SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از تبیان، چنانکه از فرهنگ موضوعی قرآن کریم بر می آید کلمه ای مهر عینا در قرآن مجید به کار نرفته است.بلکه در قرآن از مهر به عنوان «صدقات » در آیه چهارم از سوره نساء یاد شده و در آیات مختلف تحت عنوان «اجور» آمده است و اطلاق اجور بیشتر در مورد متعه و ازدواج با کنیزان است . اما کلمه دیگری نیز که به جای مهر به کار می رود «صداق»، به فتح اول یا کسر اول است که آن را نیز این گونه تعریف کرده اند که: «مالی است که مرد در عقد ازدواج به زن می دهد .» و آیه چهارم سوره مبارکه نساء به آن اشاره دارد: «آتوا النساء صدقاتهن نحلة » صدقه، به ضم دال، از ماده ای صدق است و بر آن جهت به مهر صداق گفته یا صدقه گفته می شود که نشانه ی راستین بودن علاقه ی مرد است، بعضی از مفسرین مانند صاحب کشاف به این نکته تصریح کرده اند .
مهر علاوه بر صداق و اجرت، فریضه نامیده می شود . مانند کلام قرآن مجید: «و ان طلقتموهن من قبل ان تمسوهن و قد فرضتم لهن فریضة فنصف ما فرضتم .» اما کلمه نحله در سوره ی مبارکه ی نساء آیه ی 4 کاملا تصریح می کند که مهر هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی و عطیه و هدیه ندارد
جایگاه مهریه
یکی از سنن بسیار کهن در روابط خانوادگی بشری این است که مرد هنگام ازدواج برای زن مالی را به عنوان مهر قائل می شده است و چیزی از مال خود به زن یا پدر زن خویش می پرداخته است. در بیشتر اقوام معمول بوده که شوهر آینده قبل از ازدواج به ولی زن یا به خود زوجه ی آینده هدیه هایی می داده است. در کیش یهود مبلغی به عنوان «خطوبا» که همسان ریشه خطبه به کسر اول یعنی خواستگاری است می داند و مهر را به خود زن تسلیم می کردند.
مقدار مهریه
امام باقر علیه السلام فرمودند: «الصداق ما تراضا علیه قل او کثر» یعنی آنچه طرفین ازدواج به آن راضی می شوند کم باشد یا زیاد همان مهریه است . البته مهریه تا هر اندازه چه باشد اشکالی ندارد.سوره مبارکه نساء آیه 20; «و ان اردتم استبدال زوج مکان و آتیتم احداهن قنطارا فلا تاخذوا منه شیئا اتاخذونه بهتانا و اثما مبینا;
اگر خواستید زنی را رها کرده و زنی دیگر به جای او اختیار کنید و مال بسیاری مهر او کرده اید البته نباید چیزی از او باز گیرید آیا بوسیله تهمت زدن به زن مهر او را می گیرند و این گناهی فاش و زشتی اینکار آشکار است .» دلیل است بر آن که زیاد بودن مهریه تا هر اندازه هیچ اشکالی ندارد . اما دلایل دیگری نیز هست که می تواند به صورت وجوب یا استحباب اندازه ی مهریه را تحدید کند . مثلا اگر زیاد بودن مهریه ایجاد عسر و حرج می کند یا اگر مانع ازدواج دختر باشد و او را به امر نامشروع بکشاند یا نوعی اسراف و تبذیر و تجملات ناروا در جامعه ایجاد کند . که برای تشخیص موارد آن ها باید به فتوای اهل فتوی مراجعه نمود .
بهتر بود در این مسئله بجای آنکه این همه بر روی حد مهر تاکید شود که هیچ حدی ندارد (خصوصا در روزگار کنونی که بر اثر چشم و هم چشمی تعیین مهریه بالاتر موجب افتخار و سرافرازی است) بیشتر بر روی این مسئله تاکید شود که مهر مقداری تاکید شود که مهر مقداری تعیین شود که خود پسر توانایی آن را حتی در آن لحظه دارد پس به نظر من شاید اگر «مقدار مهریه » به کل حذف شود بهتر باشد .
نپرداختن مهریه
نپرداختن مهریه که ملک خاص زن است در قرآن مجید به نام ظلم و گناه آشکار خوانده شده است. نه تنها مهریه را باید اداء کرد بلکه هر مال و ملک دیگر زن را، و چون بعضی خیال می کردند و شاید هم خیال کنند که مهریه یک حق سرسری است که می توان از پرداختن آن طفره رفت خداوند متعال در آیه ی کریمه تاکیدا هشدار داده است که چنین نیست و مهریه ملک و مال زن است و نپرداختن مهریه یا باز پس گرفتن آن ظلم و گناه آشکار است .
مهریه زن نحله و عطای خداوند است که به او داده شده است و مرد هیچ منتی بر او ندارد; مالی که خداوند به زن عطا فرموده و در عهده مرد قرار داده تا به او بدهد مگر آن که با رغبت و میل چیزی از آن را به مرد ببخشد.
گفتیم که مهریه عطیه الهی و مال خاص زن است و هیچ کس بی رضای او حق تصرف در آن را ندارد از امام رضا(علیهالسلام) درباره مردی که دختر خود را تزویج کرده پرسیدند: که آیا میتواند در مهریه او تصرف کند؟ فرمودند روا نیست. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرموده، خداوند هر گناهی را در روز قیامت می بخشد مگر مهریه زن را که اگر نداده باشند و کسی را که مزد کارگر را خورده باشد و کسی را که آزادی را فروخته باشد. سیستم مهریه اسلام خاص خودش اشت .
یکی از مسلمات دین اسلام این است که مرد حقی به مال زن ندارد . نه می تواند به او فرمان دهد که برای من فلان کار را بکن و نه اگر زن کاری کرد که به موجب آن کار ثروتی به او تعلق گرفت مرد حق دارد که بدون رضای زن در آن ثروت تصرف کند و از این جهت زن و مرد وضع مساوی دارند. و بر خلاف رسم معمول در اروپای مسیحی که تا اوایل قرن بیستم رواج داشت، زن شوهردار از نظر اسلام در معاملات و روابط حقوقی خود تحت قیمومیت شوهر نیست، در انجام معاملات خود استقلال و آزادی کامل دارد .
نگاهی به آیات الاحکام در باب مهر
روشن ترین آیه در باب مهر آیه 4 سوره ی مبارکه ی نساء است که می فرماید: «و آتوا النساء صدقاتهن نحله فان طبن لکم عن شی ء منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا .» یعنی صداق «مهریه » زنان را به طیب خاطر بدهید پس اگر آنان چیزی از آن را به میل خود گذشت کردن بخورید گوارا و سازگار . برخی از مفسران گفته اند که چون برقراری مهر برای زنان عطیه الهی است تحت عنوان نحله معرفی شده است . اما گروهی دیگر بر این عقیده هستند که مهر را در جاهلیت به اولیاء زن می پرداخته اند آیه ی قرآنی حکم کرده است که مهر عطیه مخصوص زنان است . به نظر می رسد که نحله ی معرف مهر، به عنوان بعضی عقیده دارند.
به موجب عبارت «و ان تتبعوا باموالکم » که در آیه بیست و نهم از سوره مبارکه نساء مندرج است مهر باید مالیت داشته باشد، مال عبارت است از هر چیز مباحی که مورد رغبت قرار گیرد و اعم از عین و منفعت می باشد. بنابراین شخص می تواند تعلیم فن یا حرفه و یا آموزش سوره قرآن و یا خدمت خود را مهر قرار دهد .
انتهای خبر/ ز.ح