سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

ناقوس فروپاشی آل‌سعود به صدا درآمده است

رژیم حاکم بر عربستان از زمان به قدرت رسیدن تاکنون(هشت دهه) همواره ابتدایی‌ترین حقوق انسان‌ها را نقض کرده و میان شهروندان خود بر اساس مذهب و منطقه تفاوت قائل شده است.
کد خبر: ۶۴۹۸۶
۱۲:۴۹ - ۳۰ آذر ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از باشگاه خبرنگاران،   "مصطفی قطبی" در تحلیلی درباره اوضاع کلی عربستان در پایگاه اینترنتی دام پرس وابسته به دولت سوریه نوشت: تحولات جهان عربی به خصوص گسترش قیام های مردمی علیه رژیم‌های دیکتاتوری، ناقوس خطر را برای سران آل سعود در عربستان به صدا درآورده است. این تحولات نشان می‌دهد که رژیم قبایلی فاسد حاکم نیز که در شبه جزیره عربی قرار دارد از این قاعده مستثنی نیست. نشانه‌هایی از تغییر و تحول ریشه‌ای در سرتاسر عربستان دیده می‌شود این امر به رغم اقدام وحشیانه سران رژیم قبایلی، وراثتی و عقب افتاده عربستان است.


*** توسل به نقض حقوق بشر و فتواهای ساختگی
رژیم حاکم بر عربستان از زمان به قدرت رسیدن تاکنون(هشت دهه) همواره ابتدایی‌ترین حقوق انسان‌ها را نقض کرده و میان شهروندان خود بر اساس مذهب و منطقه تفاوت قائل شده است.

رژیم عربستان همواره برای فرار به جلو تلاش زیادی انجام داده است. آل سعود هر جایی که با مشکل و بحران مواجه است دست به دامان مفتی‌های درباری می‌شود تا با صدور فتواهای ساختگی و مفت، از شاهزادگان تن‌پرور سعودی در مقابل بروز هرگونه تغییر و تحول در عربستان حمایت کند. مفتی های سعودی درباری که دلارهای نفتی آل سعود عقل و هوش آنان را برده است برای صدور فتواهایی که برگزاری تظاهرات اعتراض‌آمیز در عربستان را حرام می داند، صف می‌کشند تا یک بار درباره حرام بودن تظاهرات و بار دیگر درباره حرام بودن اعتراضات مسالمت آمیز فتوا دهند. مفتی‌های دنیادوست مزدور آل سعود به این میزان هم اکتفا نکردند و کشتن معترضان در کف خیابان را مجاز شمردند.


*** خفه کردن صدای حقیقت‌جوی معترضان با گلوله
رژیم آل سعود همچنان به سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز اصرار دارد. مگر معترضان عربستانی چه درخواستی دارند؟ مگر نه این است که خواستار برقراری عدالت اجتماعی هستند درخواستی که نظامیان آل سعود پاسخ آن را با گلوله‌های رزمی و جنگی می‌دهند. اقدامات وحشیانه سرکوبگرانه و ظالمانه مقامات آل‌سعود و مزدوران داخلی آنان در حق مردم این سرزمین به خصوص در منطقه الشرقیه به طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است.

ساکنان منطقه الشرقیه اعتراض می‌کنند تا بخش ناچیزی از حقوق غصب‌شده خود را بازستانند، حقوقی که همه قوانین بین‌المللی و منشور سازمان ملل متحد بر آن تاکید دارند. مقامات رژیم آل سعود به جای این که در صدد پاسخگویی به درخواست مشروع و قانونی شهروندان خود درآیند، خشم و کینه خود از بابت مسایل مختلف را در حق آنان اعمال و به طور وحشیانه صدای حقیقت‌جوی معترضان را خفه می‌کنند.

***  سازمان‌های حقوق بشری مهر سکوت را شکستند
اقدامات ظالمانه و وحشیانه آل سعود در حق شهروندان خود به حدی رسید که بسیاری از سازمان‌های حقوق بشری که تاکنون ساکت مانده بودند مهر سکوت را شکستند، جنایات آل سعود را محکوم کردند و توقف خشونت‌ها و محاکمه و مجازات عوامل آن را خواستار شدند. البته ناگفته نماند که مقامات سعودی با سوءاستفاده از دلارهای نفتی تقریبا در همه مراکز و نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر نفوذ کرده‌اند و از آن‌ها در جهت تحقق اهداف شوم خود و به زیان شهروندان عربستانی استفاده می‌کند. زیرا اگر قرار باشد سازمان‌های بین‌المللی و جهانی کشوری را عنوان ناقض حقوق بشر بازخواست کنند بدون تردید عربستان در رتبه نخست قرار دارد زیرا مردم خود را از ابتدایی ترین حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و معنوی محروم کرده است.

همین چند وقت پیش بود که نظامیان مزدور وابسته به آل سعود، احمد آل مصلاب جوان عربستانی ساکن منطقه العوامیه را هدف تیراندازی مستقیم قرار دادند و شهید کردند. اقدامات ظالمانه و جنایت آل سعود علیه ساکنان منطقه الشرقیه به خصوص در شهر العوامیه به حدی است که سازمان عربی مدافع حقوق انسان دیگر طاقت نیاورد و در بیانیه ای اعلام کرد ادامه اقدام رژیم آل سعود در یورش به منطقه الشرقیه و مشخصا العوامیه و تیراندازی مستقیم به سوی شهروندان غیرنظامی و ارعاب آنان اقدام مطرود و ناقض همه قوانین بین‌المللی درباره حقوق انسان است.

این اقدام به فهرست جنایات رژیم حاکم بر عربستان علیه مردم خود اضافه می‌شود. نکته قابل تامل این است که چیزی به نام آزادی رای و بیان و اندیشه در عربستان وجود ندارد. فعالان حقوق بشر در این کشور هدف قرار می گیرند و صاحبان رای و حامیان آزادی بیان بدون هیچ محاکمه‌ای و بدون اتهام مشخصی در زندان افکنده می شوند. در نتیجه همین اقدامات غیر قانونی آل سعود و ایجاد خفقان واقعی در کشور بود که قیام مردمی در این کشور به تدریج از حالت سری و زیرزمینی خارج شد و شکلی علنی و آشکار به خود گرفت.

حوادثی که در منطقه القطیف رخ داد یک نمونه آشکار است. انتقاد از آل سعود شکلی علنی یافت. به تدریج سازمان‌های بین‌المللی نیز از عملکرد سرکوبگرایانه آل سعود علیه مردم خود انتقاد کردند. سازمان عفو بین المللی تعامل وحشیانه نظامیان عربستانی با تظاهرکنندگان را به شدت محکوم کرد و آن را مربوط به دوران جاهلیت توصیف کرد.

*** آل سعود چنگال‌های خود را برای ضربه زدن به مردم تیز کرد
افزایش جرم و جنایت آل‌سعود در حق مردم باعث شد که شهروندان سعودی از خواب بیدار شوند و در صدد احقاق حقوق خود برآیند. به مرور فراخوان‌هایی برای برپایی تظاهرات مسالمت‌آمیز برگزار شد و مردم تحصن‌های اعتراض‌آمیزی را برگزار کردند. این امر نگرانی آل سعود و مزدوران داخلی آن را برانگیخت.

آل سعود چنگال‌های خود را برای ضربه زدن به مردم تیز کرد. هزاران انسان بی‌گناه را بازداشت و در سیاه‌چالها رها کردند ولی این اقدام مقامات عربستانی نتوانست از موج اعتراضات مردمی علیه خاندان آل سعود بکاهد بلکه عزم عموم برای احقاق حقوق خود جدی‌تر شد. حضور مردمی در تظاهرات اعتراض‌آمیز علیه آل‌سعود حاکم بر عربستان افزایش یافت و سازمان‌های بین المللی نیز با تحت فشار قرار دادن نظام حاکم بر این کشور آزادی بازداشتی‌هایی بدون محاکمه سیاسی را خواستار شد. ذکر این نکته ضروری است که برخی از افرادی که وارد بازداشتگاه‌ها و زندان‌های مخوف عربستان شدند، برای رهایی از از شدت شکنجه و عذاب علیه خود دست به خودکشی زدند. کارشناسان بر این باورند که تحمل زندانی مانند گوآنتانامو و ابوغریب بسیار بسیار راحت‌تر از زندان‌های عربستان مانند زندان «وادی دواسر» در نزدیکی ریاض است. یک کارشناس سعودی به تازگی اعلام کرده است که مسئله بازداشتی‌های سیاسی یکی از شاخص‌ترین و مهم‌ترین مسایل حقوق بشری نه تنها در داخل عربستان به خصوص در عرصه بین‌المللی است که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. همین بازداشت‌ها باعث ادامه و افزایش تحرکات مردمی در داخل عربستان شده است. تظاهرکنندگان آزادی بازداشتی‌های سیاسی را که مدت طولانی است بدون هیچ اتهام و محاکمه‌ای در زندان‌های عربستان به سر می‌برند، خواستارند.

معترضان همچنین ریاض را به تلاش برای سرپوش گذاشتن بر نقص حقوق بشر در عربستان از طریق نفوذ مالی خود در نهادهای بین المللی متهم می‌کنند. در عربستان مردمی زندگی می کنند که هیچ اراده ای از خود ندارند. اصلا رای و نظر مردم نزد حاکمان عربستانی جایگاهی ندارد. بسیاری از مردم عربستان خواستار آزادی در چارچوب مشخصی هستند ولی از ساده‎ترین شکل آزادی محرومند. کمیته‎ها و هیئت‎هایی موسوم به امر به معروف و نهی از منکر، آزادی‎خواهان را تحت پیگرد قرار می‎دهند. مبنای عقیدتی آنان خطاب به مردم این است که تو به آزادی چکار داری؟

در عربستان چیزی به نام حزب وجود ندارد. آزادی رسانه اصلا حاکم نیست و هیچ کسی حق ندارد از سیاست های آل سعود در زمینه‎های مختلف انتقاد کند و به آن اعتراض کند. کرامت شهروند عربستانی سلب شده است. سمت‌ها و جایگاه‌های عالی در ساختار مدنی و نظامی محصور به شاهزادگان سعودی است و دیگران صلاحیت و شایستگی داشتن مسئولیت را ندارند. انگار شهروند عربستان نیستند و نیروی خارجی محسوب می‎شوند.

زمانی که می‎بینیم کشوری مانند عربستان با ثروت‎های نفتی و مالی هنگفتی که در اختیار دارد، از کاهش رشد جمعیت رنج می‎برد، جای شگفتی نیست. این در حالی است که عربستان پیشتر جزو چهار کشور نخست جهان از لحاظ رشد جمعیت بوده است. بدون تردید یکی از دلایل اصلی کاهش نرخ رشد جمعیت در عربستان این است که مردم این کشور با بحران وخیم مسکن و بیکاری دست و پنجه نرم می‎کنند. هیچ فرصت شغلی جدیدی در این کشور ایجاد نمی‎شود. هزینه‎های معیشت و زندگی برای شهروند عربستانی بسیار زیاد و سرسام آور شده است. بدون تردید این عوامل با کاهش متغیرهای توسعه در آن ارتباط تناتنگی دارد.

آل سعود در سایه طبع و سرشت حکومت بدوی و قبایلی که مبتنی بر محور غارت دیگران است و همچنین در سایه حرص و طمع جنون‎آمیز خانواده حاکم بر عربستان، مساحات زیادی از سرزمین های بکر و ارزشی این کشور در دست شاهزادگان و متولیان حکومت است. چپاول و غارت زمین‎های برای اهداف ساخت و ساز تقریبا امری اشکار شده است. خود شاهزادگان برای سیطره بر زمین های بیشتر با همدیگر رقابت تنگاتنگی دارند که بعضا به جدال میان آنان کشیده می‎شود. شاهزادگان سعودی این زمین ها را رایگان تصرف می‎کنند و سپس با مبالغ هنگفتی به مردم فقیر می‎فروشند.

***  فروپاشی «طبقه متوسط»

مردم عربستان به طور کلی و ساکنان منطقه الشرقیه به طور خصوص از مشکلات اجتماعی، بهداشتی، شغلی و حتی زیست محیطی رنج می‌برند. این نقش آشکار حقوق بشر و نقض اصول و ارزش‎های اسلامی است. همزمان با افزایش شمار بیکاران در عربستان و حتی خودکشی برخی از آنان، توهم غنای مالی و ثروت کلان فروپاشیده می‎شود و هزینه‌های سنگین زندگی باعث از بین رفتن چیزی به نام «طبقه متوسط» می شود.

فساد در عربستان بسیار گسترش یافته است. وخامت اوضاع امنیتی و بی‎ثباتی سیاسی در عربستان و همچنین ناکامی سیاست‎های اقتصادی باعث شده است بسیاری شهروندان عربستانی به خارج از این کشور مهاجرت کنند تا جایی که سرمایه‎داران عربستانی سرمایه‎های خود را از کشورشان خارج و در مناطق دیگری از جمله دبی، بحرین، کویت و عمان سرمایه‎گذاری می‎کنند. شکست سیاست‎های اقتصادی و اجتماعی و امنیتی عربستان در داخل باعث شده است سرمایه‎های زیادی از این کشور به خارج منتقل شود. شرکت‎های سعودی به جای سرمایه گذاری در داخل کشور در بخش های املاک و مستغلات امارات سرمایه‎گذاری می کنند.


***  در عربستان چیزی به نام آزادی وجود ندارد
حال سوالی که برای تک تک شهروندان عربستانی مطرح می شود این است که: آیا رژیم آل سعود که بیش از یک درصد از مجموع شهروندان خود را بازداشت کرده است. آنان را در زندان‎های رای و اندیشه در پس نور خورشید زندانی کرده، آزادی آنان را محاصره کرده و می‌خواهد آنان را عبرتی برای عاشقان آزادی قرار دهد، می‎تواند نعمت آزادی را که خدا به بشر هدیه داده است از آنان بگیرد؟ مردم را از اصولی ترین حقوقشان محروم کند؟ اصلا آیا چنین رژیمی می‌تواند مردم خود را در مسیر عدالت و دموکراسی قرار دهد.؟ هرگز.!!! در عربستان چیزی به نام آزادی از جمله آزادی اعتقادات ، اشخاص ، رسانه ، بیان و اندیشه وجود ندارد. رژیم آل سعود اصلا چیزی به نام دموکراسی و دولت تکثر گرا و انتقال قدرت نمی‎شناسد.

سوال این است: چند حزب سیاسی در عربستان وجود دارد؟ آیا حزب سیاسی مخالفی هست؟ چه کسی پادشاه این کشور را انتخاب می کند؟ مردم ؟ چه کسی این ولایت را به پادشاه عربستان داده است؟ این حق را از کجا گرفته است؟ اصلا در عربستان چیزی به نام استقلال وجود دارد؟ چند نمونه از دموکراسی در عربستان را نام ببرید؟ آیا حق تظاهرات برای مخالفان محفوظ است؟ حال از آزادی بیان و دموکراسی بگذریم?سوال دیگری را مطرح می کنیم: آیا در عربستان ثروت به طور عادلانه توزیع شده است؟ درآمدهای نفتی چگونه در این کشور توزیع می‎شود.؟ چه کسی ( بهتر است بگوییم کسانی ) آن را غارت می‎کنند.؟ چه کسی در حقوق مردم و ثروت ملی دخل و تصرف می‎کند؟ بر چه اساسی؟ سهم مردم عربستان از ثروت ملی که خود صاحبان واقعی آن هستند، چیست؟

بدون تردید همه ما و شما از حقایق موجود در عربستان آگاهیم و می‌دانیم که ثروت در دست گروه خاصی از شاهزادگان و امرای آل سعود جمع شده است. می‎دانیم که مردم در عربستان از ابتدایی‎ترین حقوق خود محرومند و می‎دانیم که تنها چیزهایی که در عربستان وجود ندارد، آزادی و دموکراسی است. و هزار تا می‎دانیمِ دیگر.

اگر بخواهیم نگاهی گذرا بر فساد در دستگاه حاکم بر عربستان و محوریت قانون داشته باشیم همین بس که آل سعود مبالغ هنگفتی را تاکنون به عنوان رشوه به سازمان‎های بین‎المللی یا کشورهای قدرتمند داده است تا فقط در قبال جنایات و اقدامات ضدبشری آنان سکوت اختیار کنند. متاسفانه شاهزادگان و مقامات آل سعود در عربستان خود را فراتر از قانون می‎دانند و هرکاری که دلشان می‎خواهد انجام می دهند. قانون فقط برای مردم قابل اجراست. قانون در عربستان نزد طایفه با طایفه دیگر و پیروان یک دین با دین دیگر فرق می‎کند. بی‎قانونی و نقض قانون در عربستان غوغا می‎کند. درباره عربستان و رژیم حاکم بر آن سوالات دیگری مطرح می‎شود : این که سرنوشت مخالفان و منتقدان و صاحبان رای و اندیشه در این کشور چه می‌شود؟ زندان‌های عربستان و بازداشتگاه‎های آنان و سیاه چال‎های شکنجه عربستان چه وضعی دارد؟ آیا زن که تقریبا نیمی از کل جمعیت را در این کشور تشکیل می‎دهد، می‎تواند رای بدهد و حق نظردهی برای آن محفوظ است؟ بسیاری از شاهزاده‏های عربستانی برای ادامه تحصیل به خارج رفته اند و در دانشگاه‎های مختلف و معروف خارج تحصیل کرده‎اند خب نتیجه آن چیست؟ صنایع سنگین عربستان چیست؟ آیا کشاورزی مدرنیزه دارند؟ چه منابع جایگزینی دارند و برنامه‎های آنان برای آینده اگر نفت تمام شود چیست؟ در زمینه هنر این سوال مطرح است که آیا بخش هنر و سینمای عربستان توانسته است تئاتر، نمایش، سریال و یا فیلم سینمایی تولید کند؟ آیا تاکنون یک اثر فکری،‌توسعه‌ای، اصلاحی، انتقادی یا رفاهی در این کشور ارائه شده است؟ هرگز.

*** آل سعود یکی از ظالم‎ترین و بدترین رژیم‎های دیکتاتوری تاریخ بر روی زمین
سوال دیگری که هر انسان آزاده و شریفی آن را مطرح می‎کند این است: آیا در قرن بیست و یکم هنوز رژیم دیکتاتوری که تحت حمایت بزرگترین مدعی دموکراسی در جهان (اشاره به آمریکا) باشد وجود دارد؟ پاسخ آری و آن کشور عربستان سعودی است. اگر ما بگوییم که آل سعود یکی از ظالم‎ترین و بدترین رژیم‎های دیکتاتوری تاریخ بر روی زمین است سخنی گزافه نگفته‎ایم. هر چند که سیلی از انتقادات و اتهامات عربی و غیر عربی مزدود آل سعود علیه ما صورت می گیرد.


این که عربستان به عنوان « دیکتاتور حمایت شده سعودی » توصیف می‌شود، ابتکار هیچ طرف عربی ، ایرانی و حتی ایدئولوژی شرقی نزدیک به شوروی سابق و روسیه امروز نیست. بلکه عنوان کتابی است که جان میشال فولکیه نویسنده فرانسوی سال 1995 در پاریس منتشر کرد. این کتاب خلاصه تجربه ها و مشاهدات چندین ساله نویسنده در سفر بین ریاض و جده است. فولیکه به عنوان شاهد عینی در این کتاب سخن می‎گوید. این که چگونه حقوق بشر در عربستان نقض می‎شود، چگونه زنان در این کشور از حقوق خود با نام اسلام محروم می‎شوند. نویسنده این کتاب در جایی می‌نویسد که آل سعود برای ادامه قدرت در کتاب خداوند (قرآن) نیز دست می‌برد و آن را تحریف می‌کند. وی فاش می‌کند که اجتماع دموکراسی و حقوق بشر با نفت در یک کشور شرقی محال است و عربستان نمونه آشکار این تناقض است. ولی یک خانواده در عربستان تحت حمایت آمریکا همه زمام امور را به دست گرفته است و نام خود را بر کشورش گذاشته است، با قدرت رژیم دیکتاتور خود را حفظ می‌کند؛ رژیمی که از بدترین و ننگین‎ترین نظام‎های دیکتاتوری در روی زمین به شمار می‎رود.

نویسنده فرانسوی کتاب «دیکتاتور حمایت شده سعودی» معتقد است هرکسی در عربستان زندگی می‎کند باید کر، کور و لال باشد. راستی چرا سفرای خارجی، نویسندگان، خبرنگاران، بازرگانان آمریکایی و اروپایی که هر از چند گاهی به عربستان می روند و برای مدت کوتاه یا طولانی در آن زندگی می‌کنند، هیچ صحبتی درباره نبود آزادی، دموکراسی و حقوق بشر در این کشور نمی‏کنند؟ فولکیه (نویسنده فرانسوی) پاسخ شفافی برای آن دارد و آن این که هر کسی به عربستان می‌رود نباید درباره چیزی به نام دموکراسی، ازادی و حقوق بشر حرف بزند و فقط باید درباره ریال و دلار سخن بگوید. (اشاره به پرداخت رشوه‌های کلان ).

آمریکا از زمان تاسیس عربستان در سال 1932 به حمایت از این کشور پرداخت. ولی بعد از جنگ خلیج فارس و با موافقت ملک فهد به منطقه تحت حمایت آمریکا تبدیل شد. برخی می‎گویند رابطه بین دو کشور عربستان و آمریکا تا حد زیادی شبیه رابطه گروه‎های مافیا با مشتریان خود است که بر اساس اصل «تو پول بده من حمایت می‌کنم» استوار است. آری این واقعیت بدترین رژیم دیکتاتوری در تاریخ بشر (عربستان) است که امروز می‌خواهد آزادی ، دموکراسی و حقوق بشر را از طریق تفکر وهابی تحت حمایت مال، سلاح و تروریست‌ها به شرق عربی صادر کند. این در حالی است که رژیم عربستان خود بدترین کشور در زمینه نقض حقوق بشر در جهان است. کشوری که مطالبات مشروع و قانونی مردم خود را با ددمنشانه‎ترین برخورد و تعامل سرکوب می‎کند.

ولی وجدان درد این جاست که آمریکا و متحدان عربستان، سازمان ملل متحد و نهادهای سیاسی وابسته به آن هیچ اعتراضی به وضع موجود در عربستان ندارند تا زمانی که این کشور اهداف و برنامه های توطئه‌آمیز آن ها را در منطقه پیاده می‌کند و در فلک آن‌ها می‎چرخد. اگر هم احیانا از سوی یک سازمان بین‌المللی یا کشوری به عربستان و وضع حقوق بشر در ان اعتراضی می‌کند، مصرف داخلی برای حفظ آبروی ظاهر است.

*** قوانین قبایلی و افکار افراطی وهابی، بر دستگاه‎های حکومتی و قضایی عربستان حاکم است
به رغم سکوت جامعه بین المللی به خصوص سکوت شورای امنیت در قبال اقدامات ناقض عربستان در زمینه حقوق بشر ، ولی این موضوع که پرونده حقوق بشر در عربستان همچنان به عنوان بدترین پرونده‎های حال حاضر در جهان است از دیده ها مخفی نمانده است. بر اساس برخی از گزارش‎های بین‎المللی، عربستان بدترین وضع حقوق بشر را در جهان دارد ولی به رغم اعتراض‎ها و انتقادهای صورت گرفته، آل سعود با تکیه به دلارهای نفتی خود و تحت سکوت معنادار کشورهای غربی و در راس آن ها آمریکا به سرکوب مردم، ظلم و ستم به آنان، محدود کردن آزادی‎ها ادامه می‎دهد. هنوز که هنوز است قوانین قبایلی و افکار افراطی وهابی، بر دستگاه‎های حکومتی و قضایی در عربستان حاکم است. جایی که حکومت به آرای شخصی و فتواهای افراطی مفتی های با نفوذ وابسته است کسانی که تلاش می کنند همه حقوق عمومی و آزادی بیان مردم را مصادره کنند و مخالفان را بازداشت کنند. فعالان سعودی معتقدند که بازداشت‎ها در عربستان بر اساس فتوای مفتی‎ها صورت می‎گیرد به عنوان مثال شیخ عبدالعزیز آل الشیخ مفتی ارشد سعودی اعلام کرد تظاهرات در شرع اسلامی هیچ اصل و اساسی ندارد و خیری در کار نیست.

*** یک ششم سعودیها زیر خط فقر
گفته می‎شود بیش از 30 هزار بازداشتی سیاسی در زندان‎های عربستان قرار دارند که هدف وحشیانه‏ترین انواع شکنجه قرار می‎گیرند. «الهام فخرو» که یک پژوهشگر عربستانی است گفت از جمعیت 18 میلیونی عربستان، سه میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می‌کنند. فقر به مناطق روستایی و بادیه محصور نمی‎شود بلکه در ریاض پایتخت نیز فقر بیداد می‎کند و 20 درصد از ساکنان این شهر بیکارند. بیش از 35 هزار بازداشتی سیاسی در عربستان وجود دارد که در میان آنان کودکان نیز دیده می‎شود و مقامات آل سعود از شکنجه این کودکان هیچ واهمه ای ندارند زیرا می دانند که عملکرد آنان همواره مخفی می‎ماند.


این اقدامات سرکوبگرایانه رژیم آل سعود در حق مردم باعث شده است تا ده ها هزار نفر از آنان به خارج مهاجرت کنند. مهاجران به دنبال یافتن مکانی امن و باثبات و خالی از مشکلات اجتماعی و امنیتی هستند. دفتر آمار مهاجرت وابسته به وزارت امنیت ملی آمریکا اخیرا در گزارشی اعلام کرد شمار شهروندان عربستانی که برای دریافت مجوز اقامت دایم در آمریکا تلاش می‎کنند، در حال افزایش است. این آمار و ارقام دلیل آشکاری بر این واقعیت تلخ است واقعیتی که مردم سرزمین نجد و حجاز در سایه سرکوب وحشیانه آل سعود با آن دست به گریبان هستند. البته رژیم آل سعود از زمان تاسیس به خصومت‎ورزی با اعراب معروف است و این که همواره بر ضد منافع عربی و به سود کشورهای غربی و اسراییل کار کرده است.

رژیم آل سعود از سکوت سازمان‎های حقوق بشر بین المللی برای تشدید اقدامات سرکوبگرانه علیه مردم عربستان بهره می‎برد. در واقع این سازمان ها عملا به ابزار سیاسی در دست کشورهای غربی و استعماری تبدیل شده‎اند و هر زمانی بخواهند از آن علیه کشورهای مخالف سلطه آمریکا استفاده می‎کنند. آمریکایی که مدعی دموکراسی و دفاع از حقوق بشر و ازادی بیان است و همین سیاست یک بام و دو هوای کاخ سفید باعث شده است تا بسیاری از نویسندگان، ناظران و کارشناسان غربی سیاست رسوا شده آمریکا را به سخره بگیرند. تا جایی که «استفن لندمن» نویسنده معروف آمریکایی معتقد است: « آمریکا از رژیم آل سعود حمایت می‎کند رژیمی که یکی از بدترین و سرکوبگرترین رژیم‎های در جهان است. رژیمی که رویای حکمرانی بر همه منطقه را دارد منطقه ای که یک سوم از ذخایر ثبت شده نفت جهان در آن و مقادیر زیادی گاز قرار دارد.

برای کسانی که تحولات داخلی عربستان ، تظاهرات و اعتراضات در آن و همچنین ظلم و ستم علیه مردم این کشور را پیگیری می کند ده ها سوال مطرح می‎شوند و چه بسا مهم‎ترین آن این است: چگونه کشوری که رژیم آل سعود با این سوء پیشینه بر آن حکومت می‎کند، خود را داعیه‌دار و طلایه‎دار دفاع از حقوق بشر در دیگر کشورها می داند، در حالی که حقوق بشر در خود این کشور در پرونده های فساد دربار و شاهزادگان از بالاترین با کوچکترین آن ها گم شده است؟ بنابراین کسانی که خود غرق در گناه و خطا هستند و خود را اصلاح نکرده‎اند چگونه مدعی اصلاح دیگران هستند.

*** حمایت آل سعود از گروه های بنیادگرای تکفیری در سرتاسر جهان
حکام آل سعود با تکیه بر گروه های وهابی و بازگذاشتن دست آنان ، مردم را سرکوب می‎کنند. دهان آنان را می بندند و از مطالبه حقوق شان منع می‎کنند. کار به جایی رسیده است که زندان‏های مخوف عربستان مملو از بازداشتی های رای و آزادی خواهان شده است. حالتی از تعفن و کهنگی در نتیجه سیاست‎های سرکوبگرایانه آل سعود علیه مردم خود در عربستان ایجاد شده است. عربستانی‎ها از ابتدایی ترین حقوق خود محرومند. مقامات این کشور از گروه های بنیادگرای تکفیری در سرتاسر جهان حمایت می‎کنند. وقتی که به ریشه یابی بسیاری از ناآرامی‏ها، خشونت‌ها و آشوب‌ها در سرتاسر جهان به خصوص در کشورهای عربی می‌پردازیم دستان به خون آلوده آل سعود را در آن جا می‌بینیم.


رژیم آل سعود خیال می‎کند با این اقدامات خود از قیام مردمی حقیقی که اساس آن را بر باد دهد دور و در امان خواهد ماند. نتیجه کلام این که ناظران بر این باورند که تحولات کنونی در داخل عربستان موید این حقیت است که موجودیت نظام الیگارشی سعودی ( نظامی که در آن گروه اندکی با شیوه ای غیر دموکراتیک و بر اساس تکیه به ثروت حکومت می‎کنند) که بی قانونی بر آن حاکم است و حقوق شهروندی و حقوق بشر رعایت نمی‎شود، در معرض تهدید جدی قرار دارد و اعتراضات مردمی روز به روز افزایش می‌یابد. امروز هیبت و همینه معنوی و اخلاقی رژیم آل سعود فرو ریخته است.

اختلافات داخلی بر سر قدرت به تدریج در حال ظهور و بروز است. اکثر مردم عربستان بر این باورند که خانواده حاکم بر عربستان فاسد اخلاقی و مالی است و شایسته احترام و تقدیر نیست. آری آل سعودی که در خدمت منافع آمریکا و اسراییل کار می کنند و در مقابل مردم خود و امت عرب ایستاده‎اند، از گسترش دامنه موج اعتراضات در سرتاسر این کشور بیم دارند. چیزی که در استانه شدن است و پایان حکومت آل سعود نزدیک شده است.

انتهای پیام/ ز.ح

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: