به گزارش «شیعه نیوز»، برای ششمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شود که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در این جا قسمت هفتاد و یکمین آن را می خوانید:
مسئول عالی رتبه که در اداره سوم کاخ سفید اوضاع خاورمیانه را دنبال می کند، گفت: «در عربستان سعودی جانشین ولیعهدی هست به اسم محمد بن سلمان. او طوری رفتار می کند انگار که Gate Keeper است، بر دربار پدرش اشراف دارد و کلیدهایش در دستش است، طوری که هیچ کس بدون اجازه او حق ورود و خروج ندارد. با افراد خانواده اش مشکل دارد. از جمله با محمد بن نایف، ولیعهد، همچنین با متعب بن عبدالله و افراد دیگر. سوالی که در این جا مطرح می شود این است که آیا محمد بن سلمان به جنگ یمن رفت تا به درجات سیاسی در حکومت عربستان برسد؟ یا چون جوان و پرشور است و می خواهد ایستادگی خود را نشان دهد تا در زمان مناسب بتواند برای رسیدن به مراتب بالا به او کمک شود؟ یا این که پیش خودش فکرها و طرح ها و تمایلات اصلاح طلبانه دارد؟ من حقیقتش با او دیدار کردم. تمایلاتی برای انجام اصلاحات دارد. اما چون تنها است شاید نتواند کاری از پیش ببرد. شاید اگر پدرش، ملک سلمان از دنیا رفت، جانشین او، محمد بن نایف، محمد بن سلمان را سرنگون کند و نگذارد او ولیعهد شود.»
نظر دادم: «شاید ملک سلمان تلاش می کند که پسرش را به طریقی ولیعهد کند و او را به عنوان جانشین خود انتخاب کند، دقیقا مثل کاری که خودش با ولیعهد ملک عبدالله، الامیر مقرن کرد، او را از ولیعهدی برکنار کرد و محمد بن نایف را به ولیعهدی برگزید. به هر حال، خیلی ها معتقدند که عربستان به طریقی مسئول بروز اندیشه تندروی اسلامی است. البته الآن این موضوع هدفی برای او شده به خصوص که به اعتقاد بسیاری وهابیت رحم تمامی جریان ها و سازمان های افراطی و تندرو است.»
جواب داد: «عربستان در یمن پیروز نمی شود تا حالا هم شکست نخورده است. در ایام ملک عبدالله، خطاهایی انجام شد، مثلا کاری که یکی از امرای عربستانی در سازمان امنیت کرد و خواست به روسیه 6 میلیارد دلار رشوه بدهد تا سیاست های حمایتی اش از اسد در سوریه را تغییر دهد. نکته ای وجود دارد که باید به آن اشاره کرد، و آن نبود رابطه یا گفت وگویی میان عربستان و ایران است. باید این اتفاق بیفتد برای این که ضروری است، اگر تفاهمی میان آنها حاصل شود چه بسا همه مشکلات منطقه حل شوند، برای این که مشکلات را آرام می کند و به یافتن راه حلی برای آن کمک می کند.»
تلاش کردیم این مساله را به عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان بفهمانیم، گفت که از محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران دعوت کرده است که به عربستان برود. اما او پاسخی به دعوتش نداده برای این که خواستار دیدار با پادشاه شده و پادشاه پاسخی به این تقاضا نداده است. الآن نمی توانیم درباره عربستان با ایران صحبت کنیم. عربستان از نفوذ ایران می ترسد. ترسش زمانی به وجود آمد که توافق هسته ای ایران با مجموعه 1+5 به دست آمد که همچنان هم ادامه دارد. همچنین عربستان به شک افتاده که امریکا به سمت فروختن آن و رسیدن به تفاهم با ایران رفته است. ما نگرانی ها را می فهمیم. اما عربستانی ها می دانند که ما آنها را تنها رها نمی کنیم. اما سیاست خودمان را داریم و می خواهیم منطقه به ثبات برسد و برای آن کار می کنیم، ما می خواهیم با تروریسم بجنگیم و این کار را هم می کنیم. تفاهم با ایران شاید به تحقق همه اینها کمک کند. ایران کشور بزرگی است که نزدیک به یکصد میلیون نفر جمعیت دارد، و حضور منطقه ای و بین المللی مهمی دارد که نمی توان به آن بی توجه بود.»
نظر دادم: «آن چه می گویی صحیح است. اما در لبنان خیلی از مشکلاتمان حل نمی شود اگر تفاهمی میان عربستان و ایران حاصل نشود و شانس حمایت شما را نداشته باشد. اما مشکل عربستان بی اعتمادی به ایران است، می ترسد که روی تفاهم با ایران سرمایه گذاری کند اما در طول مذاکرات ایران با امریکا برگه هایش افزایش یابند و این دو با هم به تفاهم برسند بدون این که مطالبات و خواسته های عربستان و متحدانش را بگیرند و به آنها اهمیت بدهند. ایران حل مشکلات منطقه را تسهیل نمی کند تا زمانی که امریکا خودش گفت وگو با آن را آغاز نکند و با آن به تفاهم نرسد. این امریکاست که می تواند گفت وگوهای ایرانی – عربستانی را آغاز کند. امریکا فکر می کرد که توافق هسته ای می تواند گفت وگوها با ایران بر سر قضایای منطقه ای را آغاز کند. اما فکرش به جا نبود.»
جواب داد: «آن چه می گویی صحیح است. تهران گفت وگویی که به آن اشاره کرده ای را رد کرد اما تلاش ها برای آغاز آن همچنان ادامه دارد.»
نظر دادم: «معتقدم بر خلاف آن چه در واشنگتن و پایتخت های غربی و جهان گفته می شود حرفی نیست که مقامات ایرانی می زنند. در ایران اصلاح طلب ها و تندروها هستند. اداره ها توزیع شده اند. رهبر و ولی فقیه خودش عملیات و توزیع اداره ها را مدیریت می کند!»
جواب داد: «روحانی جزئی از مساله و سلطه امنیتی بود. یکی از مسئولین دیپلماسی ما که اخیرا در جلسه کنگره شرکت کرده آن چه تو الآن گفتی را گفت. البته که میانه روها و تندروها در ایران هستند اما به آن درجه از اختلاف و آسیب نمی رسند که بخواهند علیه نظام شوند.»