۱
ایت الله سید صادق شیرازی :

كسب رضايت امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) از ملاقات با آن حضرت پرفضيلت تر است

در تاريخ و به طور دقيق تر، از زمانِ بعد از غيبت صغرى تا زمان كنونى و امروزه، ميليون ها عالم زندگى كرده اند و به واجبات دينى خود عمل نموده اند و از محرمات رويگردان و بيزار بوده اند و فضايل و امور شايسته و پسنديده را انجام داده اند
کد خبر: ۱۴۰۸۱
۱۸:۳۵ - ۲۲ مرداد ۱۳۸۸
به گزارش خبرنگار «شیعه نیوز»آيت الله حاج سيد صادق حسينى شيرازى روز يكشنبه دهم شعبان المعظم سال جارى (1430 هجرى قمرى) در بيت معظم له در شهر مقدس قم جمعى از طلاب حوزه علميه نجف اشرف را به حضور پذيرفت و ضمن خوشامدگويى به آنان، سخنان پربها و ارزشمندى خطاب به آن مهمانان عزيز بيان فرمود. ايشان در اين سخنان درباره راه هاى دستيابى به رضايت و خرسندى مولا و سرورمان حضرت حجت، امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف فرمودند:

ما در آستانه سالروز ميلاد مولا و سرورمان حضرت بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف قرار داريم، لذا بر همه مؤمنان به خصوص اهل علم و طلاب علوم دينى ضرورى و بايسته است كه در جهت كسب رضايت و خرسندى امام زمان صلوات الله عليه با جديت بكوشيم. رضايت و خرسندى امام از رضايت خداى متعال ـ جل و على ـ ريشه مى گيرد، و رضايت خداى سبحان نيز از رضايت امام مى باشد. يعنى در اين ميانه همبستگى و تلازم آشكارى ميان رضايت امام زمان صلوات الله عليه و رضايت خدا وجود دارد. اگر از حيث منطقى اين همبستگى و تلازم را از باب عليّت و معلوليت بدانيم، در آن صورت رضايت و خرسندى امام زمان صلوات الله وسلامه عليه معلولِ رضايت خداى سبحان است. بنابراين، هرگاه امام معصوم از انسانى خرسند و راضى شوند ـ در هرجا و در هر موضوعى كه باشد ـ چنين انسانى براى مسأله ى بسيار مهمى در زندگى دنيايى موفق شده و به سعادتى والا دست يافته است؛ و در اين نكته هم هيچ شبهه و ترديدى وجود ندارد. و همچنين رضايت و خرسندى امام زمان صلوات الله وسلامه عليه نيز در يك چيز منحصر مى شود، و آن بى ترديد بندگى و اطاعت از خداى سبحان است. پس هر انسانى به اندازه علمى كه به دست آورده و به قدر قدرت و فهمى كه كسب كرده است. اگر مطيع و فرمانبردار خداى سبحان باشد، بى شك و بى ترديد به رضايت و خرسندى امام معصوم صلوات الله عليه دست مى يابد.

معظم له در توضيح مطالب پيشگفته فرمودند: بندگى و اطاعت از خدا درجات و مراتبى دارد: مرتبه عام و مرتبه خاص. مرتبه عام كه درجه و مرتبه اى است بسيار مهم، بدان معناست كه آدمى در اين بندگى سخت پايبند و ملتزم به اداى واجبات و انجام دادن كارهاى شايسته و رويگردانى و ترك كامل محرمات و گناهان است. در آغاز بايستى انسان بداند كه چه چيزى بر او واجب است و چه چيزى حرام. يعنى بايد بداند مصداق هاى واجبات، كه بايستى آنها را انجام دهد، چه مى باشند، و از سوى ديگر، اين را نيز بداند كه مصداق هاى حرام و ممنوع، كه بايستى از آنها رويگردانى نمايد و تركشان كند و هرگز انجامشان ندهد، كدامند. مثلاً در برخى امور، شخص ازدواج كرده ى متأهل واجباتش و محرماتش نسبت به شخص مجرد متفاوت مى باشد، و فقيرِ نادار نيز واجبات و محرماتش نسبت به شخص دارا و ثروتمند متفاوت است. محرمات و واجبات شخصى كه عالم است با محرمات و واجبات جاهل تفاوت مى كند، چنان كه مولا و سرورمان حضرت امام صادق عليه الصلاة والسلام فرموده اند: «يغفر الله للجاهل سبعون ذنباً قبل ان يغفر للعالم ذنب واحد؛(1) خداى متعال پيش از آنكه از شخص عالم گناهى بيامرزد، از جاهل هفتاد گناه را مى آمرزد». و نيز از آن حضرت در حديث صحيحى نقل شده است كه: «لأحملن ذنوب سفهائكم على علمائكم؛(2) گناه سفيهان و نادانان را برعهده علمايتان خواهم گذاشت». بنابراين، واجبات و محرمات در برخى امور نسبت به هر انسانى تفاوت مى كند. لذا بايستى انسان بكوشد كه هرگز واجبات را فروگذارى و ترك نكند، حتى براى يك بار در روز، يا يك بار در هفته و حتى يك بار در ماه و حتى يك مرتبه در سال. بنابراين، رضايت مولا و سرورمان حضرت امام زمان صلوات الله عليه بر اساس انجام واجبات و ترك محرمات به دست مى آيد.

و اما مرتبه خاص؛ در اين درجه و مرتبه، آدمى علاوه بر انجام واجبات و ترك تمام محرمات، در فضايل و مستحبات و ترك رذايل و مكروهات التزام و پايبندى مى كند و مى كوشد در زندگى خود همواره فضيلت ها را به خوبى انجام دهد و هرگونه رذيله اى را ترك نمايد.

معظم له در ادامه فرمودند: در تاريخ و به طور دقيق تر، از زمانِ بعد از غيبت صغرى تا زمان كنونى و امروزه، ميليون ها عالم زندگى كرده اند و به واجبات دينى خود عمل نموده اند و از محرمات رويگردان و بيزار بوده اند و فضايل و امور شايسته و پسنديده را انجام داده اند و هر آنچه رذيلت، ناشايست و نكوهيده بود ترك كردند، و در جمع اين جماعت انبوه پير و جوان و كهنسال بوده است كه همگى جان باختند و به سراى آخرت رفتند، اما چند نفرشان توانستند شيخ مفيد و شيخ كاشف الغطا و شيخ شريف العلما و وحيد بهبهانى و صاحب جواهر و شيخ انصارى رضوان الله تعالى عليهم اجمعين باشند؟ اين رادمردان و نوادر زمان و بزرگان فقهاى پيشين، همگى طلبه بوده اند و از انواع مشكلات در رنج بوده اند، چگونه توانستند به موفقيت برسند و چهره هاى سرشناس و عالمانى نامدار و عظيم شوند؟

ايشان در پاسخ فرمودند: ملاك موفقيت اين نوادر زمان و فقيهان نامدار را خود ما نيز داريم و چه بسا ما متأخران در اين ملاك تواناتر و موفق تر هم باشيم، زيرا امكانات رفاهى و فناورى روز را در اختيار داريم و آنان اين امكانات را نداشتند. بگذاريد درباره راز موفقيت آنان برايتان داستانى را بيان كنم كه از روش و سيرت آنان رضوان الله تعالى عليهم اجمعين مى باشد: مى گويند كه جمعى از طلاب علوم دينى تلاش فراوانى كردند كه در هر حال به ديدار امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف موفق شوند و آن حضرت را زيارت كنند. بنابراين، از اين و آن در اين باره سؤال كردند و بسيارى از اعمال عبادى و نيايشى را انجام دادند، اما موفق نشدند و نتوانستند امام زمان صلوات الله عليه را زيارت كنند. يك روز به آن جماعت خبر دادند كه حضرت حجت، امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف به زودى در صحن مبارك حضرت امام حسين عليه السلام خواهد آمد و در فلان روز و فلان وقت در آنجا حضور خواهد يافت. آنان همگى به شهر مقدس كربلاى معلا آمدند و در همان روز حضور يافتند؛ روزى كه هيچ مناسبت مذهبى خاصى هم نبود. داخل صحن شريف شدند و مردمِ كمى، در صحن حاضر بودند. در همان هنگام كه آن جماعت در پى يافتن چهره اى خاص بودند، چشمشان به جوانى افتاد كه در گوشه صحن بود و در مقابل او بساطى پهن بود كه در آن قفل هايى براى فروش گذاشته بود و هيچ يك از آن قفل ها كليد نداشت، يا كليدهايى كه قفل نداشتند، چون اين امر در آن زمان در عراق طبيعى بود. مردى نزد آن جوان آمد و گفت: قفلى دارم بى كليد، و از تو مى خواهم كه آن را از من بخرى و قيمت مناسبى در ازاى آن به من بدهى، چون يتيمانى در خانه دارم و با اين پول مى خواهم برايشان مقدارى گندم و جو بخرم. آن جوان در بساط خود به جست و جوى كليدى پرداخت تا شايد به آن قفل بخورد و با ارزش تر شود. پس از اندكى جست وجو كليد مناسب را يافت و به آن مشترى گفت: قيمت قفلى كه دارى يك فلس است و قيمت اين كليد ـ كه از آن من است ـ نيز يك فلس مى باشد، اما قيمتِ هر دوى آنها روى هم پنج فلس مى شود. لذا من كليد را به شما مى فروشم و چون پول ندارى به صورت نسيه آن را از من بخر. قيمت پيشنهادى هم يك فلس است. پس از آن قفل و كليد را از تو به قيمت پنج فلس مى خرم. اما چون من كليد را به صورت نسيه به قيمت يك فلس فروختم، بنابراين چهار فلس به تو مى دهم و بدين ترتيب بدهى خودت را پرداخته اى. مرد پذيرفت و معامله صورت گرفت و چهار فلس به دست آورد نه يك فلس.

اين معامله آن جوان دستفروش، كه در صحن مطهر امام حسين عليه السلام به فروختن قفل و كليد مشغول بود، مايه حيرت آن طلاب شد. مرد مشترى هنوز نزد جوان كاسب بود. برخاست و به طلاب رو كرد وگفت: مثل اين جوان شويد (و اشاره كرد به جوان دستفروش) تا امام زمان سلام الله عليه خود به ديدنتان بيايد. اين را گفت و رفت. طلاب كه غرق در حيرت بودند با ديدن اين صحنه و شنيدن اين جمله به خود آمدند. يكى پرسيد: اين مرد كيست؟ ديگرى گفت: شايد خود امام زمان عليه السلام باشد! در پى يافتن آن مرد مشترى به اين سوى و آن سوى دويدند، اما هيچ گونه اثرى از او نديدند.

معظم له در ادامه افزودند: آن جوان كه قفل و كليد مى فروخت، خود شيخ انصارى بود، و در آغاز تحصيل و حضورش در عتبات مقدسه، براى تأمين معاش هر روز چند ساعتى به آن حرفه مشغول مى شد.

و براى توضيح بيشتر فرمودند: آيا تاكنون كاسبى ديده ايد كه مثل شيخ انصارى عمل كند؟ آنچه شيخ انصارى انجام داد، بر او واجب نبوده، بلكه چون به فضايل، كه همان رعايت انصاف است، مشغول بود، لذا منصفانه با آن مرد رفتار كرد و نوعى فداكارى را انجام داد. با انصاف رفتار كردن و مانند آن، مردم دوستى و ... از شمار فضايل است، كه ما اهل علم بيش از ديگران بايد پايبند و ملتزم آن باشيم.

آيت الله شيرازى دام ظله براى تأكيد بيشتر فرمودند: كاوش و جست وجو جهت دستيابى به راه هاى ديدار و ملاقات با امام زمان عليه السلام مهم است و توفيق ملاقات با آن حضرت نيز بسيار بزرگ و عظيم است، اما آنچه مهم تر و پرفضيلت تر و عظيم تر مى باشد آن است كه درباره راه هاى دستيابى به رضايت و خرسندى امام زمان صلوات الله عليه و عجل الله تعالى فرجه الشريف جست وجو كنيم، و آن امرِ مهم با طاعت و بندگى خداى سبحان به دست مى آيد، كه آن نيز بر اساس درجات و مراتب خاص و عام آن صورت مى گيرد؛ يعنى اداى واجبات و ترك محرمات، و عمل به فضايل علاوه بر واجبات، و اجتناب و رويگردانى از رذايل و مكروهات علاوه بر ترك محرمات، و هركسى كه بر اين امر عزم جدى و تصميم قطعى بگيرد و در اين راستا با جديتِ تمام بكوشد و فداكارى كند و دست، زبان، چشم، گوش، پا، شعور، فكر و جسمش را در اختيار خود بگيرد، بى ترديد موفق مى شود.

بنابراين اينك كه در آستانه سالروز ميلاد اين امام بزرگ صلوات الله عليه و عجل الله تعالى فرجه الشريف هستيم، بايد با جديت تمام بكوشيم كه رضايت و خرسندى آن حضرت را به دست آوريم تا در تمام بسترها و جوانب موفق بشويم، ان شاء الله تعالى.

1) اصول كافى، ج1، ص47، باب لزوم الحجة على العالم و...، حديث1.
2) وسائل الشيعه، ج16، ص145، باب7 وجوب هجر غافل المنكر و...، حديث21198.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۴۲ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۵
با تشکر از زحمات شما
ولي از اين مرجع معظم برايمان بيشتر خبر نقل کنيد و ما را از رهنمودهاي ايشان بيشتر مستفيض کنيد
طلبه ناچيز