به گزارش «شیعه نیوز»، این مرجع تقلید در جلسه درس اخلاق خود با موضوع«معرفت نفس» عنوان کرد: بحث ما دربارۀ یک امر مهمی بود و آن پاداش اعمال یا جزای اعمال بود. گفتم پاداش اعمال منقسم میشود به سه قسم.
یک قسمت اینکه پاکان و خوبان جزای عملشان بهشت و حیات طیب در این دنیا و حیات طیّبتر در آخرت است، و پاداش بدان بدبختی و شقاوت و جهنم در دنیا و در آخرت است. فیالجمله در این باره صحبت کردم.
قسم دوّم، تجسم عمل بود. اینکه هرکسی کاری انجام دهد به تناسب آن کار، عملش مجسّم میشود. لذا اعمال خوبان بهشت میشود و اعمال بدان جهنم میشود و در روز قیامت به خوبان میگویند: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنیئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخالِیَهِ»[۱]؛ از بهشت لذّت ببرید. این بهشتی است که خود ساخته و این بهشتی است که در دنیا خود درست کردهاید. یعنی اعمال شما بهشت شده است. میگویند: «ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُم»[۲]؛ این آتش جهنم را خود افروخته و خود درست کردهاید، و بچشید از آنچه در دنیا خودتان ساختهاید.
قرآن روی این تجسّم عمل خیلی پافشاری دارد که مواظب باشیم اگر بهشت است، خود میسازیم و اگر جهنّم است، خود میسازیم. اگر سعادت دنیاست، خود درست میکنیم و اگر شقاوت در دنیاست، خود میسازیم: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»[۳]
آدمهای پاک و خوب حتماً حیات طیّب در دنیا و حیات طیّبتر در آخرت دارند. این بحث نیز فیالجمله گذشت.
قسم سوّمی که ناقص ماند، تجسّم عمل به معنای تغییر هویت است. یعنی اعمال ما برای ما هویّتساز است. اگر اعمال ما، اعمال خوب و رابطه با خدا و رابطه با مردم و بالاخره اعمال پاک و طاهر و مطهّر باشد، ما را یک انسان کامل میکند؛ و امّا اگر اعمال ما بد باشد، کمکم روی هویّت ما اثر میگذارد. مثلاً ظالم به صورت سگ درمیآید: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث»[۴]
آدمهایی با اعمال زشت و آدمهای فرورفته در گناه، به صورت میمون درمیآیند. آدمهای بیعمل و علمای بیعمل به صورت الاغ درمیآیند: «کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً»[۵]
هرکس به تناسبش صورتبندی میشود. آدمهای خوب به صورت یک انسان کامل به صف محشر میآیند و نورانیت آنها محشر را میگیرد. بدان به آنها التماس میکنند که کاری کنید که ما از نور شما استفاده کنیم. آنها هم جواب میدهند که اینجا جای این حرفها نیست. این نورانیت را باید از دنیا تهیه کرده باشید: «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ»[۶]
این نورانیّت به اندازهای است که صف محشر را خیره میکند. فقط نورانیت هم نیست، بلکه جمال و کمال و یک انسان کامل است، مخصوصاً بعد از نوشیدن آب کوثر یعنی حقیقت حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»، یک جمال خاصی پیدا میکنند. بهشت میروند درحالی که حورالعینها فوقالعاده جمال دارند، اما از جمال این مردم، این بهشتیها غبطه میخورند. آنها رو به کمال هم هستند و لحظه به لحظه سیر صعودی دارند. تا خدا خدایی میکند، اینها نیز تقرّب و استکمال دارند و بالاخره رو به کمال و رو به مقام قرب الهی دارند، و اگر آدمهای ناشایسته باشند، متوغّل در گناه باشند، مثل کسی که فرورفته در لجن و فرورفته در گناه باشد، هویتش تغییر میکند. علاوه بر اینکه سیاه و بدترکیب است. صدرالمتالهین در أسفار یک روایت نقل میکند که طبق آن، زشتتر از خوک و میمون است. بدی مطلب آن است که شناخته میشود او کیست. گناهکاری که ظالم است و مبدل به سگ شده است، شناخته میشود. معلوم است که جای او جهنم است. در جهنم یک مشت وحشی به صور مختلف باید بسوزند و از اعمال خودشان بسوزند. یعنی آتش جهنم برای آنها، اعمال خود آنهاست. این سیاهی و بدترکیبی و تغییر هویت، اعمال خود اینهاست. قرآن میفرماید: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ ، وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ»[۷]
