آیین ها را قابل احترام می دانند و به نوعی پلورالیسم دارند. گاه به گاه ادیان مختلف را مزه می کنند. گاهی بودیست هستند، گاهی مسیحی. اگر با یک مسلمان دوست شوند شاید خود را نیز مسلمان بدانند.
4. افرادی که جمع بین گروه های قبلی هستند. افراد کافری که اخلاق مدار هستند. اینها اخلاق را برای زندگی اجتماعی کافی می دانند. اخلاق در نزد این افراد، تنها مفهوم آداب معاشرت و رعایت حقوق اجتماعی دارد.
* بین ایران و مغولستان روابط دیپلماتیک برقرار نیست
علی رغم ارتباط تاریخی بین ایران و مغولستان، تا کنون بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری مغولستان سفارت دایر نشده و روابط دیپلماتیک برقرار نشده است.
مغولستان پس از چند قرن انزوای سیاسی و فلاکت اقتصادی و تشتت جغرافیای انسانی؛ اکنون بسرعت در حال جبران گذشته است. مغولستان در عرصه بین المللی خیز برداشته و خودی نشان می دهد.
چهار سال قبل در جریان اجلاس سران غیر متعهدها، رئیس جمهور مغولستان آقای «تساخیاگین البگدورج» به جمهوری اسلامی ایران سفر کرد و با رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (روحی فداه) ملاقات داشت. تصاویر این ملاقات لحظه به لحظه و برای چندین روز در شبکه های تلویزیونی مغولستان بازبخش می شد و تیتر خبری می زدند: «ملاقات رئیس جمهور با رهبر بزرگ ایران».
و ما توفیقی الا بالله
آگوست 2017 ــ اولانباتور
دکتر محمد جواد جعفرنژاد
رئیس مرکز اسلامی اهل بیت (علیهم السلام) مغولستان
و نماینده مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام) در مغولستان
...........................