۰

از جمهوری اسلامی چه می‌خواستیم؟

فواد صادقي
کد خبر: ۱۲۷۶۷
۱۷:۴۳ - ۲۰ فروردين ۱۳۸۸
*به بهانه سی‌امین سالروز استقرار جمهوری اسلامی
 
با گذشت 30 سال از 12 فروردین 1358، جمهوری اسلامی ایران وارد دهه چهارم عمر خود شد و بدین خاطر مناسب است بر این پرسش تأمل کنیم که از جمهوری اسلامی چه می‌خواستیم و چه مقدار از آن‌ها که می‌خواستیم تحقق یافت؟

برای پاسخ به بخش اول پرسش در رابطه با این که از جمهوری اسلامی چه می‌خواستیم، شاید مرور سرود ملی جمهوری اسلامی بتواند ما را یاری کند
«شد جمهوری اسلامی به پا، که هم دین دهد هم دنیا به ما»، مطلع سرود خاطره‌انگیز ملی ایران در دهه اول انقلاب است.

همان‌گونه که از بیت نخست این سرود مشخص است، هدف اصلی و نهایی تأسیس جمهوری اسلامی، تأمین دنیا و آخرت مردم ایران به بهترین نحو ممکن است و اگر این اصل اسلام را بپذیریم که «لا معاش لمن لا معاد له» تأمین معیشت و زندگی مردم،‌ مقدمه ضروری تأمین دین و آخرت آن‌هاست و به تعبیری اگر فقر از درب خانه‌ای وارد شود، دین از پنجره آن خارج می‌شود. بنابراین، تأمین حداقل نیازهای مادی و معیشتی مردم کمترین انتظار از جمهوری اسلامی بوده است و اکنون باید ببینیم آیا این نیاز برآورده شده است؟

مطابق با آمار بانک مرکزی، هم‌اکنون بیش از 14 میلیون نفر در کشور در زیر خطر شدید فقر به سر می‌برند و بخش عمده‌ای از کارمندان و کارگران قادر به تأمین هزینه‌های خانواده خود که براساس آمارهای رسمی در شهرهای بزرگ ماهانه بیش از یک میلیون تومان و در روستاها بیش از 800 هزار تومان است، نیستند، اضافه بر آن که معضلات گسترده‌ای نظیر کودکان خیابانی، دختران و زنانی که از شدت فقر به فحشا کشیده شده‌اند و... که در آمار رسمی نمی‌توان ردی از آنان جست.

البته در این میان می‌توان به مقایسه شرایط ایران با کشورهای مشابه نیز پرداخت. کشورهایی نظیر ترکیه که از نظر شرایط جمعیتی و جغرافیایی شبیه ایران هستند، اما فاقد درآمد سرشار نفتی‌اند و یا کشورهای عربی صادرکننده نفت، تقریباً به استثنای عراق، در طول ربع قرن گذشته رشد رفاهی بیشتری را برای مردم خود به ارمغان آورده‌اند.

البته در این میان عوامل بازدارنده‌ای چون جنگ تحمیلی و پاره‌ای تحریم‌ها را نیز نمی‌توان نادیده گرفت، اما پرسش این‌جاست که پس از گذشت 20 سال از خاتمه جنگ و به مدد حدود 600 میلیارد دلار درآمد نفتی، چرا ما نتوانسته‌ایم آن عقب‌ماندگی را جبران کنیم؟

در بعد دینی نیز، باید این پرسش مطرح شود که اگر 30 سال پیش تصاویر امروز جامعه ما با شاخص‌هایی نظیر تعداد معتادان، نسبت بانوان محجبه و متدین به دختران و زنان بدحجاب، درصد افراد مقید به واجبات شرعی به ویژه نماز و روزه، میزان رباخواری و حرام‌خواری، مصرف مشروبات الکلی و فساد جنسی در سطوح مختلف از تماشای تصاویر مستهجن از طریق ماهواره و اینترنت گرفته تا روابط نامشروع برای امام امام و امت تازه انقلاب کرده پیش‌بینی می‌شد، آیا آنان از سرنوشت جمهوری اسلامی ابراز رضایت می‌کردند؟

نتایج دینی و فرهنگی انقلاب را که در دهه اول آن با حضور متناوب بیش از یک میلیون بسیجی و رزمنده در جبهه‌ها و حمایت یکپارچه مردم از رزمندگان می‌توانستیم مشاهده کنیم، امروز باید در کجا جستجو شود؟

آیا نماز جمعه تهران پس از گذشت 30 سال و دو برابر شدن جمعیت کشور، پررونق‌تر شده است؟
رواج مدها و فرقه‌هایی چون رپ، هم‌جنس‌گرایی و شیطان‌پرستی در بخشی از جوانان ما نشانه چیست؟

اگرچه نمی‌توان با سیاه‌بینی و سیاه‌نمایی، دستاوردهای مثبت انقلاب و جمهوری اسلامی را که مهم‌ترین آن‌ها تأمین استقلال برای ایران و خارج شدن از تحت سلطه بیگانگان را در کنار موفقیت‌های علمی و صنعتی نظیر انرژی هسته‌ای، سلول‌های بنیادین و پزشکی و کشاورزی و... نادیده گرفت، به ویژه که اگر نظام شاهنشاهی با برنامه‌های دیکته شده از سوی بیگانگان همان‌گونه پیش می‌رفت، مشخص نبود اکنون چه بر سر این کشور می‌آمد. اما می‌توان قاطعانه پاسخ داد که وضعیت امروز ما با آرمان‌ها و انتظاراتی که 30 سال قبل داشتیم، تفاوت فاحشی دارد و مردم ما شایسته از جایگاهی بهتر از آن هستند که امروز برای آنان تأمین کرده‌ایم.

باید گفت با وجود آن که قطعاً در طول این 30 سال تلاش‌های زیادی شده و در ساخت زیربنا‌ها و سامان دادن به اداره کشور نتایج مناسبی هم گرفته شده، بخش عمده این شکاف را باید ناشی از کوتاهی و قصور مسئولان بدانیم،‌ مسئولانی که پس از فرونشستن شور انقلابی،‌ برخی عهدهایی را که بسته بودند زیر پا گذاشتند،‌ ساده زیستی و نزدیک کردن سطح زندگی مسئولان با عموم مردم جای خود را به تجمل‌گرایی داد، برادری با برخوردهای خصومت‌آمیز و باندی و جناحی عمل کردن جایگزین گردید و صداقت و یکرنگی در برابر دروغ، تظاهر و ریا رنگ باخت و شرایط آن‌گونه شد که امروز شاهدیم.

اکنون اعتماد مردمی که صدها هزار تن از آنان برای یک درخواست امام (ره)، جان برکف راهی جبهه‌ها می‌شدند و سایرین مایحتاج خود را در طبق اخلاص می‌گذاشتند و به رزمندگان هدیه می‌دادند، به سخنان مسئولان و صداوسیما چقدر است؟

چرا سیر مشارکت در انتخابات که در ابتدای انقلاب، روندی رو به رشد داشت، اکنون رو به افول نهاده و شمار شرکت‌کنندگان در انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس در چند دوره اخیر مرتب کاهش یافته است؟

فضای سیاسی امروز جامعه ما به حدی سیاه شده است که مسئولان مختلف کشور و جناح‌های اصلی سیاسی بعضاً آن‌چنان بر یکدیگر می‌تازند و همدیگر را متهم به دزدی، فساد، رانت‌خواری یا بی‌عرضگی، خیانت و حماقت می‌کنند که پس از انقلاب بعضی از این تعبیرها حتی راجع به نظام طاغوت به کار نمی‌رفت.

براستی آیا ما انتظار داریم با وجود این همه تنازع و درگیری و چنگ‌اندازی حاکمان نسبت به یکدیگر، اعتماد مردم به نظام سست نشود؟

استفاده یا به عبارت دقیق‌تر سوء استفاده از ارزش‌ها و آرمان‌هایی نظیر عدالت، آزادی و دین موجب شده است تا نوعی دلزدگی و مقاومت در برابر آن‌ها در اقشار مختلف جامعه به وجود آید، بخشی از جامعه نسبت به آزادی‌خواهی که یکی از سه رکن اصلی انقلاب است، حساسیت منفی پیدا کرده‌اند و بخشی دیگر نسبت به ارزش‌های دینی، و این‌ها نتیجه نگاه ابزاری به ارزش‌ها و محور شدن قدرت و منافع برای مسئولان و سیاست‌مداران است، نقیصه‌ای که با کمال تأسف در میان مسئولان سابق و لاحق پدیده‌ای فراجناحی است و کمتر شخصیت سیاسی و اجرایی را می‌توان یافت که از آن مبرا باشد.

آری، نظام جمهوری اسلامی 30 سال از عمر خود را سپری کرده است، زمانی که دقیقاً معادل یک نسل است و اکنون که جمهوری اسلامی وارد نسل دوم خود می‌شود، باید بارها و بارها این پرسش را طرح و بر روی آن تأمل کرد که از جمهوری اسلامی چه می‌خواستیم و چه شد؟
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: