علت تداوم حیات داعش از نگاه تحلیلگر آمریکایی

وی افزود: مشکل آن است که آمریکا و همپیمانانش داعش را دشمن اصلی شان نمی دانند و با وجود اینکه باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در سپتامبر 2014 میلادی متعهد به ریشه کنی داعش شد، اما آمریکا و همپیمانانش از جمله عربستان، ترکیه و "اسرائیل" (در پشت پرده) بر هدفی جز سرنگونی نظام بشار اسد در سوریه تمرکز ندارند.

ساکس خاطرنشان کرد: جنگ در سوریه برای آمریکا ادامه پروژه تحمیل سلطه آمریکاست که ریچارد چینی وزیر دفاع اسبق آن کشور و معاونش پل ولفوویتز در پایان جنگ سرد آغاز کردند. در سال 1991میلادی پل ولفوویتز به ژنرال ویسلی کلارک گفت که ما [به لطف جنگ در خلیج فارس] به برخی از امور پی بردیم؛ به طوری که می توانیم از ارتش مان در این منطقه و خاورمیانه استفاده کنیم، بدون اینکه شوروی بتواند مانعی بر سر راه ما ایجاد کند. بنابراین ما به پنج تا 10 سال زمان نیاز داریم تا قبل از تشکیل قدرت بزرگ دیگری که چالشی برای ما باشد، منطقه را از نظام های وابسته به شوروی پاکسازی کنیم.

وی افزود: هدف جنگ های آمریکا در افغانستان، عراق، سوریه، لیبی و غیره، کنار گذاشتن شوروی از صحنه برای گسترش سلطه کامل آمریکا بر جهان است. اما این تلاش ها با شکست سنگینی مواجه شده است.

ساکس بر این باور است که رژیم صهیونیستی به نوبه خود بازی خودش را در منطقه انجام می دهد. وی در این زمینه به اظهارات ژنرال هرتصی هلفی از مسئولان رژیم صهیونیستی اشاره کرد که گفته بود "تل آویو نمی خواهد بحران سوریه با نابودی داعش و خروج قدرت های بزرگ از منطقه پایان یابد تا اینکه اسرائیل به تنهایی در مقابل ایران و حزب الله قرار بگیرد که توانمندی هایشان را افزایش داده اند". ساکس افزود: "اسرائیل درباره کمک های ایران به جنبش های مقاومت نگران است لذا اولویت اول اسرائیل همان رفتن بشار اسد از قدرت است؛ نه از بین بردن داعش".

ساکس همچنین بر این باور است که عربستان، همان موضع رژیم صهیوینستی را در پیش گرفته است و حذف بشار اسد از قدرت از این جنبه برای ریاض اهمیت دارد که به تضعیف ایران می انجامد. وی افزود: عربستان کشورهای سوریه و یمن را به عرصه جنگ برای مقابله با ایران تبدیل کرده است و ممکن است این جنگ به سایر کشورها از جمله بحرین نیز کشیده شود.

این تحلیلگر آمریکایی افزود: وزارت امور خارجه آمریکا، روسیه را به کمک به بشار اسد متهم می کند. این در حالی است که روسیه، آمریکا را به تلاش برای سرنگونی بشار اسد متهم می کند. به نظر می رسد این اتهامات مشابه هستند اما این موضوع صحت ندارد زیرا تلاش آمریکا برای سرنگونی بشار اسد، به مثابه نقض منشور سازمان ملل است. این در حالی است که حمایت روسیه از بشار اسد با حق این کشور در زمینه دفاع از خودش که منشور سازمان ملل آن را برایش به رسمیت شناخته است، تناسب دارد.

ساکس در ادامه به سه اشتباه استراتژیک آمریکا در زمینه سیاست خارجی و یک اشتباه تاکتیکی که به اعتقاد وی، باعث ادامه حیات گروه داعش تاکنون شده است، اشاره کرد و نوشت: اولین اشتباه تلاش، "نئومحافظه کاران" برای تحمیل سلطه آمریکا از طریق تغییر نظام کشورهاست که این سیاست؛ نه تنها متجاوزانه است بلکه بهترین نمونه در زمینه تفکر دیکتاتوری به شمار می رود. این روش در همه مواردی که آمریکا برای اجرای آن تلاش کرده، به شکست انجامیده است.

دومین اشتباه، اقدام سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) در طول مدتی طولانی برای مسلح کردن و آموزش عناصر تروریستی در چارچوب عملیات محرمانه با حمایت مالی عربستان می باشد که این عناصر، باعث به وجود آمدن داعش شدند و این گروه، به نتیجه غیر قابل پیش بینی سیاست های سازمان سیا و شرکای عربستانی آن تبدیل شد.

سومین اشتباه، دیدگاه خصمانه و اشتباه آمریکا درباره ایران و روسیه و دشمن دانستن آنهاست. چهارمین اشتباه – که تاکتیکی است – تلاش آمریکا برای جنگ در دو جبهه به طور همزمان علیه بشار اسد و داعش است که به شکست انجامیده است؛ به طوری که تروریست ها از جمله داعش و جبهه النصره خلأ موجود را پر کرده اند.

ساکس بر این باور است نیروهای مسلح سوریه و عراق می توانند در صورت وجود پشتیبانی هوایی مناسب و کمک لجستیکی، داعش را شکست دهند و اگرچه ممکن است عملیات تروریستی تحت عنوان داعش تا مدتی یابد اما هیچ پایگاهی برای این گروه در سوریه و عراق باقی نخواهد ماند.

این تحلیلگر آمریکایی با اشاره به رشد و قدرت یابی داعش نوشت: غرب می تواند بر داعش پیروز شود اما آیا آمریکا برای دستیابی به این هدف در استراتژی اش بازنگری خواهد کرد؟