به گزارش «شیعه نیوز»، کشور سوریه نیز از زمان اوجگیری گروه تروریستی داعش، یکی از اصلیترین جولانگاههای این گروه به حساب میآمده است. از همان آغاز فعالیت داعش در سوریه، مرزهای مشترک سوریه و سرزمینهای اشغالی و واکنشهای رژیم صهیونیستی نسبت به فعالیتهای این گروه به یکی از موضوعات مهم مبدل شده است. این در حالی است که مقامات و کارشناسان اسرائیلی یا در مقابل اقدامات این گروه تروریستی سکوت و یا در موارد زیادی نسبت به موجودیت آن احساس رضایت کردهاند و وجود داعش را یک فرصت و نقطه عطف برای اسرائیل به شمار آوردهاند.
وقتی در اواخر سال 2010 میلادی موج تحولخواهی کشورهای اسلامی را فراگرفت، کمتر کسی فکر میکرد بهار تحولخواهی در خاورمیانه تحت تأثیر گروههای افراطگرا و تروریستی به زودی به خزان بیثباتی مبدل شود. گروه تروریستی داعش از هنگام نیل بهموفقیتهای اساسی در عراق و سوریه و سپس تلاش برای مهیاکردن زمینه فعالیت خود در مصر، لیبی، یمن و حتی افغانستان به یکی از مهمترین عوامل بیثباتی و تضعیف دولتها در کشورهای اسلامی بوده است. بسیاری از کارشناسان صهیونیست معتقدند اسرائیل هرگز نمیتوانست بهخوبی داعش حکومتهای اسلامی را تضعیف کند.
در همین راستا، رسانه صهیونیستی «آروتز شوا» در مطلبی به نوشته «افرایم اینبار» مدیر مرکز مطالعات استراتژیک بگین ـ سادات، گفته است: «از بین بردن داعش، یک اشتباه استراتژیک است و بقای داعش برای منافع امنیتی اسرائیل و حتی غرب ضروری است.» این رسانه صهیونیستی، با اشاره به تحرکات «اشتون کارتر»، وزیر دفاع آمریکا برای گرد هم آوردن وزرای دفاع متحدان خود جهت طرحریزی نقشهای برای از بین بردن داعش، گفته است که این اقدام یک خطای استراتژیک است.
نویسنده این مطلب میگوید: «یک داعش ضعیف بسیار بهتر از نابودی و از بین بردن آن است، چون داعش یک آهنرباست برای مسلمانان رادیکال در سراسر جهان و با جذب داوطلبان افراطی توسط داعش بهراحتی میتوان آنها را شناسایی کرد!»
وی بر این باور است که آنها مهارتهای مخرب زیادی را در عراق و سوریه بهدست آوردهاند؛ اما اگر داعش در این دو کشور از بین برود، آنها بهکشورهای خود و دیگر کشورها برمیگردند و مشکلآفرین میشوند. افرایم اینبار از سوی دیگر مدعی است، طولانی شدن عمر داعش میتواند جذب شدن به ایده خلافت را تضعیف کند و آن را بهعنوان یکنهاد سیاسی ناکارآمد نشان دهد.
افرایم اینبار به تهدید حزبالله برای اسرائیل در مقایسه با داعش اشاره میکند و مینویسد، حزبالله بهعنوان یک سازمان شیعی ضدغربی-اسرائیلی وابسته به ایران هماکنون در حال مبارزه جدی با داعش است و هزینههای زیادی برای مبارزه با داعش پرداخته است. این مسئله در راستای منافع غرب است و به همین دلیل اگر داعش از بین برود، حزبالله نیز از درگیریهای سوریه فارغ میشود و میتواند بار دیگر برای حمله به مواضع اسرائیل و غرب متمرکز شود.
مدیر مرکز مطالعات استراتژیک بگین-سادات به منطق هابزی در خاورمیانه اشاره میکند و میگوید همیشه انتخاب اخلاقی وجود ندارد و معتقد است، «هرچند داعش یک بچه بد است، از برخی مخالفانش بسیار بهتر است». باید به بچههای بد اجازه داد، همدیگر را از بین ببرند. این کار نهتنها مفید بلکه اخلاقی نیز است.
از سوی دیگر «ایتمار رابینویچ» سفیر سابق رژیم اشغالگر قدس در واشنگتن و کارشناس مرکز خاورمیانهای موسسه بروکینگز نیز چندی پیش اعلام کرده بود که «موضع اسرائیل در قبال فعالیت داعش در سوریه برکنار بودن از آتش سوریه و نظارت دقیق بر روند حوادث است.»
رابینویچ معتقد است داعش همچون آتشی در حال گسترش به همه سرزمینهای اسلامی است و باعث شده تا تمامی توش و توان مسلمانان از رویارویی و رقابت شانهبهشانه با اسرائیل و پیگیری حقوق مسلمانان سرزمینهای اشغالی به اولویتهای امنیتی و بقا معطوف شود.
رابینویچ همچنین اشارهکرده بود که تنها فعالیتهای افراطی داعش میتوانست به این خوبی ذهن جهانیان را کارشکنیهای «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل در زمینه صلح با اعراب، منحرف سازد و معطوف به خود کند.
بسیاری از تحلیلگران بینالمللی رویکرد رژیم صهیونیستی در قبال گروه تروریستی داعش را در چارچوب استراتژی «هرجومرج خلاق» قابل ارزیابی میدانند. در این استراتژی هرگاه یکی از طرفهای درگیر رقابت یا خصومت در نظام بینالملل درگیر بحرانی حیاتی شود، طرف دیگر سعی میکند از دور ناظر تحولات بحران باشد و تا جایی که بحران در راستای منافعش ادامه دارد برخی مواقع تحرکاتی نیز برای تداوم یافتن بحران انجام میدهد. شواهد زیادی از درمان تروریستهای داعش در برخی بیمارستانهای شهرهای اشغالی وجود دارد و افزون بر این برخی مواقع حملات جنگندههای صهیونیست به شمال سوریه و لبنان امکان حمله نظامیان دو کشور به تروریستها را از آنها گرفته است. رابینویچ در همین خصوص اعلام کرده بود که «تا وقتی چرخه بحران در سوریه و عراق به نفع اسرائیل ادامه یابد نباید اجازه دهیم آتش داعش خاکستر شود.»
نکته بسیار مهم دیگر نحوه جالبتوجه نگرش گروه تروریستی داعش به دشمنان خود است. این گروه علیرغم دعاوی مستمر در خصوص اجرای احکام شریعت، برخلاف همه دیگر گروههای اسلامگرا هدف اول خود را پاکسازی مشکلات داخلی در بین مسلمانان میداند و در طبقهبندی دشمنان خود همه مسلمانان شیعه و سنی غیرسلفی را بهعنوان «دشمن نزدیک» خود تلقی کرده و بارها اعلام کرده که تا وقتی دشمنان نزدیک خلافت تصفیه نشوند به سراغ «دشمنان دور»، یعنی اسرائیل و غرب نخواهد رفت. این رویه داعش نیز باعث شده که رژیم صهیونیستی با خیالی آسودهتر اقدامات و فعالیتهای این گروه را تحت نظر بگیرد.
یکی دیگر از منافعی که حضور فعال داعش در سرزمینهای اسلامی برای رژیم صهیونیستی داشته مسکوت گذاشته شدن دعوی دیرپای عربی – اسرائیلی و کم شدن اهمیت حقوق فلسطینیان برای تأسیس یک دولت منتخب آنان در سرزمینهای اشغالی و احیای شکاف شیعی – سنی است. فعال شدن مجدد این شکاف منجر به مشغول شدن نیروی مسلمانان به مسائل داخلی و از میان رفتن اتفاق آنها در برابر معضلات و تهدیدات خارجی است. از سوی دیگر همین شکاف ممکن است در راستای کاهش نفوذ ایران در سوریه و لبنان مؤثر واقع شود.
از سوی دیگر «افرایم کم» دیگر کارشناس نظامی صهیونیست صراحتاً اعلام کرده بود که «داعش اگرچه عاملی غیراسرائیلی است، اما بیش از هر عامل دیگری در خاورمیانه امروز در راستای منافع اسرائیل حرکت میکند.» وی حتی از مقامات رسمی اسرائیل خواسته بود باعث تعدیل دیدگاههای شرکای ائتلاف ضد داعش در حملات علیه این گروه تروریستی شوند! کم در مقالهای با عنوان «داعش یک سال پس از تأسیس» این نکته را با صراحت اعلام میکند که «اگرچه اسرائیل همسایگی با داعش را تحمل نخواهد کرد و نمیپذیرد که این گروه با تکمیل سلطه خود بر دیگر مناطق سوریه بهصورت یک دولت تمامعیار تبدیل شود، اما اجازه هم نخواهد داد که منافع حاصل از حضور این گروه برای در سرزمینهای دشمن قطع شود. حضور یک داعش ضعیف و یک دولت مرکزی ضعیفتر در سوریه و عراق مطلوبترین سناریوی ممکن برای ماست.»
همچنین روزنامه البناء لبنان روز گذشته در گزارشی نوشت: وقتی این موضوع مطرح میشود که گروه تروریستی داعش در خدمت جنبش صهیونیسم است، مبالغهای در این زمینه صورت نگرفته است و اتهامی بهصورت ناآگاهانه یا فریبکارانه به این گروه وارد نشده است، بلکه این واقعیتی است که میتوان به سهولت از میان رفتارهای این جنبش تروریستی و سایر گروههای شبیه به آن اثبات کرد. رفتارها و اقدامات منفی که این ساختارها در دستور کار خود قرار میدهند، در راستای خدمت به جنبش صهیونیسم است و نقش همین محور را در دنیا ایفا میکند.
رویکردهای تروریستی که این گروهها در زشتترین چهره دنبال میکنند، برای ایجاد ترس و وحشت در جهان عربی و دنیای غرب است، آنها میخواهند ثبات را در خاورمیانه یا غرب به هم بریزند. این رویکردهای تروریستی به تخریب دولتهای عربی و ایجاد فتنه فرقهای و مذهبی در آنها منجر شده و همین اتفاق خدمتی برای اسرائیل به شمار میرود، چراکه دنیای عربی را تضعیف میکند و آن را در تونلی تاریک و مخوف قرار میدهد.
اقدامات تروریستی داعش در اروپا بهویژه در فرانسه تا حد زیادی در مهاجرت یهودیان فرانسه به اسرائیل تأثیرگذار بوده است. براثر این اقدامات جنبش صهیونیسم یهودیان را مجبور به مهاجرت بهسرزمینهای اشغالی میکند و اسرائیل را برای آنها امنتر از اروپا نشان میدهد. این اقدامات تروریستی پیگیریکنندگان تحولات تاریخی را به یاد بمبگذاریهایی میاندازد که جنبش صهیونیسم در مناطق یهودینشین عراق و تعدادی از دولتهای عربی در دهه 40 قرن گذشته میلادی انجام داد و آنها را مجبور به مهاجرت به اسرائیل بهعنوان پناهگاهی امن بنماید. از این منظر اقدامات تروریستی گروه مذکور تأثیری مثبت و در راستای منافع اسرائیل بوده و به نیابت از این رژیم انجام میشود، این در حالی است که بسیاری از مؤسسات صهیونیستی، یهودیان دنیا را تشویق به مهاجرت به اسرائیل میکنند.
خلاصه اینکه این گروه تروریستی که برای ضربه زدن به دنیای عرب و تجزیه و تقسیم آن ایجادشده، به دنبال ایجاد ترس و وحشت در منطقه و جهان است و تنها در راستای تلاشها و اهداف جنبش صهیونیسم فعالیت میکنند. بهترین دلیل این سخن مطالبی بود که به آن اشاره کردیم. علاوه بر اینها میتوان به این نکته نیز اشاره کرد که گفتمان گروههای تروریستی از دور یا نزدیک هیچ آسیبی به اسرائیل وارد نمیکند، بلکه برخی از این گروهها که در جنوب سوریه و در نواحی مرزی جولان اشغالی مستقر هستند، بهصورت مستقیم از کمکها و پشتیبانیهای اسرائیل نیز برخوردار هستند.