به گزارش نشیعه نیوز»، تصمیم کنگره برای ابطال وتوی باراک اوباما علیه قانون "عدالت در برابر حامیان تروریسم" همین حالا هم باعث شده که برخی از نمایندگان کنگره از این اقدام خود ابزار پشیمانی کنند. البته دامنه این پشیمانی به اندازه ابراز ندامت بریتانیایی ها پس از رای به برگزیت نیست.
این قانون به شهروندان اجازه می دهد که علیه هر کشوری که از حملات تروریستی در خاک ایالات متحده حمایت کرده به دادگاه شکایت کند. نخستین کشوری که نامش با اجرایی شدن این قانون به ذهن می رسد عربستان سعودی است. منتقدان از جمله پل رایان و میچ مک کانل، نمایندگان ترسویی که به این قانون رای دادند اما آن را اشتباهی فاحش در روابط بین الملل خوانده اند، معتقدند قانون جدید این امکان را به شهروندان و کشورهای دیگر می دهد که مقابله به مثل کنند. همین حالا یکی از نمایندگان فرانسه گفته که لایحه ای را به پارلمان ارائه خواهد کرد که بر اساس آن شهروندان فرانسوی می توانند ایالات متحده را تحت تعقیب قضایی قرار دهند. به این ترتیب کشوری مانند پاکستان نیز می تواند برای قربانیان حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی از ایالات متحده شکایت کند. چنین نگرانی ها جدی هستند. اما این قانون یک روی دیگری هم دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است: در قانون عدالت در برابر حامیان تروریسم هم 11 سپتامبر استثنایی است که نشان می دهد، چطور تعریفی که آمریکایی ها از این تراژدی دارند قانون و سیاست را به طور مخربی در هم پیچیده است. قانونی که امروز به مرحله اجرا رسیده حاصل بیش از یک دهه کمپین بازماندگان حادثه 11 سپتامبر است، کسانی که امیدوار بودند بتوانند روزی از عربستان سعودی به محکمه شکایت ببرند. اما تبعات این قانون بسیار گسترده تر از کشاندن سعودی ها به دادگاه است، چرا که "عدالت در برابر حامیان تروریسم" (جاستا) فقط به حمله 11 سپتامبر یا عربستان سعودی محدود نمی شود. غیرممکن است که بتوان پیش بینی کرد این قانون در موارد دیگر چطور مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اما یک چیز را با اطمینان می شود گفت و آن این که، این قانون با اجازه دادن به شهروندان برای شکایت از دولت ها، قطعا در سیاست خارجی هنجارشکنی خواهد کرد. این استثناگرایی نسبت به حمله 11 سپتامبر که سیاست هایی کوته بینانه و بی پروایی چون قانون جاستا را در پی داشته، تنها در تمام این 15 سال اخیر وجود داشته و آسیب های جبران ناپذیری را به سیاست خارجی و سیستم های ایالات متحده برای پرداخت غرامت به قربانیان وارد کرده است.
می توان گفت این برای چهارمین بار است، قربانیان فاجعه 11 سپتامبر از توجهات خاص و ویژه ای برخوردار می شوند. قطعا درد و رنجی که بازماندگان سه هزار قربانی این حمله در تمام این سال ها متحمل شده اند غیرقابل تصور است اما در کمال اندوه و درد باید گفت که دیگر زمان متوقف کردن این روند فرا رسیده است.
مشکلات برای جبران غرامت بازماندگان از اواخر 2001 میلادی آغاز شد، زمانی که کنگره برای جبران خسارت بازماندگان این فاجعه به سرعت "صندوق غرامت قربانیان" را ایجاد کند. این صندوق به قربانیان واجد شرایط چیزی بالغ بر 8.5 میلیون دلار می پرداخت که مجموع پرداختی ها به هفت میلیارد دلار رسید. در آن زمان انتقادهای زیادی به چگونگی رعایت عدالت در این پرداخت ها شد. از آنجایی که این پول از بودجه فدرال و مالیات شهروندان آمریکایی تامین می شد خیلی سخت بود که به بازماندگان تراژدی های دیگر ـ اعم از فجایع طبیعی یا حاصل دست انسان ـ توضیح داد که چرا آنان مشمول چنین غرامت هایی نمی شوند. در این باره فقط کافی است به رفتار دولت با قربانیان توفان کاترینا نگاه کنید که کمک ها تنها به امدادرسانی های اولیه و غرامت های مالی بسیار ناچیز بعدی ختم شد. حتی در رابطه با حوادث تروریستی نیز قربانیان حادثه 11 سپتامبر جایگاه ویژه ای و ممتازی دارند. در این رابطه مثلا می توانید از قربانیان و بازماندگان حادثه تروریستی باشگاه شبانه اورلاندو سوال کنید. 29.5 میلیون دلاری هم که در مجموع به قربانیان این حادثه تروریستی پرداخت شد از محل کمک های خصوصی (و نه دولتی) بود. کن فینبرگ که مسئول توزیع بودجه صندوق غرامت به قربانیان 11 سپتامبر بود خود یکی از منتقدان این روند بود. فینبرگ در گزارش 2012 خود آورده که قربانیان دیگر حملات تروریستی چنین دریافت های سخاوتمندانه ای نداشته اند. او تاکید کرده بود که دولت باید به تمامی قربانیان یا بازماندگان حوادث تروریستی پرداختی برابر داشته باشد و عدالت را در این زمینه رعایت کند.
فقط در نظر بگیرید که در واکنش به وقایع وحشتناک 11 سپتامبر چه کرده ایم. ما به اشتباه صدام حسین را با عاملان حمله به برج های دوقلوی تجارت جهانی مرتبط کردیم تا حمله خود را به این کشور توجیه کنیم. ما در تلاش برای نشان دادن همبستگی خود با قربانیان و بازماندگان این حمله تروریستی بدون فوت وقت یک صندوق پرداخت غرامت تشکیل داده و یک سیستم ناعادلانه پرداخت غرامت را راه انداختیم و مبالغ هنگفتی از پول مالیات دهندگان آمریکایی را به قربانیان پرداخت کردیم. در حالی که قربانیان دیگر حوادث و وقایع تراژیک را کاملا دست خالی رها کردیم؛ و حالا هم این قانون کوته بینانه. همین حالا هم درباره نقاط ضعف این قانون بحث های زیادی جریان دارد، پس بهتر است آن چه به عدالت در برابر حامیان تروریسم موسوم شده را متوقف کنیم چرا که این قانونی بد و سیاستی بدتر است.