سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

داعش= طالبان+ القاعده

روزنامه «اعتماد» در ستون «حرف روز» امروز (سه شنبه) خود نوشت: شناسایی داعش با عنوان سلفی ها اگرچه نادرست نیست ولی جامع و دقیق به نظر نمی رسد. گروه های طالبان در افغانستان را می توان نمونه ای از نیروهای سلفی دانست که همانندی زیادی به سلفی های منطقه از جمله عربستان دارند.
کد خبر: ۸۶۰۳۳
۱۰:۵۸ - ۱۹ اسفند ۱۳۹۳
به گزارش«شیعه نیوز»، روزنامه «اعتماد» در ستون «حرف روز» امروز (سه شنبه) خود نوشت: شناسایی داعش با عنوان سلفی ها اگرچه نادرست نیست ولی جامع و دقیق به نظر نمی رسد. گروه های طالبان در افغانستان را می توان نمونه ای از نیروهای سلفی دانست که همانندی زیادی به سلفی های منطقه از جمله عربستان دارند.

در این مطلب که در صفحه نخست این روزنامه با عنوان «داعش= طالبان+ القاعده» منتشر شده، آمده است: ولی گروه القاعده را نمی توان به معنای مرسوم سلفی معرفی کرد حتی اگر سلفی هم معرفی شوند این تعبیر برای معرفی آنها کافی نیست، بلکه آنها سلفی به اضافه چیز دیگری هستند.

در واقع القاعده از خلال مبارزه با غرب به معنای مبارزه علیه استعمار و امپریالیسم هویت پیدا می کرد، در حالی که سلفی های منطقه از خلال ایمان به اسلام و ضدیت با کفر و شرک معنا پیدا می کنند. از این رو مخالفت آنان با کمونیست ها بسیار بیشتر از مخالفت شان با غرب مسیحی بود.

ضمن اینکه سخت است که بتوان سلفی ها را در مقوله مخالفان با غرب به منزله نظام سلطه دسته بندی کرد. در حالی که القاعده نگاهی متوازن یا حتی منفی تر نسبت به غرب داشت و به لحاظ ترکیب نیرو ها نیز متفاوت بود.

پدیده ای مثل القاعده محصول جامعه مدرن است که خود را به صورت افراطی و در ضدیت با آن نشان می دهد. همچنان که گروه هایی مثل ارتش سرخ ژاپن یا باریگارد سرخ در اروپا نیز از عوارض جامعه مدرن بودند. در حالی که سلفی ها ریشه در گذشته سنت اسلامی دارند و محصول مدرنیته نیستند و پیش از این نیز بودند. حتی اگر با مظاهر مدرنیته مخالف باشند، مخالفت آنها از زاویه ناظر بیرونی است. طالبان در جامعه ای مثل افغانستان و مناطق قبایلی و کم توسعه یافته ای شکل می گیرد که نگاهش به اسلام به کلی سنتی است. تصویر و مجسمه را حرام می داند و به همین دلیل به مجسمه های بامیان حمله می کند یا موزه کابل را تخریب می کند. آنان با این کار خود نمی خواهند پیامی به جهان به ویژه غرب بدهند، چه بسا اساسا توجهی هم به این امر ندارند. برخورد آنان با پوشش مردان و حجاب و حضور اجتماعی زنان نیز از منظر نگاه شرعی است. با فناوری جدید نیز حتی المقدور فاصله می گیرند. در حالی که نیروهایی مثل داعش به نحو دیگری عمل می کنند، نه تنها با فناوری های مدرن مشکلی ندارند بلکه می کوشند تا به بهترین شکل هم از آن استفاده کنند.

حتی در زمان سلطه طالبان بر افغانستان کسی تصویری از ملاعمر را ندید، ولی هر روز از بن لادن و ایمن الظواهری تصاویر و فیلم های متعددی منتشر می شد. گمان نمی رود که ملاعمر به لحاظ امنیتی از انداختن عکس پرهیز می کرده ولی در مقابل داعش می کوشد از تصویر و فیلم بیشترین بهره برداری تبلیغاتی را بکند.

داعش با تخریب مجسمه ها و بقایای تمدن ها می کوشد پیام روشنی را به جهان مدرن بدهد و بعید است که مساله آنان وجه شرعی ماجرا باشد. همچنان که نیروهای موجود در داعش به لحاظ زمینه اجتماعی و تربیتی در این مسیر نیستند.

بنابراین شاید بتوان گفت که داعش محصول ازدواج میان طالبان سلفی و القاعده انقلابی است. به همین دلیل موجود خطرناکی است که محاسن هیچ یک از دو گروه طالبان و القاعده را ندارد، ولی معایب هر دو را یکجا جمع کرده و حتی این معایب در داعش جهش ژنتیکی هم پیدا کرده است.

در این میان ژن قوی تر این ازدواج نامبارک از القاعده است. چرا داعش جذابیت انقلابی برای برخی نیروهای مسلمان را در سراسر جهان دارد؟ در حالی که طالبان چنین وضعی نداشت و این القاعده بود که برای نیروهای سایر کشورها جذاب بود و عازم افغانستان می شدند. ضمن اینکه طالبان عموما نیروی ارتجاعی در قالب کشور افغانستان بود، ولی القاعده فراکشوری بود، همچنان که داعش نیز چنین است.

ژن قوی تر که القاعده باشد ریشه در غرب و جهان مدرن دارد. به همین دلیل است که هزاران مسلمان و تازه مسلمان شده در ضدیت با جهان غرب و برای ساختن مدینه فاضله ای برای مقابله با غرب رو به سوی عراق و سوریه آورده اند. تمامی اقدامات آنان از نحوه شکستن تا تخریب آثار باستانی و موزه ها تا اسیر و برده گرفتن و نیز نحوه پوشش آنان ریشه در جامعه مدرن دارد، گرچه ظاهر آنان مشابه گروه طالبان است، ولی برخلاف طالبان رفتارشان در ضدیت با غرب تعریف می شود هرچند خود را در قالب ضدیت با این غرب به تصویر می کشند ولی ریشه شکل گیری آنان در غرب است.

در گذشته مورد مشابه وجود داشته است. دیدگاه بازگشت به خویشتن گرچه نوعی بومی گرایی را می رساند ولی نطفه اصلی آن در غرب بسته شده بود.

اگر نیروهای طالبان عموما از اقشار کم سواد و عقب مانده جامعه افغانستان بودند، در مقابل نیروهای القاعده از اقشار تحصیلکرده و حتی مرفه هستند که غرب را به خوبی تجربه کرده بودند. ولی این دو نیرو نتوانستند ترکیب و نتیجه جدیدی را ارایه دهند. در حالی که عراق و سوریه محل مناسبی بود تا در غیاب دولت مرکزی، مجموعه جدیدی از طرفداران القاعده در ترکیب با سنت سلفی پدیده داعش را ایجاد کنند.

مبارزه با داعش بدون توجه به این دو وجه آن مبارزه ای ناقص و ناکارآمد خواهد بود.

انتهای پیام/ ن . ش
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
نظرات بینندگان
ناشناس
۲۲:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۹
داعش=طالبان +القاعده +وهابیت
حق مولا علی ع است
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۹
داعش(وهابیت)=طالبان +القاعده