به گزارش «شيعه نيوز»، در جریان دادگاه، بر اساس اتهامنامه رسمی اعلام شد: «در 26 اکتبر سال گذشته، در عملیات نیروهای سرویس امنیت دولتی جمهوری آذربایجان ، آقامیرزا قلیاف، ملقب به «عمر» به هنگام سفر به ترکیه با اتوبوس خط «باکو - استانبول»، در نزدیکی روستای «اَلَت» جمهوری آذربایجان بازداشت شد. این عنصر داعشی ملقب به «عمر» با استنکاف از امر نیروهای امنیتی، برای انفجار نارنجکی که در اختیار داشت، تلاش کرد. اما، نیروهای امنیتی توانستند او را دستگیر کنند. همچنین یک عضو دیگر این دسته، به نام فواد رستم اف، در 27 اکتبر سال گذشته ، برغم مقاومت مسلحانه در مقابل نیروهای امنیتی در منطقه آبشرون باکو دستگیر شد. نیروهای امنیتی در جریان بازرسی از منزل فواد رستماف، پرچمهای سازمان تروریستی داعش را از آنجا کشف کردند. در تجسسهای فنی و عملیاتی مشخص شد که یک عضو دیگر داعش به نام «شامل فرضعلیاف» با برقراری ارتباط با فواد رستماف از طریق «واتساپ» ، مقاصد خود برای عملیات تروریستی در جمهوری آذربایجان را با وی درمیان گذاشته است.»
براساس دستورالعمل داعش، شامل فرضعلیاف از فواد رستماف خواسته است گروهی شش نفره از وهابیهای جمهوری آذربایجان را که سابقه محکومیت و زندان ندارند و توجه نیروهای امنیتی و انتظامی را به خود جلب نکردهاند، برای انتخاب «امیر» در یک جا جمع کند و فیلم آن را به وی برساند تا در اختیار سازمان داعش قرار دهد. براساس این دستورالعمل مقرر شده بود که در این فیلم، در حالی که فواد رستماف سلاح در دست دارد، سایر اعضای این گروه وابسته به داعش در شهر سومقائیت جمهوری آذربایجان به صورت نقابپوش با ماسک های سیاه، با داعش «بیعت» کنند تا پس از آن، سران داعش آنها را به عنوان «جناحی از داعش» در جمهوری آذربایجان بپذیرند!
در جلسه دادگاه جرایم سنگین باکو، آیدین گل محمدوف، یکی از متهمان داعشی گفت: «در پانزدهم اکتبر سال گذشته، در یکی از چایخوریهای شهر سومقائیت جلسه تشکیل شد. فواد رستماف به سایر اعضاء، درباره صحبتهایش با «شامل فرضعلیاف» سخن گفت و اعلام کرد که در صورت بیعت، به جناح داعش در قفقاز تبدیل خواهیم شد. فواد رستماف از اعضای گروه خواست سوگند وفاداری به داعش بخوریم تا وی فیلم آن را به «شامل» در سوریه ارسال کند. در 25 اکتبر سال گذشته، اعضای گروه در منزل «امراه ایمانف» به شکلی که داعش دستور داده بود، جمع شدند. به علت اینکه زائور متن سوگند را به زبانهای روسی و عربی قرائت میکرد و من هم زبان عربی و روسی را نمیدانستم، نمیفهمیدم چه میگوید، اما برخی از مطالب روسی را متوجه میشدم و میدانستم که زائور درباره تبعیت از داعش سخن میگوید. »
آیدین گل محمدوف درباره حمله مسلحانه وهابیهای سومقائیت به « بازار لزگی» در این شهر نیز گفت: «زائور ما را جمع کرد و پیشنهاد کرد با توجه به مشکلات مادی اعضای گروه به بازار لزگی حمله کنیم و پولهای موجود در آنجا را به دست بیاوریم. ما نیز موافقت کردیم.»
امراه ایمانف، یکی دیگر از وهابیهای شهر سومقائیت جمهوری آذربایجان گفت: «حدود سه - چهار ماه قبل از دستگیری، آقامیرزا قلیاف ، ملقب به «عمر» مرا به دین اسلام دعوت کرد. به دعوت «عمر» نماز خواندن را آغاز کردم. با سایر اعضای گروه نیز از طریق «عمر» آشنا شدم. «عمر» ورزش میکرد و از نظر فیزیکی، قوی بود. آیدین نیز به خرید و فروش عطر میپرداخت. نمیدانم سایر اعضا در کجا کار میکردند. در چایخوریها مینشستیم و درباره موضوعات دینی صحبت میکردیم. عمر به من گفت به همراه سایر اعضای گروه قصد دارند با داعش بیعت کنند. او پیشنهاد کرد که من هم با داعش بیعت کنم. من در ابتدا، معنای «بیعت» را نمیفهمیدم. عمر به من توضیح داد که بیعت به معنای سوگند خوردن است. من نیز راضی شدم که بیعت کنم. عمر گفت که بخاطر خدا و دین، سوگند میخوریم و فیلم آن را میگیریم و به شامل در سوریه ارسال میکنیم. من هم فکر کردم که این «سوگند» فقط به دین ارتباط دارد و با آن موافقت کردم. اما، روز بعد مشخص شد که «عمر» به علت «زخمی شدن» پایش، خود در مراسم بیعت شرکت نمیکند. شب، مجددا اعضای گروه در چایخوری جمع شدند و سپس برای اجرای مراسم بیعت به منزل من رفتیم. به علت اینکه من و امین و فواد، زبان روسی را بلد نبودیم، قرار شد زائور متن روسی بیعت را بخواند و فیلم آن ضبط شود. به علت اینکه زائور در مراسم بیعت برای فیلمبرداری، به زبان روسی و عربی سخن میگفت، هیچ چیز از آن نفهمیدم. الان هم از سرنوشت آن ویدئوی بیعت هیچ خبری ندارم.»