دکتر «ادریک بسکوف» درباره قوم یهود میگوید «از حکمت دین یهود و آموزههای آن، قتل بیگانگانی است که تفاوتی بین آنها و حیوانات وجود ندارد و این قتل و کشتار باید به صورت شرعی صورت گیرد و کسانی که به آموزههای دین یهود ایمان ندارند باید آنها را به عنوان قربانی به الهه بزرگ یهودی تقدیم نمود». ریچارد بورتون که خود مدتها به تحصیل تلمود پرداخته است در کتابش «یهود، نور و اسلام» که در سال 1898 منتشر شد مینویسد: «طبق آنچه که در تلمود آمده است نزد یهودیان دو مراسم خونین وجود دارد که یهوه را راضی میگرداند یکی از آنها عید نانهای آغشته به خون بشری است -منظور همان عید «فصح» است- و دیگری مراسم ختنه کردن کودکان یهودی».
یهودیان در حال کشتن کودک غیر یهودی
موضوع کشتن انسانهای غیر یهودی باعث شد که دکتر
رفعت مصطفی از اندیشمندان جهان عرب به گردآوری اطلاعاتی پیرامون این موضوع و تالیف
مقالهای مهم در این باره بپردازد. وی میگوید در ابتداي نگارش اين موضوع منصرف
شدم و اين به سبب ابهام در وقايع و حوادثي بود که موضوع نگارشم را در بر ميگرفت تا
اينکه پس از اندک مدتي به درستي آن پی بردم. با دستيابي به چند کتاب و پايگاههاي
اينترنتي تا حدی توانستم از "قربانيان بشریت" آگاهی یابم. مصطفی میگوید:
با اتمام نگارش اين مقاله افراد زيادي مرا به اينکه در اين موضوع مبالغه کردهام
متهم نمودند. اما منابعي که به آنها استناد کرده بودم را براي آنها فرستادم و اين
باعث شد که قانع شوند.
یهودیان در حال بریدن
سر یک انسان بیگناه در لهستان: قرباني فردي به نام آجنيس هوروز 19 ساله است.
تعدادي از يهوديان به سبب ارتکاب اين جنايت، زنداني شدند.
مصطفی یهودیان را مردماني میداند که به "خونخواران بشريت "معروفند؛ وی میگوید: «من فکر نمي کنم که به این اسم جز در افسانهها برخورد کرده باشيم. شاید شما آنرا بيشتر خيالي بدانيد تا امري واقعي، اما با ما همراه باشيد تا مردماني را به شما معرفي نماييم که به شايستگی، مستحق اين لقب هستند. اين بار وقت آن فرارسيده تا به جاي خيال، عقل را مورد خطاب قرار دهيم و از افسانه به حقيقت برسيم.»
آري اين مردمان همان يهود هستند؛ همان کساني که دينشان به آنها ميگويد: «كساني كه به دين يهود ايمان نميآورند بايد براي الهه ما "يهوه" قرباني شوند. نزد ما دو مناسبت که باید در آن خون ريخته شود وجود دارد، اين کار الهه ما "يهوه" را از ما خشنود ميگرداند. يکي از این دو مناسبت عيدي است که در آن غذاي آغشته به خون انسان تهيه ميشود و ديگري مراسم ختنه کردن فرزندانمان» فطيره مقدس ترکيبي است از خون انسان که آنرا با آرد مخلوط ميکنند تا غذاي عيد فصح – يکي از اعياد يهوديان – را آماده کنند. اين عمل وحشيانه از طريق تلمود کتاب مقدس يهوديان به آنها رسيده است.
تحقيقات نشان ميدهد تبعيت يهوديان از تعاليم تحربفشده دينشان، عامل اساسي درحوادث و بدبختيهايي است که يهود در تاريخ خود به آن دچار شده است. در زمان قديم ساحران يهود از خون انسان در مراسم شعبدهبازيهاي خود استفاده ميکردند. در تورات متن صريحي وجود دارد که به اين عمل جنايتکارانه اشاره ميکند. در سفر اشعياء چنين آمده است: «شما فرزندان معصيت، گناه و قوم دروغ و کذب هستيد و زير هر درخت سبزي براي بتها آتش روشن ميکنيد و درشکاف پناهگاهها و در دره و رودخانهها، ديگران را ميکشيد.» يهوديان بر اساس تعاليمشان وجنايتهاي به يادگار مانده از گذشتگان ؛ به کشتن کودکان و گرفتن خونشان و ترکيب اين خون با خون روز عيد عادت کردهاند. مورخ يهودي برنارد لازار (Bernard Lazare) در کتاب خود "یهودستیزی " به اين عمل اعتراف کرده و آنرا به ساحران يهود در زمانهاي گذشته نسبت داده است.
اگر شما درباره معابد و کنيسههايشان آگاهي پيدا کنيد و آنچه را باعث اين جنايتهاي وحشيانه ميشود را ببينيد قطعا دچار وحشت ميشويد چرا که معابدشان آغشته به خونهايي است که از زمانهاي گذشته ريخته شده است. معابد يهوديان در قدس از معابد ساحران هندي نيز وحشتناکتر است چرا كه اين معابد مکانهايي است که در آن کشتارهاي بشري روي ميدهد. اين جنايات ناشي از تعاليمي است که خاخامهاي يهودي آنرا وضع کردهاند.
با گسترش اين جنايات و تبديل شدن آن به موضوعي جدي و خطرناك، پديدهاي به نام "قربانيان و يهود" رفته رفته در سطح وسيعي مطرح شد.
يهوديان در دو عيد مقدس خود جز با قرباني کردن انسانها و خوردن غذايي که با خون بشر آميخته شده است، خوشحال و شادمان نميشوند. اولين عيد "پوريم" نام دارد كه هر ساله در ماه مارس برگزار ميشود و عيد دوم، عيد فصح ناميده ميشود كه هر ساله در ماه آوريل انجام ميگیرد.
قربانيان عيد پوريم معمولا از ميان جوانان بالغ انتخاب ميشوند. پس از کشتن فرد خون او را گرفته سپس آنرا خشک نموده و به شکل ذراتي در مي آورند تا آنرا با خمير فطيره (غذاي روز عيد) مخلوط کنند و اگر چيزي باقي بماند ، براي عيد سال آينده نگه ميدارند.
یهودیان از خون غیریهودیان برای درست کردن غذای عید فصح استفاده میکردهاند
اما قربانيان عيد فصح را غالبا کودکاني تشكيل ميدهند كه كمتر از 10 سال سن دارند. با خشكشدن خون قرباني آنرا با خمير فطيره مخلوط ميكنند البته ممكن است قبل از خشك شدن خون نيز اين كار صورت بگيرد.
براي جاري کردن خون قرباني و گرفتن واستفاده از آن راههاي متفاوتي وجود دارد. يکي از اين راهها استفاده از بشکه سوزني است. (بشکهاي به اندازه بدن قرباني که تمام اطراف آن را سوزنهاي نوک تيزي فرا گرفته باشد) پس از کشتهشدن قرباني سوزنها در بدن فرد فرو ميرود و بواسطه ي آن خون قرباني جاري مي شود در اين حال يهوديان با جمع کردن اين خونها درظروف مخصوص، شادماني خود را نيز ابراز مي كنند. راه ديگر اينست که قرباني را مانند گوسفند ذبح كرده و خونش را در ظرفي ريخته و آنرا پاک ميکنند. راه ديگر اينست که رگهاي قرباني را در جاهاي متعددي قطع ميکنند تا خون از آنجا بجوشد. سپس اين خون را در ظرفي جمع كرده و در اختيار خاخامي که تهيه فطير مقدس آغشته به خون انسان را بر عهده دارد، قرار ميگيرد ، تا الهه يهود "يهوه، الههاي که به ريختن خون بشر تشنه است!! " را از خود خشنود گردانند.
زن و مرد در مراسم ازدواج، از شامگاه به بعد از خوردن هر چيزي امتناع ميکنند تا اينکه خاخامي به آنها تخم مرغ آب پز فرو رفته در خاکستر ظرفي که در آن خون انسان را ميريزند، مي دهد. در مراسم ختنه نيز خاخام انگشتانش را در ظرفي که با شراب آغشته به خون پر شده است ؛ ميکند سپس انگشتانش را وارد دهان کودک كرده؛ به کودك چنين مي گويد: زندگي تو به خون توست....»
تلمود به يهود چنين دستور ميدهد:« افراد صالح غيراسرائيلي را بكشيد.» همچنين ميگويد:« همانطور كه شكافتن شكم ماهي جايز است؛ پاره كردن شكم انسان نيز مانعي ندارد هرچند كه اين كار با " روزه بزرگ " روزهاي شنبه مصادف گردد. سپس براي اين جنايت ثواب در نظر گرفته و چنين ميگويد:« هر كسي فرد غير يهودي را بكشد ، پاداش او اينست كه در بهشت جاويدان بماند و در طبقه چهارم سكني گزيند...»
آنچه در ذيل ميآيد نمونههايي از حوادث وحشتناكي است كه تا كنون به آنها پي برده شده است. بر اساس برخي از گزارشها تعداد حوادثي از قبيل قتل كودكان و استفاده از خون آنها در اعياد يهود به 4000 جنايت كشف شده ميرسد.
وقايعي
كه در اين گزارش به آنها اشاره خواهيم
كرد كمتر از آنچه است كه تاكنون كشف شده است. وقایع ذکر شده همگی برگرفته
از دایره المعارف یهودیت و منابعی است که در انتهای گزارش ذکر شدهاند.
فرد قرباني بايد داراي شرايط زير باشد:
1- قرباني مسيحي باشد.
2- كودك باشد و از سن بلوغ عبور نكرده باشد.
3- از پدر و مادري مسيحي و صالح متولد شده باشد كه مرتكب زنا نشده و به شراب اعتياد نداشته باشند.
4- كودكي باشد كه تا به حال شراب نخورده باشد و خونش خالص و پاكيزه باشد.
5- اگر خون آغشته به فطير روز عيد، خون كشيشي باشد در نزد يهوه ( خداي يهود) با ارزشتر است و او را بيشتر خوشنود ميسازد. و اين خون براي تمامي اعياد با ارزش و پسنديده است.
مصر
در سال 1881 در شهر "پورت سعيد " مصر يكي از وحشتناكترين جنايتهاي يهود اتفاق افتاد. مردي يهودي از قاهره به شهر پورت سعيد آمده و خانهاي را در غرب شهر اجاره و با فروشنده يوناني همان منطقه رفت و آمدهاي خود را آغاز ميکند.
تا اينكه روزي اين فرد يهودي به همراه دختر كوچك هشت سالهاي به نزد فروشنده ميآيد. فرد يهودي شروع به نوشيدن شراب ميكند و دختر كوچك را نيز به اين كار مجبور ميسازد. اين كار باعث تعجب مرد يوناني ميشود. روز بعد به جنازهاي با گلوي بريده دست مييابند. و آن جنازه كسي نبود جز اين دختر كوچك كه به طرز وحشيانهاي به قتل رسيده بود.
سوريه
در سال 1880 در شهر حلب دختري مسيحي گم شد بعد از جستجو، جنازه او را بدون سر و بدنش را بدون يك قطره خون يافتند. در اين ماجرا فردي يهودي به نام " رفول انكوتا " به قتل دختر و گرفتن خون او جهت استفاده در عيد فصح، متهم شد.
در روز 5 فوريه در سال 1840، يهوديان يكي از كشيشان مسيحي كاتوليكي ملقب به پدر فرانسوا انطوان توما را ربودند . وي براي درمان بيماري آبله يكي از كودكان يهودي به محله يهودينشين دمشق رفته بود. اما در راه بازگشت از ملاقات كودك مريض، بوسيله گروهي از يهوديان ربوده شد. سپس يهوديان او را به طرز فجيعي كشته و خونش را براي استفاده در عيد فصح و پوريم از بدنش بيرون كشيدند.
علاوه بر اين بسياري از دختران كوچك در دمشق ربوده شدند و براي استفاده از خون آنها، بدست يهوديان كشته شدند. شايد مشهورترين اين قضايا مربوط به فرزند هنري عبدالنور باشد كه يهوديان فرزند وي را در روز 7 اوريل سال 1890 ربودند. پدرش در رثاي او قصيده مشهوري را سرود.
لبنان
يهوديان در سال 1824 در بيروت فردي به نام فتح ا... صائغ كه او را به مهماني دعوت كرده بودند را كشتند و خونش را براي استفاده در عيد فصح از بدنش بيرون كشيدند. اين كار در سال 1826 درشهر انطاكيه و در 1829 در شهر حماه تكرار شد.
يك زن يهودي درسال 1834 در طرابلس شام پس از آنكه جنايتهاي وحشتناك يهود و كشتار كودكان بيگناه جهت مخلوط كردن خون آنها با فطير روز عيد را با چشمان خود ديد، از يهوديت برگشت و مسيحي شد و به اسم راهبه كاترينا از دنيا رفت. او يادداشتهاي مهمي درباره جنايتهاي يهود و عطش آنها در ريختن خون انسانها از خود به جاي گذاشت. وي در يادداشتهايش حوادثي را كه خود شاهد آنها بوده است را تشريح كرد. از جمله ميتوان به وقايعي كه در انطاكيه و حماه و طرابلس شام رخ داد و يهوديان دو كودك مسيحي و يك دختر مسلمان را كشته و خون آنها را بيرون كشيدند؛ اشاره كرد.
انگلستان
در سال 1144
م درمنطقه Norwich جنازه كودك 12
سالهاي كه خونش را از شكافهاي متعددي كه در بدنش بود بيرون كشيده بودند، پيدا شد. اين
روز مصادف با "عيد فصح" يهوديان بود و همين باعث شد كه اهالي منطقه به
يهوديان مشكوك شوند. تمامي مظنونان اين حادثه دستگير شدند، معلوم شد كه قاتلان اين
كودك، همه يهودي بودهاند. اين اولين قضيه كشف شده از اين نوع به شمار ميرود.
مدارك اين واقعه هنوز در كليساهاي بريتانيا وجود دارد.
علاوه بر اين در سال 1160 م جسد طفل ديگري در منطقه Glowcester كشف شد. كودك را به صليب كشيده و با استفاده از
زخمهاي متعددي كه در بدن كودك، تمام خون او را از بدنش بيرون كشيده بودند. در سال 1235 م چند
نفر از يهوديان كودك ديگري را از محله Norwich دزديدند. سپس
او را پنهان كردند تا در فرصت مناست او را بكشند و خونش را بيرون آورند. اما زماني
كه مشغول ختنه كردن اين كودك بودند تا او را براي كشتن آماده كنند، مردم توانستند
به اين كودك دست يابند و او را از خطر مرگ نجات دهند.
يهوديان در سال 1255 كودك ديگري را از محله Lincoln ربودند. اين ايام مصادف با عيد فصح بود. يهوديان طفل را شكنجه داده و به صليب كشيدند و خونش را بيرون كشيدند. پدر و مادر اين كودك، جسد فرزندشان را در چاهي نزديك منزل يك فرد يهودي به نام Joppin پيدا كردند. اين فرد يهودي در مراحل بازجويي اعتراف و همدستانش را نيز معرفي نمود. 91 نفر از يهوديان به دست داشتن در اين ماجرا محكوم و حدود 18 نفر از آنها محكوم به اعدام شدند!!! در بريتانيا جنايتهاي يهود تا سال 1290 ادامه يافت تا اينكه يهوديان كودكی مسيحي را در آكسفورد به قتل رساندند، سپس خون کودک را بيرون كشيدند. اين جنايت منجر به صدور حكم تاريخي ادوارد اول پادشاه ایتالیا شد كه دستور به اخراج يهوديان از بريتاينا را داد.
در سال 1928 در شهر منچستر جسد كودكي به نام اودنيل را يافتند كه به قتل رسیده و حتی یك قطره از خون او در بدنش باقي نمانده بود. اين جنايت يك روز قبل از اعياد يهود انجام شده بود.
در مارس سال 1932 يك روز قبل از عيد فصح يهوديان، كودك ديگري به همان شكل پيدا شد در این حادثه نیز یهودیان بار دیگر محکوم شدند.
فرانسه
در سال 1171 م در شهر Blois فرانسه در ايام عيد فصح، جسد كودكي مسيحي كه در رودخانه انداخته شده بود پيدا شد. یهودیان خون این کودک را جهت استفاده در مراسم دینی خود از بدن این کودک بیرون آوردند. یهودیان در اين جنايت محكوم و تعدادي از آنها نیز اعدام شدند. سپس در سال 1179 م درشهر Pontois فرانسه، جسد كودك ديگري پيدا شد كه يهوديان خونش را تا آخرين قطره بيرون كشيده بودند. اما در شهر Braisene يك جوان مسيحي از جانب فردي به نام الكونتس اوف دور، كه متهم به دزدي بود به يك فرد يهودي فروخته ميشود. یهوديان نیز او را به قتل رسانده و خونش را بيرون كشيدند اين باعث شد تا پادشاه فيليپ اگوست، خودش محكمهاي را آماده كند و دستور سوزاندن مجرمان يهودي را بدهد!!
سپس در سال 1247 در ناحيه Valrias به جسد كودك دو سالهاي دست يافتند كه در گردن، مچ و پاهای كودك زخمهایی ايجاد شده بود. یهودیان از این طریق تمام خون طفل را از بدنش خارج كرده بودند. آنها به این جنایت هولناک خود اعتراف کردند. بر اساس آنچه که در دايره المعارف يهوديت آمده است سه نفر از يهوديان به سبب ارتکاب این جنایت محکوم به اعدام شدند. در سال 1288 نیز جسد کودکی را در راه متعلق به یهودیان پیدا کردند. يهوديان محاكمه شده و 13 نفر از آنها بوسيله آتش سوزانده شدند.(دائره المعارف يهوديت)
آلمان
در سال 1939 در مجله آلمانی شتومر تصویری عجیب منتشر شد. اين شماره به موضوع "قربانيان بشری در دين يهود" اختصاص داشت. بر روی جلد مجله تصویری از یک جنایت بود. این جنایت وحشتناک به کسی جز یهودیان مربوط نمیشد. آنها طفلی را کشته و خونش را تا آخرین قطره از بدنش جدا کرده بودند.
در سال 1235
در ناحيه Foldit به جسد 5 کودک دست یافتند. مردم به یهودیان مشکوک شدند پس از بازجویی از
یهودیان اعتراف کردند که جهت اهداف پزشکی این کودکان را کشتهاند.
مردم در اين ماجرا از يهوديان انتقام گرفته و تعداد زيادي از آنها را کشتند. در
سال 1261 در ناحيه Badeu ، پيرزني فرزند 7 سالهاش را به يهوديان
فروخت و آنها نيز او را کشتند و خونش را تا آخرين قطره بيرون آورند و جسد کودک را
در رودخانهاي انداختند. به سبب ارتکاب این جنایت، چند نفر از يهوديان محکوم به
اعدام شدند و دو نفر از آنها نيز خودکشي کردند.
در سال 1286 در شهر Oberwesel
يهوديان طفلي مسيحي به نام ويز را به مدت سه روز شکنجه دادند سپس او را از پاهايش
آويزان و خونش را تا آخرين قطره از بدنش بيرون کشيدند. پس از مدتی جسد این کودک در
رودخانهاي پيدا شد. از آن سال به بعد همه ساله در 19 آوريل ، روز به صليب کشيده
شدن اين کودک، برای یاد بود او مراسمی بر پا میشد. اين جنایت در سال 1510 در
ناحيه Brandenburg دوباره تکرار شد. يهوديان کودکي را خريدند و
او را به صليب کشيده و خونش را تا آخرين قطره از بدنش جدا کردند. يهوديان در حين
محاکمه به اين جنايت اعتراف کردند لذا 41 نفر از آنها محکوم به اعدام شدند.
در شهر Mytez يک يهودي، کودک 3 ساله اي را ربود و با جاری ساختن خون کودک او را به قتل رساند. اين فرد يهودي محکوم گرديد و درآتش انداخته شد. حوادثی نظیر این، درآلمان بارها تکرار شد. تمامي متهمين در اين جنایتها از بين يهوديان بودند. اين حوادث در سال 1882 منجر به کشتهشدن تعدادي از يهوديان به دست مردم گرديد. در سال 1998 در شهر Gladbeck، جوان 20 سالهاي به نام هيلموت داوب کشته شد. مردم جنازه بدون سرش را پيدا کردند. عامل اصلی این جنایت، فردي يهودي به نام هرزمان بود. و در 17 مارس 1927 کودک 5 سالهاي ربوده و بعد از مدتی جسد او کشف شد. مقامات مسئول اعلام کردند که عمليات قتل به علت اهداف ديني صورت گرفته است و در اين ماجرا حتي يک نفر از یهودیان نیز متهم نشد!!
در سال 1932 در شهر Paderborn ، جسد دختري كه خون او از بدنش بيرون كشيده شده بود، پيدا شد. يك قصاب يهودي به همراه پسرش متهم به قتل او شدند. اعلام شد كه اين حادثه با اهداف ديني صورت گرفته است .
اسپانيا
در سال 1250 در Sargossa، جسد طفل به صليب كشيده شدهای که قطرهای از خون بدنش باقی نمانده بود پیدا شد. اين كار در سال 1468 در شهر Segovia دوباره تكرار شد. در اين حادثه نیز يهوديان كودكي را به صليب کشیده و تمام خون او را به مناسبت عید فصح بیرون میآورند. تعدادي از يهوديان محكوم به اعدام میشوند. سال 1490 در شهر Tolido يكي از يهوديان، همدستان خود را كه با او در كشتن يكي از كودكان و گرفتن خون او همكاري نمودند بودند را معرفي نمود. 8 نفر از يهوديان به سبب ارتکاب این جنایت محکوم به اعدام شدند. حادثه سال 1490 ، علت اصلي در طرد يهودیان از اسپانيا به شمار میرود.
سوئیس
در سال 1287 درشهر Berne ، يهوديان كودكي به نام رودلف را در منزل يك يهودي ثروتمند، ذبح كردند يهوديان به جنايت خود اعتراف كردند.پس از مدتی مردم شهر مجسمه ي يك فرد يهودي كه در حال خوردن طفل صغيري بود را ساختند و این مجسمه را در محله يهوديان نصب كردند تا جنايت هاي وحشيانه يهوديان را خاطرنشان كنند.
اتريش
در سال 1462 در شهر Innsbruk كودك مسيحي خردسالي به يهوديان فروخته شد وآنها نيز او را در جنگل بر روي صخرهاي قرار داده و ذبح كردند و از خون او در روز عيدشان استفاده كردند. بعد از وقوع اين جنایت تصميماتي عليه يهوديان اتخاذ شد از آن پس یهودیان مجبور شدند تا بازوبند زرد رنگي را بر روي بازوي چپ خود ببندند تا بواسطه آن از ديگران متمايز شوند.
ايتاليا
در 1475 م در Trentايتاليا، كودكي به نام سيمون مفقود گرديد بلافاصله نگاهها متوجه يهوديان گردید. يهوديان نيز از ترس اینکه اتهام متوجه آنها نشود زودتر از همه جسد را پیدا کرده و آوردند. اما بعد از تحقيق و بررسي معلوم شد كه اين كودك بنابه گفته یهودیان غرق نشده بلكه بواسطه زخمهاي موجود در گردن، مچ دست و پاهايش، خون اين كودك از بدنش كشيده شده است. يهوديان مجبور به اعتراف شدند که این جنایت کار خودشان بود. یهودیان برای توجیه عمل خود مدعی شدند که به خون این کودک برای برپایی مراسم دینی خود نیاز داشتهاند تا بواسطه آن بتوانند نان عید فصح را تهیه کنند. هفت نفر از يهوديان به سبب ارتکاب این جنایت محکوم به اعدام شدند. در سال 1480 در شهرVenice، نيز سه نفر از يهوديان به خاطر دست داشتن در كشتن كودكي مسيحي اعدام شدند. در سال 1485 در اطراف شهر Padua، كودكي به نام لورنزين بدست يهوديان ذبح شد. در سال 1603 در شهر virona به جسد كودكي كه خونش بواسطه زخمهاي ماهرانه ازبدنش كشيده شده بود، دست يافتند . در اين قضيه تعدادي از يهوديان محكوم شدند.
مجارستان
در سال 1494 در شهر Teranan يهوديان كودكي را به دار آويختند و تمام خون بدنش راكشيدند. در اين ميان پيرزني این جنایت را مشاهده کرد لذا عاملان آن را معرفي نمود. یهودیان در حين محاكمه اعتراف كردند كه 4 كودك ديگر را نيز ذبح كرده و خونشان را براي استفاده در مقاصد پزشكي جمع كردهاند. در آوريل 1882 در نواحي شهر Treza Eslar ، يهوديان دختر جوان 14 ساله مسيحي به نام استرسوبیموس را ربودند. كودكي یهودي اعتراف كرد كه وي شاهد بوده كه مادرش دختر جوان مسيحي را به خانه دعوت ميكرد. با بروز این جریان تعدادي از يهوديان به كليسا فرا خوانده شدند. در اين ميان يك پسر بچه يهودي نيز اعتراف كرد كه وي شاهد حادثه ذبح دختر جوان يهودي و انباشتن خون او در يك ظرف بزرگ، بوده است. چند يهودي نيز اعتراف كردند كه در عمليات كشتن دختر جوان به مناسبت عيد فصح يهودي، دست داشتهاند. در اين جنايت 15 يهودي دست داشتند. محاكمه آنها در 19 ژوئن آغاز شد. اين محاكمه از مشهورترين محاكمهها درطول تاريخ است كه تا 3 اگوست ادامه پیدا کرد. سرمایه و پول يهودي سرپوشي بر اين جنايت نهاد و دادگاه يهوديان قاتل را بيگناه اعلام كرد؛ در حالي كه تمامي شواهد حاكي از دست داشتن يهوديان دراين جنايت بود!! اين جنايت باعث ايجاد دشمني بر ضد يهود شد كه در سرتاسر اروپا منتشر گرديد.
روسيه
در سال 1823 در شهر Valisobروسيه، درعيد فصح يهوديان ،كودك دو و نیم سالهای گم شد و بعد از يك هفته جنازه او را در تالابي كنار شهر پيدا كردند. به محض پيدا كردن جسد، زخمهاي زيادي كه در اثر ميخهاي تيز درسرتاسر بدن اين كودك بوجود آمده بود، دست يافتند. سه نفر از زنان يهودي به دست داشتن در اين جنايت اعتراف كردند و سپس به سيبري تبعيد شدند.
عمليات ربايش از سوي يهوديان همچنان ادامه يافت. در دسامبر 1852 پسر بچه 10 سالهاي ربوده شد. يهوديان به دست داشتن در قتل اين كودك و جاری ساختن خون وی، متهم شدند. سپس در ژانويه 1853 نيز پسري 11 ساله ربوده شد و همان بلايي بر سر او آمد كه بر سر ديگران نيز آمده بود؛ يهوديان در اين جنايت نيز متهم شدند. درشهر Kiev بار ديگر به جنازه نوجواني 13 ساله به نام جوثنسكي دست يافتند كه زخمهاي فراواني بر بدنش بر جاي مانده بود و هيچ اثري از خون بر روي جنازه و يا اطراف جنازه وجود نداشت.
ترکیه
سال 1840 در عید مخصوص یهودیان، پوریم، در جزیره رودس کودکی یونانی گم شد. آخرین بار در حال ورود به محله یهودیان دیده میشود. با بروز این حادثه، مردم یونان خواستار پیگیری مساله و یافتن کودک میشوند. پادشاه ترک، یوسف پاشا مجبور به محاصره محله یهودیان و حبس سران یهود میشود. دائره المعارف یهودیت چاپ دهم صفحه 410 اعتراف میکند که میانجیگری سرمایهدار یهودی مونتفیوری با دادن رشوه به دربار و شخص کونت کاموند کسی که مدیر امور بانکها در حکومت عثمانی بود، توانست حق را بپوشاند. توان سرمایه یهودی نه تنها در این جنایت بلکه در جنایتهای متعدد دیگر این چنین حق را پوشانده بود.
تغییر سبک خونخواری یهودیان