به گزارش «شیعه نیوز»، سایت اینترنتی النشره در تحلیلی با عنوان "حال و آینده گروه تروریستی داعش" نوشت: آینده داعش به میزان جدیت حملات برای مقابله با آن بستگی دارد که هنوز به سطح مرحله نابودی این گروه نرسیده است. هرگونه حمله جدی علیه این گروه باید شامل این نکات باشد:
1- منابع مالی آن که امکان پرداخت حقوق نیروهای داعش و فریب دادن نیروهای جدید و حمایت مالی از عملیات نظامی امنیتی آن را بوجود میآورد، قطع شود.
2- اجازه رسیدن سلاحهای پیشرفته به این گروه داده نشود و تمام ما یملک این گروه بویژه آنچه که از ارتش عراق ربوده است، از طریق حملات هوایی هدف قرار بگیرد.
3- کمپینهای رسانههای و فرهنگی و همایشهای دینی از سوی مراجع دینی عالی رتبه بر پا شود تا باطل بودن استدلالهایی که برای جذب نیروهای جدید و فراهم کردن خاستگاهی برای آنها از سوی داعش مطرح میشود، روشن شود.
4- عملیات زمینی علیه مواضع داعش در سوریه و عراق صورت بگیرد تا باعث شود این گروه در جایگاه طرف شکست خورده و ضعیف قرار بگیرد که این مساله به صورت خودکار بر جایگاه آن و در نتیجه بر قدرت آن برای جذب نیروهای جدید تاثیر میگذارد. این مساله مهمترین امر برای از بین بردن داعش بوده و در عین حال دشوارترین گزینه نیز است. چرا که تشکیل نیروی نظامی زمینی گسترده بدون برانگیختن خشم کشورهای ذیربط در امر مقابله با تروریسم دشوار است.
از آنچه که مطرح شد مشخصی میشود که آنچه تاکنون رخ داده است مقابلهای جزئی و محدود از نظر زمانی و مکانی با گروه تروریستی داعش بوده است که باعث میشود مساله خط خوردن این گروه از معادله نسبتا بعید به نظر برسد؛ مگر آنکه عملیات گستردهای آغاز شود که در آن هیچ یک از مسائلی که در بالا مطرح شد، کنار گذاشته نشود.
امکان حمله زمینی در عراق از طریق یگانهای ارتش عراق و نیروهای پیشمرگ با حمایت هوایی جنگندههای همپیمانان، قابلیت اجرایی بیشتری را در آیندهای نزدیک نسبت به شرایط در سوریه دارد، چرا که یگانهای ارتش آزاد سوریه در حال حاضر برای چنین عملیات گستردهای آماده نیستند و آموزش و مجهز کردن چند هزار نیروی جدید از سوی غرب چیزی را در معادله کنونی سوریه تغییر نمیدهد.
در نتیجه، براساس گفتههای چندین کارشناس نظامی غرب، مقابله با داعش طولانی مدت خواهد بود، چرا که تعداد نیروهای سوری و عراق عضو داعش از 20 هزار نیرو پا فراتر میگذارد که به این تعداد، باید بیش از 15000 نیروی خارجی را نیز اضافه کرد که برخی از آنها آموزش دیده هستند و در گذشته در چچن، بالکان، عراق و دیگر کشورها جنگیدهاند و باید گفت که این تعداد در حال افزایش است، چرا که افرادی از 80 کشور عربی و غربی به جرگه این گروه تروریستی میپیوندند.
تا زمانی که شاهد تحرکات میدانی ارتش یا ارتشهای اسلامی علیه این تروریستها نباشیم، هیچ امیدی برای از بین بردن این گروه در آیندهای نزدیک وجود ندارد و مبارزه با این گروههایی که با نام اسلام میجنگند، تنها از طریق کشورهای اسلامی و خود مسلمانان و نه هیچ طرف دیگری ممکن میشود. شاید یادآوری سناریوی حمله به القاعده بهترین شاهد برای این امر است که نتایج معکوسی را در بوجود آوردن چند گروه تندرو از دل القاعده در پی داشت و این علی رغم آن است که حضور و تاثیر این گروه در جهان رو به زوال رفته است.
درگیری قاطعانه علیه داعش ایجاب میکند که منافع کشورهای منطقهای و جهانی ذیربط نزدیک باشد و نوعی حل و فصل فراگیر برای چندین پرونده حل نشده صورت گیرد اما تا به این لحظه جهان شاهد نوعی جنگ سرد جهانی میان روسیه با آمریکا و اروپا بوده است که نتیجه آن در درگیریهای سیاسی و اقتصادی و حتی امنیتی در چندین مکان تجلی یافته است. در عرصه منطقه نیز نوعی جنگ سرد میان عربستان که همپیمان امارات و حامی مصر است، علیه ترکیهای وجود دارد که به صورت تلویحی همپیمان قطر بوده و حامی بسیاری از جریانهای تندرو است که هدف از این جنگ گسترش نفوذ و همچنین پایه و اساس بودن در جهان سنی است.
