به گزارش «شیعه نیوز»، بحران سوریه، ازجمله رخدادهای نادر پس از برهه جنگ جهانی دوم است که قدرتهای جهانی به نوعی درگیر آن شدهاند. بنابراین میتوان سوریه را لابراتوار یا آزمایشگاهی فرض کرد که تئوریهای دیپلماسی و قدرت نظامی در آن محک میخورند تا عیار واقعی آنها مشخص شود. در نشستهای ژنو ۱ و ۲ حدود ۶۰ کشور جهان از جمله کشورهای قدرتمندی مانند امریکا، انگلیس و فرانسه و تعداد زیادی از کشورهای عربی حضور داشتند. اما نتایجی که این بلوک قدرتمند در این لابراتوار به دست آوردند، عجیب بود.
مصطفی مصلحزاده؛ سفیر پیشین ایران در اردن در روزنامه ایران نوشت: هزینههای هنگفتی که بخش زیادی از آن را هم عربستان پرداخت و نیروی نظامی فراوانی به کار گرفته شد تا مخالفان حکومت سوریه بتوانند «اسد» را ساقط کنند. با این حال پس از مدتها تلاش بلوک قدرتمند به این نتیجه رسیدند که اولاً نتوانستهاند حکومت سوریه را ساقط کنند و ثانیاً «داعش» و «النصره»، فرزندان نامشروع این لابراتوار در سوریه زاده شدند؛ همان گروهکهای تروریست جهان وطنی- که هرچند خود را وابسته به وطن خاصی نمیدانند. اما گروهی از آنان راه بازگشت به زادگاههایشان را در پیش گرفتهاند و هراس دولتها را برانگیختهاند. شاید این احساس خطر یکی از دلایلی است که سبب شده بلوک قدرتمند شامل ۶۰ کشور، مجاب شود تا برای جلب رضایت ایران، از مواضع پیشین خود کوتاه بیاید. زیرا مقامات کشورهای فرانسه، انگلیس و حتی به نحوی امریکا اعتراف کردند برای مقابله با «داعش» ناچارند ریاست جمهوری «اسد» را برای یک دوره انتقالی و گذار، پذیرا باشند.
اما چرا واقعیتی که اروپا و امریکا پذیرفت، در مواضع کشورهای عربی خصوصاً عربستان، امارات و قطر نادیده گرفته شد؟ تحلیل این تفاوت رفتار را باید در هزینههایی جستوجو کرد که عربستان برای سقوط دولت سوریه بر خود تحمیل کرده است. به باور «ریاض»، اگر «اسد» ماندنی شود، اولین و بزرگترین خسارت متوجه دولت عربستان خواهد شد.
نقش مخرب و مداخلهگر «ریاض» در بحران سوریه، به گونهای بوده که انتقادها و سؤالات متعددی را در داخل و خارج از عربستان متوجه سعودیها کرده است. این فشار فزاینده در حالی است که عربستان در سوریه دستاورد ملموسی نداشته و حتی در ماههای اخیر با پیروزیهای نسبی دیپلماتیک و نظامی «اسد» مواجه شده و «مسکو» را کنار رئیس جمهوری سوریه میبیند. به همین دلیل است که عربستان تلاش کرد پیش از وخیمتر شدن اوضاع علیه «ریاض»، حاضران در نشست «وین» را به سقوط حکومت سوریه راضی کند.
این در شرایطی است که قدرتنمایی ارتش روسیه در کنار منطق دولت ایران، فرآیند بسیار قدرتمند منطقی را در برابر بلوک قدرت غیرمنطقی ایجاد کرده و آنها را مجبور به پذیرش تغییر در مواضع خود کرده است.
عربستان در مذاکرات روز نخست بحث برکناری «اسد» را پیگیری کرد. سعودیها حتی با وعده خرید ۱۲ میلیارد دلاری تسلیحات از روسیه سعی کرده بودند رأی روسها را با خود همراه کنند و تصور میکردند میتوانند با پرداخت پول هنگفت، بلوک روسیه و ایران را خلع سلاح کنند.
اما دومین روز نشست تحت تأثیر منطق ایران قرار گرفت. موضع ایران این بود که در کجای حقوق اساسی و در کجای پروتکلهای بینالمللی میشود در یک کنفرانس نشست و برای دولت مستقر یک کشور تصمیم گرفت. حال آنکه این حق مردم هر کشور است که برای آینده سیاسی کشورشان تصمیم بگیرند. این منطق پیروز شد و طرف اروپایی و امریکایی آن را پذیرفت. اما اینکه چرا این منطق مورد پذیرش عربستان قرار نگرفت، بر همان اساس قابل درک است که در خطوط گذشته به آن اشاره شد.
کنفرانس وین آخرین ضربهای بود که عربستان پس از سالها سرمایهگذاری در بحران سوریه با آن مواجه شد. حال آیا عربستان با این ضربه بیدار میشود و منطق را میپذیرد؟ باید گفت، خیر. دستکم در چند ماه آینده انتظار نمیرود که عربستان در فرآیندی عقلانی منطق را بپذیرد.
صحبتهای اخیر «الجبیر» مبنی بر ضرورت تعیین زمان توسط ایران و روسیه برای برکناری «اسد» در قالب هیچ یک از معیار دیپلماسی بینالمللی نمیگنجد و موضعی عجیب تلقی میشود. چنین مواضعی نیازی به پاسخگویی مسئولان ما ندارد. زیرا بیانیه نهایی مذاکرات «وین»، خود پاسخی پیشاپیش و محکم به این مواضع ناشیانه است.
انتهای پیام/ 852