SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
«شیعه نیوز»، قرآن کریم می فرماید: ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَینِ ای کسانی که ایمان بخدا آوردید، برخیزید از برای نماز و بشویید رویها، و دستها را تا مرفق و مسح کنید سر و پاها را تا دو کعب (6 مائده). وضو، عبارت از دو شستن و دو مسح است که خود جزو طهارت ظاهر بوده و دارای آداب ظاهریه و باطنیه می باشد، و در این هر دو نیز اسرار و رموزی نهفته است، که برای دوری از اطاله کلام و خودداری از ایجاد ملال، اجمالا بعضی از آن اسرار و رموز بیان می شود.
وضو، که شاید برخی از عوام الناس به نظر ناچیزی بر آن بنگرند با قطع نظر از ازاله چرک ظاهر و پلیدیهای جسمی که موجب حفظ بهداشت عمومی بدن است، دارای حکمتها، تذکرات، تنبیهات و بیدار باشهایی است که هر گاه فرد نمازگزار بدانها پی برده و همانطور که در اخبار ائمه اطهار علیهم السلام است و به وسیله علمای والامقام بیان شده، آن را انجام دهد، اصلاح باطن را متضمن بوده و اصلاح نفس نیز بر آن مرتبت می شود. با رعایت این آداب و اسرار، همین که نمازگزار، دل از غیر خدا پاک ساخت، نیمی از عمل معرفتش کامل گشته و خود را با خدایتعالی مانوس می یابد، تدریجا بسیاری از حقایق را در باطن خود دریافته و در نیمه دیگر از عمل معرفت، نوبت بتابش انوار جلال عظمت الهی می رسد. اینجاست که نمازگزار، به عظمت خلقت آگاه و به اسرار دین آشنا گردیده و از روی شوق و رغبت، به اطاعت و بندگی خدا می پردازد.
حکمت شستن اعضایی خاص در وضو
در امر وضو، مستحبات و مندوباتی است که آداب آن در کتب فقهیه واضح و روشن است، در شستن مواضع وضو، باید بدانیم، اعضاء و جوارحی که امر به شستن آنها شده، چون در امور دنیوی بیش از سایر اعضاء بدن دخالت داشته و در کدورات طبیعت فرو رفته، در تاریکی حوادث ( نسبت به کارهای روزانه) بیشتر مباشرت داشته و در نتیجه از اهلیت در عبادت و مناجات خداوندی خارج شده اند، اکنون شستن آنها واجب گردیده است. حکمت دیگر امر به وضو این است که بنده برای حصول قابلیت در مذاکره و مکالمه با پروردگار خود، آماده و پاکیزه گشته، کسالت از وجودش برطرف و خواب از چشمانش بدر رود. امر به وجوب شستن صورت و دستها، و مسح سر و پاها، از این رو است که این اعضاء در نماز بیشتر بکار می آید. زیرا که سجده و خضوع به وسیله صورت و عرض حاجات با سر و رو به قبله انجام می گیرد.پاها نیز، قیام و قعود نماز را بجا می آورند.
از آنجا که دل و قلب انسان که رییس و مدبر بزرگ اعضاء و جوارح است، محل نظر و رحمت و مورد عنایت ذات مقدس خداوند یکتا و بی همتا است، نماز گزار باید، به شروع وضو متذکر باشد که عزم بازگشت به سوی حضرت پروردگار را دارد، و لذا در نیت خود قصد کند که دل را از علایق خسیسه دنیوی و اخلاق ذمیمه پاک سازد، و سپس قبل از هر عمل دیگر خود را از کثافات خالی و از خباثت عاری نماید، تا بدن آرام و راحت شده، برای معراج قابل و آماده گردد.
کثافات بر سه قسم طبقه بندی شده است: اول: حدث اکبر، که غسل را ایجاب می کند؛ دوم: حدث اصغر، که وضو را لازم می سازد؛ سوم: سایر کثافات و نجاسات و پلیدیهای بدن (که ازاله آنها لازم است)
آدمی را با همراه داشتن انواع ناخالصی ها، در ملکوت راه نیست
زیرا هر چیزی جا و محل معینی دارد همچنان که جای درندگان در جبال جنگل، و جای ماهیان در آب، و محل پرندگان در فضای پهناور، و جولانگه خزندگان در زمین خاکی است. آدمی را با همراه داشتن جزیی از انواع کثافات، در ملکوت و مجلس قرب الهی راه نیست تا بتواند، با آن حال ناشایست، به نماز قیام و در این معراج قدم نهاده، با ارواح مقدسه و نفوس قدسیه هم افق گردد، و این مسلم است که ناپاکان را با مجالس پاکان، و اسیران را با منازی آزادگان نسبتی نیست. عنایت الهی را بنگرید که چگونه خیر و صلاح بندگان در تمام حرکات و اطوار و رفتار مورد نظر قرار گرفته است.
و از سویی نمازگزار باید توجه داشته باشد حال که قصد شروع معراج را دارد، تنها با شستشوی ظاهری پلیدیهای بدن، وی را به این عوالم راه نیست، مگر اینکه دل را نیز از صفات رذیله و شهوات خبیثه پاک ساخته، عزم خویش را جزم نماید، تا اعضاء خود را که جزء الات شهویه بوده اند از شهوات دنیا بازگیرد، به نحوی که صفا و نورانیت در تطهیر همه اعضایش اثر بخشد.
فرد نماز گزار علاوه بر پاک نمودن ظاهر بدن باید در ستردن فضولات غیر ظاهر نیز کوشا بوده و فضولات غیر نجس را زدوده و مستحبات وضو را از ناخن گرفتن، و پیش از وضو هر دو دست را تا مچ شستن، دندان مسواک کردن را رعایت نماید و بالاخره به هنگام شروع به کار وضو در دل بگذراند که اجرای این امور و رعایت جزییات آنها همه برای عبادت و راز و نیاز بدرگاه معبود چاره ساز است.
در تایید اهمیت وضو، ضمن روایات می خوانیم که رخسار مبارک رسول اکرم صل الله علیه وآله به وقت وضو دگرگون می شد. وقتی از حضرتش علت دگرگونی و تغییر رخسار مبارک را که به هنگام وضو دست می داد پرسیدند، فرمود: هنگام ادای امانتی رسیده است که خدایتعالی آن را به آسمانها و زمین عرضه کرد و همه از تحمل آن ابا کردند.
آداب و اسرار اعمال وضو :
سه مرتیه مضمضه و استنشاق (در صورت پاکی آب و رغبت به آن) که این عمل از نظر باطن، قلب را از حرام، پاک و نورانی ساخته و زبان را به حکمت می آراید، و از نظر ظاهر باید گفته شود که فلسفه استنشاق در گذشته از لحاظ بهداشت نیز ناپیدا بود و به ظاهر چنین استنباط می شد که تشریع وضو تنها برای نظافت و بهداشت است. دیگر رساندن آب بر بینی. اما حکمت این کار چیست؟ در پاسخ باید گفت عمل استنشاق و شستن بینی، با آب سرد، برای سهولت تنفس و برطرف شدن میکربها، بهترین وسیله تشخیص داده شده چرا که با این کار هر روز در چند نوبت میکروبها نابود و مجذوب آب سرد شده، مجاری تنفس پاک، بهداشت و سلامتی و سعادت ما تامین می شود.
این کار مجرای تنفسی را تمیز و بی خطر می سازد. از بروز امراض ریوی و ظهور سل و تنگی نفس مصون می دارد. از حمله زکام جلوگیری می نماید. حالت نشاط و رفع غم و تعادل فرح را، در وجود ما برقرار می کند و تعادل عصبی، در تمام بدن بوسیله تحریک اعصاب سمپاتیک ایجاد می گردد.
دلیل مستحب بودن وضو با آب سرد
از روایات اهل بیت عصمت علیهم السلام چنین استفاده می شود که آب گرم با همه مزایایی که در موارد مختلف دارد در وضو کراهت داشته و وضو با آب سرد افضل از آب گرم است. زیرا میکروبهایی که بر اعضاء وضو قرار دارند و محتمل است نفوذ جلدی پیدا کرده و وارد بدن شوند، فرمانهای ازتی آب سرد آنها را نابود می سازد و هر چه آب سردتر باشد اکسیژن بیشتر و فعالیت میکرب کشی فرمانها زیادتر است.
سنت است که آب وضو خشکانده نشود تا خود به خود خشک گردد. باقی ماندن رطوبت وضو مستحب می باشد. فلسفه این امر نیز آنست که مادام که اعضاء خشک نشده اند فرمانها به فعالیت خود ادامه می دهند. یک منظور دیگر شارع مقدس اسلام از استحباب مضمضه و استنشاق در غسل و وضو این بوده که آب وضو پاکیزه و قابل شرب باشد.
اکثر پزشکان غرب، با اظهار شگفتی از این دستورات ارزنده بهداشتی اسلام ( آن هم در چهارده قرن پیش، که نه میکرب شناخته شده و نه میکروسکوپ وجود داشته) همگی معترفند که موسس دیانت اسلام کاشف این کشف بوده است. زیرا از وجود میکرب و راه ورود آن به بدن به خوبی آگاه بوده و طریق مبارزه با آنها را نیک تشخیص داده و در نتیجه دستورات بهداشتی را نیز توام با دستورات دینی (در خور ظرفیت و ادراک مردم آن زمان) تبلیغ فرموده است.
مسح سر، سلول های مغز را برای تفکر آماده تر می کند
نیت: همین که انسان از اول شروع وضو، قصد قربه الی الله کرده و به عمل خود با این هدف توجه داشته باشد کافی است و آوردن کلام بر زبان لازم نیست.
شستن صورت، از بالای پیشانی تا چانه. زیرا اکثر حواس ظاهره و بیشتر اسباب مطالب دنیوی در صورت ادمی قرار دارد.
شستن دستها از مرفق (آرنج) تا سر انگشتان ( مردان از پشت بالای مرفق، زنان از روی مرفق) زیرا که قسمت اعظم کارها و امور دنیوی و خواهشهای نفسانی و شهوات طبیعی، همه به وسیله دستها انجام می گیرد.
مسح سر با تری دست راست، سر، منبع افکار و تدابیر و محل تمرکز قوای دماغیه بوده و قوه فکر و عقل (که منشا برانگیختن حواس بر امور دنیایی، و مانع از توجه و اقبال به امور آخرتی است، در سر آدمی قرار دارد و مرادات نفسانی از آن حاصل می شود. با مسح سر و رسیدن رطوبت بر روی پوست جلو سر، دوران دم، در این عضو فورا شدیدتر شده و سلولهای دماغی، برای تفکر آماده تر و در حقیقت با تامین اکسیژن هوا، با این استنشاق جلدی، فعالیت سلولهای دماغی نیز سریعتر می گردد.
مسح روی پاها (ابتدا بر راست) از سر انگشت تا جایی که پنجه و پا به هم می پیوندد. زیرا پاهای آدمی، ابزار و افزار وصول به محل مقصود و حصول کارهای دنیوی است. دانشمندان و پزشکان متحد القولند، همه بدن به ویژه پاها، شدیدا به جذب اکسیژن و هواخوری و استنشاق جلدی نیازمندند، لذا شارع اسلام، تامین چنین احتیاج را نیز در ضمن مقررات اداب وضو از نظر دور نداشته و با اموختن فلسفه مسح پاها، از این طریق نیز سلامتی جامعه اسلامی را تامین و تضمین فرموده است.
شخص دائم الوضو، علم و ایمان و رزقش فزونی می یابد
وضو مقررات و مستحبات دیگری دارد، که برخی از موارد ضروری آن را متذکر می شویم: هر گاه عضو شسته شده قبلی بر اثر حرارت و یا باد، خشک شود، احتیاط است که وضو از سر گرفته شود. به همین سبب است که در مواقع بروز مشکل تعجیل در وضو روا دانسته شده است.
این مسئله نباید از نظر دور بماند که وضو باید تنها به قصد وضو باشد. بدین معنی که در هوای گرم نباید به قصد خنک شدن وضو گرفت و نیز اعمال وضو باید پی در پی (بدون فاصله) انجام شود، زیرا وضو مانند غسل نیست که بتوان عضوی را شسته، و بعد از لحظه ای عضو دیگر را شست، بنابراین هرگاه در وضو چنین اتفاقی رخ دهد، بناچار باید وضو از سر گرفت.
به وقت ضرورت (نبود آب) در وضو مانند غسل، همان تر شدن اعضاء کافی است. اما مسح کردن جایی که باید شست و همچنین شستن جایی که باید مسح کرد جایز نیست. در وضو، شستن قسمت داخلی بینی و دهان و چشم را لازم ندانسته اند لیکن استنشاق و گشودن چشم ( در هنگام شستن صورت) و ذکر بسم الله ( در شروع وضو) و مسواک دندان(قبل از وضو) مستحب است.
از آنجا که آدمی همیشه باید به یاد خدا بوده و به ذکر او گویا باشد سزاوار است لحظه ای بدون وضو نباشد. زیرا وضو، علاوه بر این که خود ذاتا در شمار عبادات بوده و شرط صحت نماز و بعضی از امور دیگر است، فلسفه آ ن(بالاتر از فواید مادی و نتایج جسمانی ) به فواید معنوی و روحانی کشیده شده و مایه وصول به مقام قرب می باشد و از سویی بنفسه موجب صحت و طول عمر و نورانیت باطن است. به علاوه شخص دائم الوضوء علاوه بر بهره مندی از خواص بسیار آن، علم و ایمان و رزقش فزونی می یابد.
با وضو بودن همیشگی، به هنگام حضور در مجامع دینی و محضر علماء، داخل شدن به مساجد و حرم و مقبره ائمه هدی اماکن شریفه و همچنین به وقت مس قرآن مجید و خواندن احادیث و کتب علماء اعلام و بزرگان دین، مطالعه و مباحثه، و ذکر اسماء الله و بر زبان راندن نامهای مبارک حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین خواصی زاید الوصف دارد، و حالت غیر پاکی و نداشتن وضو غیر قابل تصور است. از ذونون مصری پرسیدند چگونه طهارت می سازی، و به چه قسم نماز می گذاری؟ گفت: به مجرد قصد نماز، از ریا خودداری می کنم، از نفاق برحذر می شوم، از غل و غش طهارت می سازم، از عجب و کبر بدور می شوم، سرمه حیا در چشم می کشم، لباس نیاز در بر و عمامه تواضع بر سر، و نعلین خوف و خشیت در پا می کنم، کمر خدمت در میان جان می بندم، طوق منت در گردن و تاج محبت بر سر می نهم، شمع در دل می افروزم، آتش عشق در جان می زنم، آنگاه به در دوست می آیم و با دوست راز می گویم.
منبع: شبستان
انتهای پیام/ ح . ا