۱

روایت دختر 10ساله از قتل مادر

دختر 10 ساله که تنها شاهد قتل هولناک مادرش بود، با حضور در دادسرای جنایی تهران به تشریح جزئیات شب جنایت پرداخت.
کد خبر: ۱۴۲۲۷۴
۱۰:۴۹ - ۱۱ خرداد ۱۳۹۶
به گزارش «شيعه نيوز»، تحقیقات پلیسی دراین باره از صبح 28 آذر سال گذشته و به دنبال تماس مسئولان بیمارستانی درغرب تهران با مأموران کلانتری 142 کن آغازشد.

پس ازحضورمأموران دربیمارستان مشخص شد زن جوان با ضربات چاقو به قتل رسیده است. بنابراین موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد.درجریان تحقیقات بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای ویژه قتل پایتخت وکارآگاهان جنایی، شوهرزن جوان به اتهام قتل بازداشت شد.
اوضمن اعتراف گفت: «شب قبل به خاطر مشکلات خانوادگی با همسرم درگیر شدم و در یک لحظه با چاقو او را زدم. وقتی زنم غرق خون روی زمین افتاد تازه متوجه شدم چه اشتباهی کرده‌ام. به‌همین خاطر برای نجات جانش بسرعت او را به بیمارستان رساندم اما بی‌فایده بود و زنم روی تخت بیمارستان جان سپرد.

متهم در ادامه تحقیقات مدعی شد که به دلیل مشکل روحی و روانی، در زمان حادثه قادر به تصمیم‌گیری درست نبوده است!
پس ازاین اظهارات، بازپرس جنایی برای کشف راز حقیقت، دختر 10 ساله این خانواده را که زمان حادثه در خانه حضور داشت به دادسرا احضار کرد. دخترک گفت: «شب حادثه از میهمانی آمده بودیم و پدرم مثل همیشه شروع به بهانه‌گیری کرد. دعوای آن شب تا ساعتی ادامه داشت که من ازشدت ناراحتی به اتاقم رفتم. اما ناگهان پدرم وارد اتاقم شد و شروع به گشتن کمدم کرد. از من پرسید وسایل داخل کمد را از کجا آورده ام. از سر و صدای ما، مادرم وارد اتاق شد و سعی کرد او را بیرون ببرد. اما پدرم دست بردار نبود و مادرم که نمی‌توانست آرامش کند ازشدت ناراحتی وعصبانیت خواست با خانواده پدرم و خودش تماس بگیرد و موضوع را بگوید. اما پدرم تلفن‌ها و تلفن همراه‌ها و حتی رایانه را هم جمع کرده بود و مادرم نمی‌توانست به هیچ کسی خبر دهد.

روایت دختر 10ساله از قتل مادر


همان موقع پدرم با فریاد گفت می‌خواهد خانه را آتش بزند و شومینه را زیاد کرد. مامانم التماس می‌کرد اما پدرم سیلی محکمی به من و مامانم زد وباسرعت به طرف آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت. داشتم وسایلم را جمع می‌کردم که پدرم به سراغم آمد و گفت می‌خواهم چاقو را روی تو تمرین کنم. درحالی که ترسیده بودم، مادرم برای کمک به من جلو آمد که پدرم با چاقو چند ضربه به پاهای مادرم زد.بعد ازآن پدر مرا داخل اتاق انداخت و گفت اگر بیرون بیایی می‌کشمت. بعد از آن چیزی ندیدم اما صدای باز شدن در و التماس‌های مادرم را که از همسایه‌ها کمک می‌خواست شنیدم.وناگهان صدایش قطع شد. و...
با اظهارات تنها شاهد شب جنایت، رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد.



منبع: روزنامه ایران
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۱
این جواب آقایانی که طلاق توافقی را بد می دانند
اگر قانون در شرعیت خود باشد مرد در این حالت به درست یا غلط زن را طلاق میدهد و کار به جنایت نمی کشد
ولی کش و قوسهای قانونی است و از جمله همین نفی طلاق توافقی که دست طرفین را می بندد و در نهایت از دیوانگی کار به جنایت می کشد