SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، پایگاه خبری النشره در تحلیلی بر حملات تروریستی که چندی پیش بیروت شاهد آن بود و سفارت جمهوری اسلامی ایران در این کشور را هدف قرار گرفت، مینویسد که عربستان با شیوه تعامل خود با دو اقدام انتحاری در مقابل سفارت ایران در بیروت خود را در موضع اتهام قرار داد.
النشره در ادامه میافزاید: ریاض با تاخیر این اقدام انتحاری را محکوم کرد و با صدور بیانیهای به نام منبع مسئول در حکومت سعودی بدون اینکه اشارهای به ایران بکند، تنها به سخن گفتن از لبنان و لبنانیان بسنده کرد.
مشکل اینجاست که مطابق حقوق بین الملل حریم سفارت بخشی از خاک آن کشور و تحت حاکمیت آن به شمار میرود، در نتیجه هدف این اقدام انتحاری، ایران و در کنار آن لبنان بود، بنابراین قواعد برخورد دیپلماتیک ایجاب میکند که ریاض وقتی در صدد تقبیح و انکار بر میآید، باید اقدام صورت گرفته در سفارت ایران را تقیبح کند، همانطور تمام بیانیههای بین المللی در محکومیت این اقدام تروریستی حتی بیانیه دولت آمریکا اینگونه بود.
از این رو نمیتوان اقدام عربستان سعودی را ناشی از عدم آشنایی با اصول دیپلماتیک دانست، به ویژه اینکه «ابراهیم انصاری»، رایزن فرهنگی ایران در بیروت و همسر یکی از دیپلماتهای سفارت در میان قربانیان بوده و شماری دیگری از ایرانیان نیز مجروح شدند.
میتوان این اقدام عربستان سعودی را در چارچوب محدودی تعبیر و تفسیر کرد، اینکه اقدام مذکور تنها نشان دهنده میزان آشفتگی و نگرانی آل سعود از رخدادهای جاری بین المللی در مورد پرونده هستهای ایران و بحران سوریه است.
علی رغم اینکه ایران تنها رژیم صهیونیستی را با ابزارهای تکفیری آن، عامل این اقدام تروریستی دانست و «محمد جواد ظریف»، معاون وزیر خارجه ایران با سخنانی بدین مضمون که چند نفر (عربستانی) هرگز نمیتوانند، روابط ایران و عربستان را تیره کنند، ولی واقعیتها و حقایق دیگر باعث به وجود آمدن برداشتهای منفی در مورد دلایل نگرانی عربستان از اتهامی که علیه ریاض مطرح است، در محافل سیاسی و مردمی لبنان شد.
یکی از این واقعیتهای مشکوک درخواست عربستان سعودی از اتباع خود برای ترک لبنان و سفر نکردن به این کشور و تماس «علی عواض العسیری»، سفیر عربستان سعودی در بیروت با همتای انگلیسیاش و اعلام اینکه او لبنان را ترک میکند و در آینده نزدیک به این کشور باز نخواهد گشت، است.
در همین راستا باید به درخواست سفارت عربستان در بیروت از مسئولان لبنانی مبنی بر اتخاذ تدابیر شدید امنیتی برای سفارت و بستن راههای نزدیک به آن و تشدید اقدامات امنیتی در تمامی تاسیسات و اماکن مرتبط با منافع عربستان اشاره کرد.
سوال اینجاست، با اینکه هیچ کس به صورت رسمی عربستان سعودی را در این جنایت متهم نکرده است، چرا ریاض تا این اندازه نگران است؟ و اینکه امکان دارد، عربستان با ترس خود بعد از تمام تحولات سیاسی و امنیتی به ویژه بعد از حصول توافق تاریخی ایران و غرب در مورد پرونده هستهای به کدام سمت برود؟
مشکل اینجاست، بعد از اینکه ریاض در نیتجه سیاست خارجیاش به در قضایا و مسائل خطرناک و حساس زیادی در منطقه و به طور کلی در جهان دخالت کرد، هم اکنون در شرایط بغرنجی و بحرانی قرار دارد و هیچ جایگاهی در میان استراتژی کشورهایی که به دنبال منافع خود در منطقه هستند، برای آن متصور نیست و همین سوالات فراوانی را مطرح میکند.
غیر قابل قبول است که مسئولان عربستان سعودی با این قضیه به گونهای برخورد کنند که اسرائیل به صورت ضمنی این تجاوز انتحاری علیه سفارت ایران را جشن بگیرد و برخی رسانههای آن تصریح کنند که این موضع محل تلاقی و نقطه اشتراک منافع تلآویو و ریاض در منطقه است.
این درحالی است که روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» از این تلاقی و اشتراک مناقع تحت عنوان « وصلت» یاد کرد و افزود: اتحاد میان اسرائیل و عربستان و کشورهای عربی حوزه حاشیه خلیج فارس یکی از عجیبترین «وصلتهای» منطقه است. رهبران عربستان زمینه مشترک و زبان سیاسی هماهنگ برای نزدیکی به تلآویو را در نگرانی از ایران و مذاکرات آمریکا و با این کشور در مورد برنامه هستهایش یافتند.
خلاصه سخن این روزنامه آمریکایی این است که نگرانیها از برنامه هستهای ایران، کانالهای پشت پرده و زمینه روابط صمیمی و بستر جدیدی را برای همکاری میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اسرائیل ایجاد کرد.
بدون پرداختن بیشتر به گزارشهای روزانه اسرائیلی و غربی در مورد این رابطه، میتوان نتیجه گرفت که انتشار خبری در رسانهها مثل دیدار شاهزاده «بندر بن سلطان»، رئیس دستگاه اطلاعات و امنیت حکومت سعودی با یک مسئول اسرائیلی یا سفر او به تلآویو بدون اینکه دارای تاثیر منفی بر شنوندگان آن داشته باشد، با عزت و افتخار گزارش میشود و این مسئله دیگر موقعیت و پایگاه عربستان سعودی را از بین نخواهد برد و سوالاتی را درباره ماهیت این رابطه مطرح نخواهد کرد و دیگر کسی سوال نمیکند که آیا این تمایلات و گرایشهای شخصی است که به این امر منتهی شده یا یک تصمیم در سطح رهبران بلند پایه است، چون همه چیز مبرهن و روشن شده است.
اگرچه در اینجا میتوان از پدیده ادغام میان مسائل عمومی و شخصی نیز سخن گفت و به گزارش تحلیلی خبرگزاری رویترز در 15 نوامبر جاری در مورد اینکه طبق تحولات میدانی و سیاسی جاری در سوریه کفه ترازو به نفع نظام سوریه است، استناد جست.
در این گزارش نشان داده شده است که چگونه حوزه مسائل شخصی با مسائل عمومی در سایه نشان دادن تناقضات عربستان سعودی در تعامل با بحران سوریه تداخل پیدا میکند.
رویترز در گزارش خود نوشته بود که شاهزاده بندر بن سلطان از فاصله گرفتن زیاد از واشنگتن سخن میگوید، این در حالی است که پسر عموی او شاهزاد «محمد بن نایف»، وزیر کشور عربستان از گروه القاعده و آثار و پیامدهای منفی حضور این گروه در منطقه و حمایت عربستان از عناصر آن در سوریه و اینکه حضور این عناصر پیامدهای بسیار خطرناکتری از بقای «بشار اسد» در قدرت در سوریه برای عربستان دارند، سخن میگوید.
در واقع رویترز تلاش میکند، این نکته را به خواننده القا کند که سرمایه گذاری بندر بن سلطان در گروههای مسلح وابسته به القاعده برای سرنگونی نظام در سوریه نه تنها موجبات نگرانی کشورهای غربی و برخی طرفهای منطقهای شده، بلکه باعث نگرانی مسئولان حکومتی سعودی مانند شاهزاده محمد بن نایف، یکی از کاندیداهای پادشاهی در عربستان سعودی نیز شده است.
بازگشت عناصر القاعده به عربستان بعد از اتمام ماموریتی که از جانب شاهزاده بندر به آنها محول شده است، چالش بزرگی برای امنیت سعودیها و شخص وی به شمار میرود و این در زمانی است که بسیاری از شاهزادگان به هر وسیلهای متوسل میشوند تا مانع رسیدن وی به تخت پادشاهی شوند.
اینگونه است که سیاست کشوری که دارای پایگاه و نقش مهمی و موثری در منطقه بود، به سادگی تغییر جهت میدهد، به ویژه اینکه گزینه نظامی در سوریه بعد از اذعان کشورهای بزرگ و در راس آنها آمریکا دیگر کارساز نیست و افق پیش روی آن مسدود است و هیچ راه حلی جز راه حل دیپلماتیک برای آن متصور نیست.
مخالفت شدید عربستان سعودی با مذاکرات ایران و آمریکا و امکان رسیدن به توافق با ایران و گروه 1+5 و درخواست مسئولان سعودی از «جان کری»، وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر تشدید تحریمها علیه ایران، بنابر اظهار روزنامه واشنگتن پست و مطبوعات غربی و اسرائیلی از هماهنگی و همسویی سیاسی سعودی – اسرائیلی علیه ایران سخن میگوید و همه این عوامل عربستان را در برابر شرایط استثنائی و خطرناکی قرار میدهد.
بیتردید عربستان سعودی در صورت تداوم سیاستهای کنونیاش بدون توجه به نزدیکی و گشودن دربهای ارتباط با تهران سلسله ناکامیها و انتقال از وضعیت بد به شرایط بدتر را تجربه خواهد کرد.
در همین راستا ترکیه اقدام به گشودن کانالهای ارتباطی خود با ایران کرد و قطر و پیش از آن واشنگتن و پایتختهای اروپایی درصدد برقراری چنین رابطهای برآمدند و این در حالی است که تمام فاکتورها تاکید میکند که ریاض به خاطر باور رهبران ایران و آمادگی کامل همیشگی آنها برای توسعه روابط برای همه کشورهای اسلامی به عنوان اصل ثابت سیاست خارجه تهران با استقبالی مواجه خواهد شد که هیچ کدام از طرفها امکان بهره مندی از آن را ندارند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/ ز.غ