به گزارش «شیعه نیوز»، پایگاه اینترنتی روزنامه سعودی الشرقالاوسط در گزارشی مدعی شد: در سال 1979 (1358) امام خمینی (ره) امیدوار بود صدام حسین را با همان سناریویی که شاه ایران را از تاج و تخت برکنار کرد، سرنگون کند؛ اما به سرعت دریافت صدام موجودی متفاوت است که برای قتلعام مخالفان خود ابایی ندارد. به این ترتیب بود که تهران به فکر انجام کودتای نظامی در بغداد افتاد. این ایده، فکر تازهای نبود، در سال 1970 (1349) بعثیها با کمک شاه ایران موفق شدند «عبدالرحمان عارف،» رئیسجمهور وقت عراق را طی یک کودتای نظامی از قدرت برکنار کنند. این بار تهران تلاش میکرد کودتایی ساماندهی کند که بعثیها را کنار بگذارد.
در ادامه گزارش نگارنده مدعی شده است: مقامات تهران خیلی زود متوجه شدند به دلیل کم بودن تعداد افسران نظامی شیعه در ارتش عراق، قادر به انجام کودتای نظامی در این کشور نیستند. به این ترتیب، تصمیم گرفتند ارتشی موازی با نیروهای مصلح عراق ایجاد کنند که این امر با اخراج بیش از یک میلیون شیعه از این کشور به وسیله صدام حسین تسهیل شد. در جنگ هشت ساله میان این دو کشور نیز بسیاری از افسران و درجهداران فراری ارتش عراق به ایران رفتند. این ارتش، «تیپ البدر» نام گذاری شد و محمد باقر حکیم کنترل آن را به عهده گرفت.
در ادامه ادعاهای مطرح شده در این گزارش آمده است: پس از مدتی مدیران ایرانی «بدر» تصمیم گرفتند آن را به یک قدرت سیاسی در عراق تبدیل کنند. تفکر شیعیان عراق متفاوت از تفکر شیعیانی است که در لبنان زندگی میکنند. مردم شیعه عراق معتقدند اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل میدهند و باید در حکومت و اداره آن سهیم باشند، بدون آنکه از نیروی زور استفاده کنند. این درحالی است که شیعیان لبنان این قدرت را در خود نمیبینند و معتقدند برای ابراز وجود در کشور خود به حمایت ایران به عنوان بزرگترین قدرت شیعه در جهان نیازمندند. ایران نیز از این مسئله آگاه بود و هیچگاه تلاش نکرد «بدر» را تحت تسلط کامل خود درآورد. پس از سقوط صدام این مسئله بیشتر خود را نشان داد، بطوریکه دیگر «بدر» به ایران توجهی نمیکرد و در عراق ساز خود را مینواخت. به این ترتیب ایران به فکر ارتش موازی دیگری در بغداد افتاد: نیروهای نظامی به رهبری «مقتدا صدر».
نگارنده در ادامه مدعی شده است: تا سال 2011 (1390) که «نوری المالکی» نخستوزیر عراق بود و تلاش میکرد در برابر دریافت حمایت ایران، عراق را به یکی از مناطق تحت سلطه تهران تبدیل کند،به نظر میرسید که ایران دیگر به اسب تروآی خود در این کشور نیازی ندارد. با ظهور داعش در عراق و سوریه ورق برگشت. مالکی و متحدانش در تهران متوجه شدند ارتش جدید عراق که بوسیله آمریکا تعلیم داده شده است دیگر شاید با دوستان منطقهای خود همکاری نکند. به این ترتیب، ایده داشتن ارتش موازی در عراق و همچنین در سوریه بار دیگر احیا شد. ایران فرماندهانی را در زمستان 2014 (1393) به عراق فرستاد تا بدر را احیا کنند. با نزدیک شدن داعش به 40 کیلومتری مرز ایران، این کشور مشروعیت لازم را برای مبارزه با این گروه تروریستی بدست آورد. ایران تصمیم گرفت قدرت پشت پرده نیروهای عراقی باشد. به عبارت دیگر، ایران جنگ نیابتی را علیه داعش انتخاب کرد.
نگارنده در ادامه افزود: مشروعیت این جنگ با فتوای روحانیون از جمله آیت الله سیستانی تأمین شد. بدر به سرعت احیا شد و «الحشدالشعبی» یا همان «بسیج مردمی» نامگذاری شد. این ارتش جدید از نیروهای مردمی و نظامی متفاوتی تشکیل شد. گفته میشود 120 هزار نیرو، عضو آن هستند. نظارت بر این نیروها را دولت عراق و شخص مشاور امنیت ملی برعهده دارد. از سوی دیگر «حیدر العبادی،» نخستوزیر عراق بر آن نظارت میکند.
در پایان، نگارنده این چنین نتیجه میگیرد: که در حال حاضر ایران و عراق، بسیج مردمی را به عنوان نیروی موقت مبارزه با داعش معرفی میکنند؛ اما در طول تاریخ اسلام، نیروهای موقت بسیاری به وجود آمدند که زمانی طولانی به فعالیت خود ادامه دادند. میتوان گفت نیروهای بسیج مردمی در طولانی مدت شاید به نیرویی بسیار خطرناک در عراق تبدیل شود.
انتهای پیام/654