سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

انواع حیات در قرآن؛

دیدگاه قرآن درباره حیات/ آیا مفهوم حیات همین است که ما می پنداریم؟

مفهوم زندگی در ظاهر بسیار ساده به نظر می‌رسد و از نظر عرفی معنای ساده‌ای دارد ولی اندیشمندان درباره آن بحث‌های پرچالش و دامنه‌داری دارند.
کد خبر: ۶۹۸۴۸
۱۱:۰۸ - ۰۵ فروردين ۱۳۹۳
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتگو با شبستان گفت: یکی از موضوعاتی که در میان اندیشمندان جای بحث جدی یافته مفهوم زندگی است. هرچند مفهوم زندگی در ظاهر بسیار ساده به نظر می‌رسد و از نظر عرفی معنای ساده‌ای دارد ولی اندیشمندان درباره آن بحث‌های پرچالش و دامنه‌داری دارند.

حجت الاسلام محمد صادق یوسفی مقدم خاطرنشان کرد: در بین دانشمندان علوم طبیعی درباره مفهوم حیات بیشتر از دانش تجربی کمک گرفته شده و سعی شده تا یک معنای طبیعی و مادی به حیات داده شود اما نگاه مکاتب توحیدی نگاه مادی صرف به حیات نیست بلکه تعریف‌های گوناگونی از آن وجود دارد که این تعریف‌ها نشان می‌دهد زندگی انسان همچنان که مراحل ابتدایی و نباتی و حیوانی دارد می‌تواند مراحل و مراتب بالاتری نیز داشته باشد.

گیاهان و حیوانات نیز از منظر قرآن دارای حیات هستند

وی با اشاره به انواع حیات در قرآن افزود: در نگاه قرآن چند نوع حیات وجود دارد، از آیات قرآن استفاده می‌شود که یکی از حیات‌های مورد توجه در قرآن زندگی و حیات نباتی است. بر اساس آیات قرآن، نباتات دارای زندگی هستند همچنان که در بین انسان‌ها و حیوانات زندگی را مشاهده می‌کنیم آنها نیز از زندگی برخوردارند. قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّ اللّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى؛ خداوند شکافنده دانه‌ها و هسته‌هاست. یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ؛ زنده را از مرده بیرون می‌آورد و مرده را از زنده. این بیانگر آن است که خدا از دل زمین مرده گیاه زنده‌ای را بیرون می‌آورد که دارای حیات است.

حجت الاسلام یوسفی مقدم تصریح کرد: مانند این آیه در قرآن زیاد داریم، حتی در قرآن بحث از زوجیت گیاهان است. به عبارت دیگر قرآن هم حیات نباتی و هم زوجیت گیاهان را مورد توجه قرار داده است. اما حیات دیگری که در قرآن به آن اشاره شده، حیات حیوانی است، خداوند از حیوانات با عنوان واژه «دابه » یاد می کند. آیات فراوانی نیز وجود دارد که به طور خاص از حیات حیوانی در آنها سخن گفته شده از جمله « وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُم ..» هیچ جنبنده ای در روی زمین نیست و هیچ پرنده ای با بالهای خود در هوا نمی پرد مگر آنکه چون شما امتهایی هستند(انعام 38)واژه «دابه» یعنی جنبنده که در دل خود معنای حیات را نیز دارد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: قرآن کریم می‌ فرماید حیوانات نیز مانند شما دارای حیات هستند، در عین حال «دواب » را که در دل آن حیات نهفته است و بیانگر زندگی حیوانی است، موجوداتی می‌داند که در حال سجده برای خدا هستند « أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَن فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَ الْجِبَالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ کَثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَ کَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَ مَن یُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّکْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ» (حج 18) آیا نمی‌بینی آنچه را در آسمان و زمین است خدا را سجده می‌کند و سپس از شمس، قمر، نجو ، جبال ، شجر ، دواب و کثیر من الناس نام می‌برد.

وی افزود: از این آیه این گونه برمی آید که برخی از انسان‌ها در برابر خدا سجده می‌کنند اما برخی این‌گونه نیستند، این موضوع اشاره ظریفی دارد به اینکه انسان‌هایی هستند که از جریان‌های طبیعت مبنی بر سجده‌کردن در برابر خدا تخلف می‌کنند هرچند که سجده طبیعت، تکوینی و سجده انسان‌ها تشریعی و اختیاری است. اما به هر حال این نیز نوعی حیات است.

حیات ویژه ای که قرآن متخص انسان می داند

مدیر مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم نوع دیگر حیات را که در قرآن از آن نام برده شده ، حیات انسانی برشمرد و گفت: حیات انسانی، حیاتی متفاوت از سایر حیات‌هاست. بسیاری از آنچه را که انسان آن را درک می‌کند حیوانات درک نمی‌کنند. در آیه شریفه وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ(اسراء 70) تفاوت و کرامت بنی‌آدم بر تمام موجودات از جمله حیوانات بیان شده است، در ذیل این آیه آمده است که خداوند خلق و حیات دیگری به انسان داده است که سایر موجودات از آن برخوردار نیستند.

حجت الاسلام یوسفی مقدم خاطرنشان کرد: خداوند حیات دیگری به انسان داده که در قرآن از آن به حیات انسانی تعبیر می کند، انسان در این حیات خاص، گاه به «حیات طیبه» دست می‌یابد و گاه به «حیات حیوانی». یعنی مسیر حیوانی را در پیش می‌گیرد در حالی که فلسفه اصلی حیات انسان دست‌یافتن به حیات طیبه است تا با ابزارهایی که خداوند در اختیار او قرار داده، بتواند به حیات طیبه دست یابد. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ ....(انفال 24) خداوند در این آیه خطاب به همگان توصیه می کند که به حیاتی که خدا و رسول او به آن دعوت می‌کنند و فرا می‌خوانند، روی آورده و این دعوت را برای رسیدن به حیات طیب بپذیرند.

گاه انسان از حیوان نیز پست تر می شود


عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با ضروری دانستن حیات طیبه برای انسان گفت:حیات انسانی به تنهایی کفایت نمی‌کند و باید این حیات تبدیل به حیات طیبه شود، بنابراین کسانی که به این نوع از حیات دست نمی‌یابند، از حوزه حیات انسانی نیز تنزل پیدا کرده و به عبارت دیگر حیات انسانی آنها که یک مدخل برای رسیدن به «حیات طیب» یا مدخلی برای افتادن در «حیات حیوانی» است، از دست می‌رود. آیه شریفه قرآن می‌فرماید: لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ؛( 179 اعراف) یعنی کسانی که از حیات انسانی درست استفاده نمی کنند و بهره‌برداری درستی از آن ندارند به جایی می‌رسند که قلب‌های آنها تفقه نمی‌کند، عقل و خردورزی در امور ندارند، چشم‌شان نمی‌بیند(بصیرت ندارند) و گوش‌هایشان نمی‌شود چرا که گوش‌های آنها بسته شده و سخن حق را دریافت نمی‌کنند.

وی یادآور شد: خداوند در ادامه آیه می‌فرماید « أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلّ » گاهی انسان‌ها مانند حیوانات و حتی بدتر از حیوانات هستند. چرا که خدا به حیوان چنین کرامتی را عطا نکرده است که حیات انسانی داشته باشد و حیوان بر اساس همان حیات حیوانی خود از خدا اطاعت می‌کند اما انسان با وجود داشتن چنین ظرفیتی، از آن تنزل پیدا کرده و به حیوانات و یا بدتر از حیوانات تبدیل می‌شود و به ضلالت بیشتری می‌رسد.

رسیدن به حیات طیبه تنها یک راه دارد

مدیر مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم در ادامه به تفاوت حیوان با انسان اشاره و تصریح کرد: تفاوت انسان و حیوان در این است که حیوان نعمت حیات انسانی و بهره‌مندی از آن را ندارد اما خداوند این نعمت را به انسان داده است ولی انسان از آن استفاده نمی‌کند. حضرت علی علیه السلام کلامی در این رابطه دارند که می فرمایند: در این هنگام صورت، صورت انسان است ولی قلب، قلب حیوان می باشد. به این معنا که انسانی که راه هدایت را نمی‌شناسد نمی‌داند که مرده واقعی کیست؟ مرده و نابینای واقعی از نظر قرآن کسی است که حیات طیبه ندارد.

چرا که انسان یا باید از حیات انسانی به «حیات طیبه» دست یابد و یا یا به «حیات حیوانی» خواهد رسید، و راه رسیدن به حیات طیبه بر اساس آیات قرآن آن است که انسان اهل عمل صالح باشد، هر مومنی که عمل صالح انجام دهد چه مرد و چه زن طبق قرآن حیات طیبه نصیب او می‌شود و عمل صالح یعنی عملی که از نظر قرآن، سنت و عقل صالح و شایسته شناخته می‌شود.

حجت الاسلام یوسفی مقدم اظهار داشت: لازم به یادآوری است که ما در آخرت از طریق همین «حیات طیبه» می توانیم از یک زندگی ارزشمند بهره‌مند شویم. اما آخرت نیز خود حیات خاصی دارد، قران کریم از آخرت به عنوان دارالحیوان (خانه زندگی) یاد می‌کند « وَ مَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ »

یعنی آخرت اصولا به معنای زندگی است و همه چیز در آخرت زنده است و جز زندگی چیز دیگری نیست.

اما باید توجه داشت که اصل حیات از آن خداوند متعال است، حیاتی که ذاتی بوده و از بیرون عارض نمی‌شود. اما حیات همه موجودات حیاتی غیراستقلالی است. ما در آستانه عید شاهد مرگ و زندگی طبیعت هستیم، خداوند در بهار حیاتی تازه به موجودات می‌دهد و این امر در قرآن به عنوان نشانه‌ای از قدرت الهی یاد شده تا انسان‌ها بهار را هشداری برای یاد کردن مرگ و زندگی خود بدانند و توجه داشته باشند که مرگ و زندگی در اختیار خداوند است.

انتهای پیام/ ح . ا


ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: