سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

14 اثر سازنده ذکر در زندگی

از آثار سازنده روحی و اخلاقی ذکر می توان به آرامش قلب، روشنی دل، ترس از نافرمانی خدا و... اشاره کرد.
کد خبر: ۷۰۴۸۱
۱۱:۲۳ - ۱۷ فروردين ۱۳۹۳
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، ذکر و یاد خدا آثار سازنده روحی و اخلاقی فراوانی دارد که یاد متقابل خدا از بنده، روشنی دل، آرامش قلب، ترس از (نافرمانی) خدا، بصیرت و شناخت شیطان، بخشش گناهان، و علم و حکمت از جمله آنهاست .
 
یکی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راه های سیر و سلوک، ذکر است; یعنی مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یا دحق .
 
ذکر خدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می زداید; زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی، ساحت دل را مکدر می کند . از اینجاست که یکی از رسالت های اولیای الهی و کتابهای آسمانی، برطرف نمودن این کدورت و تاریکی است و به همین علت «ذکر» را از اوصاف پیامبر و از نام های قرآن شمرده اند; چنانکه قرآن مجید به ذکر بودن پیامبر صلی الله علیه و آله چنین اشاره می کند:«... قد انزل الله الیکم ذکرا × رسولا یتلوا علیکم آیات الله ...» (1) .
 
«خداوند ذکری (رسولی) را به سوی شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت کند» . همچنین از نام های قرآن مجید ذکر می باشد: «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون » (2) . «ما ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم و آن را حفظ خواهیم کرد» .
 
وجه نامگذاری پیامبر صلی الله علیه و آله و قرآن به ذکر این است که موجب یادآوری خداوند متعال می باشند; زیرا یادآوری منوط به دانش قبلی است و این پیامبران و کتاب های آسمانی می باشند که پرده غفلت و فراموشی را از روی دل کنار زده و نور الهی را بدان می تابانند . بنابراین یاد خدا انسان را از حضیض مادیت به اوج معنویت می رساند و امید را در انسان زنده می کند و یاس و ناامیدی را که از تنگناهای زندگی مادی و معادلات بشری ناشی می گردد، برطرف می کند .
 
ذکر خدا ارتباط معنوی عبد سالک با رب مالک است و این انسان است که نباید خود را وقف زندگی مادی کند و مقصد را در خود و دنیای خود محدود سازد، بلکه باید خود را برای سفر پر فراز و نشیب ابدیت آماده و مهیا کند .
 
ذکر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و با شکوهی دارد که هریک از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تاثیر به سزایی دارد . عمده ترین این آثار و ثمرات به شرح زیر است:
 
1 . یاد خدا نسبت به بنده
اولین اثر یاد خدا این است که خدای متعال نیز انسان را یاد می کند: «فاذکرونی اذکرکم ...» (3) «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم » . از اینکه در این آیه شریفه یاد خداوند متعال، منوط به یادکردن بنده شمرده شده است، یک نکته دقیق فهمیده می شود و آن عبارت است از تصور دو نوع ذکر از طرف خدا; الف: ذکر عام . ب: ذکر خاص .
 
ذکر عام عبارت از هدایت عام الهی است که شامل تمام موجودات می باشد و اختصاص به گروه خاصی ندارد و شاهد آن آثار ذکر عام الهی در پهنه گیتی می باشد . و آن اعطای مواهب و عطایای گوناگون خداوند به تمام ممکنات می باشد و این یاد همگانی که فیض مستمر الهی است، هرگز قطع نمی شود .
 
اما ذکر خاص به بندگان خاص و ذاکر تعلق دارد و یک نوع توجه و لطف است از جانب خداوند متعال .
 
 
2 . روشنی دل
خداوند; ذکر خویش را موجب نورانی شدن و بیداری دل ها می داند . مردن دل و افسردگی از هولناک ترین سیه روزی هاست; به طوری که حضرت علی علیه السلام اولین سفارششان به امام حسن مجتبی علیه السلام - در نامه ای که به فرزند ارجمندشان نوشته اند - این است که بیش از هرچیز به آبادانی دل خویش بپردازد: «فانی اوصیک بتقوی الله - ای بنی - و لزوم امره و عمارة قلبک بذکره ...» (4).
 
«پسرم! تو را به تقوا و التزام به فرمان خدا، آباد کردن قلب و روح با ذکر او و چنگ زدن به ریسمان الهی توصیه می کنم ...» .
 
یکی از مؤثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوباره آن، پناه بردن به ذکر خداست; ذکر حق نور است و مداومت در آن، قلب را از تاریکی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد; شفافیت و لطافت و درک و شور و عشق به آن می بخشد و گرمی و تپش و نشاط تازه در آن می دمد . این ثمره ذکر را حضرت علی علیه السلام چنین گوشزد می کند:« ان الله تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة و تنقاد به بعد المعاندة ...» (5) ; «خداوند متعال یاد خویش را جلای قلبها قرار داده، که در اثر آن گوش، پس از سنگینی می شنود و چشم پس از کم سویی می بیند و بدین وسیله پس از لجاجت و دشمنی منقاد و رام می گردد» .
 
 
3 . آرامش قلب
سومین اثری که برای یاد خدا بیان می شود آرامش دل آدمی است . به تعبیر قرآن طمانینه و سکون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکر الله تطمئن القلوب » (6) ; «کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد» .
 
یاد خدا داروی معنوی اضطراب و افسردگی است که از نظر روانشناسی علل آن ترس، آینده مبهم، نگرانی از شکست خوردن، ترس از بیماری ها و نگرانی از عوامل طبیعی می باشد . گذشته از مساله بیماری اضطراب، آرامش طلبی در فطرت انسان ریشه دارد و در سرشت انسان ها حس آرامش جویی نهفته است و بسیاری از فعالیت های آدمی در حقیقت پاسخ به ندای الهی فطرت است .
 
وقتی به زندگی خود و بسیاری از افراد نظر می کنیم، می بینیم هدف بسیاری از کارهای ما دست یابی به گوهر گرانبهای آرامش است; یعنی انسانها در طول زندگی خود تلاش می کنند تا به آرامش خاطر و طمانینه نایل شوند . در این نقطه بین انسان ها اشتراک نظر وجود دارد، ولی اختلاف نظر در تعیین و تشخیص چیزهایی است که به زندگی آرامش می بخشد .
 
بسیارند کسانی که این گوهر نفیس را در گرو ثروت اندوزی و رفاه مادی می دانند و آرامش گم شده خود را در آن می جویند و به قول خودشان، پشت خود را می بندند تا برای عمری، خیال آسوده و آرامش خاطر داشته باشند; گروهی نیز آرامش را در کسب مقام و شهرت می بینند و برای آن خود را به آب و آتش می زنند; گروهی - به اشتباه - آرامش را در پناه بردن به دامن «اعتیاد» می بینند تا دمی آرامش و تسکین یابند که این آرامش کاذب است .
 
ولی قرآن مجید تنها نسخه شفابخش اضطراب را یاد خدا می داند و تنها پاسخ ندای فطرت را ذکر خدا می بیند (7) ولی مقصود ذکر قلبی است نه ذکر زبانی; زیرا قرآن کریم آن ذکر زبانی را که با ذکر قلبی همراه نیست، ممدوح نمی شمارد بلکه مذموم می داند درباره نماز می فرماید: «... اقم الصلاة لذکری » (8) «نماز را با یاد من اقامه کن » . و در سوره ماعون می فرماید: «فویل للمصلین × الذین هم عن صلاتهم ساهون » (9) «وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافل اند» . معلوم می شود اگر کسی نماز بخواند، هرچند که ذکر خدا بر زبانش جاری است ولی غافل باشد و نداند چه می گوید، کارش زار است .
 
بنابراین، مقصود اصلی، ذکر قلبی است نه ذکر زبانی . ذکر زبانی زمینه است برای پیدایش ذکر قلبی و آرامش با ذکر قلبی مشکلات را حل می کند (10) .
 
خداوند در سوره طه خطاب به حضرت موسی و هارون علیه السلام می فرماید: «اذهب انت و اخوک بآیاتی و لا تنیا فی ذکری » (11) «تو و برادرت با آیات و معجزات من حرکت کنید و در یاد کردن من سستی نکنید» . این ذکر، ذکر قلب است; زیرا انسانی که در برابر خطر مواجه می شود و به مقاومت در برابر آن خطر، ماموریت پیدا می کند، با ذکر زبانی نمی تواند مشکلی را حل کند; طمانینه است که مشکلات را حل می کند و طمانینه، با ذکر قلب است نه با ذکر زبان . البته ذکر زبان خوب است و زمینه را برای ذکر قلب فراهم می کند (12) .
 
در خصوص این بحث که یاد خدا و ذکر قلبی آرام بخش دلهاست، امام صادق علیه السلام می فرماید: «ان القلب لیتجلجل فی الجوف یطلب الحق فاذا اصابه اطمان و قر» (13) . «دل آدمی از درون مضطرب می شود و در حقیقت خواهان حق است پس آنگاه که به حق رسید، آرام و قرار می گیرد» .
 
 
4 . خشیت و ترس از خدا
از جمله آثار یاد خدا برای مؤمنان، خداترسی و خشیت می باشد . قرآن در این زمینه می فرماید: «انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله و جلت قلوبهم ...» (14) «تنها مؤمنان هستند که هرگاه یادخدا به میان آید، دل هایشان ترسان شود» . که این ترس از درک عظمت و علم ایشان سرچشمه می گیرد; لذا خداوند در قرآن تنها عالمان را متصف به خشیت می داند و در سایه خشیت از خداوند است که انسان از ارتکاب معاصی اجتناب می ورزد .
 
 
5 . بصیرت یافتن و شناخت شیطان
یکی از عوامل اصلی سقوط انسان و سیه روزی او، افتادن به دام های ناپیدای شیطان است و ذکر حق به انسان بصیرتی می دهد که وسوسه های پنهان و دام های ناپیدای شیطان را به سهولت بشناسد و در دام او نیفتد:
«ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون » (15) . «اهل تقوا آن هنگام که دچار وسوسه گروهی از شیاطین شوند به یاد خدا می افتند و در آن وقت است که بینا می گردند» .
 
 
6 . بخشش گناهان
از آثار و ثمرات اخروی یاد خداوند، مغفرت الهی می باشد که شامل حال یادکنندگان خدا می گردد و اضافه بر آن، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است . قرآن مجید در این باره می فرماید: «... و الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات اعد الله لهم مغفرة و اجرا عظیما» (16) . «مردان و زنانی که بسیار یاد خدا کنند، خدای متعال برای آنان آمرزش و پاداش بزرگ آماده نموده است » .
 
انسان مؤمن بر اثر لغزش هایی که در مدت عمر داشته است، در اندوه و نگرانی به سر می برد و دائم به دنبال انجام کارهایی است که باعث آمرزش گناهان وی گردد، از طرفی خدای غفار، باب توبه و آمرزش خود را بر روی بندگان خود گشوده و فرموده است: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا ...» (17) . «بگو ای بندگان من که با ارتکاب گناهان بر خود زیاده روی نمودید از رحمت خداوند نومید نباشید; زیرا خداوند متعال جمیع گناهان را می آمرزد» .
 
از طرف دیگر; خداوند کارها و راه های متعددی را برای آمرزش بندگان قرار داده است و هرکس با وسیله ای می تواند برای خود آمرزش طلب کند و از آن جمله است ذکر بسیار خدای متعال .
 
 
7 . حکمت و علم
یکی دیگر از ثمرات ذکر، پختگی عقل و کمال و حکمت است . ذکر باعث فروزان شدن قوه ادراک انسان و جوشش فکر و اندیشه می شود . جان فرد شایستگی این را پیدا می کند که منعکس کننده حقایق غیبی در خود گردد و خداوند به اندیشه و عقل این افراد مدد رساند . این حقیقت را امیرالمؤمنین علیه السلام صریحا بیان نموده و بزرگانی هم آن را تجربه کرده اند . شیخ الرئیس ابن سینا و صدرالمتالهین تصریح دارند که گاه در یک مساله علمی و فلسفی به بن بست رسیده و قادر به حل آن نبوده اند و به ذکر و نماز پرداخته اند و مطلب برایشان آشکار شده است .
 
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «... و ما برح لله - عزت آلاؤه - فی البرهة بعد البرهة و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فکرهم و کلمهم فی ذات عقولهم فاستصبحوا بنور یقظة فی الابصار و الاسماع و الافئدة ...» (18) . «و همواره برای خدای تعالی - که نعمتهایش بزرگ است - در هر برهه ای بعد از برهه دیگر و در دوران های نبودن پیامبران و سستی دین، بندگانی بوده اند که خداوند در اندیشه هایشان با آنان راز گفته و در عقل هایشان با آنان سخن می گفته است . اینان چراغ هدایت را به روشنایی بیداری در دیده ها و گوش ها و دل ها افروختند ...» .
 
در شماره قبلی تعدای از آثار سازنده روحی و اخلاقی ذکر و یاد خدا را از نظر خوانندگان گرامی گذراندیم، اینک با تعدادی دیگر از این آثار سازنده، آشنا می شویم .
 
 
8 . باطن بینی
در پرتو تداوم در ذکر خدا می توان دیده ملکوت بین پیدا کرد و درهای آسمان معنی را به روی خود گشود: «و فتحت لهم ابواب السماء ...» (19) . نور ذکر، باطن امور را بر ما می گشاید حتی به حقایق آخرت و جهان دیگر می توان آگاهی یافت . حضرت علی علیه السلام در خطبه ای که صفات اهل ذکر است صریحا این حقیقت را بیان فرموده است:
«گویا دنیا را به پایان رسانده و به آخرت درآمده و مشاهده کننده صحنه آخرت هستند و گویا بر احوال پنهان اهل برزخ در مدت اقامتشان در آنجا آگاهند و قیامت تای وعده های خویش را جلو چشم ایشان محقق ساخته و در همان حال که هنوز در دنیا هستند پرده غیب از جلو چشمشان کنار رفته به طوری که می بینند آنچه را که دیگر مردم نمی بینند و می شنوند آنچه را که دیگران قادر به شنیدن آن نیستند» (20) .
 
 
9 . افزایش هدایت
ذکر خدا درجات هدایت را افزایش می دهد . در سوره کهف آمده است: «... و اذکر ربک اذا نسیت و قل عسی ان یهدین ربی لاقرب من هذا رشدا» (21) .
 
«پروردگارت را یاد کن و بگو شاید خداهم مرا به چیزی که به حق و صواب نزدیکتر از این باشد، هدایت کند» . در این آیه خداوند به پیامبرش دستوری می دهد تا امت از آن استفاده کنند، می فرماید: اگر خدا را فراموش کردی به یاد خدا باش تا بر هدایت تو افزوده گردد . معلوم می شود هر درجه ای از ذکر که هم سطح خود ایمان و هدایت را در بر دارد، زمینه ای است برای درجه بعدی و دایت بالاتر و ایمان افزون تر . «و اذکر ربک اذا نسیت ...» ، یعنی اگر آن درجه عالیه را از دست دادی، باز هم به یاد خدا باش و متذکر حق باش تا خداوند رشد بیشتر و بهتری به تو مرحمت کند (22) .
 
 
10 . عدم از خودبیگانگی
یکی از موجبات عمده رکود و بی ثمری انسان، در افتادن به ورطه خود فراموشی و از خودبیگانگی است . قرآن کریم تنها عامل خودفراموشی را خدافراموشی معرفی می کند که به وسیله ذکر و یاد خدا می توان از این ورطه هولناک نجات یافت:
«و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون » (23).
 
«مانند آن افرادی مباشید که خدا را فراموش کردند پس خداوند هم آنان را از یاد خودشان برد و اینان همان فاسقان هستند» .
 
