به گزارش «شيعه نيوز»، حمایت چند نفر دیگر از ائمه جمعه از علمالهدی، امامجمعه مشهد، در راستای ممانعت از برگزاری کنسرت، این ماجرا را به کلافی کور شبیه کرده و منجر به واکنش اهالی موسیقی و حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی، شده است.
نوربخش عصر ۳۰ مرداد در نشست ماهانه خانه موسیقی درباره لغو کنسرتها در خراسان گفت: «موسیقیدانان بزرگی در خطه خراسان داریم و داشتیم. مگر میشود برای این خطه اینطور تعیینتکلیف کرد؟ انتظار داریم وزیر محترم ارشاد و شخص آقای رئیسجمهور هم پای این قضیه بایستند. تا الان هم مواضع خوبی داشتهاند و امیدوارم در مورد شهر مشهد هم همان اصرار صورت بگیرد. زیرا به نظر من وجهی ندارد که بگوییم از مشهد میگذریم و در شهرهای دیگر باید موسیقی باشد». مدیرعامل خانه موسیقی همچنین تأکید کرد: «امیدواریم این مشکلات از سر راه جامعه فرهنگی کنار بروند البته ما داریم در خانه موسیقی پیگیری میکنیم. در نامهای به مقام معظم رهبری بهعنوان عالیترین مقام کشور درخواستمان را مطرح کردیم، برای اینکه الان متأسفانه این مسئله درواقع دعوایی بین قوا شده و طبیعی است که رهبر معظم به دلیل اینکه فرمایششان فصلالخطاب است باید به این مسئله رسیدگی کنند و امیدوارم این مسئله ختم به خیر شود و دیگر شاهد این مسائل تلخ نباشیم».
این در حالی است که فرزاد طالبی، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد، از پاسخ به این پرسش که با توجه به اظهارنظر ائمه شش شهر دیگر در راستای ممانعت از برگزاری کنسرت، موضع وزارت ارشاد چیست، سر باز زد.
اما حسامالدین سراج، خواننده که خود تجربه لغو کنسرت را در سالهای فعالیتش داشته، در اینباره گفت: «بر آستانه میخانه گر سری بینی/ مزن به پای که معلوم نیست نیت او». قضاوت درباره آدمها و نیتشان مذموم است چون بسیاری افراد هستند که در پیشگاه خداوند مقام بالایی دارند، ولی دیگران مطلع نیستند. برای اطلاع، برخی موسیقیدانان قدیم و جدید در زمینه موسیقی مقامی و سنتی با وضو ساز به دست میگرفتند. متأسفانه در زمینه موسیقی، اجماعی بین علمای دینی وجود ندارد. بعضی فقها آن را حلال میدانند و بعضی حرام. بحثی که اخیرا حول موضوع جلوگیری از برگزاری کنسرتها در گرفته، چند سؤال را برایم ایجاد میکند.؛ یکی اینکه آیا در کشور ما متولیان فرهنگ و هنر ائمه جمعه هستند؟ یا وزارت ارشاد؟ این سؤال مهمی است و سؤال بعدی این است که از بدو انقلاب تاکنون، نشانندادن ساز در صداوسیما و طرد موزیسینها به انحا مختلف چه ماحصلی داشته؟ با این عمل، به پیشرفت فرهنگی رسیدیم یا فضایی مغشوش در فرهنگ و هنر کشور ایجاد کردیم؟
آیا آقایان اساسا رادیو تلویزیون گوش میکنند؟! آیا این ترانههایی که پخش میشود مورد تأییدشان است؟ این قطعات حلالند و فقط کنسرتی که در آن فرهنگ ایرانی و شعر حافظ و مولانا رواج داده شود، حرام است؟! اگر یکبار مشکل موسیقی را حل کنند بهتر از آن است که دائما آن را دفع کنند. در این سالها موسیقی بیشتر برای مناسبتها استفاده شده و درواقع به سود مناسبات مصادره شده است و کسانی هم که میخواهند از موسیقی استفاده خاص کنند همین راه را در پیش میگیرند و برای تأیید اثر خود پوششی برای آن درست میکنند. بههرحال اگر موسیقی جزء نیازهای فرهنگی ماست و قاعدتا با اشعار بزرگان عرفان مشرقزمین مثل مولانا، سعدی، حافظ، بیدل و صائب درمیآمیزد، بیشک مورد تأیید دینی که ما میشناسیم هم هست. موسیقی حقیقی و متعالی در راستای آموزهها و معرفت اسلام است و بهتر این است که با نگرش معرفتی با آن مواجه شوند. اغتشاش امروز فضای موسیقی حاصل قضاوتهای سوء سالهای پیشین است». درحالیکه وزیر ارشاد نیز در روزهای گذشته از حرفهای امامجمعه مشهد تبعیت کرده، روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله دیروز خود با تیتر «دولت رودربایستی» به نقد او پرداخت: «خبر عقبنشینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برابر خواست امامجمعه مشهد در مورد برگزارنشدن کنسرت در این شهر با اینکه هفته گذشته در رسانهها منتشر شد، هنوز در قالب اظهارنظر، اعتراض و درخواستهای جدید ادامه دارد. این گستردگی بازتابها و واکنشها به معنی اهمیت موضوع نیست بلکه به این دلیل است که همه احساس میکنند در ضوابط مدیریتی کشور جابهجاییهایی صورت گرفته و اداره امور بهجای آنکه براساس معیارهای شرعی و قانونی صورت بگیرد، تابع سلایق و تعارفات شده است؛ وضعیتی که اگر ادامه یابد، کشور را از مدار ضابطهمندی خارج میکند و به نوعی هرجومرج میکشاند». از سوی دیگر محسن غرویان، از استادان حوزه علمیه، در مورد لغو کنسرت در شهر مشهد گفت: «این سخنان مبنای فقهی ندارد. نمیشود گفت دودوتا در مشهد میشود چهارتا، در شیراز میشود پنجتا. اگر کنسرت و موسیقی از نظر شرعی و فقهی مجاز است، در هر شهری حلال است. حلال و حرام خدا که استانی نیست». باایناوصاف باید منتظر ماند و دید نهایتا کلاف سردرگم ممانعت از برگزاری کنسرتها به دست نهادی باز میشود یا این قفل نیز همچنان بیکلید خواهد ماند؟