به گزارش «شیعه نیوز»، بی تردید سرعت گرفتن حوادث و تحولات میدانی و تعدد جبهه های جنگ در اراضی سوریه که شاهد ایستادگی اسطوره ای ارتش عربی سوریه در این جبهه ها هستیم و شکست ها و سردرگمی در برخی از قلعه های افراد مسلح یا به قول آمریکا معارضان،بسیاری از نیروهای شریک در جنگ علیه سوریه را وادار می کند که موضع خود را درباره این جنگ تغییر داده و به سمت گفت و گو با دولت سوریه بروند تا شاید بتوانند امتیازات اندکی بگیرند و ناکامی خود در رسیدن به اهدافشان در میدان جنگ را پوشش دهند.این همان چیزی است که دولت سوریه امروز به شکل قاطعی آن را رد می کند به طوری که رهبران سوریه و همه مسئولان در این کشور تاکید می کنند که به آمریکا و هم پیمانانش هیچ گونه امتیازی نمی دهند و رک و پوست کنده این جمله را می گویند:«چیزی که آمریکا نتوانست در میدان جنگ در سوریه به آن برسد هرگز در میز مذاکرات به آن نمی رسد.»
از همین جاست که همه کسانی که تحولات را پیگری می کنند می دانند که چهار سال پیش آمریکا و با مشارکت برخی از ادوات منطقه ای اش به ویژه رژیم صهیونیستی،سوریه را به عنوان مرحله سوم برای تکمیل طرحش به منظور ضربه زدن و از بین بردن محور مقاومت در منطقه انتخاب کرد.و از همین جاست که بیشتر کسانی که جنگ های آمریکا در منطقه عربی را پیگیری می کنند، می دانند که جنگ آمریکا که امروز توسط گروه های صهیونیست زده اداره می کنند جنگی طولانی مدت است و محدود به مرزهای سوریه نمی شود و هدف اول آن حمایت از رژیم صهیونیستی اشغالکر سرزمین فلسطین و ویرانی عراق نیست و آخرین هدفش جنگ اعلام شده علیه نیروهای مقاومت نیست بلکه آمریکا طرح های زیادی برای این بخش از جهان ترسیم کرده است اما دیدگاه آمریکا بر اساس رسیدن به اهداف آن هم یکی پس از دیگری است و به نوعی به نظریه دومینو تکیه دارد.
آن چه برای ما مهم است این است که سوریه توانست در این مرحله و پس از گذشت چهار سال از جنگ تحمیلی به این کشور نسبت به طبیعت،اهداف و پشت پرده و ابعاد این جنگ آگاهی پیدا کند به ویژه نسبت به ضربه اول آمریکا و هم پیمانانش که سخت ترین ضربه در این جنگ تحمیلی بود؛ضربه ای با ابعاد و اشکال و فصل ها و اهداف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی متعدد بود.شکست خوردن همه این شیوه های جنگ در دروازه های صخره دمشقی پایدار و ایستادگی سوریه برخی از شرکای جنگ علیه سوریه را وادار کرد که تغییر زیادی در موضع خود بدهند و برای گفت و گو سوریه را به محک بزنند.
در این مرحله، روزانه می بینیم که مسئولان،سیاستمداران و ژنرال های غربی و منطقه ای سخن از ایستادگی دولت سوریه می زنند این در حالی است که پیش از این به براندازی دولت سوریه بسیار دل خوش کرده بودند.قدرت های توطئه گر علیه سوریه در این مرحله چه به طور مخفیانه و چه به طور علنی شورع کرده اند به اذعان کردن به این که سوریه سال 2011 همانند سوریه 2015 و پس از آن نیست.این قدرت ها به این یقین رسیده اند که سوریه با وجود ویرانی و تخریب و جنایت هایی که دشمنانش در حق ملتش مرتکب شدند اما در وضع بهتری است.
از همین جاست که بیشتر قدرت های بین المللی که در جنگ علیه سوریه شرکت کردند،دریافته اند که همه دیوارها و قلعه های «مخالفان میانه رو آمریکایی»،ابزار شعله ور کردن آتش این جنگ،در آستانه فروپاشی است و در عمل برخی از آنها از هم فروپاشیده است و بیشتر مردم سوریه پس از آنکه دریافتند که قربانی یک توطئه کثیف شدند که همه سوریه و ملت و دارایی ها و تاریخ و تمدنش را هدف قرار داده است از مخالفان و اهداف شان دور شدند.
در این جا نباید انکار کنیم که ایالات متحده آمریکا در صدر طرف هایی است که سوریه را هدف قرار دادند و به شکل بزرگی در آماده سازی بستر برای توطئه علیه این کشور نقش داشته است.آمریکا همچنین نقش اصلی را در حمایت از دشمنان سوریه به ویژه گروه های تروریستی داشت، گروه هایی که آمریکا اکنون مدعی است به واسطه ائتلاف دروغینی که هدایت می کند با آنها می جنگد.اما درایت رهبران سوریه و عاقلان میهن پرست در این کشور که بر وحدت کشور اصرار دارند و نسبت به خطرات توطئه علیه سوریه آگاهی دارند،قدرت و ایستادگی ارتش سوریه،قوی بودن ائتلاف منطقه ای و بین المللی سوریه با روسیه و ایران و نیروهای مقاومت باعث شد نیروهای دشمن به اهداف و غرض های تجزیه ای خود و غرق کردن همه جغرافیای سوریه در هرج و مرج و درگیری ها نرسند.
واکنش سوریه به این هجمه در میدان نبرد سریع بود.امروز کار بیشتر جبهه ها در اطراف دمشق برای تامین امنیت پایتخت از سمت جنوب این شهر همزمان با جنگ های بزرگی که در جنوب سریه در جریان است در حال تمام شدن است.همچنین همزمان با آن ارتش سوریه باقی پناهگاه های افراد مسلح تروریست را در اطراف حماه،حمص به ویژه در شمال و شرق این دو شهر با انجام عملیات هایی ناگهانی و غیرمنتظره در محاصره خود دارد،در شمال لاذقیه نیز ارتش در حال کنترل دوباره بر بیشتر مراکز استراتژیکی است که تروریست ها آنها را به اشغال خود درآورده اند.
در پایان باید بگوییم که در این مرحله نباید انکار کرد که جنگ آمریکا و هم پیمانانش علیه سوریه همچنان ادامه دارد اما با گذشت هر ساعت از عمر این جنگ آمریکا و هم پیمانانش بیش از آنکه سوریه ضرر کند،خودشان ضرر می کنند.آمریکایی ها این واقعیت را به خوبی می دانند و نیز می دانند که شکست آنها دارای پیامدهایی است بنابر این آمریکا مجبور است تا جایی که ممکن است جنگ سوریه را طول دهد اما این زمان زیاد طول نمی کشد.آمریکا امروز در برابر دو گزینه قرار گرفته و گزینه سومی پیش روی ندارد یا باید جنگ نظامی مستقیم با سوریه بکند یا به طور کامل از مواضع خود عقب نشینی کند و با سوریه به شکل علنی گفت و گو کند،در هر دوحالت و با اختیار هر کدام از این گزینه ها آمریکا شکست خورده است.این مساله ما را به این نتیجه می رساند که ایستادگی سوریه طی چهار سال اخیر آمریکا در بحران واقعی و وضعیت بی سابقه ای از سردرگمی در سیاست خارجی اش قرار داد؛بحرانی که در آینده پیامدهای زیادی دارد و باعث می شود همه طرح های صهیونیستی-آمریکایی که به دنبال تجزیه منطقه است تا بتواند بر ویرانه های آن «کشور یهودی اسرائیل»را ایجاد کند نقش بر آب شود.
ایستادگی سوریه نخستین ضربه برای شکست این طرح است که همه منطقه را مورد هدف قرار داده است و بر اساس همه نشانه ها و تحولاتی که در برابر ماست باید بگوییم که آمریکایی ها و هم پیمانان آنها امروز هیچ راهی جز اذعان به واقعیت امر و آن شکست و ناکامی شان در جنگ علیه سوریه و نیز تحمل مسئولیت پیامدهای آن، ندارند.
انتهای پیام/ 242
منبع: جماران