ترکیه نیز به نوبه خود در حال حاضر نوعی رویای عثمانی برای گسترش نفوذ خود را دارد و از گروههای تندرو برای گسترش نفود خود استفاده میکند و تمایل دارد تا در محافل اروپایی خود را به عنوان نمونه "اسلام میانه رو" نشان دهد.
با وجود این که سرنوشت داعش چیزی جز شکست نیست حال این مساله هرچقدر هم که زمانبر باشد، اما در مقابل این واقعیت باید گفت که نشانههای بستن کامل این صفحه هنوز به مرحله عمل و ریشهای نرسیده است و این علی رغم آمادگیهایی است که پس از تغییر رخدادهای میدانی صورت گرفته است. در نتیجه میتوان گفت که این جنگ آغاز گشته اما حل و فصل نهایی آن به چند سال زمان نیاز دارد!
1- داعش از القاعده شکل گرفت، چرا که در آغاز نام "قاعده الجهاد در کشورهای عراق" به رهبری ابومصعب زرقاوی داشت که در سال 2006 کشته شد. رابطه میان "القاعده عراق" با "القاعده اصلی" بسیار خوب ماند تا این که در سال 2013 اختلاف بر سر قدرت شکل گرفت و قطع رابطهای میان دو طرف در فوریه 2014 صورت گرفت. پس از اینکه این نیروها در عراق و سوریه به هم آمیختند، نام این گروه از "دولت اسلامی در عراق و شام" معروف به داعش به "دولت اسلامی" تبدیل شد که نشانگر این است که این گروه تصمیم گسترش حضور خود را دارد.
2- داعش در حال حاضر مساحت جغرافیایی گستردهای در سوریه و عراق را تحت تصرف دارد که دست کم 40 هزار کیلومتر مربع است و در طول آن نیز حدود 10 میلیون تن زندگی میکنند و در این مناطق زمینهای کشاورزی گستردهای و نیروگاههای برق و چاههای استخراج نفت وجود دارد که میتوان نفت آن را با قیمتی بسیار پایین خریداری کرد.
3- داعش نقشه جدیدی را از "دولت خلافت اسلامی" جعلی خود منتشر کرده است که به چند ولایت تقسیم خواهد شد که هر یک از آنها چند امارت دارد که شامل "ولایت عراق" (که در حال حاضر در آن شش استان تحت تصرف دارد) و این هدف را دنبال میکند تا سیطره خود را به سایر بخشهای عراق و کویت برساند، و همچنین "ولایت شام" (به معنای بخشهای گستردهای از سوریه، لبنان، فلسطین، اردن و سیناء) و "ولایت حجاز" (شامل عربستان، بحرین، قطر، امارات و عمان) و ولایت خراسان (شامل ایران، افغانستان و ازبکستان) و همچنین یمن، مراکش و آناتولی (ترکیه و اندلس (اسپانیا) میشود.
4- باید یادآوری کرد که پس از حملات 11 سپتامبر 2001، آمریکا متعهد شد که گروه تروریستی القاعده را که در آن هنگام به اوج قدرت خود رسیده بود، از بین ببرد. پس از گذشت 10 سال و به ویژه هنگام مرگ اسامه بن لادن، رهبر القاعده در دوم مه 2011 بسیاری گمان کردند که پایان کار این گروه نزدیک است، اما نتیجه عکس آن شد، چرا که درست است که القاعده دچار عقب گرد شد و به مرحله نابودی نزدیک گشت، اما گروههای تروریستی از "رحم آن متولد شدند" و در تعدادی از کشورها چون افغانستان، پاکستان، عراق و لیبی، یمن، سودان مصر، نیجریه و لیبریا رشد و نمود یافتند.
5- آمریکا در ابتدا در صدد بود تا از داعش به عنوان وسیلهای برای اعمال فشار استفاده کند، اما خطر داعش از این مساله گذشته است و تبدیل به تهدید مستقیمی علیه منافع آمریکا و همپیمانانش در خاورمیانه شده است. خطر این گروه تروریستی علیه عربستان نیز از وسیلهای برای اعمال نفوذ منطقهای که ریاض از آغاز خواستار آن بود، پا فراتر گذاشته است.
انتهای پیام / ا . ح