به گزارش «شیعه نیوز»، این دین زمانی بر بشریت عرضه شد که تمام جهان در ظلمت و گم‌راهی و اوهام و خرافات به سر می‌برد؛ مردم دنیا به جای پرستش خداوند متعال و یگانه یا بت‌ها را می‌پرستیدند یا برای او شریک قائل شده و دو یا چندگانه‌پرست شده بودند و آثار توحید و یکتاپرستی حضرت ابراهیم خلیل(علیه‌السلام) جز در مواردی اندکی رو به نابودی بود.
ناگهان نوری درخشید و خداوند متعال بر بشر منت گذاشت و آخرین ذخیره و آخرین سفیر خود که عقل کل بود را برای هدایت بشر فرستاد و در این باره فرمود: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ [آل‌عمران/۱۶۴] خداوند بر مؤمنان منت گذاشت (نعمت بزرگى بخشید) هنگامى که در میان آن‌ها پیامبرى از جنس خودشان برانگیخت که آیات او را بر آن‌ها بخواند و کتاب و حکمت به آن‌ها بیاموزد اگر چه پیش از آن در گم‌راهى آشکار بودند».
آری دین مبین اسلام آمد با پیام‌هایی عالی و پیامبری کامل؛ اسلام تمام انسان‌ها را برابر و مساوی می‌داند، و تنها ارزش انسان را به تقوا و ایمان او می‌داند و هیچ امتیازی برای کسی قائل نیست؛ سفید و سیاه و عرب و عجم و اروپایی و آمریکایی مساوی هستند. حقوق دیگران باید رعایت شود؛ هیچ کس حق ندارد به دیگری ظلم کند. این مطلب به عنوان «عدالت اجتماعی» یکی از مهم‌ترین برنامه‌های اسلام بود.
اسلام، همیشه و در طول تاریخ به رهبری پیامبر خود، سپس به رهبری ائمه اطهار(علیهم‌السلام) و بعد از آنان به رهبری علمای خود، که به حق جانشینان خوبی برای ائمه اطهار(علیهم‌السلام) بوده‌اند، در مقابل ظلم و جور مستکبرین و ظالمان عالم ایستاده است و دیگران را نیز به ایستادگی در برابر زورگویان عالم دعوت کرده است؛ به نحوی که اگر مردم به اسلام روی آوردند و به دستورات آن عمل کنند، دیگر جایی برای آن زورگویان و استعماگران باقی نخواهد ماند.
به همین خاطر است که به شدت از اسلام و پیام‌های عالی آن در هراسند و به شدت از رشد و پیشرفت اسلام در کشورهای خود و کشورهای مستعمره وحشت دارند؛ به همین خاطر با تمام قوا و با تمام امکانات و نیروهای خود در تمام جهان به مقابله با اسلام برخواستند و «اسلام هراسی» را به عنوان یک پروژه مهم در دستور کار خود قرار دادند.
یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های این طرح این است که اسلام را به عنوان یک دین تروریست و آدم‌کش جلوه دهند و وانمود کنند اصل و اساس دین مبین اسلام، قتل و غارت و کشتار است. به همین خاطر و با همین استراتیژی، گروه وحشی و منفور و بدور از انسانیت «داعش» را به راه انداختند تا با انجام اعمال وحشیانه و به دور از انسانیت رعب و وحشتی را در دل سایر انسان‌ها ایجاد کند و این کارها نیز با نام اسلام تمام شود و به مردم دنیا ثابت کنند، اسلام دین تروز و قتل و کشتار است.
اما دین مبین اسلام و به خصوص شیعه هرگز با این اعمال موافق نیست، هرگز اعمال آنان را تایید نمی‌کند؛ حتی در صحنه جنگ و درگیری هرگز خدعه و نیرنگ و ترور را جایز نمی‌داند. سیره معصومین(علیهم‌السلام) در جنگ‌ها و رفتارهای اجتماعی نیز همین‌گونه بوده است؛ آنان هرگز تروز دشمنان خون‌خوار و ظالم خود را جایز نمی‌دانستند. نمونه بارز مخالفت تشیع با ترور و قتل ناجوان‌مردانه، داستان «مسلم بن عقیل» سفیر اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) است.
قضیه از این قرار بود که «ابن زیاد»(لعنه‌الله‌علیه) که در کوفه بود، متوجه شد «هانی» مریض است، و به او خبر داد که برای عیادت او خواهد آمد؛ با مشورت شیعیان تصمیم بر آن شد که مسلم در پستوی خانه و پشت پرده، کمین کند و در وقت حضور ابن زیاد با علامتی که به مسلم می‌دهند (آب خواستن هانی) بیرون آمده و او را به قتل برساند.
ابن زیاد آمد و نشست و صحبت‌هایی کرد، ولی وقتی هانی آب طلبید، مسلم برای اجرای طرح بیرون نیامد و با تکرار علامت، باز هم از مسلم خبری نشد. ابن زیاد که احتمال خطری می‌داد، زود از آن‌جا بیرون رفت.
پس از رفتن او، از مسلم پرسیدند چرا نقشه را عملی نکردی ؟ گفت: به دو جهت، یکی به خاطر سخنی که امیرالمومنین(علیه‌السلام) از پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده که: « ایمان، مانع کشتن غافل‌گیرانه است». دیگری به خاطر اصرار همراه با گریه همسر هانی که از من خواست در خانه او چنین کاری نکنم. هانی گفت: «وای بر آن زن که هم خودش و هم من‌را از بین برد».[۱]
در این جریان حضرت مسلم به خاطر سخن امیرالمومنین و او نیز به نقل از پیامبر رحمت و مشرع دین مبین اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گوید:اسلام با ترور و غافل‌گیرکردن و کشتن ناجوان‌مردانه ولو این‌که دشمن قسم خورده‌ات باشد مخالف است. چه بسا اگر در آن لحظه مسلم، ابن زیاد را می‌کشد، اصلا قضیه کربلا رخ نمی داد، ولی مسلم با این عمل عالی و اخلاقی خود به جهانیان ثابت کرد که اسلام و تشیع با ترور و حمله ناجوان‌مردانه مخالف است و هرگز چنین اعمال زشتی را تایید نمی‌کند.
در نتیجه: امروزه دنیای غرب با انگیزه اسلام‌هراسی و دور کردن مردم از دین مبین اسلام تلاش می‌کند، دین اسلام را با دروغ و توطئه‌هایی مانند طالبان و داعش و … دین خشونت و قتل و کشتار جلوه دهد. این درحالی است که متن اسلام و سیره معصومین(علیهم‌السلام) کاملا با این‌گونه رفتار مخالف بوده و هرگز ترور و کشتن غافل‌گیرانه و جنایت بر علیه بشریت را تایید نمی‌کند و به شدت با آن مبارزه می‌کند.
—————————————————
پی‌نوشت
[۱]. مقتل الحسین، مقرم، ص ۱۷۵
انتهای پیام/654