ذرهای خوبی کنی خودش را میبینی و ذرهای بدی کنی، خودش را میبینی. یعنی اگر آتش جهنم است، خود ساختهای و اگر بهشت است و آن نعمتها، باز خودساختهای. اما این معنای سوّم یعنی تغییر هویت، خیلی ناراحتکننده است و احتمالش هم منجّز است، ولو یک احتمال در صد احتمال باشد. قرآن و روایات که روی آن پافشاری دارند، برای همین است که انسان یک قانون محاسبهای برای خودش داشته باشد. این قانون محاسبه و قانون مراقبه، قانون خوبی است. اینکه انسان صبح به صبح به این فکر کند که اعمال خوب من بهشت میشود و اعمال خوب من، مرا انسان کامل میکند و اعمال خوب من، حیات طیب در دنیا و آخرت میدهد. اعمال بد، اگر خیلی شد، تغییر هویت میکند و مرا به صورت یک حیوانی درمیآورد. گزندهها به صورت مار میشوند. به این فکر کند و بگوید این حرف قرآن است و این حرف اهلبیت«سلاماللهعلیهم» است. اهل معرفت نظیر صدرالمتألهین در این باره خیلی صحبت کردهاند[۸] و این امری یقینی و حتمی است؛ بنابراین باید مواظب باشد، یک انسان کامل شود. بعد مراقب باشد و لحظه به لحظه باید مراقب بود. به قول علمای علم اخلاق میگویند اگر تو سوار فیل باشی، مرتّب باید چکشی در سر فیل بزنی و اما مثال بهتر همین ماشین شماست. شما که پشت ماشین نشستهاید، یک لحظه غفلت، سرنگونی ماشین و هلاکت شماست. نفس اینگونه است. نفس اماره یک وقت انسان را به بدبختیها میرساند. باید مراقب آن بود و این قانون مراقبهای که میگویند برای همین است. اولی حسابرسی و بررسی و این دومی مراقبه است. و بالاخره در شب حسابرسی کند. حتی امام موسی کاظم«سلاماللهعلیه» میفرمایند: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ»[۹]
شیعه نیست کسی که هر روز حساب خودش را نرسد. یعنی در شب حساب کند و ببیند آیا در عالم ملکوت سیاه چهره است یا نورانی است؟ آیا امروز گناه کرده و آن گناه تغییر هویت به او داده یا نه؟ اگر العیاذبالله غیبت و تهمت و شایعه و زخم زبان و مسخرگی و امثال اینها باشد، بداند اینها انسان را به مرور زمان به صورت پلنگ یا گرگ درمیآورد.
این سخنهای چو مار و کژدمت
مار و کژدم میشود گیرد دمت
حساب کند که نمازها چطور بوده است و بداند آدم بینماز نمیتواند به صورت انسان وارد صف محشر شود و بداند آدم بینماز کارش منجر به شقاوت وبدبختی میشود و ببیند وضع رابطه با خدا و رابطه با مردمش چگونه بوده است؟ اگر خوب بوده، شکر کند تا خدا زیادتر کند و توفیق بیشتری دهد: «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ»[۱۰]
و اگر بد بوده، جبران کند، توبه و انابه کند. این میشود که کسی که به صورت سگ درآمده، آدم شود و توبه و انابه او را آدم میکند. جداً پشیمانی از گذشته و جداً جبران مافات داشته باشد و تضرّع و زاری و در دل شب از گناه نالیدن و بالاخره موقع خواب که میخواهد محاسبه کند، اگر روز بدی داشته است، به آن روز اهمیّت دهد و جبران کند و بداند در عالم ملکوت تغییر کرده است.
ما معلم اخلاقی داشتیم که صبحهای جمعه به مدرسه حجتیه میآمد و قبل از دعای ندبه، اخلاق میگفت. خدا رحمتش کند، مرحوم آیت الله آقا شیخ عباس تهرانی عالی بود. یک وقت در بحثها میگفت شبها مرا از عالم ملکوت صدا میکنند. گاهی میگویند: آقا بلند شو و گاهی میگویند: آشیخ عباس بلند شو و گاهی میگویند: عباسی بلند شو و گاهی اسمم را نمیآورند و با بیمحلی مرا هُل میدهند. فکر میکردم که چرا در عالم ملکوت تغییر اسم دارم. دیدم اعمال روز من در صدازدن شب تأثیر کرده است. اگر اعمالم خوب بوده، آقا بودم و اگر اعمالم متوسط بوده، آقا شیخ عباس بودم و اگر اعمالم بد بوده یعنی غفلتی بوده، او را صدا نمیزنند یا بد صدا میزنند.
باید توجّه داشته باشیم که اعمال ما مثل رنگ جوهر است. جوهر هر رنگی داشته باشد، اگر شما انگشتتان را در این جوهر بزنید، رنگی میشود. اگر سفید باشد، سفید میشود و اگر سرخ باشد، سرخ و اگر سیاه باشد، سیاه میشود. اعمال ما نظیر عرض و ما نظیر جوهریم. عرض روی جوهر است، یعنی اعمال ما، ما را رنگی میکند. گاهی رنگ خدا میهد: «صِبْغَهَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ»[۱۱]؛ رنگ خدا چه رنگی خوبی است. گاهی رنگ خدا پیدا میکنیم. نورانیّت و استکمال و انسانیّت کامل پیدا میکنیم. این با عمل میشود و جداً با خداترسی و اینکه روح خداترسی در عمق جان ما باشد و رابطه با خدا محکم و رابطه با مردم محکم و عالی و مرضیخدا باشد و بالاخره با تقوا میتوانیم یک انسان کامل شویم. بعد هم تنها این نیست، بلکه دم مرگ چهارده معصوم میآیند و ما در خدمت چهارده معصوم قبض روح میشویم و این چه شیرین است.
امّا اگر اعمال بد باشد، مثل رنگ و انگشت شما، اول سیاه میشوید. میگویند فلانی روسیاه است یعنی گناه کرده و آبرویش رفته و روسیاه است. در عالم ملکوت هم روسیاه میشود. اما با گناه روی گناه، این تغییر پیدا میکند و از انسانیت میافتد. کمکم به تناسب اعمال صورتبندی میشود. گاهی به صورت میمون درمیآید. این آدمهای بیبندوبار و آدمهایی که متوغّل در فحشا هستند، گاهی به صورت میمون درمیآیند. درندهها و مال مردمخورها و بالاخره افرادی که با زبانشان آبروی مردم را میبرند و تهمت میزنند و بعد از تهمت، غیبت میکنند و بعد از غیبت، زخم زبان دارند، این کارها او را به صورت سگ درمیآورد.
پس اگر خوب است، خود میکنیم و اگر بد است، خود میکنیم و از همه تقاضا دارم این قانون محاسبه را داشته باشید. صبح به صبح روی این حرفها فکر کنید و بعد هم مراقبت کامل کنید تا شب و شب حساب دقیقی از خودتان بگیرید. مواظب باشید شیطان در اینجا میآید. کلاه سر خدا نمیتوان گذاشت و کلاه روی سر خودتان نگذارید و جداً دقیق حساب کنید. اینکه امروز چه شد، آیا تغییر هویت پیدا کردم یا نه، آیا نورانیت و انسانیت پیدا کردم یا نه؟! اگر خوب باشد، شکر کنید و اگر بد باشد، قابل جبران است. این میشود کسی که در عالم ملکوت سگ است، آدم شود. البته با توبه و انابه میشود. قرآن میفرماید: «یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات»[۱۲]
ممکن است راه صدساله را یک لحظه بپیماید. جداً اگر توبه کند و جداً دست از کارها بردارد، آن حالت رفع میشود و قرآن میفرماید حالت انسانیّت به او دست میدهد.
بحث بعد به امید خدا فصل هفدهم راجع به عالم برزخ است.
منابع:
[۱]. الحاقه، ۲۴: «بخورید و بنوشید، گواراتان باد، به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید.»
[۲]. آلعمران، ۱۸۲: «این [عقوبت] به خاطر کار و کردار پیشین شماست.»
[۳]. النحل، ۹۷: «هر کس -از مرد یا زن- کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاکیزهاى، حیاتِ [حقیقى] بخشیم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مىدادند پاداش خواهیم داد.»
[۴]. الاعراف، ۱۷۶: «از این رو داستانش چون داستان سگ است [که] اگر بر آن حملهور شوى زبان از کام برآورد، و اگر آن را رها کنى [باز هم] زبان از کام برآوَرَد.»
[۵]. الجمعه، ۵: «همچون مَثَلِ خرى است که کتابهایى را بر پشت مىکشد.»
[۶]. البقره، ۲۵۷: «خداوند سرور کسانى است که ایمان آوردهاند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مىبرد. و[لى] کسانى که کفر ورزیدهاند، سرورانشان [همان عصیانگران] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مىبرند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند.»
[۷]. الزلزله، ۷و۸: «پس هر که هموزن ذرّهاى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید. و هر که هموزن ذرّهاى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید.»
[۸]. ر.ک: الاسفار الاربعه، ج ۹، ص ۱۳ تا ۲۲.
[۹]. الکافی، ج ۲، ص ۴۵۳.
[۱۰]. ابراهیم، ۷: «و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزارى کنید.»
[۱۱]. البقره، ۱۳۸: «این است نگارگرى الهى؛ و کیست خوشنگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانیم.»
[۱۲]. الفرقان، ۷۰:«پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل مىکند.»
انتهای پیام/654