SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه علمیه قم در جمع تعدادی از طلاب و فضلای حوزه به بخش هایی از خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) اشاره کردند که حضرت زهرا(سلام الله علیها) چگونه وضعیت جامعة اسلامی پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله) را به تصویر می کشند.
قال سويد بن غفلة: لمّا مرضت فاطمة عليها السلام المرضة الّتي توفّيت فيها، دخلت عليها نساء المهاجرين والانصار يعدنها، فقلن لها: كيف أصبحت من علّتك يا ابنة رسول اللَّه؟ فحمدت اللَّه وصلّت على أبيها، ثم قالت: اَصْبَحْتُ وَاللَّهِ عائِفَةً لِدُنْيا كُنَّ قالِيَةً لِرِجالِكُنَّ لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ سَئِمْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ اللَّعْبِ بَعْدَ الْجِدِّ، وَ قَرْعِ الصَّفاةِ وَ صَدْعِ الْقَناةِ وَ خَطَلِ الْاراءِ وَ زَلَلِ الْاَهْواءِ
سویدبنغفله نقل میکند: وقتی حضرت فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ مریض شدند و با آن مرض از دنیا رفتند، زنان مهاجر و انصار برای عيادت آن حضرت، خدمت ایشان رسیدند[1] و عرض کردند : «ای دختر رسول خدا، حالتان چطور است»؟ حضرت فاطمه سلاماللهعلیها خدا را سپاس گفتند و بر پدر بزرگوارشان درود فرستادند. سپس فرمودند :
اَصْبَحْتُ وَاللَّهِ عائِفَةً لِدُنْيا كُنَّ، قالِيَةً لِرِجالِكُنَّ؛ «من روزگار ميگذرانم، در حالی که دیگر از دنياي شما بيزار، و از مردانتان نااميد شدهام».
لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ؛ «پس از آنکه آنان را مزمزه کردم (آزمودم)، از دهان بيرون انداختم».[2 ]
وَسَئِمْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ؛ «و پس از آنكه آنان را آزمودم، از ایشان بدم آمد و بيزاري جستم».
حضرت در ادامه، دلیل این آزمودن و علت رهاکردن و ناامید شدن و بیزاری از ایشان را چنین بیان میفرمایند:
سستی عقاید
فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ؛ «پس واي بر شمشيرهاي كُند شده». علت اينكه من از مردان شما بیزار و نااميدم و فهميدم که آنان در برابر رویدادها و حوادث، منشأ اثر نيستند، اين است كه شمشيرهای آنان كُند شدهاند.
شمشيرهايي كه بر اساس عقيده و خلوص نیت بر سر كفار و مشركان فرود ميآمد، امروز زنگار گرفته و كند شدهاند. آن شمشيرهای برّان، دیگر از تأثير افتادهاند؛ يعني آنان، ديگر مرد جهاد نيستند و نمیتوانند در برابر دشمن بايستند.
پیروی از هوا و هوس
وَاللَّعْبِ بَعْدَ الْجِدِّ؛ «واي بر بازی گرفتن کار، پس از جدیت در آن». مردان شما پس از آنكه با جديت و اخلاص وارد عمل شدند، به بازيگري پرداختند و از شاخهای به شاخهای پريدند. آنان بر عهدی كه با پيامبر بسته بودند، ثابت قدم نماندند و به دنبال هوا و هوس رفتند.
اين بيان و خطاب حضرت فاطمه سلاماللهعلیها فقط به مردم و مسلمانان عصر خود نیست؛ بلکه ما نیز مخاطب ایشان هستیم. «واي بر شمشيرهاي كُند شده و واي بر كساني كه در يك كار به طور اساسي و اصولي وارد شدند و در نيمه راه به بازيگري پرداختند».
پرداختن به امور بیحاصل
وَقَرْعِ الصَّفاةِ؛ «وای بر کوبیدنهای بیحاصل بر سنگهای سخت». حضرت در اینجا كنايهاي به كار ميبرند. برخی از سنگها چنان سختاند كه هرچه بر آنها كوبيده شود، شكسته نميشوند. حضرت ميفرمايند: شما مثل كسي هستید كه با پتك به سنگي ميكوبد كه به هیچ وجه نميشكند؛ يعني كار بيحاصل ميكنید و در ميداني وارد شدهايد و به عناويني اميد بستهاید که هیچ سودی برای شما ندارد. كاری بيهوده و حركتي بیحاصل انجام ميدهيد و اميدهایتان به نتیجه نمیرسد.
انحراف در اندیشهها و خواستهها
وَخَطَلِ الْاراءِ وَ زَلَلِ الْاَهْواءِ؛ «وای بر خطای در انديشهها و لغزش در خواستهها». شما میاندیشید، اما اندیشههایتان خطاست؛ و در خواستههایتان سقوط کردهاید. خواستهها و انديشههاي شما در زمان پيامبر چه بود؟
در آن دوران، هنگامی که سپاه اسلام عازم جهاد بود، خواستة یکی از مجاهدان از پيامبر(ص) این بود که فقط يك شب به او اجازه دهد تا در شب عروسی خود، كنار همسرش باشد. آن گاه خود را در صبح اولين روز زندگياش، به سپاه اسلام رساند و شهيد شد[3]. اما امروز، دستهبنديهای سياسي جاي آن اندیشههای ناب را گرفته است و اكثر شما، سه ماه پس از آنکه پيامبر(صلی الله علیه وآله) در روز غدیر، وحي خدا را به شما القا كرد، به راه كج افتاديد .
اینها بخشی از سخنان حضرت فاطمه ـ سلاماللهعلیها ـ بود که نشان میدهد چه چیزی بر امت اسلام گذشته که هنوز هم آثار آن باقي است. این سخنان درسي است براي ما تا بدانیم با اسلام و مواريثي گرانقدری كه به دستمان رسيده است، چگونه عمل كنيم.
[1] . زنان مدینه تا آن هنگام به دیدار آن حضرت نيامده بودند و تنها پس از آنکه ایشان زمينگير شدند و در منزل افتادند و دیگر نمیتوانستند بيرون بروند، به عیادتشان آمدند.
[2] . اين تعبير، كنايه از مزمزه کردن طعامي است که به دلیل بد مزه بودن، از دهان بیرون انداخته میشود.
[3] . حَنظلة بن ابى عامر، معروف به غسيل الملائكه، از اصحاب پيامبر اكرم و از شهداى جنگ اُحُد است. براساس منابع، حنظله كه تازه ازدواج كرده بود، با اجازه پيامبر اكرم، شبِ پيش از جنگ احد در كنار همسرش ماند و صبح روز نبرد، عازمِ ميدان شد. پيش از عزيمت حنظله به ميدان نبرد، همسرش جميله، دختر عبداللّه بن اُبَىّ، بنابر خوابى كه در آن شب ديده و آن را به شهادت شوهرش تعبير كرده بود ، چهار تن از خويشانش را به شهادت گرفت كه آن شب را با حنظله گذرانده است، زيرا مى ترسيد بر سر فرزندى كه ممكن بود از اين وصلت به وجود آيد نزاعى دربگيرد.
حنظله در ميدان جنگ بر ابوسفيان چيره شد و خواست سرِ وى را از تنش جدا سازد، اما شَدّاد بن اسود بن شعوب، حنظله را به شهادت رساند. در اين هنگام پيامبر اكرم فرمودند: «فرشتگان او را غسل مى دهند». از آن پس، حنظله به غسيل الملائكه و فرزندانش به بَنوغسيل الملائكه مشهور شدند. (علامه مجلسي، بحار الانوار، ج17، ص26، ح1؛ ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج 5، ص 65- 66؛ ابن اثير، اسدالغابة، ج 3، ص 147).
منبع: خبرگزاری حوزه
انتهای پیام/ ح . ا