 
11 . مقبولیت و پذیرش
یکی از نشانه های اینکه فرد بداند مورد رضایت خدا هست یا نه؟ این است که فرد ببیند اهل ذکر است یا نه . آنان که می بینند توفیق ذکر خدا را دارند باید مطمئن باشند که مقبول خدای تعالی و مورد عنایت او هستند تا وقتی که خداوند از بنده ای خشنود نباشد، اجازه نمی دهد نام پاکش بر دهان او جاری شود و مداومت در ذکر داشته باشد . کسانی که می بینند ذاکر خدای متعال هستند باید اطمینان داشته باشند که خدا نخست ذاکر آنها بوده است (24) .
 
 
12 . کنترل قوای فکری
یکی دیگر از آثار و ثمرات ذکر، کنترل قوای فکری و حواس است . در مسیر تهذیب نفس، انسان باید به تدریج بر قوای درونی و همه ابعاد گفتاری و رفتاری وجود خود مسلط شود . یکی از ابعاد گریزپا و سرکش درون انسان قوه تفکر اوست . سرکشی این بعد را می توان در نماز به خوبی درک کرد . یکی از عوامل بسیار مؤثر در کنترل فکر، مداومت در ذکر است (25) :
 
«یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا × و سبحوه بکرة و اصیلا» (26) .
 
«ای مؤمنان! خدا را بسیار یاد کنید و هر صبح و شام او را تسبیح گویید» .
 
امام صادق علیه السلام از سیره پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام نقل می کند:« پدرم امام باقر علیه السلام بسیار ذکر خدا می گفت . من همواره با او راه می رفتم و او به یاد خدا بود و با او غذا می خوردم و او ذکر خدا می گفت و حتی وقتی با مردم حرف می زد، شرکت در جلسات مردم او را مانع از ذکر خدا نبود و من مرتب می دیدم که زبانش به زیر گلویش می چسبد و لا اله الا الله می گوید و او پیوسته ما را جمع می کرد و بین الطلوعین بیدار نگه می داشت و ما را به خواندن ذکر، دعا و قرآن امر می فرمود تا آفتاب طلوع کند» (27) .
 
بنابراین ذکر زیاد و توبه به معنای آن به تدریج انسان را توانا می کند تا تمرکز حواس کسب کند و هر لحظه به هرچه اراده کرده، بیندیشد و فکر را از سرکشی مانع شود و این قدرت در ابعاد بسیاری می تواند فکر و قوای درونی را مهار کند .
 
 
13 . زدودن غم و اندوه
غم و اندوه غالبا بر اثر از دست دادن یک چیز، به دست نیاوردن مطلوب، تردید وبلاتکلیفی و مشاهده صحنه های تاثرانگیز پیش می آید .
 
یاد خدا در همه این موارد می تواند به نحو معجزه آسایی غم و غصه را برطرف سازد . گاهی غمی که بر دل شخص سنگینی می کند ناشی از تاسف او به خاطر از دست دادن یک فرصت، یک موقعیت و یا چیزی از مال و مقام دنیاست . خداوند متعال می فرماید:«لکیلا تاسوا علی ما فاتکم ...؛ نسبت به آنچه از دست داده اید افسوس نخورید»(28) .
 
 
با یاد خدا می توان به مرحله ای از معرفت دست یافت که به خاطر از دست دادن هیچ چیزی اندوهگین نشد . کسی که صرفا به یاد خداست می آموزد که پیوسته حاجات خود را از خدا بخواهد و به لطف و کرم او امید ببندد .
 
حضرت یعقوب علیه السلام فرمود:«. . انما اشکو بثی و حزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون » (29) .
 
«من غم و درد دل خود را به خدا می گویم و می دانم از خدا آنچه را شما نمی دانید» .
 
بعضی اوقات غم و غصه نتیجه تردید و بلاتکلیفی است . کسانی که نسبت به اجرا یا عدم اجرای کاری دو دل هستند، دچار پریشانی و اندوه می گردند . چنین غصه هایی برای کسی که به ذکر خدا مشغول باشد، کمتر پدید می آید; زیرا یاد خدا او را صاحب تشخیص و اراده اش را قوی می کند و روح اعتماد و توکل به خدا را در او زنده می کند .
 
و بالاخره دیدن صحنه های تاثرانگیز موجب اندوه شدید می گردد در این گونه موارد یاد خدا بهترین داروی معنوی اثربخش است; مثلا اگر از روی توبه به ذکر خدا مشغول شود، این ذکر او را از معنویت سرشار خواهد کرد، غمش را خواهد زدود و قلبش را از فشارهای ناشی از غم، خلاص خواهد کرد (30) .
 
 
14 . نجات از غفلت
همه گناهان کوچک و بزرگ در حالت غفلت و بی خبری رخ می دهد و عوامل غفلت زا بسیار است . زن، فرزند، زینت ها، زخارف دنیوی، دارایی های منقول و غیر منقول، ریاست ها، حکومت ها، عنوان های فامیلی و مقام علمی و روحانی و حتی بسیاری از عبادتها ممکن است انسان را به غفلت بیاندازد .
 
شیطان برای غافل کردن هرکسی از طریق ویژه ای که با حال و شغل او متناسب و در او مؤثر است، وارد می شود و او را به آن سرگرم می سازد . آنچه غفلت را برطرف، عمل را صالح و انسان را تربیت می کند، یاد خدا و تذکر است و عوامل تذکر نیز فراوان است . بعضی از عوامل تذکر، تکوینی و برخی دیگر تشریعی است .
 
اجرام زمینی و آسمانی، شب و روز، نعمت های مادی، پدیده حیات و تمامی ذرات جهان هستی که صنع صانع یکتاست، عوامل تکوینی تذکر است که نظرکردن به آنها اهل معرفت را به یاد خدا می اندازد . و عوامل تشریعی تذکر، همان عبادات است که بهترین رافع غفلت است و خلاصه آنکه بر اساس آیات قرآن و به حکم عقل و اثبات تجربه، یاد خدا انسان را از حالت غفلت خارج می کند و از ابتلا به پیامدهای آن که ارتکاب معاصی، مفاسد شخصی و اجتماعی تباه کننده است، دور می سازد (31) .
 
از آثار و ثمرات ذکر گفتیم و در اینجا متذکر می شویم که یکی از مصادیق والای ذکر، قرآن است . بنابراین تمام آثاری که بر قرآن کریم مترتب است و همه بهره مندی هایی که انسان از رهگذر قرآن کریم می تواند به آن برسد، خود ثمرات و آثار ذکر خواهد بود و نیز تمامی اثرات عظیمی که بر نماز مترتب است، در شمار ثمرات ذکر است; زیرا نماز یکی از مصادیق والای ذکر است .
 
 
 
پی نوشت‌‌ها:
1) طلاق، 10 و 11 .
2) حجر، 9 .
3) بقره، 152 .
4) نهج البلاغه، نامه 31 .
5) همان، خ 222/2 .
6) رعد، 28 .
7) فضایل و آثار ذکر، علیرضا مسعودی، ص 105 تا 107 .
8) طه، 14 .
9) ماعون، 4 و 5 .
10) مجله پاسدار اسلام، شماره 136، ص 17 .
11) طه، 42 .
12) همان، ص 17 .
13) اصول کافی، ج 2، ص 421 .
14) انفال، 2 .
15) اعراف، 201 .
16) احزاب، 35 .
17) زمر، 53 .
18) نهج البلاغه: خطبه 222/3 و 4 .
19) نهج البلاغه، خطبه 222، 13 .
20) همان، خ 222، 8، 9، 10 .
21) کهف، 24 .
22) پاسدار اسلام، شماره 137، ص 45 .
23) حشر، 19 .
24) مجله تربیت، سال دهم، شماره 1، ص 30 .
25) همان، 31 .
26) احزاب، 41 و 42 .
27) پاسدار اسلام، شماره 137، ص 9 .
28) حدید، 23 .
29) یوسف، 86 .
30) نمازشناسی، حسن راشدی، ص 79 .
31) همان، ص 168 و 169 .

منبع: جام

انتهای پیام/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: