۰

تشرف یک مسیحی به مذهب تشیع در حضور آیت الله فاضل لنکرانی

کد خبر: ۱۰۸۰۷۶
۰۹:۲۱ - ۲۴ آذر ۱۳۹۴
به گزارش «شیعه نیوز»، اشلیق وارین از کشور آفریقای جنوبی در حضور آیت الله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی با اقرار به وحدانیّت خداوند بزرگ و رسالت حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله(علیه السلام) و ولایت ائمه اثنی عشر(علیهم السلام) از دین مسیحیت به دین مبین اسلام و مذهب تشیّع مشرّف گردید و نام دانیال را برای خود برگزید.

سپس خطبه‌ی عقد ازدواج دائم ایشان با بانوی مسلمان ایرانی توسط آیت الله فاضل لنکرانی جاری گردید.

در ابتدای این جلسه آیت الله فاضل پرسید: لطفاً بگویید حضرت عیسی را چطور می‌دانید؟

پاسخ: اعتقاد مسیحیت به این صورت است که عیسی پیامبر است و پسر خداست و کل اعتقادات مسیحیت بر این اصل استوار است و وقتی ما دعا می‌کنیم به این صورت است که از طریق عیسی دعا می‌کنیم به سمت خدا.

سؤال: مسیحیت راجع به ولادت حضرت عیسی چه نظری دارد؟

پاسخ: اینطور گفته شده از مریم باکره متولد شده، دانه‌ای در وجود مریم کاشته شده که برمی‌گردد به نسل ابراهیم و در درون مریم پرورش پیدا کرده و متولد شده.

سؤال: اگر پسر خدا بود که دیگر نیاز به مادر نداشت، چطور می‌شود که پسر خدا باشد؟

پاسخ: این برمی‌گردد به ارتباط نزدیکی که حضرت مریم با خدا داشته و خداوند او را انتخاب کرده برای اینکه این شکل انسانی را به این مسئله بدهد. ولی اینکه چطور یک چنین چیزی امکانپذیر هست را نمی‌دانم.

من اینجا می‌خواهم برای شما یک علامت سؤال خیلی روشن ایجاد شود اینکه گفتید حضرت عیسی از حضرت مریم به دنیا آمده اعتقاد ما هم هست، که در قرآن آمده همین دلیل بر این است که نمی‌تواند پسر خدا باشد.

اطلاع دارید در انجیل(واقعی) بشارت آمدنِ حضرت پیامبر ما را خدای تبارک و تعالی به حضرت عیسی داده، لذا ما معتقدیم حضرت عیسی و تمام پیروان او باید به پیامبر ما معتقد باشند حتی قبل از آمدن پیامبر اسلام.

– بله، اطلاع دارم.

آیت الله فاضل لنکرانی ادامه داد: هدفم این است حال که می‌خواهید اسلام را بپذیرید و شهادتین را بگویید با یک ایمان و اعتقاد کامل آن را بگویید.

اولین نکته در مورد خداوند، «اثبات توحید» او به دلیل عقل است.

یعنی ما اگر قرآن، انجیل، تورات و تمام کتاب‌های آسمانی را هم کنار بگذاریم، عقل می‌گوید این عالم یک مبدأ دارد، و آن هم یکی است، نه شریک دارد و نه فرزند، و نه نیازمند است و نه مادی، همه‌ی این عالم، أعم از آسمان‌ها و زمین و انسان و حیوان، همه چیز را او فقط آفریده است. عقل ما به روشنی بر این مطلب دلالت می‌کند.

مسأله «توحید» بسیار مهم است. همه انبیاء، از ابراهیم، موسی، عیسی، همه دعوت به توحید کرده‌اند، یعنی هیچ پیامبری نبوده که برای خدا شریک ذکر کرده باشد. این نکته‌ی مهمی است.

ما معتقدیم حضرت عیسی هیچ وقت نگفته که او فرزند خداست، هیچ وقت نگفته خدا شریک دارد، هیچ وقت نگفته که من را پرستش کنید، روز قیامت هم در مقابل آنها که به او تهمت زدند که گفته من را بپرستید، می‌ایستد که من چنین حرفی نزدم شما چرا این تهمت را زدید. تمام پیامبران به «توحید» دعوت کرده‌اند.

بنابراین اگر کسی بگوید من مسلمانم، ولی توحید را قبول نداشته باشد مسلمان نیست. اگر بگوید من مسیحی‌ام و توحید را قبول نداشته باشد مسیحی نسیت. اگر بگوید یهودی‌ام و توحید را قبول نداشته باشد یهودی نیست.

روی این نکته تکیه می‌کنم که شما قبل از هر ‌چیز، «توحید» را در وجودتان با استدلال عقلی، و با قلب و درون‌تان بپذیرید.

نکته دوم؛ اینست که ما معتقدیم همه‌ی امور بشر در پرتو این «توحید» سامان پیدا می‌کند، همه امور شخصی، خانوادگی، امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی.

«توحید» یعنی مبدأ همه چیز، خدای یگانه است. این‌طور نیست که خوبی‌ها را یک خدا اداره می‌کند و بدی‌ها را خدای دیگر. آتش را یک خدا خلق کرده و آب را خدایی دیگر. اینها غلط است! همه چیز مربوط به خدای یکتا است و هیچ چیزی در عالم بدون اراده‌ی او نیست. حتی همین که من و شما اینجا نشسته‌ایم را خدا اراده کرده است. سفارش می‌کنم راجع به «توحید» بیشتر مطالعه کنید.

نکته سوم؛ اینکه ما اگر در میان همه‌ی ادیان بررسی و مقایسه کنیم، آن دینی که توحید را به نحو کامل در اختیار بشر گذاشته؛ «دین اسلام» است. شما در آشنایی با دین اسلام متوجه می‌شوید قرآن کریم، کتاب آسمانی ما، مبدأ آفرینش هستی و همه‌ی موجودات را به خوبی بیان کرده است.

ما بر طبق تعالیم قرآن کریم معتقدیم که حتی یک برگ که از درخت روی زمین می‌افتد به اراده خداست.

ادیان دیگر مثل مسیحیت و یهود، معنای روشنی از توحید ارائه نمی‌دهند، تنها دینی که توحید را خیلی جامع و دقیق در اختیار بشر قرار داده؛ «اسلام» است.

پیامبر ما وقتی که به رسالت رسید، اولین دعوتش همین بود که به بشر گفت نه کسی مثل خودتان را خدای خود قرار دهید و نه این سنگ و دیوار و آسمان و خورشید و ستارگان را خدا قرار دهید، آنچه فوق همه اینهاست و همه اینها را به وجود آورده خداست «قولوا لا إله إلا الله تفلحوا».

من نمی‌خواهم به مقایسه بین اسلام و مسیحیت بپردازم، بلکه سخنم در جامع بودن دین اسلام است. دین اسلام، دینی است که برای تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی بشر یک برنامه‌ی طولانی و جامع دارد، شما هر سؤالی که داشته باشید در دین ما جواب دارد حتی در مسائل پزشکی.

در اسلام حتی برای یک کودک از یک سال قبل از تولدش احکام لازم را برای پدر و مادرش ذکر می‌کند یعنی اینقدر دین ما برای لحظه لحظه‌ی هر انسان تا زمان مرگ برنامه دارد.

ادعای ما این است که بشریت با وجود پیامبر اکرم و قرآن کریم و دوازده امام معصوم، برای سعادت دنیا و آخرت هیچ کمبودی ندارد.

مقصود ما از اسلام چنین دینی است که اساس‌اش بر مهرورزی نسبت به انسان و رساندن او به سعادت دنیا و آخرت استوار است، نه اسلامی که فرقه‌های دیگر و وهابیت می‌گویند، نه اسلامی که امروز داعشی‌ها درست کرده‌اند که ضد اسلام است.

اسلامی که ما می‌گوئیم یعنی اسلامی که قرآن، پیامبر و اهل‌بیت معرّف آن هستند. این اسلام هر سؤالی را در هر زمینه‌ای پاسخ می‌گوید.

ویژگی‌های فراوانی در دین اسلام وجود دارد. این داستان را برای شما بگویم؛ که یک وقتی پیامبر ما حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) در جایی نشسته بودند. جنازه یک فرد مسیحی را از کنار پیامبر عبور دادند. پیامبر ما به احترام آن جنازه ایستاد. اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) عرض کردند ایشان مسیحی است و مسلمان نیست. فرمودند: درست است که مسیحی است ولی این هم یک انسانی مثل ماست.

یعنی اینقدر اسلام برای خودِ انسان بودن ارزش قائل است. این خاطره از پیامبر ما در ذهن شما بماند.

همچنین امام حسن مجتبی(علیه السلام) نوه پیامبر، که امام دوم ما شیعیان است، یک روزی عبور می‌کرد، دیدند یک غلام سیاه کنار کوچه نشسته و نانی در دست دارد و یک تکه خودش می‌خورد و یک تکه هم به سگی که در کنارش بود می‌دهد. امام حسن(علیه السلام) پرسیدند این کار را به چه هدفی انجام می‌دهی؟ آیا کسی به تو گفته این کار را بکنی؟ گفت: نه. پرسیدند پس برای چه انجام می‌‌دهی؟ گفت من حیا می‌کنم که این سگ گرسنه به من نگاه کند و من بخورم و آن نخورد.

امام(علیه السلام) بسیار خوشحال شد و فرمود شما همین جا بنشین(او بَرده بود)، رفت پیش صاحب او و آن برده را خرید و بعد هم گفت که چون یک کار خوب و خیلی مهم کردی من تو را آزاد کردم.

آن برده گفت من را آزاد کردی ولی من الآن گرسنه‌ام و جایی هم ندارم.

امام(علیه السلام) پولی به او داد تا منزلی بخرد و با آن کار کند و زندگی‌اش را اداره کند.

این اخلاق بزرگان دین ما بخاطر این است که تربیت شده‌ی توحید هستند.

این قضیه ممکن است در زمان ما یک امر طبیعی باشد، اما ۱۴۰۰ سال پیش در حجاز و در میان آن عرب‌های دوران جاهلیت بسیار با عظمت بوده است.

کسی که می‌خواهد مسلمان شود، در درجه‌ی اول باید شهادت به توحید و شهادت به رسالت و نبوت پیامبر اکرم حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) بدهد و بعد که بخواهد مکتب اهل‌بیت و تشیّع را انتخاب کند، شهادت به امامت و جانشینی امیرالمؤمنین و یازده اولاد ایشان(علیهم السلام) بدهد.

با بیان این شهادت، از امروز شما مسلمان و شیعه هستید و به شما تبریک می‌گویم نسبت به این توفیق و هدایتی که پیدا کردید.

ما معتقدیم اسلام یک نورانیّتی در درون انسان ایجاد می‌کند که إن شاء الله شما خودتان به آن خواهید رسید.

انتهای پیام/654
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: