سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

واقعیت آخرین حج اباعبدالله(علیه السلام) چه بود؟

واقعيت اين است که امام حسين(علیه السلام) از همان اول به نيت عمره‏ مفرده احرام بسته بود و در فقه اهل بيت(علیه السلام) هم مسئله چنين است که هر مسلماني مي‏ تواند در ماه هاي حج هم، احرام عمره‏ مفرده ببندد و پس از اتمام عمره هم اختيار دارد که به هر جا خواست برود و يا اگر خواست مي‏ تواند عمره‏ مفرده را به عمره‏ تمتع تبديل کند تا اعمال حج را به جاآورد.
کد خبر: ۶۲۴۸۳
۰۹:۴۷ - ۲۴ مهر ۱۳۹۲

SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، امیرالحجاج، مکه و مدینه را ترک می کند و به سوی وعده گاه ذبح عظیم می رود اما حج گزاران به سوی عرفات و منی می روند! حتی برخی از خواص هم حضرت را نصیحت می کنند که نرو!  مشهور است که امام حسین(علیه السلام) به عمره‏ تمتع احرام بسته بود، اما زمانی که فهمید مزدوران يزيد مي‏ خواهند حضرت را در حرم امن الهي به شهادت برسانند، ناچار شد حج خود را ناقص و نيمه تمام رها کند و به تعبيری حج را به عمره‏ مفرده تبديل سازد، اما اين سخن بي‏ گمان خطا و اشتباه است.

واقعيت اين است که امام حسين(علیه السلام) از همان اول به نيت عمره‏ مفرده احرام بسته بود و در فقه اهل بيت(علیه السلام) هم مسئله چنين است که هر مسلماني مي‏ تواند در ماه هاي حج هم، احرام عمره‏ مفرده ببندد و پس از اتمام عمره هم اختيار دارد که به هر جا خواست برود و يا اگر خواست مي‏ تواند عمره‏ مفرده را به عمره‏ تمتع تبديل کند تا اعمال حج را به جاآورد.

اما این سؤال به ذهن متبادر می شود که امام حسین(علیه السلام) در ایام حج تمتع، چرا نیت عمره مفرده کردند؟! به هر حال این شرایط و اوضاع و احوال سیاسی آن زمان بود که باعث شد امام چنین تصمیمی اتخاذ کنند. همان طور که بیان شد در این حکم فقهی آمده است که فردی که در ماه ذی الحجه نیت عمره مفرده کند بعد از پایان عمره مفرده می تواند عمره مفرده را به عمره تمتع تبدیل کند پس چرا امام حسین(علیه السلام) و همراهان دست عمره مفرده را تبدیل به عمره تمتع نکردند و رهسپار عراق شدند؟ همان طور که در مورد تصمیم قبلی امام حسین(علیه السلام) گفته شد شرایط و اوضاع و احوال سیاسی آن زمان بود که باعث شد امام چنین تصمیمی اتخاذ کنند و این امر آنقدر بدیهی است که نیازی به توضیح بیشتر ندارد.
 
امام صادق(علیه السلام) در حديثی مي‏ فرمايند: امام حسين (علیه السلام) در ماه ذي الحجه در حال عمره بود، بعد در روز ترويه(هشتم ذی الحجه) در حالي که مردم به سوي مني مي‏ رفتند آن حضرت به سوي عراق روانه شد و هيچ اشکالي ندارد؛ کسي که نمي‏ خواهد حج گزارد، مي ‏تواند در ماه ذي الحجه، عمره به جاي آورد .سیدالشهدا(علیه السلام) به خاطر ناامنی مکه برای حضرتش و اینکه مطلع شد نیروهای یزیدی درصدد قتل او در مکه هستند چینین تصمیمی اتخاذ کردند. کار امام حسین(علیه السلام) هم جنبه حفظ قداست حرم الهی را داشت و هم نمی خواست در ایام حج و در بیت الله الحرام خونش ریخته شود و هم با بیرون شدن از مکه، در روزی که همه از هر سو به مکه آمده اند و عازم عرفات هستند، نوعی بیدارگری در وجدانها و ایجاد سؤال در ذهنهاست و به این صورت، خبر خروج اعتراض آمیز وی بر ضد حکومت، توسط حاجیانی که از همه مناطق و شهرهای جهان اسلام آمده بودند و اینکه آن حضرت، در حرم امن الهی هم امنیت و مصونیت ندارد، همه جا پخش می شد و این نوعی مبارزه تبلیغاتی بر ضد یزید بود.
 
امام خمینی(ره) در تجلیلی بلند از این اقدام امام حسین(علیه السلام) می فرمایند: «زائران عزیز از بهترین و مقدس ترین سرزمینهای عشق و شعور و جهاد، به کعبه بالاتری رهسپار شوند و همچون سید و سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام)، از حرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه به طواف صاحب بیت و از توضؤ به زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امتی شکست ناپذیر و بنیانی مرصوص مبدل گردند که نه ابر قدرت شرق یارای مقابله آنان را داشته باشد نه غرب ... که مسلما روح و پیام حج، چیز دیگری غیر از این نخواهد بود و مسلمانان، هم دستورالعمل جهاد نفس را جدی بگیرند، هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را.»
 
امیرالحجاج، مکه و مدینه را ترک می کند و به سوی وعده گاه ذبح عظیم می رود اما حج گزاران به سوی عرفات و منی می روند! حتی برخی از خواص هم حضرت را نصیحت می کنند که نرو! یا بن رسول الله(ص)، حال که می روی با زن و فرزندان نرو! نمی دانند وعده الهی است و خداوند می خواهد حسین را کشته ببیند!

امام رضا(علیه السلام) فرمود: چون خدای عزیز و شکوهمند ابراهیم(علیه السلام) را امر نمود که جای فرزندش اسماعیل(علیه السلام) گوسفندی را که خدا برایش فرو فرستاده بود قربانی نماید، ابراهیم(علیه السلام) درخواست نمود که فرزندش اسماعیل را با دستش ذبح نماید و اگر او به کشتن گوسفند امر نمی‌شد همین کار را می‌کرد تا آن داغی را که به قلب پدری که عزیزترین فرزندانش را با دست خود قربانی نموده وارد شده به دل او هم وارد شود، و به این ترتیب سزاوار بلندترین درجات اهل ثواب بر بلاها گردد.

پس خدای بزرگ و بلندمرتبه به او وحی نمود: ای ابراهیم(علیه السلام) چه کسی از آفریدگانم را بیشتر دوست داری؟ گفت: پروردگارا تو کسی را نیافریدی که از دوستت محمد(صلی الله علیه و آله) محبوبتر باشد. خدا بدو وحی نمود: آیا او را بیشتر دوست داری یا نفس خود را؟ گفت: بلکه من او را بیشتر از خود دوست دارم. فرمود: فرزندش نزد تو محبوبتر است یا فرزند خودت؟ گفت: بلکه فرزند او. فرمود: کشته شدن فرزند او به ستم و ظلم به دست دشمنانش دل تو را بیشتر به درد می‌آورد یا کشته شدن فرزندت به دست خودت در راه اطاعت از من؟ پروردگارا بلکه کشته شدن او به دست دشمنانش قلب مرا بیشتر به درد می‌آورد. فرمود: ای ابراهیم، پس همانا گروهی که گمان می‌کنند که از امت محمد(صلی الله علیه و آله) هستند به زودی بعد از او دست به خون فرزندش آغشته می‌سازند و او را به ظلم و ستم همچون گوسفندی می‌کشند، و بدین واسطه مستوجب خشم من خواهند شد.

پس ابراهیم به خاطر آن بی‌تاب شد و دلش به درد آمد و به گریستن پرداخت. خدای بزرگ و بلند مرتبه بدو وحی فرمود: ای ابراهیم به تحقیق فدیة بی‌تابی بر فرزندت اسماعیل یعنی اگر او را ذبح می‌کردی به اندوهگینی‌ات بر حسین(علیه السلام) و کشته شدنش برابر گشت و برای تو بلندترین درجات اهل ثواب بر مصیبتها خواهد بود و آن سخن خدای عزوجل است که فرمود: «وَفَدَينَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ: ما قربانی بزرگی را فدای او ساختیم.» 

منبع: مهر
انتهای پیام/ ز.غ
 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: