به گزارش «شیعه نیوز»، هر اندازه که از تحولات منطقه بحران زده خاورمینه می گذرد با ورود مسکو در عرصه میدانی معادلات جنگ سوریه به سود جبهه مقاومت و به زیان رژیم ریاض و آنکارا در پبش است،از این جهت عربستان و ترکیه برای مداخله نظامی در خاک سوریه در تدارک تبلیغاتی و میدانی هستند. بنظر می رسد با توجه به تغییر موازنه قدرت به نفع ارتش سوریه و مردم این کشور و همچنین عملکرد بهنگام دولت مسکو در انهدام مواضع گروه های تروریستی، احتمالا در صورت تجاوز به خاک سوریه این کشور گورستان متجاوزین خواهد شد.
حال با توجه به تحولات پرشتاب اخیر منطقه اوضاع روز به روز پیچیدهتر میشود و به نظر می رسد آمریکا و روسیه در این خصوص می بایست تعامل بیشتری داشته باشند چرا که تروریستها با حمایت و پشتیبانی سردمداران خود از اوضاع کنونی بیشترین بهرههای ممکن را بردهاند. از سوی دیگر «پنتاگون» وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد به رغم توافق درباره آتش بس، آمریکا و سایر نیروهای ائتلاف به حملات خود در سوریه ادامه خواهند داد.
آنچه در این میان بر پیچیدگی شرایط میدانی افزوده این است که تروریستهای مسلح از حامیان غربی و عربی خود موشکهای جدید زمین به زمین و سایر جنگ افزارهای فوق پیشرفته دریافت کردهاند و حتی به اعتراف آمریکا از سلاحهای شیمیائی نیز برخوردارند.
بشار اسد رئیسجمهور سوریه نسبت به تحرکات نظامی ترکیه و عربستان و استقرار نظامیان سعودی به همراه جنگنده بمبافکنهای عربستان در پایگاه نظامی «اینجرلیک» ترکیه، احتمال انجام حملات مشترک نظامی عربستان و ترکیه را جدی تلقی کرد و یادآور شد هر لحظه ممکن است چنین اقداماتی آغاز شود که البته این کشورها با هر توجیهی وارد عمل شوند، بخاطر آنکه هیچگونه مجوزی برای ورود به خاک یا فضای سوریه دریافت نکردهاند، مطابق قوانین بینالمللی «متجاوز» تلقی شده و با آنها به شدت مقابله خواهد شد.
جای بسی تعجب و تاسف است که رژیم آل سعود علیرغم ناتوانی و شکستهای مفتضحانه در جبهه جنگ یمن درصدد آنست که جبهه جدیدی را بگشاید و بر تبل جنگ افروزی در سوریه و عراق می کوبد و نیز با صرف هزینه های گزاف در پی تضعیف خط مقاومت منطقه به نیابت از رژیم صهیونیستی است. آل سعود مدعی است گویا برای مقابله با تروریستهای داعش سعی دارد به سوریه و عراق حملهور شود درحالی که همه میدانند داعش توسط آل سعود از هر جهت حمایت، تغذیه و تجهیز میشود.
رژیم ریاض ادعا می کند، سعی دارد 150 هزار نیروی نظامی را برای حضور در عملیات زمینی در سوریه وارد میدان کند، اما سئوال اینجاست که آیا اساساً قادر به سازماندهی و تجهیز چنین نیروی عظیمی هست؟ و اگر هست، چرا در جبهه یمن که در همسایگی عربستان قرار دارد، هنوز هم در منجلاب خود ساخته یمن دست و پا میزند و دچار یک جنگ فرسایشی و پرمخاطره شده است؟
مضاف براینکه، اوضاع و خیم اقتصادی عربستان ( کاهش قیمت نفت - قطع برخی سوپسیدها-افزایش قیمت بنزین -هزینههای نجومی جنگ در یمن و اشغال بحرین ) فرصتی بهدولت سعودی برای ماجراجوئی در سوریه و عراق نمیدهد. دقیقاً به همین دلیل است که مانور نظامی مشترک ترکیه، عربستان و برخی دیگر از رژیمهای ارتجاعی منطقه بیشتر به یک بلوف سیاسی – تبلیغاتی شباهت دارد که عمدتاً با هدف سرپوش گذاشتن بر روی شکست تروریستها و حامیان غربی – عربی و عبری آنها صورت میگیرد.
این نکته از آن جهت اهمیت دارد که امروزه حملات برقآسای هوائی، موشکی روسیه و عملیات مشترک تحت فرماندهی اتاق جنگ ائتلاف 1+4 متشکل از سوریه و نیروهای مقاومت، معادلات میدانی را به کلی دستخوش تغییر کرده و این ائتلاف 1+4 است که ابتکار عمل را در اختیار دارد چرا با عملگرایی همراه با واقع گرایی به مقابله با داعش پرداخته است. فضای عمومی تحولات سوریه نشانگر آنست که پایان بحران تروریستی قابل پیشبینی نخواهد بود و چشم انداز مبهمی در این زمینه ترسیم شده اس ولیکن آنچه روشن است اینکه بطور کلی تفکر تروریسم و افراط در منطقه بشدت در سراشینی سقوط قرار گرفته است.
باید اذعان نمود که، غرب و متحدان عربی آن تا این اواخر حاضر به پذیرش هیچگونه آتش بسی نبودند ولی طی هفتههای اخیر با شکست آشکار تروریستها در جبهه زمینی سوریه، ناگهان عاشق مردم بیدفاع و غیرنظامیان سوری شوند و برای برقراری آتش بس، تا این اندازه بیتابی کنند. فرار روبه جلو گروههای تروریستی از مذاکرات ژنو – 3 و درخواستهای عجولانه کنونی برای برقراری آتش بس فوری، هرگز نمیتواند ماهیت جنایتکارانه تروریستها در سوریه را پنهان سازد و چهرهای انسانی را برای آنها نزد افکار عمومی منطقه و جهان بزک کند.
لازم است، آل سعود از اشتباهات کودکانه و البته جاهلانه خود در طول سالهای اخیر و به ویژه دوره یک ساله پادشاهی ملک سلمان عبرت میگرفت و راهکار عاقلانهای را مدنظر قرار میداد. شاید هنوز هم چندان دیر نشده باشد و آنها با تجدیدنظر در سیاستهای تفرقه افکنانه، به دیدگاه منطقی همراه با خرد برسند که به التهابات داخلی و منطقهای خاتمه دهد و ثبات، امنیت و آرامش را جایگزین جنگ و جنایت و فجایع کنونی سازد. ضروری است، خاندان سعودی بجای فرافکنی و ادعای مضحک مبارزه با تروریسم، از حمایت آشکار و نهان طیف رنگارنگ تروریستها(میانه رو -افراطی) در سوریه، عراق و یمن خاتمه دهد و این بازیهای تکراری را متوقف کند.
حاکمان سعودی باید به این درک برسند که، که آتش بس با تروریستها یک شوخی بزرگ است و معنا ندارد و مقامات ریاض در پیله نادانی خود در عین حمایت از تروریستها، نقش پرچمداری مبارزه با تروریستها را هم بازی می کنند. قطعاً حق انتخاب در این زمینه با عربستان است ولی تردیدی نیست که با ادامه همین راهکار، آل سعود با دست خود زمینههای ورود به منجلابی جدیدی را هموار میکند که همچون جنگ یمن، راه خروج آبرومندانهای برای آن متصور نخواهد بود، چرا که نیروهای ارتش سوریه و متحدانش تمامی نظامیانی را که بدون کسب مجوز از دمشق وارد خاک این کشور شوند، به چشم «نیروهای متجاوز» مینگرند و در اولین فرصت، آنها را قلع و قمع خواهند کرد.
دمشق درگیر جنگی بین المللی
جنبه بین المللی یافتن جنگ در سوریه با پیشنهاد عربستان برای اعزام نیروی زمینی به سوریه آنگاه معنا و مفهوم بیشتری مییابد که، همزمان با سخنرانی عادل الجبیر در کنفرانس امنیتی مونیخ و تاکید بر رفتن اسد و پیوستن ناتو به ائتلاف نظامی ضد داعش؛ به گفته های دبیرکل ناتو که اعلام کرد که تا اینجای کار، اعضای این پیمان با اعزام هواپیماهای آواکس برای پیوستن به ائتلاف ضد داعش موافقت کردهاند؛ اقدامی که عملا ورود ناتو در جنگ داخلی سوریه تلقی میشود، توجه کرد. ذهن آگاه و کنجکاو از خود نخواهد پرسید که هواپیمای تجسسی آواکس که دارای قدرت پوشش 400 کیلومتر در زمین، آسمان و دریا است، تنها برای مقابله با داعش است؟ آیا استفاده از چنین تجهیزات مدرن و فوق العاده ای برای رصد کردن قدرت نظامی روسیه و ایران نیست؟
میدانی جدید برای عرصه تقابل معارضان و مدافعان
باد بدانیم که، حضور مستقیم و زمینی عربستان، ترکیه، ناتو و دیگر همقطارانشان در سوریه نشانگر فصل نوینی از جنگ در خاورمیانه است که تقابل غرب با روسیه، و ایران و عربستان در سوریه و معادلات خاورمیانه یک جنبه مهم آن است. نخست وزیر روسیه بیهوده نگفته که، مداخله نیروهای عربستان و ترکیه در سوریه را با احتمال بروز "جنگ جهانی دیگر” توصیف کرد. باید به خاطر داشته باشیم که حتما شکل جنگ نباید مانند جنگ های اول و دوم جهانی باشد، مهم حضور طرف های درگیر به صورت مستقیم و غیر مستقیم در حمایت و مخالف از یک طرف در جنگ است.
تثبیت جبهه روسیه و متحدانش و تضعیف خاکریز آمریکا و هم پیمانانش
توان نظامی روسیه به نفع دولت بشار اسد، توازن نظامی را به شدت به نفع دولت سوریه برهم زده است. این اقدام مسکو اولا جایگاه این کشور را در خاورمیانه تثبیت و در عین حال موقعیت آمریکا و متحدانش به ویژه عربستان را بشدت تضعیف کرده است. ریاض که سرمست از کشتار مردم بی گناه در یمن است، اینک پیشنهاد اعزام نیروی زمینی به سوریه را داده در حالی که شواهد حکایت از آن دارد برخی دیگر کشورهای عربی و مسلمان نیز ریاض را در اقدام همراهی خواهند کرد. از سوی دیگر، موج آوارگان سوری که هر زمان با اراده ترکیه میتوانند اروپا را تحت تاثیر قرار دهند، کشورهای عضو اتحادیه و عموما اعضای ناتو را متقاعد کرده که به ائتلاف ضد داعش به رهبری امریکا بپیوندند؛ ائتلافی که به اعتقاد تهران و مسکو قرار است بشار اسد را از قدرت خلع کند.
به این ترتیب، آتش اعتراضات کوچکی که پنج سال پیش سوریه را به جنگ داخلی سوق داد، اینک به سمتی میرود که اگر راه حل دیپلماتیک برای بحران سوریه یافت نشود و اگر اعزام نیروی زمینی از سوی عربستان برای حذف اسد تحقق یابد، این کشور را به آوردگاه ایران-عربستان از یک سو و مسکو-غرب تبدیل خواهد کرد؛ موضوعی که در ارزیابی دیمیتری مدودف میتواند سوریه را به بستر جنگ جهانی سوم مبدل سازد،بستر سازیهایی که،در گستره نابخردیهای حاکمان سعودی روز به روز به آن دامن زده می شود. از طرفی هم در حوزه تقابل غرب و شرق یادمان نرود که، غرب و روسیه در آتش زیر خاکستر اوکراین و الحاق جزیره کریمه به خاک روسیه بشدت همچنان در تعارض هستند که این خود آتش بحران را همه گیر تر و جهان شمول تر خواهد کرد.
انتهای پیام/ 852