اگر دبیرکل حزبالله لبنان بهدنبال بسیج کردن عناصر در داخل حزب و هواداران خود بود، روش متفاوتی در بیان این موضوع انتخاب میکرد، اما وی همه لبنانیها را مخاطب قرار داد و از آنها خواست تا برای مرحله آینده آماده باشند. وی وعده داد که در آینده بیشتر در این رابطه صحبت خواهد کرد.
مقابل سلسله جبال شرقی لبنان گروههای تروریستی مسلح مستقر هستند که تعداد آنها بالغ بر 3000 نفر است، آنها نقاط و موقعیتها و چهارراههای حیاتی را در دو طرف سوری و لبنانی در اختیار دارند و از تسلیحات گسترده از جمله تانک و توپهای دوربرد و میانبرد و موشکهای زمین به هوا و همچنین موشکهای ضدزره و دوربینهای دید در شب و سیستمهای ارتباطاتی پیشرفته برخوردارند.
کسانی که در دو روز اخیر به صفحه اختصاصی داعش در توئیتر سر زده باشند، میتوانند برداشتی کلی از توانمندیهای نظامی این گروه در قلمون به دست آورند، چرا که کارگاهی برای تهیه زیرساختها در آنجا راهاندازی شده که بولدوزرها و کامیونها و دهها بلکه صدها مبارز در هوای طوفانی و برفی برای تأسیس شبکه راههای خاکی جدید مستقل از شبکههای قدیمی با رویکردهای نظامی دست به کار شدند تا بتوانند از سویی ارتباط بین تمامی مواضع را برقرار کنند و از سوی دیگر به مواضع ارتش سوریه و حزبالله اجازه ندهند که آنها را با چشم غیرمسلح رصد کنند، مگر اینکه از طریق هوایی آنها را هدف قرار دهند.
داعش همچنین تصاویری از ادامه در اختیار گرفتن گذرگاه غیرقانونی الزمرانی نزدیک مرزهای لبنان و سوریه در منطقه قلمون منتشر کرد که با وجود هدف قرار گرفتن در حملات هوایی از طریق جنگندههای سوریه همچنان آن را در اختیار دارد.
با این وجود جبهه النصره بهفرماندهی ابومالک التلی پرنفوذترین گروه تروریستی در این منطقه است که زیرساختهایی شامل تونلهای استراتژیک در اختیار دارد. بعضی از این تونلها و غارها بهگونهای است که بیشتر خانوادههای نظامیان لبنانی ربوده شده بهدست جبهه النصره که روزانه از سوی شیخ مصطفی الحجیری (ابوطاقیة) برگزار میکند، با چشم غیرمسلح دیده میشوند. گروههای تروریستی همچنین غارهای سیمانی محکمی دارند که بهجز با پیشرفتهترین موشکهای رهگیر که از طریق بالگردها شلیک میشود، قابل انهدام نیستند.
آتشبس داعش و النصره
با وجود برخی درگیریهایی که در منطقه قلمون بین داعش و جیش الاسلام بهرهبری زهران علوش و با سرپرستی عربستان سعودی انجام شد و بهعنوان نمونه دادگاه وابسته به داعش و دفتر امنیتی آن در منطقه عرسال در پایان ژانویه گذشته از سوی جیش الاسلام هدف حمله قرار گرفت، اما در حال حاضر منطقه شاهد نوعی آتشبس بین گروههای تروریستی بهویژه جبهه النصره و داعش است که مشابه آن در سایر مناطق سوریه که این 2 گروه با هم حضور دارند دیده نمیشود.
کارشناسان پیگیری کننده اوضاع معتقدند که علت این آتشبس راهبرد ابومالک التلی است که به عناصر خود دستور داد که به تصمیم ابومحمد الجولانی سرکرده النصره در مورد جنگ فراگیر بر ضد داعش که اوایل فوریه 2014 مطرح شد، پایبند نمانند. این تصمیم در تمامی عرصههای مشترک بهاستثنای قلمون غربی تا مرزهای لبنان و قلمون شرقی کشیده میشود.
برخی اطلاعات وجود دارد که نشان میدهد که التلی بهدنبال تشکیل اتاق عملیات مشترکی بین برخی گروههای تروریستی در قلمون است، چرا که اعتقاد دارد رقیب جدی برای او در منطقه وجود ندارد، این در حالی است که داعش از طریق گذرگاههای غیرقانونی در حومه ادلب و حماه و حومه حمص نیروهای خود را عمدتاً از شمال لبنان جمع کرده و آنها را از مسیر هوایی به ترکیه برده و از آنجا وارد منطقه الرقه و دیر الزور کرده و از آنجا در ماههای اخیر آنها را از طریق صحرای تدمر و ریف حمص به قلمون انتقال داده است.
رویکرد ملی لبنانیها در این رابطه دو خاستگاه اساسی "سیاسی" و "امنیتی" دارد. این همان موضوعی است که سعد حریری و سیدحسن نصرالله آن را در پیش گرفتند، یعنی استراتژی ملی برای مبارزه با تروریسم، البته حریری یک گام به عقب گذاشت تا انتخاب رئیسجمهور جدید را مقدمهای برای اعمال این استراتژی بداند.
ازآنجا که معرکه قلمون در بهار آینده برای لبنان تقریباً قطعی است، بنابراین چتر حمایت کننده از ثبات لبنان، در خارج از این کشور قرار ندارد. شاید از همین منظر باشد که آمریکا در ماههای اخیر انواع جدیدی از تسلیحات را به ارتش لبنان داده است که بیشتر آنها مرتبط با ماهیت درگیریهای مرزهای شرقی است. آمریکاییها نیز مانند بسیاری از رهبران سیاسی و امنیتی و نظامی لبنان میدانند که ارتش این کشور بدون حزبالله نمیتواند بار سنگین حفاظت از مرزها و موفقیت در درگیریهای مرزی را به دوش بکشد، بهویژه اینکه طرح امنیتی در بقاع چندین هفته بهعلت کمبود نیروی انسانی و لجستیک به تعویق افتاد.
اجماع لبنانی و عربی و بینالمللی بهترین پوشش برای چنین درگیری است، البته نکته اساسی در خاستگاههای نظامی است، ارتش مسئولیتی مرکزی دارد که باید آن را متحمل شود و بار آن در حال افزایش است. فرماندهان نظامی عنایت ویژهای به گروهها و گردانها و تیمهای مستقر در منطقه بقاع شمالی از خود نشان دادند، این توجه شامل تشکیل مجدد آنها و کمکهای تسلیحاتی و ایجاد ارتباط بین آنهاست تا بتوانند تبادل تسلیحاتی و حمایتهای نظامی را از هم انجام دهند. البته آمادگیهایی در مقابله با حالتهای فوقالعاده و تحرک بالگردها و دستیابی به اطلاعات ارتباطات و اطلاعات تصاویر هوایی بهصورت روزانه با امکانات داخلی و بین المللی به دست آمده است.
البته این مسائل وجود شکافهای امنیتی را نفی نمیکند، چرا که حفر مسیرهای خاکی در منطقه رأس بعلبک درگیریای را ایجاد کرده که تعدادی از نظامیان بر اثر آن کشته شدند. حال باید دید آیا ارتش میتواند هزینههای تصمیمی مانند ممانعت از رسیدن آذوقه و سوخت به اردوگاههای آوارگان بعد از ایستگاههای ایست و بازرسی ارتش را متحمل شود، چرا که این اردوگاه پوششی برای ارسال آذوقه و سوخت برای گروههای تروریستی است که در بلندیهای عرسال مستقر هستند. سؤال دیگر این است: در صورت اجرای عملیات گسترده این گروههای تروریستی در طول مرزهای شرقی چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اوضاع کنونی یک سؤال مهم را مطرح میکند: آیا لبنان حتماً باید در موقعیت واکنش باقی بماند یا اینکه اقدامات پیشدستانهای وجود دارد که برای ممانعت از استمرار تهدیدات موجود از سوی قلمون میتواند انجام دهد؟
پاسخ به این سؤال در دست جریان المستقبل است که قصدی برای هر اقدام در خارج از مرزهای لبنان را ندارد، این جریان موضع خود در این رابطه را در میز گفتگوها با حزبالله لبنان نیز مطرح کرده است، البته سید حسن نصرالله در تمرکز روی دو نقطه متصل به هم تأکید داشت، این دو نکته ضرورت هماهنگی بین ارتش لبنان و سوریه و همچنین هماهنگی بین دولت لبنان و سوریه است.
کسانی که اوضاع مؤسسات نظامی را در دوره اخیر بررسی کردند، آمادگی این مؤسسه را برای این هماهنگی و همکاری در صورت وجود تصمیم سیاسی درک کردهاند، بهویژه اینکه ارتش سوریه بارها از لحاظ میدانی برای کاهش فشارها در برخی موقعیتهای ارتش لبنان وارد عمل شده است، این در حالی است که تلاشهایی که یک شخصیت لبنانی بهصورت محرمانه دنبال میکند تا بتواند به طرح مشترک بین دو ارتش برسد همچنان بهعلت عدم وجود چراغ سبز سیاسی در لبنان به در بسته خورده است. این موضوع حتی در یکی از نشستهای شورای وزیران نیز مطرح شده و المستقبل جواب نه به آن داده است.
وتوی همگرایی سیاسی و نظامی با طرف سوری برخی از دستاوردهای میدانی را از بین برده است، بهویژه اینکه بازگشت حریری به بیروت نشان میدهد که وی میخواهد نوک پیکان مبارزه و ایستادگی در برابر تروریسم باشد که کشورش را از داخل تهدید میکند، نه اینکه به ریموت کنترلی تبدیل شود که از خارج مدیریت میشود، مانند اتفاقاتی که پیشتر در آگوست 2014 تاکنون روی داده است.
کسانی که در این روزهای برفی و طوفانی مواضع داعش و النصره در ارتفاع 2000 تا 2500 متری در منطقه قلمون را بازبینی میکنند، میبینند که هیچ تحرک نظامی در این مناطق وجود ندارد، اما چهکسی تضمین میکند که در آغاز بهار سال 2015 اوضاع به همین منوال باقی بماند؟
انتهای پیام/ ن . ش