سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

دعوت عربستان از ایران برای گفتگو؛ نمایش یا واقعیت؟

رفتارشناسی عربستان نشان از آن دارد که عربستان به جای این‌که سنگ‌های خود را با ایران از طریق گفتگو واکند، بیشتر به دنبال کارشکنی در مسیر تغییر توازن قوا به نفع ایران است.
کد خبر: ۷۳۲۳۲
۱۰:۰۸ - ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، «آیا برای دعوت از وزیر امور خارجه ایران و یا سایر مسئولان ایران برای دیدار از عربستان و گفتگو در خصوص اوضاع منطقه برنامه‌ریزی کرده‌اید؟»

این سوال خبرنگار رویترز از سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان که در یک کنفرانس مطبوعاتی از او پرسیده شد، حالا به عنوان مبدایی برای تغییر در سیاست خارجی عربستان نسبت به ایران نمایانده می‌شود چرا که الفیصل پاسخ غیرمنتظره‌ای به او داد؛ «ما از سفر وزیر خارجه ایران به عربستان هر زمانی که صورت بگیرد استقبال می‌کنیم. ایران همسایه ما بوده و با یکدیگر رابطه داریم».

اگرچه او از ارسال دعوت‌نامه‌ای برای دکتر ظریف هم خبر داده بود اما امیرعبداللهیان معاون وزارت خارجه روز بعد از عدم دریافت دعوت‌نامه سخن گفت. اما آیا این سخنان سعود الفیصل را باید به معنای تغییر در سیاست خارجی عربستان نسبت به ایران در نظر گرفت؟ این تغییر چقدر جدی است؟ دلایل این تغییر کدام است؟

برخلاف ابراز خوشحالی‌هایی که از سوی برخی مسئولین و کارشناسان داخلی و خارجی نسبت به فراهم شدن زمینه گفتگو میان ایران و عربستان طی روزهای اخیر دیده شد، یک ابهام جدی در سخنان الفیصل وجود دارد. این ابهام را عبدالرحمن الراشد مدیر شبکه العربیه و سردبیر سابق الشرق الاوسط یک روز پس از کنفرانس مطبوعاتی سعود الفیصل این‌گونه بیان کرد:

«ما سعود الفیصل را به عنوان یک دیپلمات دقیق شناخته‌ایم اما نمی‌دانیم که آیا این سخنان تنها یک پاسخ به سوال بوده‌اند و یا یک دعوت و سیاست جدید عربستان». الراشد که از او به عنوان یکی از اصلی‌ترین شخصیت‌های رسانه‌ای و البته ضدایرانی عربستان یاد می‌شود، در ادامه مقاله‌اش اما سعی کرد تا ایران را مقصر شرایط کنونی منطقه جلوه دهد.

اما ابهام بیان شده توسط الراشد نکته معناداری است به خصوص این‌که سعود الفیصل از ارسال دعوت‌نامه برای ظریف سخن گفته بود و ایران دریافت دعوت‌نامه را تکذیب کرد.

در این شکی نیست که در شرایط کنونی عربستان یکی از متضررترین کشورها در بحران سوریه است. حمایت‌های گسترده مالی، سیاسی، رسانه‌ای و تسلیحاتی از تروریست‌ها در سوریه حالا جواب نداده و بشار اسد در حال تثبیت نهایی خود است. انتخابات ریاست جمهوری سوریه اگرچه با مخالفت‌هایی از سوی کشورهای منطقه و جهان مواجه شده اما تا کنون هیچ‌کس، هیچ اقدام موثری برای جلوگیری از این انتخابات انجام نداده است.

پیروزی اسد در انتخابات ریاست جمهوری سوریه که قطعی است، یعنی شکست سیاست‌های عربستان. در لبنان و عراق نیز این شکست به نظر قطعی است به خصوص که نوری المالکی هم‌چنان با اقبال مردمی در عراق مواجه شده و از سوی دیگر در لبنان، حزب‌الله هم‌چنان نفوذ سیاسی قابل‌توجهی در مسیر انتخاب رئیس جمهور دارد.

از سوی دیگر عربستان در پرونده هسته‌ای ایران هم به آن‌چه که در پی‌اش بود، نرسیده است. ایران و 1+5 در حال دستیابی به یک توافق جامع هستند و فارغ از محتوای این توافق و در سطحی کلان‌تر، عربستان به دلیل نزدیکی ایران و غرب، احساس خطر بیشتری از نقش ایران می‌کند؛ احساس خطری که تا قبل از سفر اوباما به ریاض در هفته‌های گذشته، سایه‌ای معناداری بر روابط عربستان و آمریکا انداخته بود.

آیا در چنین شرایطی عربستان می‌تواند نقش منطقه‌ای جدید ایران که حاصل توافق با غرب از یک‌سو و دست‌ برتر او در معادلات سیاسی و میدانی از سوی دیگر است را تحمل کند؟ آیا عربستان می‌تواند تغییر موازنه قوا به سود ایران را نظاره‌گر باشد؟

رفتارشناسی عربستان که نشان از یک دیپلماسی لجوجانه دارد از یک‌سو و منطقه استراتژیک از سوی دیگر، این را حکم می‌کند که عربستان به جای این‌که سنگ‌های خود را با ایران از طریق گفتگو واکند، باید بیشتر به دنبال کارشکنی در مسیر تغییر توازن قوا به نفع ایران باشد.

کاری که تا کنون عربستان انجام داده و ادامه دادن این مسیر، هرچند برای ایران ناگوار باشد اما برای عربستان طبیعی خواهد بود کما این‌که ایران نیز باید در پی تثبیت و تقویت موازنه قوای تغییر یافته به نفع خود باشد هرچند در سیاست‌های اعلانی خود، باب گفتگو را همیشه باز بداند که تاکنون نیز این‌گونه بوده است.

اختلافات ایران و عربستان، اختلافات جزئی‌ای نیست که دو طرف با گفتگو دست از آن بردارند اگرچه گفتگو ضرورت داشته و دارد. با توجه به چنین شرایطی و با توجه به این‌که گفتگو در شرایط کنونی به هیچ‌وجه نمی‌تواند توازن قوای از دست رفته برای عربستان در منطقه که در سوریه نمود یافته را بازگرداند، چرا سعود الفیصل دم از گفتگو می‌زند؟

به نظر این اظهارنظر الفیصل را نباید چندان جدی گرفت. علاوه بر دلایلی که در فوق آمد، به نظر می‌رسد این اظهار نظرات نرم و دوستانه او بیشتر ناشی از شرایط داخلی عربستان است تا منطق حاکم بر سیاست خارجی عربستان.

سعود الفیصل مدت‌ها است که احساس خطر کرده که مبادا از وزارت خارجه کنار گذاشته شود. او که بیش از 39 سال است وزیر خارجه عربستان می‌باشد، به دلیل سیاست‌های شدید ضد ایرانی و ضد سوری حالا تحت انتقادات گسترده‌‌ای قرار گرفته است.

اواسط ژانویه 2014 شبکه تلویزیونی المنار لبنان محتوای جلسه «رابرت فورد» سفیر سابق آمریکا در سوریه با سران ائتلاف ملی مخالفان سوری را به نقل از منابع سوری نزدیک به ریاض حجاب نخست وزیر سابق این کشور که به صف معارضان پیوسته منتشر کرد.

بر پایه این گزارش فورد در این نشست به حضار گفته بود: «به آگاهی شما می‌رسانم تغییراتی در ماه مارس در عربستان روی خواهد داد که بندر بن سلطان رئیس دستگاه اطلاعاتی، سعود الفیصل وزیر خارجه و سلمان بن سلطان در وزارت دفاع و دیگران را شامل می‌شود».

او گفته که این تغییرات یک دفعه نخواهد بود اما روند تحویل پست‌ها باید اکنون انجام گیرد. حالا بندر بن سلطان تغییر کرده و سلمان بن سلطان برادر او نیز از سمت معاونت وزارت دفاع برکنار شده است. دیوید هرست نویسنده مشهور آمریکایی نیز در هافینگتون پست نوشته که «عجیب نیست اگر درروزهای آینده بشنویم که شخص سعود الفیصل از پست وزیر امور خارجه عربستان برکنار شده است».

مجتهد، شخصیت معروف عربستانی که در فضای مجازی پیش‌بینی‌هایی را نسبت به عزل و نصب‌ها در آل سعود مطرح می‌کند و عمدتا این پیش‌بینی‌ها محقق می‌شود، چند روز قبل، نوشت که عبدالعزیز بن عبدالله فرزند پادشاه عربستان که اکنون معاون وزیر خارجه است، بناست جایگزین سعود الفیصل شود.

سعود الفیصل که عمری ضد ایران موضع گرفته حالا در شرایطی قرار دارد که به دلیل سیاست‌‌های ایران و آمریکا باید کمی مواضع خود را تلطیف کند. رفتارهای ضد ایرانی او در شرایط کنونی که ایران و غرب در مسیر تنش‌زدایی گام برمی‌دارند، اگرچه مبتنی بر منطق سیاست خارجی عربستان است اما با مواضع آمریکا سازگاری ندارد و ممکن است همان رفتاری که با بندر بن سلطان شد، با او نیز صورت گیرد.

پایگاه خبری پانوراما الشرق الاوسط در این خصوص می‌نویسد: «سعود الفیصل از این دعوتی که سرو صدای زیادی به پا کرده به دنبال ارسال دو پیام مهم است:

نخست: به آمریکا اعلام کند که سال‌ها در جنگ شما علیه ایران با محوریت منطقه‌ای همراه شدم، اما امروز آماده‌ام به مرد گفت‌وگو تبدیل شوم.

دوم: سعود الفیصل با این دعوت در واقع این پیام را به پادشاه داد که برکناری من خط قرمز است زیرا امیران نیز مانند پادشاه فقط با مرگ برکنار می‌شوند».

به نظر می‌رسد دعوت سعود الفیصل از دکتر ظریف نشانه یک تغییر جدی در سیاست خارجی عربستان نیست بلکه صرفا یک نمایش دیپلماتیک است که مصرف داخلی‌اش بیشتر از مصرف منطقه‌ای آن است. گفتگوی ایران و عربستان شاید کمی فضا را تلطیف کند اما قطعا راه‌حل مشکلات و اختلافات‌ میان آن دو نخواهد بود.

منبع: مرکز اسناد

انتهای پیام/ ح . ا
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: