سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

تاثیرات منطقه ای درگذشت ملک عبدالله

کد خبر: ۸۴۰۹۲
۱۳:۲۰ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۳
به گزارش«شیعه نیوز»، روزنامه «مردم سالاری» در سرمقاله امروز -سه شنبه- خود با عنوان «تاثیرات منطقه ای درگذشت ملک عبدالله» به قلم «امیر مدنی» نوشته است: درگذشت ملک عبدالله پادشاه کهنسال عربستان اگرچه تغییری ساختاری در معماری قدرت آل سعود را وعده نمی دهد، با این وجود می تواند راهگشای تغییراتی در سیاست های جاری درونی و منطقه ای کشور باشد. انتصاب وزیر کشورمحمد بن نایف به سمت جانشینی ولیعهد با ملاحظه بیماری های شاه کهنسال و محافظه کار جدید ملک سلمان، و شخصیت سیاسی بی طرف و خنثی ولیعهد مقرین، نایف را که از نسل دوم «هفت سدیری» قدرتمند است، به شخصیت محوری و حاکم واقعی عربستان تبدیل می کند.

ملک عبدالله با انتصاب برادر تنی خود مقرین به سمت جانشینی ولیعهد بر آن شده بود تا قدرت برادران ناتنی یعنی سدیری ها را محدود کرده، توازنی جدید را در تعادلات خانوادگی بیافریند. به باور کارشناسان با ملاحظه بیماری های چندگانه ملک سلمان، نیت ملک عبدالله آن بوده است که قدرت بزودی یا مستقیما به مقرین برسد. اما اصرار محافل قدرتمند سعودی در حمایت از پادشاهی سلمان و تعیین محمدبن نایف به سمت جانشینی ولیعهد، که هردو اصل سدیری دارند، نشانگر بازگشت محور قدرت به شاخه سدیری آل سعود و ناکامی تلاش های عبدالله است، بازگشتی که به باور برخی کارشناسان نشان از کودتای درون کاخی و درون خانوادگی-قبیلگی دارد.

ملک عبدالله از بدو پادشاهی خود در سال 2005، به قصد تقابل با قدرت رو به افزایش ایران و دوستداران منطقه ای اش در خاورمیانه به سیاستی مداخله جویانه در امور دیگر کشورهای عربی-اسلامی روی آورده بود. از آنجا که ساختار قدرت در عربستان مبتنی بر اقتصاد نفتی و تعادلات خانوادگی- قبیلگی و قرائت وهابی از دین اسلام است، این مداخله جویی ها تنها ازطریق حمایت از رادیکالیسم ایدئولوژیک و به کمک دلارهای نفتی میسر می شد، سیاستی که منجر به پیدایش و تحکیم گروه های تروریستی سلفی-جهادی –تکفیری در خاورمیانه و آسیای جنوب غربی و دیگر نقاط می شد.

سیاست های مداخله جویانه ملک عبدالله که با دخالت در تحولات عراق، تونس، لیبی و مصرآشکار شده بود، با لشکرکشی به بحرین و دخالتهای گسترده در سوریه به اوج می رسید. البته پس از شکست سیاست های ماجراجویانه بندربن سلطان در سوریه در حمایت گسترده از گروه های سلفی- جهادی – تکفیری که به ظهور داعش انجامید، ملک عبدالله علیرغم باور به ادامه حضور و دخالت از طریق گروه های رادیکال سلفی، با حفظ بندر بن سلطان در نهادهای امنیتی، پرونده سوریه آل سعود را در سال2014 به وزیر کشور وقت محمدبن نایف واگذارکرده بود. با تحویل گرفتن پرونده سوریه، نایف بر آن شده بود تا با کاهش حمایت از گروه های تروریستی روانه گشتن خیل بیشمار جهادیون سلفی تکفیری سعودی را محدود سازد و با نزدیک شدن به «ارتش آزاد سوریه» روابط را با آمریکا بهبود بخشد و در اقدام مشترک برضد داعش شرکت جوید. اگرچه کاهش حمایت از تروریسم و محدودسازی اعزام جنگجویان به سوریه به علت خروج این گروه ها از کنترل و به دلیل ترس اساسی از بازگشت این جنگجویان به عربستان بود، اما خط مشی نایف نسبت به سیاست های بندر ابن سلطان در حمایت از تروریسم دارای وخامتی کمتر بود.

به باور کارشناسان، محمدبن نایف که از نسل دوم شاهزادگان سعودی است دارای رگه هایی ازعملگرایی و پراگماتیزم می باشد و علی رغم عمل درچارچوب کلی سیاست های مبتنی بر تهدید منافع ایران، دریافته است که قدرت و نفوذ ریشه دار منطقه ای ایران فراسوی آرایش سیاسی این یا آن لحظه تاریخی، دلایل استوار تاریخی- فرهنگی- مدنیتی و ژئوپولیتیکی غیرقابل انکاری است که باید به گونه ای با آن کنار آمد. در همین راستا، مرد قدرتمند جدید، محمد بن نایف سیاست عربستان را به پذیرش نسبی نقش ایران درعراق و یمن سوق داده است.آقای نایف به گونه ای عملگرایانه با تغییرات مورد حمایت ایران درعراق (عبورازمالکی به عبادی) و در یمن( افزایش قدرت حوثی ها) کنارآمده است. ظهور ماشین آدمکشی داعش و گروه های همانند درعراق و سوریه و دیگر نقاط و یورش آنان به زهدان زایشی وهابی خود که منافع آمریکای پرزیدنت اوباما را نیز مورد تهدید قرار می دهد، نایف عملگرا را احتمالا به این نتیجه می رساند که باید به توافقات بیشتری با تهران دست یابد. در همین چارچوب سیاسی نایف احتمالا در می یابد که بدون مشارکت تهران، بحران لبنان نیز به سوی حل شدن گام برنخواهد داشت.

با سلامت لرزان شاه محافظه کار جدید و شخصیت سیاسی خنثی و بیطرف ولیعهد مقرین و حذف بندر بن سلطان تحت فشار کاخ سفید از تمامی نهادهای تصمیم گیری امنیتی، چهره شاخص معماری سیاست جدید و آینده عربستان شاهزاده محمدبن نایف از نسل دوم شاهزادگان سعودی و خط مشی غیر ایدئولوژیک و عملگرایانه وی هستند، عملگرایی ای که در انطباق با سیاست آمریکا، می تواند راهگشای تحولات منطقه ای جهت کاهش بی امنیتی و ایجاد صلح و ثبات و تثبیت بازار نفت باشد ؛ صلح و ثباتی که تلاش ها را به عرصه حیات و مبارزات مدنی متوجه ساخته و اصحاب خشونت های گوناگون را منزوی خواهد ساخت.

انتهای پیام/ ن . ش
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: