سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

دلایل شکست کنفرانس ژنو در مورد یمن

تا زمانی که این نگاه کاملا غیرمنطقی در عربستان وجود دارد که از گفتگوهای سیاسی همزمان با ادامه‌ی حملات به عنوان ابزاری برای قبولاندن شروط خود به انصارالله استفاده کند، به نظر نمی‌رسد بتوان به ایجاد راه حل پایدار و جامع برای بحران یمن خوش‌بین بود.
کد خبر: ۹۳۱۵۰
۱۲:۳۲ - ۰۸ تير ۱۳۹۴
 به گزارش «شیعه نیوز»، توقف گفتگوهای ژنو در مورد اوضاع یمن در حالی به صورت رسمی اعلام شد که حملات عربستان به این کشور که در پوشش ائتلاف به اصلاح منطقه‌ای صورت می‌گیرد، وارد چهارمین ماه خود می‌شود. پس از ناکامی سعودی‌ها در عرصه نظامی و میدانی در یمن، در واقع توقف این گفتگوها بیش از هر چیز نشان‌دهنده‌ی ناکامی دیگر آن‌ها در عرصه‌ی سیاسی و دیپلماتیک به حساب می‌آید.

نوشتار حاضر درصدد است به ارزیابی روند کنفرانس ژنو در مورد یمن و دلایل و پیامدهای توقف در روند گفتگوها بپردازد. ابتدا کنفرانس ژنو در چارچوب راه‌حل‌های سیاسی برای بحران جاری در یمن مورد بررسی قرار می‌گیرد. سپس به تحولات و روند برگزاری این کنفرانس، طرف‌های گفتگو و خواسته‌های طرف‌ها اشاره می‌شود و در ادامه دلایل به نتیجه نرسیدن این کنفرانس و روند آینده بررسی می‌شود.

در پی راه‌حل سیاسی برای بحران یمن

نکته‌ی اساسی اول این است که سعودی‌ها پس از آغاز حملات وحشیانه‌ی خود به یمن، از مدت‌ها پیش به لزوم پی‌گیری روند سیاسی پی برده‌اند. آن‌ها پس از حدود 28 روز از آغاز حملات هوایی خود، از شروع مرحله‌ی جدید عملیات خود موسوم به "بازگشت امید به مردم یمن" (که همزمان با فرایند نظامی، فرایند سیاسی را هم شامل می‌شود) سخن گفتند. امری که در عمل تفاوت چندانی با مرحله‌ی پیشین خود نداشت و ادامه‌ی همان کشتارها و تخریب‌ها بود.

نکته این است که نوع حمله‌ی سعودی‌ها از طریق حملات هوایی به یمن یک خطای بزرگ استراتژیک به نظر می‌رسد. (هر چند به نظر نمی‌رسد آن‌ها گزینه‌های دیگری برای حمله در اختیار می‌داشتند) توضیح این که در نبردهای این‌چنینی، حملات هوایی کارآیی صددرصدی ندارد. بلکه تنها می‌تواند به عنوان مقدمه‌ی عملیات زمینی یا پشتیانی از نیروهای زمینی باشد. بنابراین منطق حملات هوایی ایجاب می‌کند که این حملات مقطعی، نقطه‌ای و هدفمند باشند. حال آن که این حملات سعودی به شدت گسترده هستند و از طرف دیگر صحنه‌ی نبرد در یمن نیز فاقد متحدین آنچنانی است که به نیابت از عربستان وارد عمل شوند. علی‌رغم این حماقت استراتژیک سعودی‌ها در حمله به یمن، همان طور که گفته شد آن‌ها به خوبی می‌دانستند که برای تحقق نیات خود می‌باید روند سیاسی را همزمان با حملات نظامی کلید بزنند. بر این اساس گام‌های سیاسی یک به یک طی شدند.

گام دیگری که سعودی‌ها در جهت یافتن برون‌رفت سیاسی از یمن برداشتند، برگزاری کنفرانس ریاض در تاریخ 17 تا 19 ماه می بود که با بایکوت انصارالله همراه بود و شرکت‌کنندگان آن در واقع منحصر به متحدان عربستان و برخی مسئولان دولت فراری یمن بودند. بسیاری معتقد بودند که برگزاری کنفرانس ریاض با هدف مقدمه‌سازی برای به پیش بردن اهداف عربستان در کنفرانس ژنو بود که در عمل این اتفاق رخ نداد و این کنفرانس بیش از همه بعد تبلیغاتی پیدا کرد. بنابراین با این مقدمه، روشن می‌شود که سعودی‌ها به کنفرانس ژنو به دید فرصتی برای به دست آوردن آن چه از طریق حملات هوایی تامین نشده است، می‌نگریستند. بنابراین نگارنده معتقد است برای برآورد دقیق از کنفرانس ژنو توجه به نیاز عربستان برای دستیابی به راه حل آبرومندانه اهمیت اساسی دارد. در ادامه توضیح بیشتری در این باره خواهد آمد.

در این راستا به نظر می‌رسد کنفرانس ژنو اولین موردی است که دو گروه‌ متعارض یمنی برای رفع اختلافات خود، در کشوری غیر از عربستان جمع می‌شوند. از آن جا که آل‌سعود به یمن به چشم حیات خلوت خود نگاه می‌کنند، صرف برگزاری این کنفرانس در ژنو به خودی خود می‌تواند کاهش نفوذ سعودی‌ها در یمن و یک شکست برای آن‌ها تعبیر شود.

طرف‌های گفتگو در ژنو

روشن است که برگزاری این گفتگوها با واسطه‌ی سازمان ملل متحد صورت می‌پذیرفت. قرار بود هیات یمنی با هواپیمای ارسال شده از طرف سازمان ملل وارد ژنو شوند. با برخاستن هواپیمای حامل هیات یمنی، عربستانی‌ها با کارشکنی در مسیر رسیدن هواپیما به ژنو، آن را به تاخیر انداختند. این اقدام که از سوی برخی از تحلیل‌گران یک جنگ روانی برای روحیه دادن به متحدان یمنی عربستان تعبیر شد، باعث تاخیر یک‌روزه‌ی هیات یمنی در ورود به ژنو و مانع دیدار آن‌ها با دبیر کل سازمان ملل شد.

آن چه در این کنفرانس اتفاق افتاد، در عمل گفتگوی باواسطه‌ی نمایندگان هیات یمنی و هیات عربستانی با اسماعیل ولد شیخ؛ نماینده سازمان ملل متحد در امور یمن بود. به این دلیل که هیچ یک از طرفین حاضر به نشستن با دیگری بر سر یک میز نشدند. بر این اساس نمی‌توان نام مذاکره را بر این گفتگوها نهاد زیرا عملا هیچ گفتگوی مستقیمی بر سر موضوع معین بین دو طرف درنگرفت.

اسماعیل ولد شیخ احمد گفته بود هر یک از طرفین از 7 عضو و 3 مشاور تشکیل می‌شود. با این حال هیات یمنی 22 نفر را شامل می‌شد. این موضوع به یکی از چالش‌های گفتگو یا به عبارت بهتر بهانه‌های هیات ریاض درآمد. هیات یمنی با این استدلال که نمایندگان گروه‌های مختلف یمنی در هیات مربوط حضور دارند و هیچ یک حاضر به تفویض قدرت مذاکره‌ای خود به گروه دیگر نیست، خواهان حضور همه‌ی اعضا شدند.[1]

برخی معتقدند هادی هیات ضعیفی را به ژنو فرستاد.[2] این هیات نه تنها ضعیف بود، بلکه چندپارچگی نیز در آن وجود داشت.[3] ضعف هیات یمنی در واقع نمایانگر ضعف واقعی دولت مستعفی یمن در زمان در دست داشتن امور کشور است. در واقع افراد اعزام شده نیز به هر حال نماینده همان سیستم بودند.

مواضع طرف‌های گفتگو

با شروع گفتگوها، بان‌کی‌مون دبیر کل این سازمان، خواهان برقراری آتش‌بس دو هفته‌ای در طول ماه رمضان شد. بنابراین محور اعلامی در این گفتگوها از طرف برگزارکنندگان "برقراری آتش‌بس" بود. با این حال یاسر العوادی عضو هیات یمنی با بیان این که ما به دنبال به آتش بس عمومی و نه یک‌ماهه و در طول ماه رمضان هستیم، خواهان گفتگو با طرف عربستانی شدند. در دیگر سو هیات ریاض نیز آتش‌بس انسان‌دوستانه را باعث سوء استفاده برخی گروه‌ها خواند و خواهان دستیابی به راه‌حل جامع و پایدار شد.

در مورد دیگر مواضع و خواسته‌های مطرح شده از سوی هیات یمنی که البته به صورت نه چندان رسمی بیان شده‌اند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- عدم گفتگوی مستقیم با منصور هادی و نمایندگان او به دلیل مشروعیت نداشتن

2- پیشنهاد گفتگوی مستقیم با سعودی‌ها به عنوان کشور حمله‌کننده

3- اعتراض به حضور برخی از افراد در هیات ریاض از جمله عبدالوهاب الحمیقانی که به خاطر پشتیبانی از القاعده یمن مورد پیگیرد بین‌المللی قرار دارد.

4- توقف حملات هوایی پیش از توافق برای آتش‌بس

در مقابل هیات ریاض بر موارد زیر تکیه داشت:

1- اصرار بر عقب‌نشینی انقلابیون از مناطق تحت کنترل خود

2- اعتراض به تعداد بیش از دو برابر اعضای توافق شده (ده نفر)

3- مواجهه با انصارالله به عنوان یک نیروی شورشی و اتهام‌زنی

هر یک از هیات‌های یمن و ریاض و همچنین نماینده‌ی سازمان ملل در امور یمن در پایان گفتگوهای غیرمستقیم، ارزیابی خود را از گفتگوها بیان کردند. حمزه الحوثی نماینده‌ی انصارالله گفت: "من کاملا ناامید شدم، ما تمام تلاش خود را برای موفقیت گفتگوها انجام دادیم اما موانع زیادی وجود داشت، به خصوص درخواست عقب‌نشینی." وی افزود: "ما نمی‌توانیم عقب‌نشینی کنیم و یک محیط خلا به وجود آوریم. به هر حال من امیدوارم که بتوانیم در آینده‌ی نزدیک به گفتگوها ادامه دهیم." در طرف مقابل ریاض یاسین وزیر امور خارجه دولت فراری یمن با متهم کردن حوثی‌ها آن‌ها را به دلیل عدم اجازه برای پیشبرد امور مورد انتظار مورد ملامت قرار داد.[4] وی ادامه داد: "اما این به معنای شکست ما نیست"[5] ریاض یاسین در حالی هیات یمنی را حوثی می‌خواند که در واقع این هیات نمایندگان گروه‌های مختلف سیاسی این کشور و نه یک قومیت یمنی بودند. همچنین نماینده‌ی سازمان ملل ضمن اعلام رسمی پایان گفتگوها از خوش‌بینی خود در مورد یافتن راه حل سیاسی برای بحران یمن سخن گفت.

دلایل شکست گفتگوها

اولین نکته‌ای که در مورد شکست گفتگوهای ژنو به نظر می‌رسد چیزی است که عبدالسلام محمد، رئیس مرکز مطالعات و پژوهش های "اباد" آن را وجود شکاف عمیق بین خواسته‌های دولت فراری در یمن و انصارالله می‌خواند.[6] از این جنبه به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران، شکست گفتگوها کاملا محتمل و بلکه قابل پیش‌بینی به نظر می‌رسید.

این شکاف عمیق بین مواضع طرف‌ها، ریشه در زیاده خواهی‌های سعودی دارد. به نظر می‌رسد حتی اگر هیات ریاض به نمایندگی از منصور هادی به شکلی از توافق با هیات یمنی دست می‌یافت، نمی‌توانست بدون رضایت عربستان آن را بپذیرد. عربستانی که به چیزی کم‌تر از بازگشت حوثی‌ها به کوه‌های صعده رضایت نمی‌دهد.[7]

زیاده‌خواهی هیات ریاض در حالی رخ می‌دهد که طبق اظهارات سخنگوی آژانس بشردوستانه‌ی سازمان ملل، 80 درصد مردم یمن به کمک‌های اورژانسی، غذا، آب، دارو نیاز دارد.[8] این واقعیت را باید در کنار آمار بیش از 2600 شهید و 8000 مجروح یمنی قرار داد که نتیجه‌ی حملات وحشیانه عربستان و متحدینش علیه مردم یمن هستند.

از سوی دیگر برخی خبرها از تلاش دیپلمات‌های کشورهای فرانسه و ترکیه برای جلوگیری از به توافق رسیدن گفتگوها حکایت داشت که تحلیل این موضوع مجال مجزایی می‌طلبد.[9] در بعد داخلی نیز بدون شک علی عبدالله صالح منفعت زیادی در به شکست کشاندن گفتگوها داشته و دارد. ادامه‌ی بحران در یمن می‌تواند فرصت مناسب برای بازگشت دوباره‌ی وی به ساختار قدرت را فراهم کند. رویایی که از زمان کنار گذاشته شدن از قدرت در سر رئیس جمهور سابق یمن وجود دارد.[10]

نکته‌ی بسیار حائز اهمیت در این کنفرانس، قوی ظاهر شدن هیات یمنی به رغم همه‌ی فشارها بود. این موضوع از یک جنبه به خاطر شرایط میدانی در یمن است که کاملا به نفع انصارالله و انقلابیون است. در واقع حملات هوایی نه تنها باعث عقب‌نشینی انقلابیون نشد، بلکه بسیاری از پیشروی ها در زمان این حملات اتفاق افتاد

نکته‌ی پایانی این که عربستان در تلاش برای مشروع جلوه دادن حمله‌ی خود به یمن آشکارا از برگ فرقه‌ای استفاده کرد تا بتواند مردم کشورهای عربی و منطقه را باخود همراه کند. اما عمومی کردن[11] تصمیم حمله به یمن از سوی عربستان، می‌تواند این نتیجه‌ی معکوس را برای سعودی‌ها داشته باشد که هزینه‌های آن‌ها را در صورت شکست احتمالی یا رفتن روند تحولات یمن به سمت مصالحه‌ی سیاسی بالا ببرد. بنابراین در شرایط کنونی بیش از هر کس دیگری، این عربستانی‌ها هستند که برای جلوگیری از بروز دودستگی داخلی و کاهش فشار خارجی به راه حل سیاسی محتاج هستند.

نتیجه‌گیری

در مقام نتیجه‌گیری در مورد شکست گفتگوهای ژنو باید گفت هیات ریاض از ابتدا برای گفتگو و دستیابی به آتش بس و صلح وارد ژنو نشدند، بلکه آن‌ها خواهان قبولاندن شرایط خود به طرف یمنی بودند. این موضوع به خوبی از لحن هیات ریاض پس از پایان گفتگوهای باواسطه و پیش از آن روشن شد. آن‌ها از ابتدا به دنبال انداختن اتهامات به گردن انصارالله و نه مذاکره و پذیرش آتش‌بس بودند.

در سوی دیگر میدان، انصارالله و انقلابیون یمن قرار دارند که توانسته‌اند ضمن انجام حملاتی به خاک عربستان، شرایط را به خوبی مدیریت کنند. این موضع نشان می‌دهد که آن‌ها به خوبی از موثر بودن قدرت خود به عنوان یک موجودیت داخلی آگاهی دارند. این را باید در کنار ضعف نیروهای منصور هادی قرار داد که تنها به حمایت‌های عربستان چشم دارند و قطعنامه‌ی غیرواقعی شورای امنیت که اخیرا تصویب شد را پشتوانه خود می‌بینند، در حالی که در عرصه‌ی میدانی برگه‌ی برنده‌ای جدی در دست ندارند.

به طور خلاصه باید گفت تا زمانی که این نگاه کاملا غیرمنطقی در عربستان وجود دارد که از گفتگوهای سیاسی همزمان با ادامه‌ی حملات به عنوان ابزاری برای قبولاندن شروط خود به انصارالله استفاده کند، به نظر نمی‌رسد بتوان به ایجاد راه حل پایدار و جامع برای بحران یمن خوش‌بین بود. اما آسیب پذیری سعودی‌ها از بحران خود ساخته در یمن احتمالا باعث می‌شود در نهایت این کشور به مصالحه و دادن نوعی از امتیاز به انقلابیون یمنی برای خروج آبرومندانه از بحران ناچار شود. بر این اساس همان طور که برخی بیان کرده‌اند، تشکیل دور یا دورهای جدیدی از گفتگو بسیار محتمل است اما قطعا راه سختی در رسیدن به یک توافق حتی حداقلی پیش رو خواهد بود.

انتهای پیام/ 852
منبع: مشرق
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: