سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

چرا تونس هم نتونست؟

علت اصلی شکست جنبش‌های موسوم به «بهار عربی»، فقدان یک الگوی میانی و موفق بود که بتواند بین «سکولاریسم» و «سنت‌گرایی» توازن برقرار کند.
کد خبر: ۸۱۵۵۰
۱۲:۱۱ - ۰۳ دی ۱۳۹۳
به گزارش«شیعه نیوز»، محمدعلی عسگری در شرق نوشت:

وقتی انقلاب مصر برگشت و با سرنگون‌کردن «محمد مرسی» دوباره نظامیان بر این کشور حاکم شدند، ظریفی گفت: «برای این انقلاب مصر شکست خورد که فردی مثل «دکتر شریعتی» نداشت». اصولا در مصر جریانی به‌عنوان روشنفکری دینی نبود یا چندان قدرتی نداشت که بتواند بین سنت و مدرنیسم و به تعبیری امروزی‌تر بین سلفی‌گری و سکولاریسم توازنی برقرار کند و به همین دلیل در دوران مرسی، جامعه مصر به شدت دوقطبی و در نهایت قطب وابسته به سکولارها پیروز شدند.  با این حال تونس اگر فردی مانند دکتر شریعتی نداشت در عوض کسی مانند «راشد الغنوشی» را داشت. فردی که با وجود تناقض‌های فکری‌اش در نحله روشنفکران دینی قرار گرفته و تا حدودی توانسته بود بین «سنت» و «مدرنیسم»، توازنی را حداقل در بین «جنبش‌النهضه» و طرفدارانش به وجود آورد. با پیروزی انقلاب تونس، طبیعی بود که این جریان بتواند در یک چشم برهم‌زدن قدرت را یکپارچه در اختیار خود قرار دهد. دولت و مجلس به تصرف این جنبش درآمد و ریاست‌جمهوری نیز اگرچه به گروه‌های چپ تعلق گرفت اما در نهایت به دلیل تدوین یک قانون اساسی جدید چنان اختیاراتش کاهش یافت که از اهمیت چندانی برخوردار نبود. اما یک سال پیش در تونس نیز همان سناریوی مصر تکرار شد.

«الغنوشی» برای پیشگیری از تجربه مشابه مصر تصمیم گرفت قدرتی را که یک‌شبه به دست آورده بود، واگذار کند. او در ادامه به یک دولت تکنوکرات تن داد و با واگذاری تمام کلیدهای قدرت به انتخابات پارلمانی آینده دل بست که در آن هم تنها توانست بخشی از کرسی‌های مجلس را به دست آورده و بعد از حزب ندای تونس در ردیف دوم قرار گرفت. این شکست سنگین دیگری بود که بر «النهضه» وارد شد. اما انتخابات ریاست‌جمهوری تونس بزنگاه مهمی بود که الغنوشی می‌توانست تاحدودی قدرت ازدست‌رفته را دوباره احیا کند اما هراس از سرنوشت اخوانی‌ها در مصر از یک‌سو و عدم همراهی گروه‌های چپ و انقلابی از حزب او از سوی دیگر کار را به آنجا کشاند که «الغنوشی» و حزبش تصمیم گرفتند در حاشیه مانده و با عدم معرفی نامزدی برای ریاست‌جمهوری میدان را به طرفداران دو نامزد؛ یعنی «قائد السبسی» و «منصف المرزوقی» واگذار کند. سرنوشت این انتخابات در همان دور نخست نیز معلوم شده بود، بنابراین جای هیچ شگفتی نداشت.

اما پیروزی «السبسی» از این جهت معنا‌دار بود که نشان می‌داد تونس نیز که در جریان جنبش‌های موسوم به «بهار عربی»، یک استثنا تلقی می‌شد، یک استثنا نبوده و همان راهی را تجربه می‌کند که سایرین تجربه می‌کنند. علت اصلی شکست جنبش‌های موسوم به «بهار عربی»، فقدان یک الگوی میانی و موفق بود که بتواند - چنانکه یادآوری شد - بین «سکولاریسم» و «سنت‌گرایی» توازن برقرار کند. حال با پیروزی «السبسی»، جامعه تونس به گذشته و حاکمیت یک حزب واحد بازگشته است. البته روشن است که میان «السیسی» و «مبارک» یا بین «السبسی» و «زین العابدین بن‌علی» تفاوت‌های زیادی وجود دارد اما جهت‌گیری‌ها و سیاست‌های کلی، کمابیش همان است.

به این ترتیب جامعه تونس در آستانه مرحله‌ای جدید قرار می‌گیرد که می‌توان آن را به دوران دو قطبی «سلفی‌گری – سکولاریسم» توصیف کرد. آنهایی که حاکم‌اند و آنهایی که محکوم‌اند در دو سر این دو قطب متضاد صف‌بندی می‌کنند و درگیری‌های امنیتی تشدید خواهد شد. سلفی‌های تونس قدرت زیادی دارند و در همین سال‌های گذشته دو نفر از رهبران گروه‌های چپ را ترور کردند. آنها در روز انتخابات نیز حملاتی را ترتیب داده و حتی قصد ترور «السبسی» را داشتند. نتیجه انتخاباتی که آنها یک بازیچه توصیف و تحریم کرده بودند؛ می‌تواند بر محبوبیت آنها افزوده و طرفداران بیشتری را به ویژه در بین اقشار فرودست جامعه و روستاها جلب کند.

سرخوردگی از تجربه «النهضه» نیز بخشی از نیروهای مذهبی را به سمت این جریان سوق خواهد داد. در این میان نقش جریان‌هایی مانند «النهضه» و به خصوص گروه‌های جامعه مدنی تونس از قبیل اتحادیه مشاغل و جنبش‌های دانشجویی و زنان و حقوقدانان می‌تواند مهم باشد و تا حدودی از این دو قطبی‌شدن وحشتناک جلوگیری کند. گروه‌های جامعه مدنی تونس همان‌هایی هستند که با فشار بر دولت اسلام‌گرای «النهضه» در نهایت قدرت را از چنگش درآوردند. اما آیا همین گروه‌ها اکنون قادرند از یک‌سو جلوی تک‌حزبی‌شدن حکومت و بازگشت به تجربه دوران بن‌علی را بگیرند و از سوی دیگر اجازه ندهند دوقطبی‌شدن جامعه موجب قدرت‌گرفتن گروه‌های «سلفی» در آینده شده و آنها را که به شدت زیرزمینی و درعین حال چند ملیتی شده‌اند؛ تحریک کند تا تجربه مشابه «داعش» در سوریه را در این کشور به اجرا گذارند؟

انتهای پیام/ ن . ش
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: